حکومت شاه برای محکوم کردن مخالفت ها با اصلاحات ارضی، برخی شایعات و دروغ ها از جمله این مورد را شایع می کرد، در حالی که این مسأله درباره امام به کلی عاری از حقیقت بود؛ به دلایل زیر:
اول این که امام پیش از 15 خرداد، صریحاً اعلام کرد که «حوزه ی علمیه هرگز مخالف اصلاحات ارضی نبوده؛ آیا دولت به ما پیشنهاد کرد و از ما نظر خواست؟ ما می دانیم که این موضوع برای سرگرمی کشاورزان فراهم شده است.» (10/2/42) (صحیفه امام، ج1، ص191) بعداً هم مکرراً اعلام کرد که به اسم اصلاحات ارضی، زراعت ما را به هم زدند و واردات کشاورزی زیاد شده و روستاییان هم به حاشیه نشینی در شهرها و حلبی آبادها دچار شده اند و ایران که پیش از اصلاحات ارضی، صادرات محصولات کشاورزی داشت، بعداً به گونه ای شد که واردکننده بزرگ این مواد شد.
به علاوه مگر فئودال ها و زمین داران، متشرع تر از روستاییان بودند که کسی نگران دریافت وجوه شرعی باشد؟ واقعیت این است که پس از اصلاحات ارضی، حضور روحانیون در روستاها بیشتر شد، زیرا مانع بزرگ که خان و فئودال بود، از میان رفت و پرداخت های شرعی مردم پس از سال 42، ده ها برابر قبل از آن شد. (مطابق آمارهای موجود در سازمان اوقاف) و از همه مهم تر این که پس از انقلاب و با اجازه ی امام، قانون تقسیم اراضی تصویب شد، با این تفاوت که برخلاف اصلاحات ارضی شاه، این بار نه تنها به کشاورزان زمین داده شد، بلکه وام و امکانات کشاورزی هم داده شد و در نهایت کشاورزی جهشی چشم گیر به جلو داشت.

. انتهای پیام /*