با ابن ادریس در کتاب السرائر
محمّد علی سلطانی
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 77
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 78 بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم
مقدمه
نقش زمان و مکان، در تحولات فقه از واقعیّات توصیف نشده به شمار می آید. کمتر فقیهی را می توان یافت که به گونه ای زمان و مکان، در آرای فقهی وی تأثیر نداشته باشد. نظم فکری و شیوۀ تعقّل هر فردی در چهار چوب شرایط زمانی و مکانی شکل می گیرد. از طرفی چنین تعقّل و اندیشه ای آثار خود را در گسترۀ زمان و مکان به جای می گذارد. از سوی دیگر، شرایط زمانی و مکانی نیز همواره بر فقیه حاکمند، به طوری که فقیه نمیتواند به دور از شرایط مزبور، دست به اقدامی بزند. تحولاتی که در روند کلّی فقه از سویی و در جریان هر مسأله از سویی دیگر پیدا می شود، معلول همین تأثیر و تأثر از زمان و مکان است. چنانکه سکون، آرامش و دنبالهروی فقیهانی در بُرهه ای از زمان. و عصیان و خروش فقیهانی دیگر آرای گذشتگان در عصری دیگر؛ معلول تأثیر از زمان و مکان است. پیگیری تأثیر و تأثر از زمان و مکان، در روند تحوّلات فقهی را، از چند زاویه میتوان به بحث کشید؛ ممکن است بطور مستقل و مستقیم وارد بحث شد و یا در روند تحوّل یک مسألۀ خاص، آن را به نمایش گذاشت و ممکن است آن را در آیینۀ اعتراض فقیهی به آراء و نظریات گذشتگان، نشان داد.
این نوشته بر آن است با ترسیم چهرۀ اعتراضی مرحوم ابن ادریس بر آرای
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 79 گذشتگان، (بویژه مرحوم شیخ الطائفه) نقش زمان و مکان را، در تحوّل فقهی باز نماید. شرایط خاص پیروی از آرای شیخ الطائفه که تأثیر خود را در رکود فقه بجای گذاشته بود؛ پیدایش فکر اعتراض و انتقاد بر آراء شیخ را در ابن ادریس موجب گردیده و نتیجۀ آن، کتاب «سرائر» گشت که انباشته از اعتراض و ایراد بر آرای شیخ است و این خود نقطۀ تحولی در روند تحولات فقه شیعه به شمار می آید.
ابی جعفر محمدبن منصوربن احمدبن ادریس، مشهور به ابن ادریس؛ محدّث، ادیب، اصولی و فقیه جسور و بیباک قرن ششم هجری قمری به علّت کار سترک و دلیرانۀ خویش، در شکستن جوّ رکود و سکون حاکم بر حوزههای علمیه، خود را در هاله ای از ردّ و قبول قرار داده؛ به گونهای که امروز پس از گذشتن هشت قرن از فوت وی و برخورداری حوزههای علمیه از فداکاری و از خودگذشتگی او، در گشودن دوبارۀ اجتهاد، هنوز هم دفاع از وی شهامتی خاص لازم دارد. اگر کار وی به دیدۀ انصاف و دقّتنظر بازنگری شود در تأثیر آن، بر روند کار حوزههای علمیه چیزی کمتر از کار شیخ الطائفه در بازکردن پای اجتهاد به کانون اندیشه دینی شیعه نیست؛ جز آنکه عظمت علمی و سطوت دینی شیخ و نفوذ کلام وی راه را بر منتقدان خویش بسته و کسی را یارای مقابله و ستیز در برابر فراورده های فکری و ابتکارات علمی وی نبوده؛ بویژه آنکه شیخ الطائفه نخست با پیمودن راه پیشینیان در تألیفات اوّلیه خویش، وِزانت علمی خود را در آن وادی به اثبات رساند و آنگاه گام در عرصه تفریع فروع نهاد و ابن ادریس نه تنها از این پیشینه محروم بود؛ بلکه در برابر خود سطوت چون و چراناپذیر شیخ را داشته و یک تنه به میدان پرآوزهترین فقیه تاریخ شیعه تا آن روز رفته بود. از این رو از دیدگاه اخلاقی و ارزشگذاری، باید از خودگذشتگی ابن ادریس را بسیار برتر از فداکاری شیخ دانست؛ زیرا که در کار شیخ درصد موفقیت بالاتر بود اما در کار ابن ادریس
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 80 میزان شکست و طرد وی از سوی طرفداران اندیشه شیخ الطائفه، افزونتر بود.
این نوشته بر آن است که نگاهی دوباره به شخصیت و مقام علمی ابن ادریس افکنده و وی را از روزنه کتاب مشهور و در دسترسش یعنی «کتاب السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی» باز شناسد. این نوشته در چند گفتار به شرح ذیل سامان خواهد یافت:
1 - انگیزۀ ابن ادریس در تألیف کتاب «سرائر»
2 - ابن ادریس و شیخ الطائفه
3 - ویژگیهای کتاب «سرائر»
4 - مبانی ابن ادریس
5 - شذو ذات ابن ادریس (آرای ویژه)
6 - ابن ادریس ومسأله زمان و مکان
7 - ما و ابن ادریس.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 81 1 - انگیزه ابن ادریس در تالیف کتاب «سرائر»
ابن ادریس در مقدمه کتاب خود، با تعبیراتی گوناگون، انگیزه خویش را در تألیف کتاب «سرائر» بیان میکند که در اینجا به چند نمونه از آن اشاره می شود:
(1 - 1) جاودان سازی اندیشه:
وی یکی از انگیزه های خویش را در نگارش این کتاب، نقش آن در جاودانسازی اندیشه می بیند و با نقل قول از بزرگان ادب، این نقش را باز می نماید. بدیهی است که نگارش، مهمترین علّت بقاء و حیات اندیشهها در طول تاریخ است. امروزه بخش اعظم از آنچه که در دست داریم و به عنوان میراث فرهنگی خود بدان افتخار می کنیم هنوز به صورت مکتوب درنیامده است. گسترش و اندیشه رژفایی آن خود و امدار کتب و تألیفاتی است که پیشرفتهای گذشتگان را به ما منتقل کرده و ما را بر آن داشته تا به دوباره کاری ها گرفتار نگردیم و ابتکارات خویش را بر بنایی که بزرگان و اندیشمندان قبل بر جای نهادهاند، مبتنی کرده و راه آنان را ادامه دهیم.
ابن ادریس به این مهم کاملاً واقف بود چنانچه بر این واقعیت، در آغاز کتابش تصریح کرده و می نویسد: «کتاب، در هر جایی خوانده میشود و بر هر زبانی جاری می گردد و علیرغم تفاوت ادوار و فاصله شهرها در هر زمانی یافت می شود کاری که بر نویسنده کتاب ناممکن است؛ چرا که پرسش و پاسخهای حضوری، ارشاد و هدایتهای شفاهی از مجلس گفتگو فراتر نمی رود. چه بسا حکیمی دار فانی را وداع می گوید و نوشتههایش می ماند و اندیشمندی درمی گذرد و اثرش باقی می ماند. از این روی است که اکثر محققان و دینداران با فکر و ژرف اندیش.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 82 در نگارش کتاب و اشتغال به آن و کوشش در راستای جاودان سازی، آن را بر روزهداری و شب زندهداری ترجیح می دهند؛ که اگر نگارش پیشینیان، جاودان سازی شگفتیهای حکم و تدوین سر گذشتها نبود، به گونهای که نقاب بر چهره کشیدگان را فرا رویمان یابیم ودشواریها را باز گشایم، فرآوردههای فراوان آنان را بر کمبودهایمان بیفزائیم، و آنچه را نمی دانستیم از طریق آنان بفهمیم و دریابیم، بهرهمان از حکمت بسیار کم می شد و راه شناخت بر ما دشوار می گشت. اگر بر توان خویش تکیه می زدیم و به مقدار اندیشه مان بسنده می کردیم و بر تجربه های حسی و شاهدات خود اکتفاء می کردیم. شناختها کم، همتها کوتاه، آرزوها ناقص، اندیشهها نازا و خردها بیمار می گشت».
