خصائل انسانی، ویژگیهای اخلاقی و مراتب علمی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : انصاری، حمید

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1388

زبان اثر : فارسی

خصائل انسانی، ویژگیهای اخلاقی و مراتب علمی

‏ ‏□ خصائل انسانی، ویژگیهای اخلاقی و مراتب علمی

‏ ‏

242

‏ ‏‏روانشناسی تربیتی به عنوان یکی از دست‌آوردهای علوم‏‎ ‎‏انسانی امروزه بر اهمیت فوق‌العادۀ عوامل ژنتیکی و وراثتی‏‎ ‎‏در ساختار روحی و روانی فرزند و همچنین تأثیر شگرف‏‎ ‎‏محیط خانواده و بخصوص تأثیر رفتار پدر به عنوان الگوی‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 242

‏فرزند – بعد از سنین کودکی و در دوران رشد عاطفی و‏‎ ‎‏عقلانی او – تأکید فراوان دارد و این نکته‌ای است که مکتب‏‎ ‎‏تربیتی اسلام قرنها پیش از این با وضوح بیان نموده و در کتب‏‎ ‎‏حدیث در همین رابطه روایات اهل بیت(ع) فراوان نقل شده‏‎ ‎‏است. بنابراین با توجه به قلّه‌های رفیع مدارج اخلاقی و‏‎ ‎‏تربیتی که حضرت امام به عنوان اسوه‌ای از تجسم اسلام‏‎ ‎‏راستین و آئین اخلاقی آن بدان دست یازیده است، و‏‎ ‎‏انعکاس مشهود سجایای اخلاقی و رفتار فردی و خانوادگی و‏‎ ‎‏اجتماعی امام و آداب معاشرت آن حضرت در فرزندشان‏‎ ‎‏مرحوم حجةالاسلام والمسلمین حاج سید احمد آقا، طبعاً‏‎ ‎‏تبیین یکایک برجستگیهای اخلاقی و رفتاری آن عزیز نیز به‏‎ ‎‏بحثی مستوفیٰ با ذکر خاطرات فراوانی که یکایک همراهان و‏‎ ‎‏یاران وی نقل کرده‌اند و یا نکات رفتاری برجسته‌ای که این‏‎ ‎‏حقیر در طول چندین سال مراوده و ارتباط کاری در‏‎ ‎‏محضرشان مشاهده کرده‌ام نیاز می‌باشد که در مجال این‏‎ ‎‏نوشته مختصر نمی‌گنجد. کتاب «گنجینۀ دل، مجموعه‏‎ ‎‏خاطرات یاران در وصف یادگار امام» که اخیراً از سوی‏‎ ‎‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام منتشر گردیده است گوشه‌هایی‏‎ ‎‏از آداب معاشرت فرزند امام خمینی و سجایای اخلاقی او را‏‎ ‎‏بازگو می‌کند.‏

‏در اینجا فهرست‌وار می‌توان گفت که آن مرحوم با‏‎ ‎‏سیمایی شاداب و خلقی گشاده و نیکو با مردم برخورد‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 243

244

‏ ‏

‏ ‏می‌کرد. خشم و عصبانیت به جز در برخورد با دشمنان‏‎ ‎‏انقلاب و امام از او ندیدیم. در برخوردهای شخصی بسیار‏‎ ‎‏زودگذشت و کریم بود. از کینه‌ورزی نسبت به اشخاص حتی‏‎ ‎‏کسانیکه که بدترین برخوردها را با او داشتند بدور بود. در‏‎ ‎‏برخورد با اطرافیان و کسانی که در خدمتشان بودند – حتی‏‎ ‎‏افراد کاملاً معمولی که از جنبه ظاهری هیچگونه تناسبی بین‏‎ ‎‏موقعیت اجتماعی او و آنان نبود – هرگاه احساس می‌کرد که‏‎ ‎‏برخوردش سبب آزردگی خاطر آنان – ولو اندک – شده است با‏‎ ‎‏تواضعی باورنکردنی، حضوراً یا کتباً معذرت‌خواهی می‌کرد.‏‎ ‎‏هیچگاه و در هیچ موردی ندیدیم که آن عزیز با مردم و‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 244

