
لطیفه
در شیرینی فروشی
مشتری : « آقا ! من به شما گفتم به من شیرینی تر بدهید . اما اینکه شیرینی خشک است . »
شیرینی فروش ، نه آقا ! این همان شیرینی تر است . از بس مانده خشک شده ! »
****
دلیل
اولی : چرا برای خانه ات کولر نمی خری ؟
دومی : آخر می بینم هر کسی خریده انداخته روی پشت بام !
****
آبگوشت
معلم : سعید ، خوب توجه کن : پانصد تومان نخود ، سیصد تومان لوبیا و چهل تومان گوشت خریده ام جمع شان چقدر می شود ؟
سعید : اجازهی یک کاسه آبگوشت حسابی !
****
حکایت از بهارستان جامی
حکیمی را پرسیدند که آدمی کی به خوردن شتابد ؟ گفت :
توانگر هرگاه که گرسنه باشد و درویش هرگاه که بیابد .
****
حکایت از کلیات عبید زاکانی
دزدی در خانه ی فقیری می گشت تا چیزی به دست آورد ، در همان حال ، فقیر از خواب بیدار شد و گفت : « آن چه تو در شب تاریکی می جویی ، ما در روز روشن می جوئیم و نمی یابیم . »
****
حکایت از بهارستان جامی
نابینایی در شب ، چراغ به دست و سبو بر دوش بر راهی می رفت . یکی او را گفت : تو که چیزی نمی بینی چراغ به کارت آید ؟ گفت : چراغ از بهر کوردلان تاریک اندیش است تا به من تنه نزنند و سبوی مرا نشکند .
بهاره کنجکاو فرد 15 ساله از تهران
پگاه اکبر اولادی / 7 ساله/ از کرج
عاطفه ابراهیمی / 9 ساله/ از قم
مبینا روزبهانی/ 7 ساله / از شهرک واوان
حسین صیادی از گرمه (خراسان شمالی)
طاهره قلی پور / 5 ساله/ از تهران
نرگس گاینی / 12 ساله / از قم
نفیسه رضا منش / 10 ساله / از قم
دل سنگی
همیشه سنگ بوده ام
از آن قدیم تا به حال
زبان من ، همیشه لال
نگاه من ، همیشه مات
هزاران سال پیش از این
دلم را ضربه ای شکست
و یک هزار پای پیر
شبی در آن تَرَک نشست
دو قرن پیش ، یک کلاغ
آمد و پشت من نشست
نکرد حتی یک نگاه
به من و غصه های من
و حال ، من نشسته ام در انتظار
در انتظار پرنده ای رهگذر
تا بگذرد از این محل
تا که کند ، نظر لطفی به من
گویند که همه دل ها شده اند سنگ
خدایا لطفی فرما که دل ها شوند نرم
خدایا کاری کن
تا دلم هرگز نشود سنگ
مونا مددی ، کلاس چهارم از ارومیه
ورزش هایی مثل جودو و کشتی که بر پایه ی زورآزمایی شخصی اجرا می شوند ، ریشه در بازی های ورزشی یونان باستان دارد .
مجلات دوست کودکانمجله کودک 320صفحه 40