این برداشت از نقش کتاب، در تاریخ فکر انسانی، ابن ادریس را بر آن داشت تا اندیشه و ابتکارات خود را در زمینه فقه و دیگر مباحثی که وی به مناسبت در کتابش مطرح کرده است؛ در شکل کتابی برای آیندگان به یادگار گذارد. ودر همین جا باید اذعان کرد که اگر کتاب پر ارزش «السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی» نگاشته نمی شد؛ دست کم نسلهای بعدی از تأثیری که سطوت علمی شیخ الطائفه تا سالهای سال بر حوزه های علمی داشت آگاه نمی شدند.
(2 - 1) شکستن رکود علمی
انگیزه دیگر ابن ادریس در تألیف کتاب «سرائر»، خارج ساختن جامعۀ خود از رکود و بی توجّهی به علم و اندیشه بوده است. وی عصر خویش را به دوران نازایی عقول و واماندگی اذهان توصیف می کند؛ دورانی که مردم از فهم شریعت محمدی(ص) روی برتافتهاند و بر پایه ناآگاهی خویش، با آن به عناد برخاستهاند. کهنسالان به روزمره گی افتاده و اعتباری به میراث گذشتگان علم و دانش قایل نبوده بلکه جوانان - دانش پژو در بوالهوسی ها غوطه ور بوده و بر
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 83 رکاب سمندر را هوار اندیشه هیچ صاحب همّتی گام نمی نهد. چنین جامعهای نیازمند آگاهانی است که بانگ برآرد و جرس رحیل بر گوش خفتهگان در بستر بی همّتی بنوازد و ابن ادریس که ازخودآگاهی خوبی برخوردار بود و درنگ جامعه خویش را می دید، بر خود لازم می شمرد تا با نگارش کتابی چون «سرائر» جامعۀ خویش را به سوی علم و اندیشه، سوق دهد. وی در توصیف جامعۀ خویش و وظیفه خود در قبال آن، می نویسد: «وقتی روی تافتی و کسالت مردم این روزگار را از علم شریعت محمدی(ص) و احکام آن و کینهورزی آنان به خاطر آنچه که نمی دانند و کوتاهیشان در آنچه میدانند را، دیدم؛ و اندیشمندان روزگارم را به خاطر سیطرۀ ناآگاهی و سلطه جهل، در حال کوتاهی در نگهداری امانت روزگاران و بحث از آنچه که آگاهی بدان لازم است مشاهده کردم؛ گویی که برای همان روز و ساعتشان زندهاند و نوباوگان را، که توانمند و پرتلاش هستند غوطه ور در بوالهوسی و روی گردان از راه خوبی یافتم و عنان دانش را یله و میدان مسابقه را خالی دیده به نجات زندگی نیم رمق آن شتافتم و به حفظ جان بر لب رسیده اش دست یازیدم».
(3 - 1) شکستن جوّ تقلید
یکی دیگر از انگیزههای ابن ادریس در تألیف «سرائر» که گویا عامل اصلی در نگارش این کتاب بود، شکستن جوّ تقلید و از بین بردن رکود تحقیق و زنده کردن دوباره ابتکار و نوآوری است. سیطره و سطوت علمی شیخ الطائفه بر حوزههای علمیه چنان عمیق و گسترده بود که تا سالهای سال حوزه های علمیه را به نوعی تقلید و بازنگاری آراء شیخ، سوق داده بود ! بدان سان که جسارت علمی از بین رفته و آراء شیخ، قداست پیدا کرده بود. تداوم چنین شرایط و اوضاع آفتزده که اگر همّت و از خودگذشتگی ابن ادریس نمی بود؛ آثار و عواقب آن سالهای سال سایۀ
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 84 خویش را بر حوزه های علمیّه می گستراند و فقه و اجتهاد تشیّع در دوران کودکی به خاک سپرده می شد و این همه آثار عظیم و با برکت به وجود نمی آمد. ابن ادریس رکود تحقیق زمان خویش را چنین توصیف می کند:
«در روزگار ما در دید این غافلان غرق شده، اگر کسی اندیشهای نو عرضه کند و یا بیهودگی سخن معیوبی را بیان کند و بیراهگی اندیشۀ نادرستی را باز گوید، چیزی جز متجدّد نوآور شمرده نخواهد شد و اگر نیک بیندیشند آیا در روزگار نازایی اندیشهها و بازماندگی اذهان این نوآوری جز معصیت، و ارزشی برای صاحب آن است؟».
ابن ادریس با جامعه ای سر و کار دارد که اندیشه نو را به عنوان اینکه حرف تازه است و پیشینیان نگفتهاند، پذیرا نیست و آن را به تمسخر می گیرد. مدعیان فقه و فقاهت که هیچ چون و چرایی را در اندیشه و آراء شیخ نمی پذیرند به جای نظر بر ما قال دیده بر من قال می دوزند و ابن ادریس از این وضع در رنج بود و تقلید و پیروی از قول بزرگان را تنها به این انگیزه که کهنسال و یا متقدم هستند برنمی تافت و ضمن آوردن آراء اندیشمندان علوم مختلف در ردّ این بینش به سخن مبرّد استدلال کرده و لزوم توجّه به اصل سخن، به جای صاحب سخن را توصیه میکند و می نویسد: پیش بودن در روزگار موجب برتری صاحب سخن نمی گردد و جوان بودن صاحب سخن درست مجوز ستم روا داشتن نمیگردد بلکه هر کسی را به میزان، استحقاقش میدهند. خردمند فهیم با انصاف از متقدّم بخاطر تقدّمش اگر چه ناارزشی را ارائه دهد نمی پذیرد و از متأخر اگر ارزشمندی را ارائه کند به علّت تأخرش از حق فضیلت محروم نمی دارد. چه بسیار متأخری که به خاطر توانمندی و یا به گونۀ اتّفاق آرایی ارائه کرده که پیشینیان بدان دست نیافته اند. پس انصاف آن است که نیکویی از هر کسی که باشد ستوده شود و حقّ فاعل آن هر که باشد ارج گذاری گردد و بر تقدّم متقدم و تأخر متأخر نظر نشود».