‏مراجعین و اطرافیان از موضع قدرت و از موضع موقعیتی که‏‎ ‎‏ داشت برخورد کند. فردی با متانت و وقار و در عین حال با‏‎ ‎‏تواضع و فروتن بود. واقعاً به مردم به عنوان صاحبان انقلاب و‏‎ ‎‏کسانیکه با فداکاریها و نثار جان عزیزانشان زمینۀ حکومت‏‎ ‎‏اسلامی را فراهم کرده‌اند، می‌نگریست و از اینکه کسی در‏‎ ‎‏مقام ریاست و مدیریت به مردم فخرفروشی کند و به جای‏‎ ‎‏احساس خدمت احساس قدرت و سلطه نماید شدیداً‏‎ ‎‏برمی‌آشفت. خود را خدمتگزار مردم می‌نامید و بارها در‏‎ ‎‏حضور جمع می‌فرمود افتخار می‌کند که خادم مردم و‏‎ ‎‏خدمتگزار آنان است. واقعاً به این گفته اعتقاد قلبی داشت و‏‎ ‎‏از رفتارش با مردم و دلسوزیهایش برای مردم چه در جلسات‏‎ ‎‏تصمیم‌گیری برای رفع نیازهای آنان و چه در رفتار روزمره و‏‎ ‎‏اجتماعیش جز این از او مشاهده نمی‌شد. زندگی‌اش به‏‎ ‎‏تبعیت از امام سرشار از سادگی و بی‌آلایشی و زاهدانه بود.‏‎ ‎

245

‏ ‏

‏ ‏

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 245

‏حقیقتاً به مظاهر دنیا و مسائلی که سبب دلبستگی بسیاری از‏‎ ‎‏آدمیان می‌شود کاملاً بی‌اعتنا بود. از تجملات و تشریفات از‏‎ ‎‏هر نوعش متنفر بود. وقتیکه ناگزیر از حضور در محیطی‏‎ ‎‏می‌شد که بویی از تجملات و تشریفات داشت می‌فرمود‏‎ ‎‏احساس می‌کنم که دارم خفه می‌شوم. به جز موارد معدودی‏‎ ‎‏که در رفت و آمدهای رسمی از محافظ و شرایط حفاظتی‏‎ ‎‏استفاده می‌کرد، عموم رفت و آمدهایش در سطح شهر با‏‎ ‎‏خودرو معمولی و غالباً پیکان به همراه یکی دو تن از‏‎ ‎‏دوستانش و بدون هیچگونه اثری از تشریفات معمول بود. با‏‎ ‎‏وجود صدها امکان مشروعی که می‌توانست استفاده کند، از‏‎ ‎‏اول تا پایان عمر صاحب خانه و مِلک نشد و در منزل‏‎ ‎‏استیجاری زندگی می‌کرد. از حشر و نشر و مراودۀ با‏‎ ‎‏سرمایه‌داران امتناع می‌ورزید و مکرر می‌گفت: یک موی‏‎ ‎‏مشهدی تقی و کربلایی نقی جنوب شهری را به صدتای اینها‏‎ ‎‏ترجیح می‌دهم. دوستان و رفقایش عموماً از مبارزین نهضت‏‎ ‎

