تبعید امام خمینی (س) به عراق

مقدمه

مخالفت های علنی امام خمینی (س) با برنامه های اصلاحی رژیم پهلوی منجر به دستگیری و حبس ایشان به مدت یازده ماه شد. برخلاف انتظار رژیم به سکوت امام خمینی (س) پس از آزادی، ایشان در برابر لایحۀ کاپیتولاسیون در مهر ۱۳۴۳ به شدت واکنش نشان داد و روز تصویب این لایحه را روز عزای ملت نامید.

پس از این واکنش، تبعید فوری ایشان به ترکیه در دستور کار قرار گرفت. انتخاب ترکیه به دلایلی ازجمله لائیک بودنِ دولت، سنی مذهب بودنِ مردم ترکیه و دشمنی امام خمینی (س) با آتاتورک صورت گرفت که می توانست در محدودکردن امام خمینی (س) مؤثر باشد.

خبر تبعید امام خمینی (س) واکنش های مختلفی در میان مردم و علما در داخل و خارج از کشور ایجاد کرد و اقداماتی برای بازگرداندن ایشان انجام شد. فشارهای داخلی و خارجی، مشکلات امنیتی دولت ترکیه و نیز تصور رژیم برای محدودترشدن امام خمینی (س) در فضای بستۀ حوزۀ نجف، رژیم را متقاعد کرد تا پس از یازده ماه ایشان را به عراق منتقل کند.

تبعید به عراق

روز ۱۳ مهر ماه ۱۳۴۴ حضرت امام به همراه فرزندشان آیت الله حاج آقا مصطفی از ترکیه به تبعیدگاه دوم یعنی کشور عراق، اعزام شدند. علل و انگیزه ها از تغییر محل تبعید امام، عمدتاً عبارت بودند از: فشارهای مداوم جامعه مذهبی و حوزه های علمیه داخل و خارج و تلاشها و تظاهرات دانشجویان مسلمان خارج کشور برای آزادی امام، تلاش رژیم شاه برای عادی جلوه دادن اوضاع و اقتدار و ثبات خویش به منظور جلب حمایت بیشتر امریکا، مشکلات امنیتی و روانی دولت ترکیه و افزایش فشارهای داخلی جامعه مذهبی ترکیه، و از همه مهمتر تصور رژیم شاه از اینکه فضای ساکت و سیاست ستیزِ آن ایام در حوزه نجف و وضعیت رژیم حاکم بر بغداد خود مانعی بزرگ برای محدود نمودن فعالیتهای امام خمینی خواهد بود.
امام خمینی پس از ورود به بغداد برای زیارت مرقد ائمه اطهار (ع) به شهرهای کاظمین، سامرا و کربلا شتافت و یک هفته بعد به محل اصلی اقامت خود یعنی نجف عزیمت کرد. استقبال پر شور طلاب و مردم از ایشان در شهرهای مذکور، خود بیانگر آن بود که برخلاف تصور رژیم شاه پیام نهضت پانزده خرداد در عراق و نجف نیز هوادارانی یافته است. گفتگوی کوتاه امام با نماینده اعزامی عبدالسلام عارف، رئیس جمهور عراق، و ردّ پیشنهاد مصاحبه رادیو ـ تلویزیونی از سوی امام، از همان آغاز ثابت کرد که او شخصیتی نیست تا اصالت مبارزه الهی خویش را وجه المصالحه رژیم های حاکم بر بغداد و تهران قرار دهد. این مشی استوار در تمام دوران اقامت امام در عراق باقی بود و از این جهت نیز امام خمینی یکی از نادر رهبران سیاسی جهان است که در اوج مشکلات و فشارها نیز حاضر به وارد شدن در زد و بندهای سیاسی معمول و مصالحه بر سر آرمانهای خویش نشد.
حضرت امام از قبل واقف بود که سخن گفتن از مبارزه و دعوت به قیام در آن فضا، کاری بی نتیجه است. او می بایست از نقطه ای آغاز کند که سالها قبل از قیام پانزده خرداد در ایران و حوزه قم کرده بود؛ یعنی اصلاح و تغییر تدریجی شرایط و تربیت و آموزش نسلی که پیام و آرمان او را دریابد.

نامه تشکر به آقای سید محمد علی دامغانی - ورود به نجف

از این رو امام خمینی سلسله درسهای خارج فقه خویش را با همه مخالفتها و کارشکنی های عناصر مغرض در آبان ۱۳۴۴ در مسجد شیخ انصاری (ره) نجف آغاز کرد، که تا زمان هجرت از عراق به پاریس ادامه داشت.
مبانی متقن امام در فقه و اصول و تسلط ایشان بر رشته های معارف اسلامی بدان پایه بود که پس از اندک زمانی علی رغم کارشکنی های مرتجعین،حوزه درسی ایشان به عنوان یکی ازبرجسته ترین حوزه های درسی نجف از لحاظ کیفیت و کمیت شاگردان شناخته شد. جمع زیادی از طلاب ایرانی، پاکستانی، عراقی، افغانی، هندی و کشورهای حوزه خلیج فارس همه روزه از محضر درسی ایشان بهره می بردند. علاقه مندان به امام در حوزه های علمیه ایران قصد هجرت دسته جمعی به نجف را داشتند که با توصیه امام خمینی دایر بر لزوم پایداری و حفظ حوزه های ایران عملی نشد.
اما بسیاری از شیفتگان آن حضرت خود را به نجف رسانده بودند و بتدریج کانونی از تجمع انقلابیون معتقد به راه امام در نجف پدید آمد که همین جمع مسئولیت ابلاغ پیام های مبارزاتی امام را در آن سالهای خفقان برعهده داشت.
امام خمینی از بدو ورود به نجف با ارسال نامه ها و پیک هایی به ایران، ارتباط خویش را با مبارزین حفظ نموده و آنان را در هر مناسبتی به پایداری در پیگیری اهداف قیام پانزده خرداد فرا می خواند.

