موضع امام خمینی(ره) در برابر انواع حکومت ها در جهان معاصر
استاد بیان جبر
«فرعون در روی زمین خود را از همگان برتر دید و قوم خود را به چندین گروه تقسیم کرد: گروهی را مستضعف قرار داد، پسران آنها را سر می برید و دخترانشان را زنده نگه می داشت. براستی او از مفسدان بود * ما اراده کردیم که بر مستضعفان زمین، منّت نهاده و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم * و آنان را در زمین قدرت دهیم و به فرعون و هامان بنمایانیم آنچه را که از آن برحذر بودند»
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 327
مقدمه
از ویژگیهای بارز نهضت فرهنگی امام خمینی(ره) آن بود که با عنوان سیاسی بی سابقه و روش منحصر بفرد در ادارۀ حکومت، فرهنگ مبارزاتی را پایه گذاری نمود که در حد امکان، با جوامع مستضعف همراه و همگام بوده و در مقابل، با استعمارگران جهان قطع رابطه کرده و در ابعاد مختلف با مستکبران مخالفت نموده است.
چنین فرایندی با ویژگیهای بارز و نوآوری بی سابقۀ اسلام را از جایگاهی برتر، به عنوان حکومتی معرفی کرد که فرهنگ حکومت را به روشی متفاوت با روشهای معمول در جهان، پیاده کرده و انسان را به عنوان هدف اصلی تعالیم حکومتی و اسلام را زیربنای ایجاد تمدن انسانیِ میانه رو تلقّی می نماید.
برای نخستین بار حکومتی اسلامی روی کار آمد که رهبر آگاه و فقیه آن، به یک مکتب فلسفی وابسته بود که حکومت را زیربنای جامعه و امت محسوب می کرد و امیدهای فراوانی به پیشرفت و رشد و توانمندی سازمانها در راه تحقق اهداف سیاسی و ایدئولوژیک زندگی داشت؛ این حکومت با تکیه بر ساختار سیاسی و شعارهای واقعگرایانه و بیان ایدئولوژیک خاص خود که راه را بر همۀ جریانهای سیاسی و انسانی و اجتماعی دنیا باز می نمود، توانست به اهدافی دست یابد که رسیدن به آنها بدون تکیه بر مبانی این حکومت، به آسانی میسّر نبود؛ حکومتی که توانمندی و ویژگیهای منحصر بفرد خود را از نخستین روز پیروزی سیاسی قاطعانۀ ملت در (22 بهمن 57) نشان داد و اهداف اوّلیۀ آن عبارت بود از قرار دادن حکومت در جایگاه دعوت و مشارکت و ایجاد مجموعه ای از رهبران سیاسی که با برداشت متمدنانه از اسلام، توانستند حکومت مدنی انسان را بر پا کنند. در
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 328
این راستا، بیان امام خمینی(ره) کاملاً گویا و رساست که پس از پیروزی انقلاب فرمودند:
«ما حزب الله و انصارالله، هستیم؛ وظیفه ما دعوت مردم به بندگی خداوند سبحان و تحکیم حاکمیّت حق و برپایی نظامی است که عدالت انسانی و برابری و آزادی مطابق با دستورات شرع مقدّس را محقّق سازد»
در واقع، «حکومتی» که امام خمینی(ره)، با مراجعه به آراء مردم در انتخابات مردمی و تاریخی، اندکی پس از سقوط رژیم شاه برپا کردند، همه مفاهیم جهانی حکومت را که تنها توجه و اولویت آنها تقویت ابعاد قدرتمندانه و به دست آوردن منافع و امتیازات طبقۀ حاکم، با در نظر گرفتن برتریهای غیرواقعی است، تغییر داد و توانست دولتی بر پایۀ اصول اساسی و شعارهای واقعگرایانه ایجاد کند؛ چنین تغییری در مفهوم حکومت، توانست در دل ملتها و امتهایی که به سوی حکومت عادل، بیش از حکومتی که منافع و امتیازات خاص آنان را تأمین کند، گرایش دارند، راه یابد، زیرا هدف از تشکیل حکومت، دستیابی به عدالت اجتماعی و برابری در عرصۀ زندگی سیاسی و ساماندهی حیات روزمرۀ انسان است؛ همان مسأله ای که مفهوم حکومت را در ذهن ملّتهایی که از سیطرۀ حکومتهای دیکتاتوری و استبداد جهانی رنج می برند، در هاله ای از ابهام فرو برده است.
به همین سبب، گرایشهای انسانی این ملتها در سطح بالایی قرار داشت و آنها با مشاهدۀ عنوان «حکومت» در انقلاب امام خمینی(ره) که از لحاظ انسانی، فرهنگی و اعتباری بر مفاهیم محدود حکومت در دنیا برتری داشت، باور کردند که این حکومت مقدمۀ برنامه ای سیاسی- جهانی خواهد بود که اسلام را به عرصۀ فعالیت و پیشرفت وارد کرده و عوامل قدرت و
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 329
نیروی لازم برای ایجاد یک نظام بین المللی، بر پایۀ عدالت اجتماعی و انسانی را فراهم خواهد مود، تا درک سیاسی را در همه جای دنیا و در نزد همۀ ملتها به وجود آورده و سؤالات سیاسی فراموش شده پیرامون عدالت و برابری و استبداد و ظلم را در برابر نظامهای دیکتاتوری، بار دیگر مطرح کند و همگان را به نظامی سیاسی همانند نظام سیاسی ایران و رهبری همانند امام خمینی(ره) فراخواند. اینگونه بود که انقلاب ایران با اهداف و دستاوردهای سیاسی خود، به «انتخاب» استراتژیک ملّتها تبدیل شد که پناهگاهی برای در امان ماندن از تجاوزهای بین المللی بیگانگان و مانع دستیابی مزدوران آنان به منابع ملّی باشد و زمینه را برای حضور و ایفای نفش در عرصه های جهانی فراهم کند.