246

‏ ‏

‏ ‏

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 246

‏و یاران امام بودند. رسیدگی به امور محرومین و رفع‏‎ ‎‏گرفتاریهای دردمندان را نه یک منّت بلکه وظیفه‌ای شرعی‏‎ ‎‏می‌دانست. دوستان به یاد دارند و نقل کرده‌اند که بارها‏‎ ‎‏می‌فرمود بعد از نماز و روزه و واجبات شرعی هیچ امری‏‎ ‎‏واجبتر از رسیدگی به حال مردم و کمک به مستمندان نیست.‏‎ ‎‏می‌گفت اگر راحتیِ آخرت را می‌خواهید سعی کنید «خوب»‏‎ ‎‏باشید و در تفسیر خوب بودن می‌فرمود: خوب کسی نیست‏‎ ‎‏که فقط ذکر و ورد بگوید بلکه کسی است که همزمان با انجام‏‎ ‎‏تکالیف فردیِ شرعی‌اش به درددل مردم برسد و در حدی که‏‎ ‎‏در توان دارد باری از مشکلات آنان بردارد و وجودش مایۀ رفع‏‎ ‎‏گرفتاریها باشد نه سببی برای مشکل کردن زندگی بر دیگران،‏‎ ‎‏او این اصل را در تمام رفتارهایش چه در محیط خانواده و چه‏‎ ‎‏با همکاران و مردم رعایت می‌کرد. با وجود محدودیتهایی که‏‎ ‎‏بود و موقعیتی که داشت نه یکبار و دوبار بلکه به عنوان یک‏‎ ‎‏مبنا در زندگی‌اش شخصاً در رفع نیاز آزمندان و گرفتارانی که‏‎ ‎‏به نحوی از مشکل آنان خبردار می‌شد کمک می‌کرد. عیادت‏‎ ‎‏مریض، صلۀ رحم و دیدار مستمر با منسوبین، سرکشی به‏‎ ‎‏آشنایانی که در مسیر زندگیشان گرفتاری پیش می‌آمد، احترام‏‎ ‎‏فوق تصور به پدر و مادر، توجه به هدایت و تربیت فرزندان،‏‎ ‎‏مشارکت در حل مشکلات زندگی و کمک به همسر و حفظ‏‎ ‎‏شأن همسر بعنوان شریک واقعی زندگی و پرهیز از تعصباتی‏‎ ‎‏که از روح و احکام اسلام واقعی بدورند، و عمل به وظایف‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 247

‏شرعی از جمله اصولی بودند که در متن زندگیش به آنها پایبند‏‎ ‎‏بود. ارادتش به حضرت امام بی‌مانند بود و انقلاب و نظام‏‎ ‎‏اسلامی را از جانش بیشتر دوست می‌داشت. در وادی برخورد‏‎ ‎‏با کسانیکه آگاهانه با انقلاب و امام به مخالفت برمی‌خاستند‏‎ ‎‏ترحم را جایز نمی‌دانست. علیرغم آنهمه فداکاریهایی که در‏‎ ‎‏مسیر انقلاب کرده و آن نقش برجسته‌ای که داشت در این‏‎ ‎‏رابطه هیچگونه امتیازی برای خود قائل نبود و بارها از زبان‏‎ ‎‏ایشان در موارد متعدد شنیدیم که می‌فرمود در مقابل فداکاری‏‎ ‎‏مردم و ایثار شهیدان و کرامت خانواده‌های شهدا احساس‏‎ ‎‏شرم می‌کنم. برای خانواده‌های شهدا حرمتی خاص قائل بود‏‎ ‎

248

‏ ‏‏و انجام کارهای آنان را در اولویت قرار می‌داد و خدمت به‏‎ ‎‏آنها را عبادت می‌دانست. محضرش جلسۀ انس و الفت بود‏‎ ‎‏و از تکلف و القاب و عناوین هیچگونه خبری نبود و‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 248

‏سعی‌اش بر این بود که با مخاطبین به گونه‌ای عمل کند تا‏‎ ‎‏براحتی بتوانند حرف دلشان را بازگو کنند و درددل نمایند.‏

‏امانتداری و رازداری دو صفت برجستۀ او بودند.‏‎ ‎‏مصلحت نظام را به تمام مصالح فردی و اجتماعی خود مقدم‏‎ ‎‏می‌داشت.‏

‏به ساحت مقدس پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) ارادت‏‎ ‎

249

‏ ‏‏خاص داشت و در روضۀ مصیبت اهل بیت و سرور‏‎ ‎‏آزادگان(ع) آشکارا گریه می‌کرد. بعد از رحلت امام به وضوح‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 249

‏و در تمام حالات حتی در حال سرور و شادمانی در عمق‏‎ ‎‏نگاهش غمی  عمیق مشاهده می‌شد که این غم را،  حتی در‏‎ ‎‏تصاویر او به روشنی می‌توان دید. همیشه نگران این بود که‏‎ ‎‏مبادا بعد از امام اختلاف سلیقه‌ها و انحصارطلبیها موجب‏‎ ‎‏تفرقه و پراکندگی پیروان و یاران امام شوند. حفظ تعادل در‏‎ ‎‏برخورد با جریانات فکری و سیاسی که در اصول انقلاب و‏‎ ‎‏نظام هم عقیده هستند را یک اصل لازم برای بقای انقلاب‏‎ ‎‏می‌دانست و تجمع تمام قشرها و گرایشهای معتقد به راه امام‏‎ ‎‏در زیر خیمه ولایت و گسترده بودن چتر ولایت بر سر تمام‏‎ ‎‏کسانیکه به اصول قانون اساسی وفادارند را یگانه راه تداوم‏‎ ‎‏انقلاب برمی‌شمرد.‏

