مجله کودک 282 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 282 صفحه 8

عروسک آهنی محمدرضا یوسفی یکی بود یکی نبود . یک عروسک آهنی و یک عروسک بلوری بود . حالا عروسک آهنی کی بود و عروسک بلوری از کجا آمده بود ، الآن تعریف می کنم . آن ها از همان روز اول که چشمشان را باز کردند دوست داشتند همبازی یکدیگر شوند اما جرات نمی کردند ، چون این از آهن بود و آن از بلور ، اگر به هم نزدیک می شدند و به هم دست می زدند ، عروسک بلوری ترک برمی داشت ، می شکست ، پرنگ پرنگ می شد . به همین دلیل عروسک بلوری رفت پیش یک آهنگر و گفت : « عمو آهنگر ! کوره ات روشن ، آتشت گُر گُر ، مرا آهنی کن ! » عروسک آهنی هم رفت پیش یک بلورساز و گفت : « عمو بلورساز ! کوره ات روشن ، آتشت گُرگُر ، مرا بلوری کن ! » بیش از 2400 سال پیش دانشمندی به نام « دموکریت » عقیده داشت که همه چیز از ذرات کوچکی ساخته شده اند . قرن ها بعد ، دانشمندی به نام « جان دالتون » اتم یا « ذره ی تجزیه نشدنی »

مجلات دوست کودکانمجله کودک 282صفحه 8