تصور اینکه حکومت، دستاورد دوران پس از پیروزی اسلام در ایران است و پیش از عصر امام خمینی(ره)، اندیشۀ حکومت وجود نداشته است، دروغی امپریالیستی است که به وسیله آن می خواهند ناکامی تلاشهای خود را در محاصرۀ اقتصادی- فرهنگی انقلاب اسلامی ایران، مخفی کنند. حقیقت آن است که رابطۀ انقلاب و حکومت و ارتباط افکار امام خمینی(ره) با حکومت، یک پیوند تاریخی است که شروع آن به ابتدای قرون حاضر بازمی گردد. حتی به نظر من، این رابطه از سخنرانیهای امام که در سال 1965 (1344) در مسجد ترکها در نجف اشرف انجام دادند هم قدیمیتر بوده است. من این سخنرانیها را حاصل تلاشهای ایشان می دانم و نه مقدمه ای برای طرح اندیشۀ حکومت؛ چرا که امام در زمان حضور خود در حوزه های علمیه، با حقیقت کاربردی اسلام آشنا شده بود و دشواریهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را که امّت اسلام از زمان سقوط امپراتوری عثمانی تحمل کرده، از نزدیک لمس نموده بود. ایشان از شکست جهانی که
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 330
در مرکز حکومت اسلامی رخ داده، آگاهی داشت و از نشانه های آشکار دوری از اسلام و تهی شدن زندگی مسلمانان از احکام اسلامی به خوبی باخبر بود. پس از منطق بدور است که تصوّر کنیم شخصی که شاهد این ناکامیها و سقوط حکومت اسلامی در استانبول بوده و همچنین در سنّ 23 سالگی، در زمان طلبگی در حوزه های علمیه همه اینها را از نزدیک مشاهده رده است، از چنین اهدافی غافل باشد؛ بلکه آرزوی تشکیل حکومت اسلامی و تقوّیت فرهنگ سیاسی مبتنی بر آن، همانند یکی از مهمترین وظایف عملی بوده است که حضرت امام(ره) سعی در تحکیم آن در میان ملت ایران داشته اند تا نهضتی برپا نمایند که شاه و مزدوران او و سیاستهای بیگانگانی را که با حمایت و برنامه ریزی سیاسی و نظامی از او پشتیبانی می کردند نابود کند.
سخنرانیهای حضرت امام(ره) در سال 1965 (1344) ترجمه ای حقیقی و گویا از مفاهیم، دلایل و گزینشهای سیاسی بود که اندیشه های امام خمینی(ره) با تکیه بر آن، اسلام را با نگاهی ژرف به عنوان دینی دارای حکومت، قانون اساسی، ارتش، سرزمین و ملت؛ معرفی نمود.
از همان دهۀ 1960 م. (1340 هـ. ش.) اندیشۀ حکومت اسلامی در ذهن امام(ره) شکل گرفت که با نظامهای سیاسی در کشورهای عربی و اسلامی و دیگر کشورها متفاوت بود؛ چرا که امام(ره)، ناکامی و شکست آن حکومتها در اثر کودتاهای نظامی و زوال و سقوط پی در پی آنها؛ و ناتوانی در رسیدن به مرحله رشد و توسعه و پاسخگویی به نیازهای اساسی پیشرفت را شاهد بودند.
هنگامی که امام خمینی(ره) حکومت اسلامی را در یکی از مناطق مهم و منحصر بفرد از نظر سیاسی، جغرافیایی و فرهنگی که سرزمینی پویا و
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 331
بانشاط و پل ارتباط فکری، سیاسی و اقتصادی قاره ها بود، برپا کردند، از ابتدا می دانستند که روش حکومتی مورد نظر ایشان، با بسیاری از راهکارهای سیاسی رایج در میان کشورها تفاوت دارد و در آینده، حکومت تحت رهبری ایشان با بسیاری از مشکلات و توطئه ها و محاصره های اقتصادی مواجه خواهد شد و از سوی مزدوران قدرتهای بزرگ و دستگاههای امنیتی و جاسوسی آنان مورد تهدید قرار خواهد گرفت. بنابراین، از ابتدا به خطر ناشی از بحرانها و ابعاد سیاسی امنیتی آن و تأثیر آن بر زندگی مردم و دولت ایران آگاه بود و در زندگی شخصی خود به عنوان یک فقیه و مرجع و انسانی که علاوه بر منافع ملّت خویش، مصالح اسلام را هم در نظر گرفته؛ و برای تحکیم پایه های شرع در زندگی ملّتهای عرب و اسلامی و همۀ جهان کوشش می کرد؛ تمام تلاش و کوشش و همۀ توان وجودی خویش را در ابعاد سیاسی و شخصی در خدمت اسلام قرار داد و خود را وقف دفاع از اسلام و حکومت و تمدّن اسلامی نمود؛ تا آینده ای روشن را در حیات ملّتها رقم بزند.
با توجّه به دستاوردهای ملّی و دینی حاصل از این تلاشها و جلوۀ حضور آن در صحنۀ جهان اسلام و عرصۀ بین الملل – که بسیاری از معادلات و محاسبه ها را تغییر داد و معادلاتی را جایگزین آن نمود که بی سابقه و تردیدناپذیر بود- طبیعی به نظر می رسید که جنبشها و تحولهایی به وجود آورَد که از نظر میزان تأثیر و گستردگی و پاسخ سریع سیاستمداران کشورهای اسلامی به آن، بی سابقه باشد و نیز طبیعی بود که در برابر آن، جریانهای سیاسی مخالفی، ناشی از سیاستهای متزلزل کشورهای عربی و غیرعربی به وجود آید که برداشت صحیحی از این نهضت نوپا نداشته و معتقد بودند که چنین حکومتی نخواهد توانست روی پای خود بایستد و ساختار نظامی،
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 332
اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و روابط بین المللی خود را بدون تکیه بر قدرتهای بزرگ، بنا کند. در نتیجه، هنوز این نهضت فعّالیّت اسلامی، سیاسی و اجتماعی خود را در عرصۀ جامعۀ عربی، اسلامی و بین المللی آغاز نکرده بود که توطئه ها و کارشکنیها با هدف نابود کردن ساختار داخلی و دستاوردهای خارجی و کمرنگ کردن شعارها و سمبلهای سیاسی- فکری آن، آغاز شد و از گوشه و کنار نداهایی بلند شد که نابودی این نهضت نوپا و رها شدن از خط مشی اسلامی جدید آن را هدف و خواستۀ خود اعلام می کرد! و حکومتهای منطقه که تا دیروز، رژیم شاهنشاهی را ژاندارم غرب می دانستند و از آن می ترسیدند، سعی در بازگرداندن حکومت شاهنشاهی داشتند!
