مجله کودک 487 صفحه 35
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 487 صفحه 35

بعد از لانهاش بیرون رفت و شروع کرد به گشتن. با دقت به همه جا و همه چیز نگاه میکرد. در جایی مقداری پشم پیدا کرد. به آن دست زد و گفت: «نه... خیلی زبر است.» در جایی دیگر یک تکه پارچهی سیاه پیدا کرد که اصلاً مناسب نبود. کمی که جلو رفت. چشمش به گلبرگهای سفید یک گل افتاد. ایستاد و گفت: «خیلی قشنگاند... ولی حیف که زود پژمرده میشوند. به درد لباس عروسی نمیخورند.» سپس با ناراحتی گفت: «وای خدا... چه کار کنم؟! از چی استفاده کنم؟» خانم موشی خیلی این طرف و آن طرف گشته بود. حسابی خسته شده بود. دیگر میخواست برگردد که در جایی یک دستمال مچاله و کثیف دید. جلو رفت و گفت: «یکی این را اینجا انداخته و رفته. چقدر کثیف و گلی شده؛ ولی پارچهی قشنگی است.»... قسمتی از قصه اول کتاب دوازدهم از مجموعه «30 قصه، 30 شب» را خواندید. کتاب با چندین قصه خواندنی دیگر به بهای 1600 تومان چاپ و منتشر شده است و در دسترس شماست. پرتقال پرتقال میوهای از خانواده مرکبات است که درخت آن همیشه سبز میماند. این میوه را ابتدا تاجران کشور پرتغال از هندوستان وارد اروپا کردند. بنابراین امروزه هنوز لغت میوه پرتقال با نام کشور پرتغال شباهت دارد. ریشه انگلیسی پرتقال یا اورنج (Orange) از لغت نارنج (فارسی) آمده است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 487صفحه 35