‏از شجاعتی امامگونه و صراحت لهجه‌ای همانند او‏‎ ‎‏برخوردار بود و در بیان اعتقاد و انتقاد خویش صریح بود و از‏‎ ‎‏جمله کسانی بود که چه در زمان حیات امام و چه بعد از‏‎ ‎‏ایشان با صراحت از اصل آزادی – البته در همان محدوده‌ای‏‎ ‎‏که از زبان ایشان قبلاً تعریف آن گذشت – همانند دیگر‏‎ ‎‏اصول انقلاب حمایت می‌کرد و معتقد بود که اگر فرهنگ‏‎ ‎‏محافظه‌کاری و خودسانسوری بر جامعه بویژه دو قشر‏‎ ‎‏پیشگام روحانی و دانشگاهی حاکم شود رخوت و بی‌تفاوتی‏‎ ‎‏و عدم مشارکت در سرنوشت سیاسی جامعه پدیدار خواهد‏‎ ‎‏گشت و در چنین شرایطی است که دورویان و فرصت‌طلبان‏‎ ‎‏میدانداری خواهند کرد و اصول انقلاب بتدریج کمرنگ و‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 250

‏غیرت دفاع از این اصول نزد معتقدینِ منزوی شدۀ آن نیز‏‎ ‎‏کمرنگتر خواهد شد.‏

‏□‏

‏در دو سال آخر عمر مرحوم حاج احمد آقا فراغتی نسبی‏‎ ‎‏پدید آمد. سالها بود که مشغله فراوان سیاسی و اجتماعی و‏‎ ‎‏مسئولیتهای خطیر، او را از خلوت تنهایی که‏‎ ‎

251

‏ ‏‏بسیار دوست می‌داشت محروم ساخته بودند. او از این‏‎ ‎‏فرصت کمال بهره معنوی را برد.‏

‏او در این مقطع هر از چند گاه یکبار برای چند روزی با‏‎ ‎‏انقطاع از دیگران به خانه‌ای دورافتاده در بیابانی کویری (در‏‎ ‎‏منطقۀ کوشک نصرت مابین تهران و قم) می‌رفت و به مطالعه‏‎ ‎‏کتب عرفانی حضرت امام خصوصاً چهل حدیث و دعا و راز‏‎ ‎‏و نیاز با خالق خویش می‌پرداخت و گاه نیز تنی چند از اهل‏‎ ‎‏دعا و معنا را در خلوت تنهایی خویش می‌پذیرفت. جالب‏‎ ‎‏آنکه در همین ایام نیز قبل از رفتن، به من می‌فرمود با آنکه بنا‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 251

‏ندارم کسی آنجا بیاید اما هر وقت در رابطه با آثار امام کاری‏‎ ‎‏داشتید حتماً بیایید و کارها را بیاورید و ملاحظه خلوت مرا‏‎ ‎‏نکنید.‏

‏بر صحت آنچه که از خصلتهای والای اخلاقی و‏‎ ‎‏ویژگیهای رفتاری و اعتقادی او نوشتم و آنچه که یاران وی در‏‎ ‎‏خاطراتشان گفته‌اند، مدارک مستند و شواهد‏‎ ‎

252

‏ ‏

‏فراوان دارم که فرصت نقل آنها نیست و بعد از خدای قادر‏‎ ‎‏متعال که شاهد بر ریز و درشت اعمال آدمیان است ملّت‏‎ ‎‏قدرشناس ایران، شاهدان عینی خدمات و خوبیهای احمدند‏‎ ‎‏و از او جز خدمت و نیکی و خیراندیشی ندیده‌اند؛ (عاش‏‎ ‎‏سعیداً و مات سعیداً) بهترین دلیل بر این مدعا نیز حماسه‏‎ ‎‏حضور بی‌کران مردم در مراسم تجلیل از آن بزرگوار بود که‏‎ ‎‏حتی دهها بار بیش از آنچه که در مرگ فرزندانشان می‌کنند؛‏‎ ‎‏در رثای فرزند خمینی کبیر کردند – اجرشان با خدا باد که به‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 252