عجیب است که اعلام رضایت کشورهای عربی و غیرعربی از بازگشت رژیم شاهنشاهی به ایران، که نشانه دشمنی با حکومت اسلامی ایران بود، با نخستین مخالفتهای امام خمینی(ره) و حکومت اسلامی در برابر جریان غربگرایی و امپریالیزم و صهیونیزم و مزدوران و افکار آنان در منطقه، همزمان شده بود؛ و عجیبتر آنکه حکومت اسلامی، نشان داد که در مفهوم و محتوای حکومتی خود، با همۀ انواع سیاستهای حاکم بر کشورها تفاوت دارد. و به همین سبب، دشمنان احساس کردند که حکومت اسلامی ایران، با این روش خاص خود، رویکرد جدیدی از سیاست در اسلام را مطرح کرده و در افکار ملّتهای منطقه، از خلیج فارس تا اقیانوس هند که با اشتیاق اخبار انقلاب و نتایج آن را پیگیری می کردند مانعی در برابر نفوذ و تأثیر توطئه های دشمنان ایجاد کرده است و حرکت انقلاب نشان داد که این پیش بینی درست بوده است. به اعتقاد من، تلاشی که ملّتهای مسلمان در آوردگاه دفاع از انقلاب و دستاوردها و رهبران آن انجام دادند - و بیش از
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 333
همه ملّت عراق در این کار شرکت کرد- کار بسیار عظیمی بود؛ و معتقدم که ملّت عراق، بهایی دو چندان در دفاع از انقلاب پرداخته اند، چرا که اهداف و آرزوها و خواسته های دو ملّت عراق و ایران بسیار به یکدیگر نزدیک بوده و در پیاده کردن الگویی انسانی، اسلامی و جهانی در عرصۀ فرهنگ و هویّت، اهدافی مشترک دارند.
آنچه در این بحث مطرح می شود، نمی تواند بررسی کامل همۀ ابعاد دیدگاههای امام خمینی(ره) دربارۀ حکومتهای معاصر را دربرداشته باشد و تنها مقدمه ای برای شناخت آن دیدگاههاست؛ زیرا اگر بخواهیم همۀ اصول و نمونه ها و انواع آن را به تفصیل بررسی کنیم، بدون شک بحث به درازا می کشد؛ چرا که در تحلیل حکومت و انواع آن و نظر امام(ره) دربارۀ آنها، با تاریخی پویا و بی انتها مواجه می شویم. این جریان تاریخی، در جهت گیریها و تبادلهای خود با دنیا، تجربه ای منحصر بفرد، آزاد و بی سابقه را دارا بوده است. پژوهشگران می توانند با رعایت پیوستگی مطالب، این بحث را به تفصیل پیگیری کنند. زیرا هدف ما در بیان این مقدمه آن است که با طرح چنین مسائلی، به معنا و روش خواسته های خود نزدیک شویم؛ و خواستۀ ما هم عبارت است از درک دستاوردهای بزرگ امام خمینی(ره) در قرن حاضر و قدرت درک ایشان نسبت به مسائل قرن آینده و آگاهی از توطئه های بیشماری که از سوی رژیم بغداد به منظور نابود کردن نهضت امام خمینی(ره) و بازگرداندن نظام مُبتنی بر سلطۀ اجانب و احاطۀ آنان بر منابع و ثروت منطقه و حضور در عرصه های بین المللی و جهان اسلام انجام گرفت. بنابراین در ادامۀ بحث، «رژیم کنونی عراق به سرکردگی صدام» را مورد بحث قرار می دهیم و آن را به عنوان نمونۀ بارزی از دشمنی با انقلاب و امام بررسی می نماییم و چه بسا بابررسی دیدگاه نهضت امام خمینی(ره)
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 334
دربارۀ رژیم دیکتاتوری بغداد و نقش آن در تلاش برای براندازی انقلاب، بتوانیم به دیدگاه کلی امام خمینی(ره) دربارۀ انواع حکومتهای سیاسی در جهان معاصر دست یابیم.
امام خمینی(ره) و پیوند تاریخی ایشان با مسائل کشور عراق
امام خمینی(ره) از سابقه ای طولانی در ارتباط با ملّت عراق و مراجع دینی و رویدادهای سیاسی آن برخوردار بوده و بخصوص با کانون تمدّن و فرهنگ عراق- یعنی نجف اشرف – پیوندی طولانی داشتند. این پیوند عمیق باعث شد که امام(ره) با دقّت و توانایی خاصّ خود، مسأله عراق و بحرانهای موجود در آن را به طور مستمر پیگیری کنند. بدین ترتیب زمینه های روحی و فکری امام(ره) از عراق شکل گرفت. در نتیجه امام در دهۀ 1960 م. (1340 هـ. ش.) توانست از جایگاه خود در عراق و مراجع دینی و ویژگیهای سیاسی آن کشور، در مبارزه بر ضد شاه و جهت دهی افکار عمومی برای نهضت و برپایی حکومت مبتنی بر شریعت اسلامی استفاده کند.
ایشان از سال 1965 م. (1344 هـ. ش.) تا زمان ترک عراق در سال 1978 م. (1357 هـ. ش.) به مقصد کویت و فرانسه، در مدت 15 سال اقامت در عراق، اطّلاعات کامل و گسترده ای راجع به اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عراق و جایگاه مرجعیّت و رهبران جنبش اسلامی عراق و نوع رابطه با حکومت به دست آورد؛ همچنین ایشان توانست مسائل مهم و امکانات موجود در عراق و تواناییهای ملّت عراق و تأثیرات متقابل
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 335
ملّت و مراجع را به خوبی درک کند.