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 85 تأکید ابن ادریس بر ضرورت نقّادی سخن بزرگان و پذیرش آراء مبتنی بر دلیل محکم در جای جای کتابش به چشم میتوان دید. و آن را نه تنها با حرمت و شخصیت صاحب سخن منافی نمی داند بلکه بینقد از کنار سخن ناصواب گذشتن را اهانت تلقّی می کند و از آن گذشته دلیلی نمی دید که پذیرش سخن بزرگان بدون نقّادی و چون و چرا در حق پارهای جاری باشد و در حق گروه دیگر به کار گرفته نشود. وی در بخش احکام صلاة الجمعه از کتاب الصلواة می نویسد:
«اگر تقلید روا باشد – که از آن به خدا پناه می بریم - گفتار شیخ ابو جعفر – خدایش رحمت کند در کتاب نهایه سزاوارتر به تقلید از ابن براج و یا شیخ مفید در کتاب ارکان و مقنعه اش نیست.
ابن ادریس وقتی این گونه مرگ اجتهاد و ابتکار را پیش روی خود دید بر آشفت و دست به نگارش کتابی بزرگ یازید تا حیات اجتهاد و استباط را تضمین نماید.
2 - ابن ادریس و شیخ الطائفه
همانگونه که گذشت ابن ادریس بر این اعتقاد بود که برای نجات اجتهاد و استنباط از رکود و خمودی باید فاصله ای بین قداست شخصیّتی شیخ الطائفه و آراء وی ایجاد کرده و ضمن تکریم و تجلیل از مقام علمی و خدمات انکارناپذیر شیخ، آراء و استنباطات فقهی وی را قابل نقد و بررسی ساخت. وی در کتاب «سرائر» به بررسی کتب فقهی، روایی ونظرات شیخ الطائفه پرداخت و به تعبیری میتوان گفت «کتاب السرائر» تعلیقه ای تفصیلی بر مجموعه آثار شیخ الطائفه است. در واقع چنین می توان گفت که ابن ادریس نقاد شیوه اجتهادی شیخ الطائفه و کتابهای وی است گرچه در موارد فراوانی به آثار دیگر نویسندگان و فقیهان
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 86 پرداخته است لکن آنکه نمود بیشتری در «سرائر» دارد؛
در این بخش دیدگاه ناقد را نسبت به شخصیت شیخ الطائفه و آثار و مبانی علمی او بیان می داریم:
(1 - 2) احترام شیخ الطائفه
ابن ادریس از سوی عدهای متّهم به بی احترامی نسبت به شخصیت شیخ است. این اتّهام به هیچ وجه پایۀ درستی ندارد بلکه سخنی است که بر زبانها جریان داشته و دلیلی بر صحّت آن اقامه نشده است. اینان کسانی هستند که احترام به شیخ را ملازم با قبول بی چون و چرای آراء شیخ دانسته اند و چون ابن ادریس را چنین نیافتند لذا پنداشتند که ابن ادریس قصد اهانت و جسارت بر شیخ را داشته است در حالی که وی تکریم والایی از شیخ دارد ودر موارد گوناگون به آن تصریح کرده است:
ابن ادریس، در کتاب بیع درمسأله بیع محاقله و مزابته می نویسد: «فلا یظن بالرّجل انّ جمیع ما اورده فی نهایته اخبار متواترة یعمل بها یعتقد صحّتها –معاذالله - فانی لا استجمل لذوی البصائر و التحصیل ان یعتقدوا فی شیخنا – مع جلال قدره - ».
و در جای دیگر وقتی سخن سیّد مرتضی منقول توسط شیخ الطائفه را در آثار سیّد نمی یابد می گوید: «و لعلّ شیخنا اباجعفر سمعه من المرتضی فی الدرس و عرفه منه مشافهة دون المسطور و هذا هو العذر البیّن فانّ الشیخ مایحکی بحمدالله – الّا الحقّ الیقین فانّه اجلّ قدراً و اکثر دیانةً من ان یحکی ما لم یسمعه و یحقّقه منه».
بنابراین نقد آراء شیخ از دیدگاه ابن ادریس تشکیک در دیانت و یا جلالت قدر شیخ نیست. زیرا دیانت و جلالت وی شبه ناپذیر است. بلکه اگر مواردی از
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 87 دوگانگی ظاهری در کلام شیخ و کتب مختلفش دیده می شود باید به گونه ای درست توجیه شود. و ابن ادریس در جای جای کتابش این تلاش را انجام می دهد که در مباحث بعدی، به نمونه هایی از آن اشاره خواهد شد. و در جایی که نمی تواند تناقض ظاهری در گفتار شیخ را توجیه نموده آن را به اشتباه منتسب کرده بلکه و تنها معصومان را برّی از اشتباه می شمارد.
به عنوان نمونه؛ در احکام صلاة المیّت می نویسد: «این تناقض در استدلال را بر شیخمان زیبا نمی پندارم در کشته اهل بغی می گوید چون کفرش به دلیل ثابت شده نماز بر وی گذاشته نمی شود. و ولد زنا که بدون از طریق ادله کفرش ثابت شده است [چنین نمی گوید] چگونه این دو مسأله را مطرح کرده و به این دو دلیل استدلال می کند، معصوم جز کسی که خدا معصومش دارد نیست.» و آنگاه می گوید: «این از سوی وی - خدا رحمتش کند – غفلتی است که در نکارش پیش آمده است» و به تعبیر امروزی سهو القلم است.
ابن ادریس غالباً وقتی به شیخ ایراد می گیرد، از تعبیرات ظریفی بهره می گیرد؛ تا مراعات ادب را کرده باشد. و معمولاً عبارتهایی نظیر «لا استجمل لشیخنا» به کار میگیرد. بنابراین پندار اسائه ادب از سوی ابنادریس بر شیخ پنداری بیش نیست و تصور جوانمرگی که گروهی آن را معلول تندروی ابن ادریس در حقّ شیخ می دانند پایه و اساس ندارد. زیرا اولاً؛ تندروی وجود نداشت. ثانیاً؛ جوانمرگی در کار نبود و ابن ادریس یک عمر متعادل و معمولی داشته که حدود 55 سال عمر کرده است.
(2 - 2)ـ کتب و آراء شیخ
ابن ادریس معتقد بود هر آنچه در کتب شیخ موجود است آراء شیخ نیست بلکه شیخ قصد گردآوری همه آنچه که در مورد هر مسألهای گفته شده است را
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 88 داشته است. بنابراین؛ برای یافتن و برکشیدن آراء شیخ نخست باید مبانی فقهی شیخ را بدست آورد و هر نظریهای که بر مبانی شیخ استوار نمی باشد اگر چه در کتب شیخ باشد، نباید آن را رأی و نظریۀ شیخ پنداشت. ابن ادریس چنان بر این امر تأکید میکند که خواننده بر این توهّم نزدیک می شودکه وی قصد آن را داشت تا به آیندگان بگوید تصمیم وی رد آراء شیخ نیست بلکه قصد بر کشیدن آراء شیخ از درون کتابهایش را دارد. و تا آنجا که ممکن است نمی خواهد از آراء واقعی شیخ دور باشد. وبه تعبیر دیگر؛ آراء ابن ادریس با آراء شیخ اختلافی ندارد بلکه با آراء منسوب به شیخ است که ناهمخوانی دارد. به عنوان نمونه؛ به مواردی از این تأکیدات که به وفور در کتاب «سرائر» وجود دارد اشاره می گردد:
در احکام میاه می نویسد: «و قد اعتذرنا للمصنّفین من اصحابنا رحمهم الله فی خطبة کتابها هذا ما فیه کفایة و قلنا: انما یوردون فی الکتب ما یوردونه علی جهة الروایة بحیث لایشذّ من الأخبار شییء دون تحقیق العمل علیه و الفتوی به والأعتقاد له فلا یظنّ ظانّ فیهم خلاف هذا فیخطی علیهم».