‏شایستگی تمام افتخار طلایه‌داری نهضت خمینی را به نام‏‎ ‎‏خویش ثبت کرده‌اند. ‏

‏□‏

‏در ارتباط با تحصیلات و بعد علمی یادگار امام چنانکه‏‎ ‎‏در ابتدای این کتاب نوشتم ایشان پس از اخذ دیپلم در رشته‏‎ ‎‏علوم طبیعی به تحصیل علوم دینی روی آورد، البته پیش از آن‏‎ ‎‏و توأم با تحصیل علوم جدید، نیز به فراگیری مقدمات علوم‏‎ ‎‏حوزوی پرداخته بود مطالعه کتب ادبی و سیاسی و دینی و‏‎ ‎‏فقهی و افزایش اطلاعات علمی در رشته‌های مختلف از‏‎ ‎‏جمله علاقمندیهای همیشگی ایشان بود و بدین لحاظ باید‏‎ ‎‏گفت او تا پایان عمر از هر فرصتی در این جهت استفادۀ‏‎ ‎‏کافی برده است.‏

‏فراست و تیزهوشی از جمله امتیازاتی است که تمام‏‎ ‎‏آشنایان آن مرحوم به آن معترفند و به همین سبب نیز دو دورۀ‏‎ ‎‏مقدماتی و سطح حوزۀ علمیه را با سرعت و در حد بسیار‏‎ ‎‏مطلوبی نزد بزرگان حوزه علمیه قم طی کرد و همزمان با‏‎ ‎‏تحصیل به تدریس سطوح قبلی نیز اشتغال داشت و پس از‏‎ ‎‏آن دروس خارج فقه و اصول را نزد اعاظم حوزۀ علمیه‏‎ ‎‏فرا گرفت. مشوق و پشتوانۀ اصلی پیشرفتها و موفقیّتهای‏‎ ‎‏تحصیلی ایشان، نظارت دائمی پدر بزرگوارشان بوده است.‏

‏حضرت امام با وجود اقامت در نجف، هیچگاه از توجه‏‎ ‎‏به پیشرفت تحصیلی ایشان غافل نبوده و چنانکه در نامه‌های‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 253

254

‎ ‎

‎ ‎‏امام خطاب به ایشان‏‎[1]‎‏ ملاحظه می‌کنیم اولین مسأله‌ای‏‎ ‎‏که بعد از تذکرات اخلاقی در صدر سایر مسائل مرتباً متذکر‏‎ ‎‏شده‌اند همین امر می‌باشد. اشراف  حضرت امام بر گذران‏‎ ‎‏تحصیل دوره سطح و موفقیت در پیگیری دروس خارج‏‎ ‎‏فرزندشان و همچنین تدریس موفق ایشان را در همین نامه‌ها‏‎ ‎‏به وضوح می‌توان دید. مرحوم حاج احمد آقا وقتیکه برای‏‎ ‎‏پیگیری امر مبارزه و کسب علم از محضر درس خارج فقه‏‎ ‎‏امام در سال 1356 به نجف هجرت نمود در سطحی از علوم‏‎ ‎‏حوزوی قرار داشت که در آنجا مکاسب و کفایه می‌گفت،‏‎ ‎‏مطمئناً اگر فرصتها امکان ادامۀ تدریس ایشان را می‌داد و اگر‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 254