از سوی دیگر، امام خمینی(ره) بینشی سیاسی درباره حکومت عراق و خصوصیتهای دیکتاتوری و سرکوبگری و رابطۀ ظالمانه آن با مراجع و ملت عراق و آزادیها و رویکردهای اجتماعی آنان به دست آورد که از مصادیق بارز آن موقعیّت حسّاس مرجعیّت امام «حکیم(ره)» بود که از سوی حکومت متحمّل انواع ستم شده و ظلمها و دروغها و اکاذیب بسیاری را دربارۀ ایشان مطرح کردند؛ و همچنین نسبت به فرزند بزرگوارشان علامه «سیّد مهدی حکیم» این ظلمها را مشاهده کردیم؛ بدین ترتیب جریان مرجعیّت آنان، مدتّهای طولانی با سختیها همراه بود و برای دفاع و حمایت از مرجعیّت و حوزه های علمیه و کرامتهای انسانی و منافع ملّت عراق و دیگر ملّتهای اسلامی، دشواریهای زیادی را تحمّل کردند. امام خمینی(ره) در درازمدّت با امام «حکیم» در ارتباط بودند و این ارتباط، به طور مستمر، در راستای صیانت از روشهای حفظ مذهب و منافع شیعیان و ملّت عراق و امّت اسلامی تأثیر بسزایی داشت.
همان طور که ارتباط امام خمینی(ره) و حمایت از مرجعیّت، همواره با دعوت به مشارکت در امور سیاسی همراه بوده و همواره کناره گیری از سیاست را منع می فرمود؛ به همان میزان هم برای پیشبرد روشهای مورد استفاده در حوزه ها و روزآمد کردن آن روشها تأکید می کرد. و تحکیم پایه های نهضت اسلامی و ایجاد آگاهی در میان مردم را لازم می دانست و این از اثرات رابطۀ متقابل میان امام خمینی(ره) و امام «موسی صدر» در اوایل دهه 1970 م. (1350 هـ. ش.) بود.
امام خمینی(ره)، ابعاد مختلف حرکت اسلامی را به طور کامل درک کرده و در بیشتر اوقات، در عرصۀ عمل، مشارکت داشتند. هنوز به یاد داریم
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 336
که نهضت اسلامی عراق با پیروی از راهنماییهای امام «صدر»، بیانیه ای منتشر و در شهرها و استانهای عراق اعم از شهرهای مقدّس کربلا و نجف اشرف و در بغداد توزیع نمود و در آن ضرورت تقلید از امام خمینی(ره) را به عنوان رهبر انقلاب و پیشتاز جنبشهای اسلامی مورد تأکید قرار داد و این مسأله، گام مهم و مؤثری در پیشبرد نهضت اسلامی عراق به حساب می آید و نقطۀ عطف ارتباط و همراهی با آرمانها و اهداف مشترک امام(ره) و اعضای نهضت اسلامی عراق بود.
این مسأله امام خمینی(ره) را بر آن داشت که اطّلاعات کاملتری دربارۀ وضعیّت موجود در عراق کسب کند و به عنوان رهبر و بنیانگذار انقلاب، توانست از روابط خصمانه میان حکومتهای بغداد و تهران در آن زمان، حداکثر استفاده را بنماید، زیرا امام، حکومت سلطه گر و دیکتاتور عراق و سیاستهای سرکوبگرانۀ آن بر ضد مردم آن کشور را نمونۀ بارزی از یک حکومت خونریز می دانستند که برای جان انسانها ارزشی قائل نبود.
به عقیدۀ من، امام خمینی(ره) از معدود علما و مراجعی بود که رژیم سفاک عراق را به مردم معرفی کرده و همگان را به تلاش برای سرنگونی آن و رهایی ملت عراق دعوت نمودند و حتی در این رابطه، در حوزۀ عملکرد خود به عنوان مرجع دینی حرکت کرده و حوزه های علمیه را در جهت بالا بردن آگاهی مردم و فرهنگ آنان و بیان خطرهای ناشی از آن حکومت سلطه گر تشویق نمودند. از سوی دیگر، حتّی پس از انعقاد پیمان 1975 الجزایر و شدّت یافتن آزار و اذیّت از سوی حکومت که منجر به ترک اجباری عراق و عزیمت به کویت گردید، امام(ره) هرگز در برابر آن فشارها و سختگیریها تسلیم نشدند.
پس از آنکه امام خمینی(ره) به عنوان رهبر بزرگترین نهضت اسلامی
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 337
در دوران معاصر، ظهور کرد و به عنوان سمبل مبارزه با رژیم شاهنشاهی و طاغوتی ایران، مطرح شد و انقلاب امام(ره) و سخنرانیها و برداشت جدید ایشان از اسلام در سراسر جهان منتشر گردید؛ رژیم حاکم بر عراق، انقلاب و نهضت امام(ره) را برای منافع حزب بعث و در ادامه برای منافع استراتژیک غرب، خطری جدّی تلقی کرد. برابر اظهارنظر سیاستمداران و آگاهان از وضعیّت عراق، علّت هراس حکومت عراق، رابطه و پیوند مستحکم میان ملّت عراق و امام خمینی(ره) بوده است؛ بنابراین سعی کردند انقلاب ایران و امام خمینی(ره) را به عنوان خطری معرفی کرده و با استفاده از تبلیغات گسترده و بازیهای سیاسی و سرویسهای اطّلاعاتی و شایعه پراکنی، چهرۀ امام(ره) را در ذهن ملّت عراق مخدوش کرده و با ارائۀ تصویری نادرست از انقلاب و دستاوردهای آن، این تجربۀ دینی و اسلامی را با شکست رو به رو کنند و آن را در افکار عمومی ملت عراق ناموفق جلوه دهند، زیرا حکومت عراق، رابطۀ میان ملّت و نهضت اسلامی عراق و امام خمینی(ره) و مراجع دینی را کاملاً درک کرده بود و بهترین راه برای مقابله با این جنبش را بدنام کردن انقلاب و امام(ره) و سردادن ندای ملیّت گرایی می دانستند. بنابراین وانمود می کردند که هدف انقلاب ایران، ترویج اندیشه و فرهنگ فارسی و تسلط ایران بر منطقه است! این در حالی بود که امام(ره) اعلام کرده بودند که مسأله فلسطین، اگر علت و انگیزۀ اصلی انقلاب ایران نباشد، یقیناً دغدغۀ اصلی انقلاب ملّت ایران بر ضد شاه خواهد بود؛ و از اینجا درمی یابیم که دشمنی صدّام با انقلاب و امام(ره)، با هدف گسستن پیوندهای تاریخی میان دو ملّت و خدمت به اسرائیل از طریق تقویّت و تحکیم پیوند با صهیونیزم و جهان غرب بوده است، تا به نهضت اسلامی و مراجع دینی ضربه وارد کند.
