مجله کودک 308 صفحه 26
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 308 صفحه 26

قسمت چهارم « ماجراهای من و نی نی » کبری پایانی آن روز هر چی به مامان اصرار کردم، نگذاشت روروک نی نی را بیاورم و با آن بازی کنم. مامان می گفت: «روروک برای بچه­های خیلی خیلی کوچک است و اگر من روی آن بنشینم، حتماً می­شکند.» بعد میله­های روروک را بست و آن را توی کمد گذاشت. حالا دیگر نمی­توانستم سوار روروک بشوم. مامان از توی اتاق بیرون رفت. در همین لحظه نی نی چشمهایش را باز کرد و آرام بلند شد و چهار دست و پا به طرف کمد رفت و در کمد را باز کرد و با یک حرکت سریع رورورک را از توی کمد بیرون آورد. نی نی میله­های روروک را باز کرد و سوار آن شد. بعد با روروک راه رفت و راه رفت. او هی تندتر راه می­رفت. کم کم سرعت گرفت و دور اتاق چرخید. آن وقت روی دیوارها پرید. او مثل فرفره روی دیوارها می­چرخید و سُر می­خورد. مثل آدم فضایی­ها با روروک روی سقف راه می­رفت. من هم دلم می خواست سوار روروک بشوم ! گفتم: «نی نی جان! بگذار من هم سوار بشم! خوب!؟ نی نی با دهان بی تصویر بخشی از یک راکتور اتمی که در نیروگاههای اتمی قرار دارد با گسترش ساخت سلاح­های اتمی، از سال 1950 میلادی به بعد جمعیت مخالفت با گسترش سلاح­های اتمی در سراسر جهان به وجود آمد و فعال شد. شعار آنها جهانی بدون سلاح اتمی و سرشار از صلح است. این گروه جهانی، چنین نشانه­ای دارد.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 308صفحه 26