آیدا: جعفر آقا لطفا دوباره این سیب ها رو وزن کنین آخه یه مقدار تغییرات داشت. در ضمن تخفیف هم بدین، خیلی دارین گرون حساب می کنین ها، اگه این جوری کنین دیگه نمی یایم از شما خرید کنیم ها.
جعفر آقا: اگر این کار رو بکنی که خیلی به من لطف کردی. در ضمن این سیب ها رو هم نمی فروشیم. همون بهتر که تشریف ببرین و از یه جای دیگه ای خرید کنین، میوه های ما درهمه نمی شه دونه دونه سوا کنین. اصلا حالا که اینجوری شد نسیه هم نمی دیم. اونه ها اونجا هم بزرگ نوشتیم و زدیم به دیوار: بلدی بخونی... روش نوشتیم: دوست گرامی، عمر نوح ندارم، صبر ایوب ... آیدا: اولا که من دوست گرامی شما نیستم دوما من که نسیه نمی خوام هزار تومن دارم بقیه شم بعدا بابام بهتون می ده. سوما ترازوتون که هی می نویسه باید یه عالمه پول بدیم هیچی به اون خانم بنده ی خدا هم داشتین می گفتین باید کیلویی صد تومان بده تا سبزی شو پاک کنین. شما که دارین این همه پول می گیرین... خب یه کم هم خوش اخلاق باشین دیگه، چهارما که دیرمه تا سیب ها رو می کشین... یه کیسه هم بدین می خوام پرتقال بردارم. نکنه می خواین بگین اونا هم سوا کردنی نیستن؟ راستی گفتین کیلویی چند بودن؟ آها خوب شد یادم افتاد یه کیسه هم برای گوجه فرنگی بدین، یه کم هم اون ابروهاتون رو شل کنین و این جوری نگاه نکنین که قیافه تون رو خیلی مثل آدمای عصبانی کرده.
جعفر آقا دیگر هیچی نمی گفت . دندان هایش را به هم می سایید و در دل اش خدا خدا می کرد تا هرچه زودتر خرید کردن این مشتری تمام شود و برود.
نام رز: جشن نقرهای
ارتفاع بوته: یک متر و ده سانتی متر
تیپ : بوته ای گل درشت
استقامت گل: بسیار مقاوم
زمان، گل دهی : تابستان تا پاییز
مجلات دوست کودکانمجله کودک 331صفحه 12