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 338
رژیم بغداد و جنگ با ایران؛... انتقام از تاریخ
صدّام حسین با حضور در مجلس ملّی عراق، که با تصویب قوانین بی پایه، او را در بی حرمتی و پایمال کردن حقوق مردم عراق یاری می کند، پیمان الجزایر را که خودش منعقد کرده بود، پاره کرد و به ایران تحت رهبری امام خمینی(ره) اعلام جنگ نمود تا همان طور که پس از پایان جنگ اعتراف کرد، با کمک ابزار تبلیغاتی و امکانات سیاسی اقتصادی و نظامی غرب، برای نابودی انقلاب و حکومت اسلامی تلاش کند. بدین ترتیب بزرگترین عملیات نظامی در تاریخ منطقه و دنیا آغاز شد. صدّام در نامه ای که پس از جنگ از طریق وزیر خارجه، سعدون حمادی، برای حجّـت الاسلام هاشمی رفسنجانی فرستاد، اعتراف کرد که: «جنگ، دامی بود که دیگران ما را گرفتار آن کردند و آنچه شما خواسته اید و در طول هشت سال جنگ برای آن جنگیده اید، حقّ مسلّم ملّت ایران است.»
در زمان شروع جنگ، یاوه گوییهای حکومت عراق، بیشتر کشورهای عربی و حکومتهای منطقه را برا ی شکست ارادۀ ملّت ایران، فرامی خواند و هدف آنان، قرار گرفتن حکومت دینی- سیاسی ایران، تحت حاکمیت صدّام بود که آن را دروازۀ شرقی جهان عرب می دانستند. در چنین وضعیتی، کشورهای خلیج فارس با حمایت امریکا، پلی ارتباطی با عراق ایجاد کرده بودند که کمکهای نظامی گستردۀ خود و سلاحها و تکنولوژی نظامی غرب را برای هدف قرار دادن انقلاب و حکومت اسلامی در اختیار عراق قرار دهند.
مهمترین دلیل برای اثبات آنکه جنگ تحمیلی، به تحریک غرب و آنانکه از وجود حکومت اسلامی در منطقه متضرّر شده بودند، آغاز شد این
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 339
است که صدّام در زمان پایان جنگ از نیروی نظامی قویتری در مقایسه با آغاز جنگ برخوردار بود؛ برای مثال: در شروع جنگ در سال 1359 هـ. ش. ، عراق دوازده لشکر و در پایان جنگ هجده لشکر داشت و در آغاز جنگ سیصد هواپیما و در پایان آن هزار هواپیما داشت. و به همین ترتیب؛ ... و در زمانی که رژیم بغداد از سوی سازمانهای بین المللی تجاری و اقتصادی و صنعتی، مانند اوپک، تحریم شده بود و در برابر پیمانهای منطقه ای سر تسلیم فرود آورده بود؛ در طول مدّت کوتاهی پیش از اشغال کویت، در آستانۀ کنترل بازار نفت و قیمتهای آن قرار گرفت و این گفتۀ صدّام به حجّت الاسلام رفسنجانی، اعتراف صریحی به خط مشی و استراتژی محرّک رژیم صدّام از سوی غرب بود که گفته بود: «ما به تحریک غرب وارد جنگ شدیم.»
امّا، امام خمینی(ره) با منطقی محکم درتبیین استراتژی حکومت اسلامی، سرنوشت جنگ را به نفع ملّت ایران تغییر داد؛ چرا که همۀ ملّت، با اراده ای آهنین و عزمی مستحکم و روحیه ای والا برای رویارویی با تهدید صدّام و هم پیمانان او آماده شدند. هرکس اتفاقات و حوادث جنگ هشت ساله را با دقت بررسی کند، تجلّی ارادۀ الهی را در نیروی ارتش و بسیج و سپاه پاسداران و داوطلبانی که برای فداکاری و ایثار و حفظ کرامت حکومت اسلامی، از جای جای ایران آمده بودند، مشاهده خواهد کرد. این نیروها برای ادای وظیفه شرعی، ملّی، اسلامی و انقلابی و اعلان وفاداری به امام خمینی(ره) و انقلاب و وجود پربرکت ایشان آمادگی خود را اعلام کردند.
امام(ره) با سردادن شعار حمایت از انقلاب بعنوان بزرگترین دستاورد ملّت، حکومت اسلامی را به پیش برده و با رهبری سیاسی و معنوی خود،
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 340
ملّت ایران و غیور مردان امّت اسلام بخصوص مجاهدان عراقی را برای تحقق آرزوی استقلال، آزادی، بزرگواری و رهایی قدس شریف، بسیج کرد، تا آن مکان مقدس را از لوث وجود صهیونیزم و سلطه اسرائیل پاک نماید؛ امام(ره) با این شعار پرمحتوا دستاوردهای تاریخی بزرگ را رقم زد.
در حالی که امام خمینی(ره) با پیروزیهای سیاسی و نظامی، کنترل جنگ را در میدان مبارزه و در عرصه های روابط بین الملل در دست گرفته؛ و حتی در خارج از مرزهای ایران، در شرق و غرب دنیای اسلام، حمایت مردمی گسترده ای به دست آورده بود؛ رژیم عراق، شعار گمراه کننده ای را بهانۀ ادامۀ جنگ قرار داد که تبدیل به مضحکۀ دستگاههای تبلیغاتی و سیاسی شده بود و حتی همان جریانهای سیاسی که با حمایتهای نظامی و برنامه ریزی تاکتیکی و در اختیار قرار دادن سلاحهای کشتار جمعی صدّام را تقویّت می نمودند هم این شعار را مسخره کردند؛ و آن شعار عبارت بود از: «نبرد برای تصرّف تهران و آزادی قدس!» که می گفتند: «راه قدس از تهران می گذرد!».