255‏اشتغالات فوق‌العاده‏‎ ‎‏ایشان پس از هجرت به‏‎ ‎‏پاریس و همراهی با امام‏‎ ‎‏در جریان مسائل پیش از‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب نمی‌بود،‏‎ ‎‏همان اشتغالاتی که امکان‏‎ ‎‏تدریس و افاضه علوم‏‎ ‎‏حوزوی را از امام نیز در‏‎ ‎‏این سالها گرفتند؛ با توجه‏‎ ‎‏به هوش سرشار و مدارج متقنی که او در مراحل مقدماتی و‏‎ ‎‏سطح و خارج فقه و اصول طی کرده بود در این وادی نیز‏‎ ‎‏همچون وادی مبارزه و سیاست و انقلاب، چهرۀ تابناکش‏‎ ‎‏روشنی‌بخش حوزه‌های علمیه می‌شد. بعد از رحلت حضرت‏‎ ‎‏امام علیرغم محدودیتها و مشغله‌ای که هنوز استمرار داشت،‏‎ ‎‏فرصتی اندک پیش آمد تا ساعاتی را به تدریس ادبیات عرب و‏‎ ‎‏مکاسب و کفایه بپردازند. این حقیر نیز توفیق یافتم حدود‏‎ ‎‏ 5/1 سال از محضر درس کفایه ایشان استفاده برم. با آنکه‏‎ ‎‏کوچکتر از آنم که نسبت به سطح درس ایشان و قیاس آن با‏‎ ‎‏دروس سایرین اظهار نظر بکنم امّا انصافاً و با توجه به اینکه‏‎ ‎‏قبلاً در حوزۀ علمیه در محضر درس بزرگانی که هم اینک‏‎ ‎‏دروس خارجشان زینت‌بخش حوزۀ علمیه قم می‌باشد و در‏‎ ‎‏عِداد مراجع تقلیدند چندی حاضر بوده‌ام باید گفت که درس‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 255

‏کفایه آن مرحوم سرشار از نکته‌بینیها و دقتهایی عالمانه و‏‎ ‎‏مجتهدانه بود که غالباً مورد غفلت دیگران قرار می‌گیرد.‏

‏تسلط او بر مبانی فقه و اصول در ضمن درس کاملاً‏‎ ‎‏مشهود بود و تا نکته‌ای را عمیقاً تفهیم نمی‌کرد رد نمی‌شد.‏‎ ‎‏خصلت امانتداری ایشان در درسشان نیز کاملاً محرز بود و‏‎ ‎‏به همین سبب مقید بودند قبل از درس اقوال و آراء دیگر‏‎ ‎‏اصولیین را در موضوع مورد بحث ببینند و لذا درسشان توأم با‏‎ ‎‏نقد و تطبیق بود. خودشان می‌فرمودند و ما نیز شاهد بودیم که‏‎ ‎‏گاه چندین ساعت برای دریافت علت اختلاف رأی مرحوم‏‎ ‎‏آخوند (صاحب کفایه) با دیگر اصولیین و یا اختلاف آراء‏‎ ‎‏شارحین کفایه در برداشت از عبارت کفایه، به کتب و اقوال‏‎ ‎‏اصولیین مراجعه دقیق می‌کردند.‏

‏بعضی از اساتیدی که مرحوم حاج احمد آقا نزد آنان علوم‏‎ ‎‏حوزوی را فرا گفته است عبارتند از:‏

‏حضرت آیةالله العظمی امام خمینی (خارج فقه)، آیة‌الله‏‎ ‎‏حاج آقا مصطفی خمینی (خارج اصول)، آیة‌الله فاضل‏‎ ‎‏لنکرانی (خارج فقه) آیة‌الله موسی زنجانی (خارج فقه) آیة‌الله‏‎ ‎‏محمدی گیلانی (شرح منظومه)، آیة‌الله رضوانی (اسفار)،‏‎ ‎‏آیة‌الله ابطحی کاشانی (سطح و خارج)، آیة‌الله خلخالی‏‎ ‎‏(سطح) و آیة‌الله سلطانی طباطبایی.‏

‏ایشان علاوه بر فقه و اصول، به مباحث فلسفی و عرفانی‏‎ ‎‏علاقه‌ای وافر داشت و سالها از محضر درس بزرگان، شرح‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 256

‏منظومه و اسفار آموخته بود و به دیگران نیز تعلیم داد. در باب‏‎ ‎‏منطق و فلسفه غرب نیز مطالعات گسترده‌ای داشت و‏‎ ‎‏مکتبهای فلسفی و سیاسی معاصر غرب را می‌شناخت و نقد‏‎ ‎‏می‌کرد.‏