و در جای دیگر از همین باب می گوید:. ...و هذا یدلّ علی انّه ما جعله فی باب المیاه علی جهة الفتیا بل اُورده علی جهة طریق الروایة والأیراد دون العمل والأعتقاد».
و در کیفیت وضو مینویسد: و قد ذهب بعض اصحابنا فی کتاب له الی جواز مسحهما من الکعبین الی رؤوس الأصابع و ذکر منه علی جهة لفظ الخبر و ایراده لاعلی سبیل الفتوی و العمل لأنّ هذا القائل هو شیخنا ابو جعفر الطوسی ـ رحمه الله ـ اورد ذلک فی نهایته ایراداً لا اعتقاداً و مذهبه و فتواه ما حقّقه فی جمله و عقوده فانه ذهب الی ما اخترناه فی الجمل والعقود».
و در باب غسل می نویسد: «فامّا ما یوجد فی بعض کتب شیخنا ابی جعفر
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 89 _رحمه الله_ ممّا یخالف ما اخترناه و یقتضی ظاهره ضد ما بینّاه فیمکن تأویل ما اورده بالمذکور و ایضاً فقد اعتددنا له فی مواضع و قلنا اورده ایراداً لا اعتقاداً».
همان گونه که از عبارات فوق برمی آید ابن ادریس عمیقاً بر این باور بود که شیخ الطائفه در تألیف کتب خویش، قصد جمع آوری آراء گوناگون را داشت و این بدان معنی نیست که همه آراء متناقض مورد تأیید شیخ است؛ و در مواردی نیز بر این اعتقاد خویش استدلال می کند. به عنوان نمونه؛ در جلد دوّم سرائر در مورد (خرید عبد لا علی التعیین پس از نقل قول شیخ از کتاب خلاف مینویسد: «الا تری الی ایراده الأدلة الکثیرة علی بطلان ذلک ثم جعله روایة و ان کان من جهة اصحابنا لأنّ اصحابنا قدرو وا الأحاد و المتواتر فلا یظنّ ظانّ بشیخنا انّه اذا وجد فی کتبه انّ هذا رواه اصحابنا انّ جمیعهم رووه او کلّهم قائل به عامل علیه لأنّ ذلک یکون اجماعاً او توانزاً و انّما مقصوده انّ هذا روی من جهة اصحابنا و طریقهم لا من جهة المخالفین و طرقهم.»
و درمبحث «حمی» کتاب السرائر از قول شیخ در کتاب عدة الاصول بهره گرفته و اثبات می کند که همه آراء مطروحه در کتب شیخ از آراء وی نیست و در این باره می نویسد: «و بعد هذا کلّه فهذه کلّها اخبار آحاد اورد شیخنا فی نهایته لئلّا یشذّ من الاخبار شییء علی ما اعتذر به – رحمه الله - فی عدّته».
(3 - 2) ـ توجیه آراء شیخ
همانگونه که گذشت ابن ادریس در بسیاری از موارد تلاش کرده با این استدلال که همه آراء مطروحه درکتب شیخ از آراء وی نیست. گامی در راستای رفع تناقض از اقوال مطروحه در کتب مختلف شیخ بردارد. وی به این مقدار بسنده نکرده بلکه در مواردی به توجیه اقوال شیخ پرداخته و کوشیده است وجوه قابل قبولی برای هر کدام از آنها ارائه دهد که به عنوان نمونه می توان به مبحث ضمان
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 90 و عدم ضمان آنچه که عبد مستأجر موجب افساد آن شده است در جلد دوّم سرائر اشاره کرد. در موارد فراوانی ادّعا کرده است که شیخ از قول خود در کتاب خاصی برگشته و به قول دیگری که در کتاب دیگری مطرح کرده است روی آورده است. ایرادی که بر این توجیه اخیر وارد است این است که این ادّعا یک توجیه جامعی نیست و تنها در مواردی صدق میکند که قول اوّل شیخ در کتب قبلی وی مذکور باشد و قول دوّم در کتب جدید وی مطرح شده باشد. در حالی که ابن ادریس، این موضوع را در نظر نگرفته و در مواردی ادعای رجوع از قول مطروحه در کتب متأخر شیخ به قول مطروحه در کتب قدیم شیخ را کرده است. که قهراً نمیتواند ادعایی درست باشد. لکن از فرط علاقه ای که ابن ادریس به توجیه اقوال شیخ داشت این قبیل موارد را به دقّت ننگریسته است.
(4 - 2) ـ شیخ و آراء عامّه
ابن ادریس بر این باور است که آراء عامّه گاه آگاهانه و گاه نا آگانه از سوی شیخ الطائفه برگزیده شده است. این باور نمی تواند چندان به دور از واقعیّت باشد. تلاقی افکاری که قبل از حمله هلاکوخان در محیط بغداد بود و طرح مسایل از سویِ فرق مذهبی تقریباً آزاد بود. زمینه این گونه تأثیر گذاری را چه آگاهانه و چه ناآگاهانه پدید می آورد. شاید پذیرش وثاقت پارهای از راویان عامّه نظیر سکونی از سوی شیخ و پارهای از معاصران وی، معلول همین تلاقی افکار و نزدیک شدن فریقین به یکدیگر بود شرایطی که دوران ابن ادریس از آن محروم بود. و محیط تبادل اندیشه جای خود را به دیدگاههای تند داده بود. به گونهای که همان سکونی موثق، به اعتقاد شیخ در بیان ابن ادریس، به سکونی کافر چهره عوض کرده بود. ابن ادریس، موارد زیادی را نشان میدهد که شیخ رأی عامّه را برگزیده است. به عنوان نمونه؛ در کتاب سلف می نویسد: «المسألة الأولی القول فیها هو الصحیح
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 91 دون الأخیرة لأنّ الأخیرة اختار شیخنا - رحمهالله - فیها احد قولی الشافعی» و در همین باب در جای دیگر می نویسد: «لم یذهب الی هذا احد من اصحابنا و لا ورد به خبر عن ائمتنا(ع) و انّما هذا احد قولی الشافعی اختاره شیخنا ابوجعفر –رحمه الله – الا تراه فی استدلاله لم یتعرض لأجماع الفرقة و لا اورد خبراً فی ذلک لامن طریقنا و لا من طریقة المخالف» و در باب حکم ضمان العهدة می نویسد:
«فاختار – رحمه الله - فی تلک المسألة الّتی فی کتاب الرهن قول ابی حنیفة ثم اختار فی هذه المسألة التی ذکرها فی کتاب التفلیس قول الشافعی».
این قبیل عبارات در کتاب «سرائر» به وفور پیدا می شود. بویژه وقتی که آراء شیخ را از کتاب خلاف وی نقل می کند.
و گاه به سختی به مناقشه با شیخ برمی خیزد. به عنوان نمونه، می توان به جلد دوّم، صفحه 382 کتاب السرائر رجوع کرد. و گاه از این که پاره ای از علماء بی توجّه به مبدأ مسأله و صاحب اوّلیه قول به نقل آن منتسب به شیخ اقدام می کنند؛ آزرده خاطر می شود. که نمونها ی از آن را می توان در بحث «اجرة سمسار و دلّال در جلد دوّم سرائر» دید. و همان جلد در حکم الزکاة فی من منه البذر.