در واقع، گردابی که رژیم صدّام در آن گرفتار شده و این شعار را بهانه جنگ قرار داده بود، به نکاتی اشاره دارد که عناوین آن عبارتند از:
خارج شدن ابتکار عمل نظامی در مناطق جنگی از دست رژیم صدّام، به دنبال پیروزیهای جمهوری اسلامی در خرمشهر، آبادان، شوش، دزفول و دیگر مناطق استراتژیک ایران؛
آشکار شدن اهداف سلطه جویانه صدّام و تلاش برای تسلط بر منابع جهان عرب با تکیه بر نیروی نظامی قدرتمند خود؛ (مردم منطقه پس از هشت سال جنگ و اداره کردن حکومت با روشهای دیکتاتوری و سرکوبگرانه، دریافتند که صدّام نه تنها بر ضد ایران جوسازی می کند، بلکه
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 341
از تجاوز به هر ملت دیگر در منطقه و جنگ با هر حکومتی که شرایط و خواسته های او را نپذیرد، کوتاهی نمی کند. (مانند کویت و عربستان سعودی))
نارضایتی و مخالفت مردم عراق با رژیم صدّام و مخالفت ملّت و ارتشیان عراق با جنگ بر ضد حکومت امام خمینی(ره) به طوری که اگر اعدام و سرکوبی و جوخه های مرگ در پشت جبهه عراق نبود، و صدّام گروهی از اطرافیان خود را مأمور کشتن فراریان از سربازی و اذّیت و آزار خانواده هایشان قرار نمی داد، از همان ماههای شروع جنگ، نتیجۀ جنگ به نفع ایران تغییر می کرد و این امر نشان دهندۀ دیکتاتوری حاکم بر عراق و از سوی دیگر بیانگر جایگاه رفیع و مقدّس امام خمینی(ره) و مواضع اجتماعی، سیاسی، ملّی و اسلامی ایشان در اذهان ملت عراق است؛
تغییر موضع غرب پس از جنگ عراق و ایران و باور غربیها به اینکه ایران در دنیا، نقش انکارناپذیری داشته و حکومتی است که نمی توان آن را به سادگی مورد تصوّر آنها در روزهای نخستین جنگ، سرنگون کرد. این تغییر دیدگاه در غرب باعث شد که رژیم صدّام، همۀ روشها و فنون تبلیغاتی را به کار گیرد تا توجه و حمایت فریب خوردگان منطقه را به سیاستهای خود حفظ کند و وانمود کند که جنگ با ایران برای احقاق حقوق تاریخی عراق در برابر ایران بوده است. صدّام سعی می کرد اینطور القاء کند که جنگ او با ایران به خاطر آن بوده که غرب خواهان سرنگونی نهضت اسلامی ایران و بازگرداندن شاه به ایران است؛ همان طور که در کودتای سال 1332 هـ. ش. واشنگتن، شاه را به ایران بازگرداند و حکومت ملّی دکتر محمّد مصدّق را سرنگون کرد.
به عقیدۀ من، تفاوت آشکار در ساختار شعارهای سیاسی جنگ عراق و ایران میان دولت اسلامی امام خمینی(ره) و رژیم صدّام، نشانگر ابعاد
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 342
گستردۀ دیدگاه امام خمینی(ره) پیرامون تاریخ منطقه و مسائل جغرافیایی نظامها و حکومتهای جهان می باشد؛ بدین معنی که امام(ره)، می خواست حکومتی ایجاد کند که پایه های آن بر اساس حکم شرع و فرهنگ دینی استوار باشد و بدین وسیله، هدف پیامبران و جانشینان آنها و نهضتهای آزادیبخش اسلامی و گروههای اسلام متّحد را که همانا آزادی قدس از لوث وجود صهیونیزم است، محقّق سازد.
این موضع امام(ره)، با مواضع بیشتر حکومتهای دنیای عرب و جهان اسلام در قبال تصمیم صهیونیزم جهانی مبنی بر انتخاب بیت المقدّس به عنوان پایتخت اسرائیل، هماهنگی نداشت. به عقیده من، از نظر امام خمینی(ره)، جنگ تحمیلی، اعلام جنگ غرب و صهیونیزم بود؛ برای بی اثر کردن سیاستهای حکومت اسلامی ایران مبنی بر آزادسازی کامل همۀ سرزمینهایی که با زور و تهدید و کودتاهای مستقیم و غیرمستقیم غرب در کشورهای اسلامی، اشغال شده اند؛ بنابراین امام خمینی(ره)، همۀ گفته ها و عملکردها و امکانات دین اسلام و ملّت ایران را برای بیان اهمیّت و قداست مبارزه ای که بر ضد کفر جهانی و مزدوران آن در جهان عرب آغاز کرده، به کار گرفت.
ندای مقاومت و شعار مبارزه با تهاجم چند جانبۀ غرب که از سوی امام خمینی(ره) مطرح شد، با موفقیت همراه بود؛ به طوری که این شعار، به یک اعتقاد و یک فرهنگ تبدیل شد و حیات جوامع عربی و اسلامی را که با بحرانهای ناشی از هم پیمانی با غرب دست و پنجه نرم می کردند، تحت تأثیر قرار داد. این شعار مطرح شده از سوی امام(ره)، در عین حال که در افکار و عقاید ملّتهای آزادیخواه و استقلال طلب، اهمیّت پیدا می کرد، به صورت کاملتری در لبنان ظهور یافت و با شکل گیری جنبش مقاومت
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 343
اسلامی و حزب الله، اهداف امام خمینی(ره) را به نحو شایسته ای محقق ساخت. همچنین درمواضع ملّی – عربی موردنظر سوریه به رهبری حافظ اسد، در عرصه های منطقه ای، دنیای عرب و سراسر جهان، بر مبنای منطق مبارزه با صهیونیزم، چه در زمان صلح و چه در هنگام جنگ ظهور پیدا کرد؛ زیرا امام خمینی(ره) معتقد بودند که نظام حکومت عراق باید سرنگون شود؛ چرا که رژیمی ذاتاً جنگ افروز و خونریز است و با طرح دوبارۀ اختلافات ملّتهای عربی و اسلامی، سنگ بنای حضور سیاسی، نظامی و فکری غرب را در منطقه ایجاد کرده و زیربنای اندیشه های صهیونیستی در عراق و جهان عرب بوده است.