‏در شعر و ادب فارسی نیز پرمطالعه بود و بخصوص‏‎ ‎‏اشعار عرفانی حافظ و مولانا و سعدی و حضرت امام را‏‎ ‎‏بخوبی می‌شناخت و غزلیات فراوانی از حافظ و سعدی را‏‎ ‎‏حفظ بود.‏

‏در تفسیر معانی اشعار عرفانی بزرگان ادب فارسی،‏‎ ‎‏نظریات کارشناسی و متقنی داشت که گاه اهل فن را‏‎ ‎‏بشگفتی وا می‌داشت. ذوقی لطیف و شاعرانه داشت و از هنر‏‎ ‎‏و رشته‌های هنری استقبال می‌کرد و در برخی از آنها نیز‏‎ ‎‏سررشته داشت.‏

‏در وادی سیاست با آنکه مدرک سیاسی نگرفته بود؛ به‏‎ ‎‏اعتراف دوست و دشمن یکی از برجسته‌ترین نظریه‌پردازان‏‎ ‎‏سیاسی جمهوری اسلامی و بلکه جهان اسلام بود. در پیش‏‎ ‎‏بینی اهداف و عملکردهای آتی دشمنان و شناخت مسائل‏‎ ‎‏جهانی چنان بود که کمتر موردی در جلسات مهم تصمیم‌‏‎ ‎‏گیریها می‌توان یافت که وی به استدلال بر نظریه خویش‏‎ ‎‏پرداخته باشد و آگاهان حاضر در جلسه و حتی کارشناسان‏‎ ‎‏متخصصی که قبلاً در آن مسأله نظر مخالف داشته‌اند به رأی‏‎ ‎‏ایشان گرایش نیابند. نقش راهگشای نظریات او را در‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 257

258

‏ ‏

‏ ‏‏جلسات سران سه قوه و شورای عالی امنیت ملی و مجمع‏‎ ‎‏تشخیص مصلحت نظام قبلاً از زبان رهبر فرزانۀ انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی نقل کردم.‏

‏شناخت وی از جریانات و افراد و گروههای سیاسی‏‎ ‎‏پرشمار تاریخ معاصر ایران و آشنایی به مبانی و مواضع و‏‎ ‎‏شیوه‌های سیاسی هر یک از آنان و حتّی شناخت او از‏‎ ‎‏چهره‌ها و اشخاص ذی نفوذ در هر یک از این جریانات و‏‎ ‎‏نقاط ضعف و قوت آنها و همچنین شناختش از جریانهای‏‎ ‎‏داخل روحانیت و حوزه‌های علمیه و آشنایی او با بسیاری از‏‎ ‎‏پدیده‌های سیاسی تاریخ معاصر جهان و احزاب سیاسی‏‎ ‎‏عمده در کشورهای بزرگ به حدّی بود که به جرأت می‌توان‏‎ ‎‏گفت وی از نادر افرادی بود که در این جهت، هم از قدرت‏‎ ‎‏درک و تحلیل بسیار بالایی برخوردار بود و هم آگاهیهای‏‎ ‎‏فراوان و عمیقی از افراد و چهره‌ها و احزاب و ایدئولوژیهای‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 258

‏آنان داشت و باید گفت که حافظه او در مسائل سیاسی روز،‏‎ ‎‏دائرة‌المعارفی جامع و کم‌نظیر بود. به دلیل همین آگاهیهای‏‎ ‎‏گسترده و آن هوش و فراست سیاسی بود که پیش‌بینیهای‏‎ ‎‏سیاسی او چه در جمع دوستان و چه در محافل و مجامع‏‎ ‎‏ رسمی سیاسی کشور در اغلب موارد و حتّی در جزئیات وقایع‏‎ ‎‏منطبق با واقع می‌گشت. نمونه‌هایی از پیش‌بینی او در عاقبت‏‎ ‎‏لشگرکشی صدام به کویت و مواضع بعدی آمریکا و اروپا‏‎ ‎‏در قبال پذیرش حکومت متزلزل صدام، و تحولات کشورهای‏‎ ‎‏آسیای میانه و انتخابات مجلس شورای اسلامی را به یاد دارم‏‎ ‎‏ که هنگام پیش‌بینی، پذیرش آن برای اغلب افراد حاضر در‏‎ ‎‏جلسه سنگین و غیر قابل قبول می‌نمود، در حالیکه بعداً با‏‎ ‎‏شگفتی شاهد انطباق آن پیش‌بینیها با واقع بودند. بی‌دلیل‏‎ ‎‏نیست که وی در حساسترین مسائل انقلاب مشاور حضرت‏‎ ‎‏امام می‌شود یعنی همان شخصیتی که کارشناسان زبدۀ‏‎ ‎‏سیاسی جهان و حتی رؤسای جمهور و شخصیتهای برجسته‏‎ ‎‏سیاسی معاصر در تحلیل دلایل شکست سیاسی آمریکا و‏‎ ‎‏اروپا از تدبیر سیاسی او در وقایع مختلف انقلاب کتابها‏‎ ‎‏نوشته‌اند و البته هنوز در شناخت علل موفقیتهای سیاسی امام‏‎ ‎‏و استحکام روزافزون نظام سیاسی‌ای که او بنیان نهاده است‏‎ ‎‏به عجز خویش معترفند.‏