در مجموع، دیدگاه ابن ادریس نسبت به غیر امامیّه بسیار تند است. و از این روی برخوردهای شیخ الطائفة با آراء عامّه را برمی تابد. و بر آن ایراد می گیرد. و اصل خذ ما خالف العامّه را در فتاوایش به دقت اجراء می کند.
(5 - 2) ـ شیخ الطائفه و خبر واحد
ابن ادریس بر این باور بود که ترک عمل به اخبار آحاد دأب شیعه و طریقۀ مکتب اهل البیت است. و در مبحث میراثالمجوس می نویسد: «انّ المخالفین من اصحاب المقالات یذکرون؟ فی کتبهم و مقالات اهل الآراء والمذاهب انّ الشیعة
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 92 الأمامیّه لا تری العمل فی الشرعیّات باخبارالآحاد و شیخنا المفید ذکر ذلک ایضاً فی کتاب المقالات الّذی صنّفه و مذهب السیّد المرتضی و مقالته فی ذلک، اشهر من ان یذکر» از این روی اصرار دارد تا ثابت کند که شیخ الطائفة نیز عمل به خبر واحد را روا نمیدارد. و استدلال شیخ درمواردی به اخبار آحاد به مفهوم عمل به خبر واحد نیست بلکه دأب شیخ آوردن همه اقوال در مسأله می باشد. به همین خاطر است که در باب «من مات و علیه دین مؤجّل» می نویسد: «اخبار الآحاد لایجوز العمل بها قد شهد بذالک شیخنا فی مسائل الخلاف و قال: الّا روایة شاذّة رو اها اصحابنا، انها تیسر حالةً فلو کان رحمه ا... عاملاً باخبار الآحاد لما قال ذلک و لا ساغ له ترک العمل بالروایة ویخبر الواحد و کل من قال عنه انّه کان یعمل بأخبار الآحاد فهو محجوج بقوله هذا».
با آنکه ابن ادریس از این قبیل استدلا لات برای اثبات رأی خویش در خصوص ترک عمل به خبر واحد از شیخ به وفور در کتاب السرائر دارد لکن نمیتوانست پارهای از تصریحات شیخ را هم در نظر نگیرد از این روی در این موارد مجبور شده است که آن را از باب تسلیم جدلی بپندارد.
در خصوص ابن ادریس و شیخ الطائفه بحث های فراوانی وجود دارد که طرح همه آنها در این مقاله نمی گنجد. از این روی این بخش را کوتاه و به بحثهای دیگر در کتاب «سرائر» می پرداریم.
3 - ویژگیهای کتاب «سرائر»
کتاب السرائر گر چه یک کتاب فقهی است و همان گونه که گذشت نظیر تعلیقهای بر کتب فقهی و روایی شیخ الطائفه در مباحث احکام می باشد؛ لیک در جای جای آن مباحث مهم اصولی، رجالی، درایة الحدیث فقه مقارن بوده و نکتههایی که از باب استطراد مطرح شده است؛ وجود دارد. که در ذیل نمونه هایی
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 93 از آن مباحث ارائه می گردد:
(1 - 3) ـ مباحث اصولی
ابن ادریس گر چه کتابی مستقل در مباحث اصولی ندارد لکن بسیاری از آراء اصولی خود را به مناسبت در کتاب «سرائر» مطرح کرده است. که اگر صاحب همتی به استخراج آن دست یازد نه تنها کتابی خواندنی در مباحث اصولی ارائه خواهد شد بلکه کمک شایان توجّهی به تاریخ مسایل اصولی خواهد کرد. از باب نمونه؛ وی در صفحه 65 جلد اوّل بحث اشتراک الفاظ را مطرح کرده، در صفحه 74 و 76 بحث عام و خاص و الفاظ اجناس، در صفحه 377 طرق استنباط حکم، در جلد دوم صفحه 354 استعمال عموم مخصص در باقی افراد، در صفحه 359 مقتضی امر در وجوب و یا ندب، صفحه 126 بحث تلبس و عدم تلبس مشتق در حین استعمال، در جلد سوم صحفه 238 حقیقت ومجاز را یاد کرده است. و در ابواب گوناگون مباحث مختلف از اصول را بیان داشته است که استخراج موارد آن از توان این مقال بیرون است.
(2 - 3) ـ مباحث لغوی
از امتیازات دیگر کتاب «سرائر» مباحث لغوی وشناخت معانی و ریشه لغات است که به فراوانی در این کتاب یافت میشود. که به عنوان نمونه؛ میتوان به جلد اوّل صفحات: 327، 338، 389، 438، 439 و در جلد دوّم صفحات: 312 312، 318، 320، 370، 373، 303 و در جلد سوّم صفحات: 130، 183، 260، 628 و اشاره کرد.
نکته جالب توجّه در این بخش استخراج لغات فارسی و مستعمل در زبان
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 94 عربی است که برای مباحث زبان بسیار سودمند است. به عنوان نمونه؛ میتوان از لغات ستّوق (2 / 270) البار نامج (2 / 293) و غیره یاد کرد.
(3 - 3) ـ مباحث رجالی
از جمله مباحث مفید در کتاب «سرائر» مباحث رجالی است. ابن ادریس گر چه خود به خبر واحد عمل نمی کرد لیک از محدثان بنام به شمار می رفته است. و با توجّه به دیدگاه خاص وی در خصوص غیر معتقدین به مذهب حقّه در جایجای کتاب «سرائر» به تبع نقل روایات به مباحث مهمّ رجالی می پردازد. این آراء برای کسانی که در زمینه علم رجال کار می کنند، حائز اهمیّت و قابل مطالعه است. که به عنوان نمونه؛ می توان به جلد اوّل صفحه 429 در مورد ابی عقیل نعمانی و صفحه 495 در مورد حسن بن فضال صفحه 382 در مورد یونس بن عبدالرحمان، صفحه 126 در مورد سماعه، جلد دوّم صحفه 196 در مورد سکونی، صفحه 194 عبدالعزیزبن محمد دارا وردی، جلد سوم صفحه 604 در مورد بن مسکان، صفحه 603 درمورد العمرکی البوفکی و برقی اشاره کرد.
(4 - 3) ـ درایة
ابن ادریس از آنجائی که عمل به خبر واحد را روا نمی شمرد. به اجبار در هر موردی که استدلال به اخبار پیش می آید به مباحث درایه کشانیده است و از آنجائی که در روزگار ابن ادریس کتب اصول گسترش کنونی را نیافته بود مباحث اصولی بطور عمده در حول و حوش روایات دور می زد. و جریان عمل به خبر واحد و عدم عمل به آن بسیار داغ بود. درایة الحدیث نیز اهمیّت خاص داشت. و ابن ادریس، در این باب سخنان فراوان دارد که در جای جای کتابش ذکر شده است. که به عنوان
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 95 نمونه؛ می توان به مورد ذیل اشاره کرد: جلد دوم صفحه 187 و. ...