امام خمینی(ره) و تشکیل نیروی بازدارندۀ منطقه ای
امام خمینی(ره)، از زمان پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357، همواره از وجود شرکتهای چند ملّیّتی غربی در کشورهای عربی و اسلامی، که خواسته های غرب و برنامه های استراتژیک کوتاه مدّت و درازمدّت غربیها را پیاده می کردند، ابراز نگرانی می نمودند و همواره نسبت به اهداف سوء پیمانهای نظامی و اقتصادی و مانورهای نظامی و پیمانهای سیاسی- امنیتیِ منعقده میان رژیمهای منطقه و کشورهای غربی هشدار می دادند.
با توجه به گسترش دیدگاههای انقلاب در میان کشورهای عربی و اسلامی و دستاوردهای سیاسی بزرگی که حاصل شد، حضرت امام(ره) عقیده داشتند که انعقاد پیمانها و موافقتنامه ها میان این کشورها می تواند مقدمه ای برای ایجاد یک کمربند امنیتی متشکّل از ایران و کشورهای عربی و اسلامی باشد تا بدین وسیله، آمال و آرزوهای ملل اسلامی در راستای
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 344
رسیدن به عزّت و سربلندی و امنیّت و اقتدار، به حقیقت بپیوندد. این کمربند که از کشورهای ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و اردن تشکیل می شود، به طور طبیعی، مانع نفوذناپذیری در برابر حضور غرب و هم پیمانانش و موجب ایجاد یک اتّحاد اسلامی ریشه دار در میان ملل اسلامی بوده و خواهد بود.
امام خمینی(ره) معتقد بود که تشکیل این کمربند امنیتی می تواند امکانات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورهای عربی و اسلامی را در راستای پیشرفت و توسعه، شکوفا کند. ایشان در همین رابطه در یکی از سخنرانیهای مهمّ خود در دهۀ 1360 هـ. ش. ، خطرات موجود پیرامون کشورها و ملت های اسلامی و اتّحاد مقدّسی را که در راستای ایجاد این پیمان به وجود می آید، مورد تأکید قرار داده و فرمودند:
«من از همۀ ملل اسلامی تقاضای همکاری می کنم و امکانات جمهوری اسلامی و ملّت ایران را در خدمت اهداف اسلام و ملّتهای جهان برای رسیدن به آزادی و رهایی از قید و بند سلطۀ ابرقدرتها قرار می دهم.»
در راستای این هدف، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، با قدرت در این زمینه به کار افتاد بخصوص پس از جنگ ایران و عراق، جوّی از اعتماد و دوستی در روابط میان ایران و کشورهای اسلامی به وجود آورد. به عقیده من، دستاوردهای اخیر در روابط میان ایران و عربستان سعودی، عامل مهمّی در شکل گیری یک نیروی نظامی منطقه ای عربی و اسلامی خواهد بود که می تواند ثروتها ومنابع کشورها را حفظ کرده و با حضوری مؤثر در منطقه، زمینۀ همکاری و همزیستی مسالمت آمیز را تحت لوای اسلام و شریعت و منافع دوجانبه فراهم کند.
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 345
دستاوردهای سیاسی حاصل شده در روابط ایران و عربستان سعودی و ایران با کشورهای عربی بخصوص پس از شدت یافتن گرایشهای قومی و مقابله با آن و تأثیراتی که در دمشق و قاهره ایجاد کرد، نشانگر ارزش و اهمیّت تلاشهای جمهوری اسلامی و کوششهای واقعگرایانه و همراه با صبر و شکیبایی مسئولان حکومت اسلامی است. به عقیدۀ من، چشم انداز آینده روابط ایران (با الهام از امام خمینی(ره)) با کشورهای همسایه و غیرهمسایه، بسیار بهتر و بیشتر از دشواریهای زمان جنگ عراق با ایران خواهد بود.
نیروی بازدارندۀ منطقه ای که امام خمینی(ره) در زمان جنگ پیشنهاد تأسیس آن را ارائه دادند و ایران در حال حاضر برای آن تلاش می کند، طرحی کامل و پیشرفته بر مبنای منافع مشترک است و جمهوری اسلامی ایران هیچ گونه قصد توسعه طلبی و تسلط بر سرزمینهای اسلامی و عربی و یا تصمیمات سیاسی و اقتصادی و امنیتی آن کشورها نداشته است. تلاش برای تشکیل ارتش بیست میلیونی، نشانگر پویایی و نوآوری طرح پیشنهادی امام خمینی(ره) و همسویی کامل میان اهداف اسلامی ایشان با سربلندی و عزّت ملّتهای اسلامی منطقه است.
امام خمینی(ره) مطمئن بود که این نیروی نظامی اسلامی و عقیدتی بزرگ که از افراد کشورهای اسلامی و عربی تشکیل شده است، همۀ مسائل دینی و تاریخی موردنظر مسلمانان را دربردارد و مهمترین مسأله و دغدغۀ مسلمانان، آزادی فلسطین و حفاظت از منطقه در برابر سلطه جوییها، توطئه ها و اهداف سیاسی- امنیتی تهدیدآمیز استکبار جهانی است.
با وجودی که صدّام در ابتدای جنگ توانست بخشی از ملّتهای عربی و اسلامی را فریب داده و با نیرنگ، ایران را به عنوان کشوری توسعه طلب
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 346
که به دنبال بر هم زدن امنیّت ملّتهای عرب و اشغال سرزمینهای آنان است معرفی کند، و تا حدودی موفق شد نزاعهای تاریخی میان ایرانیان و اعراب را- که هیچ ارتباطی به دفاع و مقابله با دیکتاتوریها و توطئه های رژیم صدّام ندارد- دوباره مطرح کند، امّا در پایان جنگ و پس از اشغال کویت توسط صدّام، ملّتها و دولتهای عرب، چهرۀ جنگ طلب و خونریز رژیم صدّام را شناختند و این مسأله باعث گسترش بیشتر اندیشه های امام در میان سیاستمداران و ملّتهای عربی گردید و حتّی آثار بدگمانیها و شایعاتی را که در آغاز انقلاب، بر ضد امام(ره) و ایران مطرح شده بود از بین برد.
