مجله کودک 490 صفحه 17
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 490 صفحه 17

ریشههای گندم را از توی خاک بیرون کشید. طولی نکشید که فهمید دوباره سرش کلاه رفته و آنچه نصیب او شده، چیزی جز یک مُشت کاه و ساقه و ریشهی خشکیده نیست! حالا دیگر خشم ایوان حد و اندازه نداشت. البته او بیشتر از حماقت و نادانی خودش عصبانی بود و به خودش میگفت: «آخر من چهقدر باید از این آدمیزاد ضعیف و کوچک شکست بخورم؟!... راستی که شرمآوره! این بار دیگر هر طور شده، او را شکست میدهم! درسی به او بدهم که هرگز فراموش نکند!» با این فکر، گونیِ پر از کاه و ریشهاش را به دوش گرفت و رفت. * * * روزهای آخر سال بود. بهار کمکم از راه میرسید و مردم روستا برای کشت و کار آماده میشدند. یوسیفای کشاورز هم به مزرعهی کوچکش رفته بود تا آن را برای کاشت بهاره آماده کند. همینطور که قدم میزد و با خودش فکر میکرد، یکدفعه سایهی بزرگی را روی بادام هندی دارای مقدار زیادی کلسیم، منیزیم و مس است که برای استحکام استخوانها و از بین بردن مواد آزاد و مضر در بدن مناسب است. بادام هندی مقدار زیادی هم ویتامین K دارد که برای تنظیم لخته شدن خون مناسب است.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 490صفحه 17