(5 - 3) ـ فقه مقارن
همان گونه که گذشت کتاب «سرائر» نوعی تعلیقه بر کتب شیخ است. و از آنجائی که شیخ، در آغاز گشودن راه تفریع فروع بود و بر آراء عامّه نظر خاص داشت؛ بسیاری از آراء و اقو ال عامّه در کتب شیخ مطرح و بحث شده است. و از این راه مباحث یاد شده به کتاب «سرائر» نیز راه پیدا کرده است. و در خیلی موارد ابن ادریس به موضوع مقارنة بین مذاهب دست می یازد و به نقل و ردّ اقوال عامّه همت می گمارد. به عنوان نمونه؛ مراجعه شود به جلد اول صفحات: 296، 376، 383 جلد دوم، صفحات: 392، 401 و. ...
(6 - 3) ـ مباحث حاشیه ای
ابن ادریس، افزون بر مباحثی که به نوعی با موضوع فقه مرتبط است؛ گاه مباحثی را بطور حاشیهای مطرح می کند که خالی از فایده نیست. به مثل در جلد اوّل صفحه 430 از جُنید به عنوان سازنده شاذروان در منطقه نهروان یاد می کند. در صفحات 460 - 461 درمورد نسبت بنی هاشم بحث می کند، و در صفحه 479 بحثی از قادسیه به میان می آورد. در صفحه 651 مطالبی خواندنی در مورد مکه و مدینه آورده است. و در فصل خاص مربوط به زیارات در صفحه 654 در مورد علی اکبر فرزندان امام حسین(ع) و اینکه کدام یک در کربلا شهید و کدام یک زنده بود بحث می کند. و نیز تحقیقی در مورد ام البنین مادر حضرت عباس(ع) دارد. و به همین طریق در مجلدات دیگر مباحث خواندنی به مناسبت ذکر کرده است که بسیار مفید است.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 96 4 - مبانی فقهی ابن ادریس
هر فقیهی دارای مبانی فقهی خاص خود است ومستنبطاتش مبتنی بر مبانی شان است. ابن ادریس نیز مبانی خاص خود را دارد که بسیار بدانها وفادار است. که در ذیل به چند مورد از این مبانی اشاره می شود:
(1 - 4) عدم حجّیت خبر واحد
اعتقاد به عدم حجّیت خبر واحد پر اهمیت ترین و مؤثرترین مبنای ابن ادریس است و همین عدم اعتقاد به حجّیت خبر واحد موجب شده است تا آراء وی در بسیاری موارد رنگ و بوی آراء شاذه را به خود بگیرد. ابن ادریس، اگر روایات به حد تواتر نرسد و یا با قراین دیگری موجب علم نشود آن را حجّت نمی داند. درجلد اوّل در مبحث قسمة الغنائم و الأخماس می نویسد: «فقد بینّا انّه لایجوز العمل بأخبار الآحد و ان کانت رواتها ثقات عند اهل البیت –علیهم السلام - لانها لا توجب علماً و لا عملا و اکثر ما یثمر غلبة الظنّ و لا یجوز العدول عن المعلوم الّذی هو کتاب الله تعالی الی المظنون و ادلة العقول تعضد ذلک و تشهد به»
ابن ادریس، در موارد گوناگون به این امر تأکید می کند. و همان گونه که گذشت فقه شیعه را به عنوان فقهی که به خبر واحد عمل نمی کند معرفی می کند و آن را از ضروریات فقه شیعه می شمارد. این مبنا موجب شده است که ابن ادریس درهر جایی که دلیلی از احماع شیعه امامی، نص و یا ظهوری از قرآن و یا سنّت متواتر پیدا نکند به اصول عملی مراجعه کند. و به همین خاطر در کتاب «سرائر» موارد فراوانی از اجراء اصل برائت و یا اصل احتیاط دیده میشود. وی در ادامه مبحث فوق می نویسد: فالمسألة الشرعیه لانعلمها الّا من اربع طرق؛
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 97 کتاب الله العزیز، و سنة رسوله المتواتر و اجماع الشیعة الأمامیه لدخول المعصوم فیه فاذا فقدنا الثلاث الطرق فدلیل العقل المفزع الیه فیها فهذا معنی قول الفقهاء؛ دلالة الاصل»
(2 - 4) ـ اعتبار متلقّی
با آنکه ابن ادریس عمل به خبر واحد را حجّت نمیداند و از سوی دیگر به شدّت با اصل تقلید مخالف است و همواره نصیحت می کند «فانظر ارشدک الله بعین قلبک و اترک تقلید الرجال جانبا» در عین حال بسیار به اقوال مجمع علیه فقهاء ارج مینهد. در موردی که مسأله بین علماء شیعه خلافی نباشد بدون چون و چرا بدان فتوی می دهد. گویی که در عدم خلاف اصحاب نوعی اجماع کاشف از قول معصوم می بیند. در مقدمه کتابش مینویسد: «و هاهنا طریق آخر یتوصّل به الی العلم بالحق و الصحیح فی عند فقد ظهور الأمام و تمیز شخصه و هو اجماع الفرقة المحقّه و هی الأمامیّه التّی قد علمنا انّ قول الأمام – و ان کان غیر متمیز الشخص» - داخل فی اقوالها و غیر خارج عنها فاذا اطبقوا علی مذهب من المذاهب علمنا انّه هو الحقّ الواضح و الحجة القاطع لأنّ قول الأمام هو الحجّة فی جملة اقوالها فکانّ الأمام قائله و متفرد به».
با اینکه عبارت مزبور تنها حجّیت اجماع مصطلح را شامل میگردد لکن تفحّص در گفتار ابن ادریس در مجموع کتاب «سرائر» به خوبی نشان میدهد که وی حتی اتّفاقات پایینتر از حدّ اجماع را هم معتبر می داند و بدان فتوی می دهد و از آن به مقتضی اصول مذهب یاد می کند. تعبیری که نزدیک به اصول متلقّی است. به عنوان نمونه؛ رجوع شود به جلد دوم صفحه 394 در مبحث اخذ به شفعه.
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 98 (3 - 4) - اهمیت دادن به عقل
ابن ادریس، در استنباطات خویش بسیار به فهم بشری اهمیّت میدهد و در موارد فراوان به دلیل عقل و مقتضی عقل استناد می کنند. در مقدمه کتابش در موارد حوادث واقعه که امامیّه رأیی در آن ندارد؛ رجوع به متقضای عقل و حکمت می کند.
«...اللهمّ اِلّا ان یفرض وحود حادثة لیس للامامیه فیها قول علی سبیل اتفاق و اختلاف و قد یجوز عندنا فی مثل ذلک ان اتفق ان یکون لله تعالی فیها حکم شرعی فاذا لم نجد فی الأدلّة الموجبة للعلم طریقاً الی علم حکم هذه الحادثة کنّا فیها علی ما یوجب العقل و حکمه». به خاطر همین مبنی است که ابن ادریس تعابیری نظیر «و دلیل العقل قاض بما اخترناه» را بسیار بکار می گیرد.
و از این نمونه رجوع به مقتضیات عقل و حکمت فراوان دیده می شود. از این روی می توان ابن ادریس را با مقداری مسامحه فقیه عقل گرا شمرد. البته چنین امری برای کسی که عمل به خبر واحد را کنار بگذارد تا حدودی طبیعی می نماید. زیرا موارد اجماع و یا مواردی که سنّت متواتر و نص یا ظاهر کتاب بدان دلالت کند چندان فراگیر نیست. از این روی باید بخش زیادی از مسایل را از طریق پناه جستن به مقتضای عقل حلّ کرد.