علّت موفقیت امام(ره) را باید در واقعگرایی اندیشه و روش ایشان جستجو کرد، که با درایت و آگاهی از تاریخ و اوضاع حکومتها و در نظر گرفتن منافع ملّتها، و با رهبری سیاسی خود، حکومتی را پایه گذاری نمود که مصلحت همۀ اقوام و گروههای اجتماعی و دینی و سیاسی را در نظر گرفته و تلاش می کرد که نظریۀ سیاسی رهبری و حکومت اسلامی در زندگی و جامعه را اثبات نماید. از سوی دیگر، دلایل موجود، به ملّتهای عرب ثابت کرد که وجود ایران برای کشورهای عربی، خیلی بهتر از حکومتی مانند صدّام است که پس از 20 سال همکاری در جنگ و قطع رابطه با ایران، به کویت حمله کرد و منطقه را ویران نمود.
امام خمینی(ره) و تاریخچۀ روابط با ملّت عراق
در سراسر کشورهای عربی مسلمان، سابقه نداشته است که ملّتی، با رهبر انقلابی در خارج از مرزهای خود، رابطه ای مانند رابطۀ ملّت عراق با
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 347
امام خمینی(ره) داشته باشد. علت اصلی این رابطه این است که:
امام خمینی(ره) از سال 1342 تا 1357 در کشور عراق و در مقدّسترین و مهمترین منطقه از لحاظ اندیشه و فرهنگ و سابقه مذهبی، یعنی نجف اشرف زندگی کرد. در این شهر، حوادث مهمّی به وقوع پیوست و امام خمینی(ره)، با چشمانی اشکبار، شاهد اعدام جمعی از بهترین فرزندان ملّت عراق و نهضت اسلامی که در اواسط دهۀ 1970 شهید شدند، بود. حکومت عراق، خشونت و سرکوب گسترده ای بر ضد حوزه های علمیّه و برای جلوگیری از ایفای نقش و حضور فعّال آن انجام داد و امام خمینی(ره) در حالیکه از تبعیدگاه خود در عراق، ملّت ایران را در انقلاب خود رهبری می کرد، رنجها و مشکلات ملّت عراق را هم از نزدیک شاهد بوده و خواسته های سیاسی- اجتماعی آنها را درک می نمود.
ایشان در بحثهای طولانی و عمیقی با علما و فقها شرکت کرده و آنچه را که در برابر بحرانها و خشونتهای حکومت سلطه گر باید انجام شود، بیان می نمودند تا افراد کمتری قربانی سرکوبها و خشونتها شوند.
در طول این دوره، حوادث و مراحل بسیاری را در حماسۀ مبارزۀ امام خمینی(ره) با سرسختترین رژیم دوران معاصر، شاهد بودیم.
مبارزۀ ملّت عراق با حکومت و رابطۀ آنان با امام خمینی(ره)، پس از پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357، وارد مرحلۀ تازه ای شد. در این مرحله، تظاهرات و اعتراضات بسیاری از سوی مردم انجام شد و با وجود جوّ رعب و وحشتی که از سوی حکومت عراق ایجاد شده بود، مردم در تظاهرات خود به نفع نهضت امام خمینی(ره) و حکومت ایشان و پیروزی الهی مردم ایران شعار می دادند و نهضت ملّت عراق از اوّلین لحظات پیروزی، دهها شهید در شهرها و استانهای مختلف تقدیم کرد و صدها و بلکه هزاران نفر،
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 348
دستگیر و زندانی شدند.
به عقیده من، این رابطه حتی از آنچه ذکر شد، عمیقتر بود تا جایی که جریان مرجعیّت دینی عراق که در آن زمان تحت رهبری امام «سیدمحمدباقر صدر» قرار داشت، با ارسال نامه ای به امام خمینی(ره)، ضمن تأکید بر پیروی از انقلاب اسلامی، آمادگی خود را برای قبول وکالت شرعی و نمایندگی امام(ره) در مناطق مختلف عراق اعلام نمود؛ چنین امری در هیچ کجای دیگر سابقه نداشته و نشانۀ عمق رابطۀ ملّت و مراجع عراق با امام خمینی(ره) و اعتقاد ناب و خالصانۀ آنان به این است که: امام خمینی(ره) نجات دهندۀ بشریّت بوده و با برپایی حکومت اسلامی، به آرزوی دیرین انبیاء الهی(ع)، جامه عمل پوشانده است.
قربانیانی که ملّت عراق در مدّت پس از پیروزی انقلاب در سال 57 و در زمان جنگ عراق با ایران تقدیم کرده، دلیل روشنی بر پیروی و اطاعت ملّت عراق و نهضت اسلامی آن از راه امام(ره) و اندیشه های جهانی اوست؛ عراقیهایی که در کنار جمهوری اسلامی، در برابر همۀ بحرانها و خطرهایی که سرنوشت آنها را تهدید می کند، ایستادگی کردند؛ با انگیزه های مادّی یا منفعت طلبانه، این کار را انجام نداده و امام(ره) و انقلاب را به عنوان یک جریان سیاسی مستقل از اصول اسلام و میهن پرستی تلقی نمی کنند؛ بلکه به آن جهت از امام(ره) پیروی کرده اند که او را تجسم عینی اهداف و روشهای نهضت اسلامی می دانند و اطاعت از امام(ره) و سیاستهای او، بیانگر اصالت ملّت عراق و مراجع و رهبران نهضت اسلامی آنان است؛ اصالتی که بدون آموزش در مکتبی فقهی و سیاسی، از متن ارادۀ آنان برخاسته است.
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 349
کتابرویارویی تهدیدات معاصر در اندیشه امام خمینی(س)، (ح. 1): مجموعه مقالات و رویدادهای همایش بزرگداشت یکصدمین سال میلاد امام خمینی(س)صفحه 350