پیام به حوزه های علمیه قم، مشهد و تهران - مقابله با رژیم شاه
با تبعید امام خمینی سیاه ترین دوران حکومت پلیسی شاه آغاز شد. ساواک ابزار قدرت مطلقه بود، بدان حد که حتی استخدام جزءترین کارمندان در مناطق دورافتاده نیز می بایست از تأیید سازمان امنیت بگذرد. اعترافات شاه در آخرین کتاب و مصاحبه هایش و نوشته های منسوبین دودمان پهلوی و امرای ارتش و سران رژیم که پس از سقوط سلطنت در ایران منتشر شد و همچنین اسنادی که از سفارت امریکا در ایران به دست آمد، جای هیچ گونه تردیدی باقی نمی گذارند که شاه و دربار نیز آلت دست و عامل بلااراده ای بیش نبوده و هدایت جریانات و فعل و انفعالات داخل دربار و رژیم شاه و حتی تعیین وزرا و امرای ارتش و تنظیم لوایح حساس نیز در سفارت امریکا و در مواردی، سفارت انگلیس صورت می گرفته است.
شاه چهار اسبه به سوی تمدن بزرگ خیالبافانه اش می تاخت. ترویج فرهنگ بیگانه، رواج هرزگی و بی بندوباری، غارت منابع ملی به وسیله صدها شرکت امریکایی و اروپایی در ایران، تخریب بنیانهای کشاورزی نسبتاً مستقل ایران، کوچاندن نیروهای مولد ایران به سمت حاشیه شهرها و تبدیل آنها به نیروهای بیکار و مصرف کننده، توسعه صنایع مونتاژ و وابسته و غیرضروری، تجهیز پایگاه های استراق سمع و جاسوسی و نظامی امریکا در ایران و در منطقه خلیج فارس، افزایش روابط تجاری و نظامی با امریکا و اسرائیل، تشکیل حزب درباری «رستاخیز»، برگزاری جشنهای افسانه ای دو هزار و پانصدمین سال سلطنت شاهان ایران، تغییر تاریخ رسمی کشور از مبدأ هجرت پیامبر اسلام به مبدأ سلطنت شاهان هخامنشی از آثار این تمدن بود.
با روی کار آمدن حزب بعث (۲۶ تیرماه ۱۳۴۷) در عراق و دشمنی این حزب با حرکت های اسلامی، دشواریهای بیشتری فراروی نهضت امام خمینی پدید آمد، اما حضرت امام دست از مبارزه نکشید. اقامت ایشان در نجف و خیزش جهان اسلام در ماجرای نبرد اعراب و اسرائیل فرصتی را پدید آورد تا امام آرمانهای خویش را در سطحی وسیعتر مطرح سازد که همان احیای دین باوری در عصر دین ستیزی و بازیابی هویت و مجد و وحدت امت اسلامی بود و محدود به مبارزه با شاه در ایران نمی شد.

پیام به سران دولتهای اسلامی و ملل مسلمان - جنگ سوم اعراب واسرائیل
با اختلافات بین رژیم شاه و حزب بعث عراق در سال ۱۳۴۸ ه.ش. حزب بعث بسیار کوشید تا از دشمنی امام خمینی با رژیم ایران در آن شرایط بهره گیرد. از سوی دیگر شاه نیز مترصد کوچکترین بهانه ای بود تا استقلال نهضت امام را مخدوش جلوه دهد؛ اما امام خمینی با هوشمندی در مقابل دسیسه های هر دو رژیم ایستاد.

بیانات خطاب به فرماندار نجف - اقدامات رژیم عراق علیه انقلابیون
پس از امضای موافقت نامه ۱۹۷۵ در الجزایر بین شاه و صدام حسین (معاون وقت رئیس جمهور عراق) و پایان خصومتهای دو رژیم، شرایطی به مراتب دشوارتر از گذشته در مسیر مبارزات امام خمینی پدید می آورد؛ اما این موانع نمی توانستند امام را از ادامه جهادی که آغاز کرده است منصرف سازند. در همین زمان سفیر ایران در عراق طی گزارشی خطاب به سران رژیم شاه نوشته بود:

آیت الله خمینی در عراق ساکت ننشسته و شدیداً علیه رژیم فعالیت می کند. خواهشمند است دستوری در این زمینه صادر تا تکلیف روشن شود.
شاه در پاسخ به این گزارش با خشم نوشته بود: «برای چندمین بار گفتم این صدا را خفه کنید.»


امام خمینی که به دقت تحولات جاری جهان و ایران را زیر نظر داشت، از فرصت های به دست آمده نهایت بهره برداری را می کرد.

پیام به انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا - افشای جنایات رژیم

 

. انتهای پیام /*