5 - آراء ویژه ابن ادریس
ابن ادریس، با آنکه فقیهی عالی مقام و عظیم الشأن است و در بسیاری از موارد تلاش می کند که با احتیاط و تأنّی گام بردارد لکن از سویی با توجّه به مبانی فقهی خویش و از سوی دیگر با رویکرد به کار سترگ وی در شکستن جوّ رکود عصر خویش گاه به ارائه نظراتی پرداخته است که در مواردی از شذوذ سر برآورده و در
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 99 مواردی به تندروی کشانده شده است. که در ذیل به دو مورد روشن از آن اشاره می گردد.
(1 - 5) - آراء شاذه
ابن ادریس، پاره ای نظرات شاذ و تأمّل برانگیزی دارد که فقهاء دیگر با تأنی بیشتر در آنها سخن گفته اند. از آن جمله؛ و طی ولدالزنا است که ابن ادریس ولدالزنا را کافر می داند و بر اساس ادله و اصول مذهب و آیات 75 سوره نحل و 221 سوره بقره و طی کافره را حرام می شمارد و بر این پایه و طی ولدالزنا را نیز حرام می داند. و از همین موارد است اعتقاد وی بر حرمت تزیین مساجد، تزیین مصاحف به طلا و نقره و تقریباً هر آنچه که به نوعی اسراف شمرده شود.
(2 - 5) - تندرویها علیه محدثان
ابن ادریس، در مواردی تندروی را پیشیه خود ساخته و با عبارات تندی از پارهای از محدثان یاد کرده است. وی بطور کلّی با محدثان غیر امامی میانۀ خوبی ندارد و با تعبیراتی نظیر کافر و ملعون از آنان یاد می کند که چندان شایسته و روا نیست. به مثل در احکام النوافل در مورد زرعه و رفاعه چنین می گوید: «فامّا الرقاع و البنادق و القرعه فمن اضعف اخبار الآحاد و شواذ الأخبار لأنّ رواتها فطحیّة ملعو نون مثل زرعه و رفاعه و غیر هما فلا یلتفت الی ما اختصّا بروایته».
و در خصوص بنیفضال می نویسد: «راوی احدهما فطحی المذهب، کافر ملعون مع کونه مرسلاً و هو الحسن بن الفضال وبنو فضّال کلّهم فطحیّة و الحسن رأسهم فی الضلال».
همان گونه که گذشت در مورد سکونی تعبیراتی تند و ناشایست دارد که بعید نیست شرایط محیطی در پیدایش آن نقش داشته است و جوّ نامناسبی که بین فرق
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 100 مذهبی در عصر وی بود زمینه لازم را برای به وجود آمدن چنین آرایی موجب گشته است.
(3 - 5) - تندرویها علیه فقیهان
ابن ادریس، گاه علیه فقیهان نیز تندرویهایی دارد گر چه وی تلاش کرده است که بیانی نرم و انعطافپذیری در پیش گیرد لکن به خاطر دیدگاه تندی که علیه فقهاء مذاهب عامّه داشت در مواردی که فقهاء شیعه پارهای از آراء عامّه را پذیرفته و در کتبشان آورده اند نتوانسته است نرم خویی لازم از خویش بروز دهد. و گاه قلمش به تندی چرخیده است که میتوان به عنوان نمونه؛ به جلد دوم در مبحث اجرة السمسار در مورد ابن البراج ودر مبحث احکام الزکاة در مورد ابو المکارم ابن زهره و در جلد سوّم در مبحث میراث مجوس در خصوص شیخ الطائفه آن را مشاهده کرد. لکن لازم به یادآوری است که در نوشته های خیلی از فقهاء و اندیشمندان تا این حد جسارت در مواردی دیده میشود زیرا مباحث علمی بویژه آنجایی که ریشه در مسایل اعتقادی داشته باشد این قبیل تندرویها را بر می تابد و نباید کسی این قبیل امور را با اصل احترام به صاحب سخن خلط کند.
6 - ابن ادریس و مسأله زمان و مکان
مسأله نقش زمان و مکان در برداشتهای فقهی، گر چه با این عنوان و تعبیر اخیراً توسط حضرت امام(ره) مطرح گردید لکن از دیر باز این تأثیر مورد لحاظ قرار می گرفت. با آنکه فقهاء در نوشته های خویش به تحوّل یک برداشت فقهی بر اساس تغییر نگرش بر موضوع آن در شرایط زمانی یا مکانی مخلتف تصریح نمی کردند؛ لیک وقتی ابن ادریس در جای جای کتاب خود بر شیخ الطائفه خورده می گیرد که آراء عامّه در اقوالش تاثیر گذاشته و یا عمل به اخبار راویان عامّه
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 101 کرده و آن را بر شیخ الطائفه نمیبخشد. آیا جز این را میگوید که شرایط زمانی و مکانی در برداشتهای فقهی شیخ تأثیر گذاشته است؟
امروزه وقتی به تعلیقات ابن ادریس بر نوشته های شیخ می نگریم غیر از این می توان گفت که جوّ اجتماعی خاص آن زمان ابنادریس را ناخودآگاه به چنین موضعی کشانیده است؟ و یا تأکید ابن ادریس بر پرهیز از تقلید و اخذ اقوال گذشتگان چیزی جز فراخوانی به زاییده زمان خویشتن شدن است. و اینکه هر فقیهی به دور از تاثیر اقوال گذشتگان به سراغ منابع فقهی برود و مسایل مبتلی به جامعۀ خود را استخراج کند؟. این نمونۀ کوچکی از تأثیر زمان و یا مکان در تحوّلات فقهی است که از طریق تأثیر در فهم مستنبط نقش خود را بازی میکند. در موارد دیگر این تأثیر از طریق تغییر موضوع خود را نشان می دهد. بدیهی است که هر چه سرعت حرکت و پیشرفت جامعه آهنگ تندتری پیدا کند به تبع موضوعات سریعتر عوض می شوند و در نتیجه تغییر احکام را در پی می آورند. و از آنجائی که در قرون و اعصار گذشته حرکت جامعه کُند بود قهراً تحوّل در موضوعات نیز کند بوده است. و به همین خاطر نمود چندانی در کتب قدما نداشته و بیشترین نمود در بخش نخستین بود که موجب پیدایش ادوار فقه می گردیده است.
7 - ما و ابن ادریس
از «کتاب السرائر» با توجه به محیط نگارشی و انگیزۀ مؤلف در پدید آوردن آن و نیز شیوۀ استدلالی که وی در برداشتهای فقهی از آن بهره گرفته است میتوان دروس قابل توجهی گرفت. و طلبههای فاضل حوزههای علمیه، با مطالعه این کتاب به شیوه های تازه ای در استنباط دست خواهند یافت که در ذیل به گوشه هایی از بهره های علمی که می توان از آثار ابن ادریس بُرد اشاره می شود:
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 102 (1 - 7) - اثر روانی
خواننده با مراجعه به کتب ابن ادریس و مطالعه چگونگی نقد وتحلیل وی از آثار شیخ الطائفه، به این نتیجه می رسد که همواره راه باز است و سخن شخصیتهای بزرگ هر آنچه عمیق و ژرف باشد آخرین کلام نیست بلکه جای سخن باقی است؟ و در درون خود احساس می کند که امکان نوآوری و ابتکار وجود دارد و به تحقیق و نقد و بررسی تشویق می گردد ابن ادریس با ابراز شجاعت ویژه وقتی در برابر سطوت علمی شیخ الطائفه بر حوزههای علمیه، قد علم می کند و در عین حفظ حرمت شیخ به جمع بندی و نقد و بررسی آراء شیخ میپردازد. و همواره حرف تازه میزند. خواننده کتابش را غیر مستقیم به سوی بازنگری سخن گذشتگان فرا می خواند. ابن ادریس در آغاز کتاب خود خواننده را به ترک تقلید و روی آوری به امر اجتهاد فرا می خواند و چنین توصیه می کند که همواره فرزند دلیل باش آزادی بیان و اندیشه را می توان مهمترین درس از زندگی ابن ادریس دانست.
(2 - 7) - زدایش ترس موهوم
در حوزههای علمیه همواره چنین پنداشته می شود که اگر قداست سخن بزرگان شکسته شود. از آن ناحیه ضربه سهمگینی به حوزه دین و متدینین وارد خواهد شد و همواره تلاش می گردد که بر قداست سخن بزرگان تأکید شود. ابتکار ابن ادریس نشان داد که شکستن قداست سخن بزرگان وقابل نقد و بررسی ساختن آن، هیچگاه به ضرر دین و متدیّنین نیست بلکه بزرگترین یار و مدد برای حیات دین به شمار می آید. راستی اگر ابن ادریس با خود گذشتگی راه اجتهاد بسته شده را دوباره نمی گشود می توانستیم انتظار ظهور بزرگانی چون، علامه حلّی، محقق حلّی، شهیدین، صاحب جواهر، شیخ مرتضی انصاری، امام خمینی و
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 103 شخصیتهای عظیم الشأن دیگری باشیم؟ بی هیچ تردید کار سترگ ابن ادریس در گشودن دوباره راه اجتهاد نقش عمده ای در هموار ساختن راه نوآوری برای این بزرگان داشت و این درس بزرگی است که باید حوزههای علمیّه از این دانشمند فداکار بگیرند و هیچگاه از نقد پذیر شدن اندیشه بزرگان نهراسند. و بزرگان دین هم از فاصله افتادن بین قداست شخصیّتی که لازمۀ زعامت دینی است با نقدپذیر شدن اندیشه های علمی که موجب حرکت و پیشرفت مباحث علمی است استقبال و آن را تشویق کنند.
(3 - 7) - بهره گیری از شیوه اجتهاد
ابن ادریس، در طول تألیف خود با شیوهای آموزنده فروعات را به مبانی آن برمی گرداند و در خیلی از موارد مبنای فتوی را بیان می دارد. این شیوه که همواره مبنای حکم در کنار آن مطرح میشود کمک فراوانی به حصول ملکه اجتهاد برای خواننده کرده و اثر ابنادریس در این وادی می تواند نقش سازنده ای داشته باشد. بویژه آنکه ابن ادریس به حّجیت خبر واحد اعتقاد نداشته از این روی باید همواره به آیات قرآنی، سنّت متواتر، اجماعات، دلیل عقل و قواعد اصولی تکیه کرد. و این امر چگونگی کاربرد قواعد را در استنباط احکام به روشنی باز می نماید.
(4 - 7) - تحلیل جامعه شناسانه
کتاب ابن ادریس برای آن دسته از پژوهندگانی که در پی تحلیل جامعهشناسانه اوضاع علمی عصر ابن ادریس هستند منبع با ارزشی است. ابن ادریس گاه به صراحت و گاه بطور کنایه از خمودی و بی توجّهی علمی زمان خویش سخن می گوید و از تیره روزی کهنسالان و گرفتاری جوانان در بوالهوسی وشهوات نالیده و از دشمنیها و کینه توزیهای مردم عصرش علیه دانشوران حرف می زند. و
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 104 در یک کلام جامعه خود را ترسیم می کند بطوری که اگر صاحب همتی کتاب ابن ادریس را از این زاویه مورد مطالعه قرار دهد می تواند نوشتهای خواندنی و مفید ارائه دهد و پرده از رنجی که بزرگان دین برای رساندن پیام دین به نسل امروز کشیده اند؛ بردارد.
در پایان این مقال، پایان سخن ابن ادریس را که نصیحتی است از سر سوز یاد می کنیم تا همواره آویزه گوش مان قرار دهیم:
«خوانندگان کتبم را به خدا قسم میدهم که از آنچه که در آن است تقلیدم نکنند بلکه با دید جستجوگر بر آغاز راه، در آن بنگرند، هواهایی که نادرستی را لباس درستی می پوشاند و عشق مبتدی و تقلیدزا را بر کنار نهند چرا که این دو بیماریهایی هستند که جالینوس حکیم هم نمیتواند آن را مداوا کند. بزرگداشت کهنسالان و تقلید گذشتگان و همدمی، با آموخته های محدود به مداوایی بزرگ نیاز دارد. خلیل بن احمد عروضی - رحمة الله علیه – میگوید: انسان اشتباهات استادش را نمی فهمد مگر آنکه با دیگران همسخن شود. هدف خردمند رسیدن بحق از طریق حق و دست یابی بدان از راه تحقیق است نه طرفداری از دیگران.
کسانی که شیوۀ دفاع از دیگران را پیشۀ خود ساختهاند از لذّت راحتی و آسوده خاطری مقلّدان ساده هم محروم هستند و در عین حال از زشتی تقلید و بی اعتماد شدن به دور نیستند؛ بنابراین اینان از مقلّدان ساده نامیمونترند. بدا به حال کسی که در امر دینش إهمال پیشه کرده و بیشتر عمرش را به جای جستجو و شناخت حق صرف طرفداری از دیگران میکند. کسانی هم که به پاره ای از ناگفتههای گذشتگان آگاهی می یابند و چیزهایی را درمی یابند روا نیست که خود را بر گذشتگان برتر ببینند چرا که آنان از اندیشه خود کار کشیده و مدّتی وقت خود را در اموری دیگر صرف کرده اند و آنگاه خسته و ملول و با تنگی وقت به مطلبی که از دید آنان مخفی مانده روی آورده اند و دیگران که بعد از وی آمدهاند از زحمات آنان
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 105 بهره گرفته و بدون رنج بر فراورده های فکری آنان دست یافتهاند و از این راه ممارست و قوّت نفس یافته اند. بنابراین؛ شگفت نیست که به پاره ای از خطاهای گذشتگان پی ببرند و با اتقان بیشتر و وقتی وسیع، بدون رنج و سختی به چیزهایی که آنان دست نیافتند؛ دست یابند و در اموری که آنان بر آن درنگ نکردند درنگ کنند. از همین راه است که آیندهگان بر دستاورد گذشتگان افزوده و با گذر زمان و افزونی اندیشوران و بهره وری از همدیگر دانشها گسترش یافته است».
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 106 کتابنامه
مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی حضرت امام خمینی (س) «نقش زمان و مکان در اجتهاد» - 6فقیهان و زمان و مکان (2) مجموعه مقالاتصفحه 107