‏□ در اینجا چند فراز از نکته‌هایی که برخی از آشنایان و‏‎ ‎‏مرتبطین با وی بر مدارج علمی یادگار امام گفته‌اند نقل‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 259

‏می‌کنم هر چند که در این باب نیز همچون بسیاری دیگر از‏‎ ‎‏ابعاد ناشناخته آن مرحوم سخنها و گفته‌ها و ناگفته‌ها فراوان‏‎ ‎‏است و بطور کلی باید گفت علت ناشناخته ماندن بسیاری از‏‎ ‎‏ابعاد وجود پربرکت فرزند امام آن بوده است که او غرق در‏‎ ‎‏جذبۀ امام موجودیت خویش و خویشتن خود را در کنار امام‏‎ ‎‏نادیده می‌گرفت به همین سبب نیز روشنایی خیره‌کنندۀ آفتاب‏‎ ‎‏بی‌بدیل چهره علمی و فلسفی و اخلاقی و سیاسی حضرت‏‎ ‎‏امام خمینی(رض) مانع از دیدن مهتاب سیمای فرهیخته‌ای‏‎ ‎‏چون احمد می‌شد و مطمئناً او بر این امر آگاهانه رضایت‏‎ ‎‏کامل داشت و به همین دلیل نیز در زمرۀ معدود کسانی است‏‎ ‎‏که با وجود آنهمه خدمات و سوابق و شایستگیها کمترین‏‎ ‎‏سخن و نوشته را در توصیف فعالیتهای خویش داشته و اگر‏‎ ‎‏به ندرت در مصاحبه‌ای به مطلبی از خود اشاره کرده بخاطر‏‎ ‎‏توضیح ارتباط آن موضوع با امام و نهضت امام بوده است.‏

‏به نظر من، تبیین چهرۀ علمی و مبارزاتی و اخلاقی یار‏‎ ‎

260

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 260

‏باوفای امام خمینی و البته بیان زندگی سراسر افتخار دیگر‏‎ ‎‏سرداران نهضت امام در حقیقت بیان بخشی از آثار وجود‏‎ ‎‏پربرکت حضرت امام خمینی و مکتب تربیتی او، و تبیین‏‎ ‎‏بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی است و با چنین انگیزه‌ای و‏‎ ‎‏احساس مسئولیتی است که این حقیر به خود اجازه دادم با‏‎ ‎‏وجود بضاعت مزجاة و قلم شکسته و اطلاعات اندکم‏‎ ‎‏گوشه‌هایی از زندگانی فرزند امام و تربیت یافتۀ مکتب مرجع‏‎ ‎‏و مرادم را در فرصتی کوتاه و با مشغله فراوان به منظور آگاهی‏‎ ‎‏نسل جوان و آیندۀ کشور و به امید ادای دینی که به آن مربی و‏‎ ‎‏استاد عزیز دارم به رشته تحریر درآورم، باشد که خوانندگان‏‎ ‎‏محترم کاستیها و ناتوانی قلم را بر من ببخشایند.‏

‏«حکمت متعالیه و متنی که با حاج احمد آقا مورد بحث قرار‏‎ ‎‏دادیم حکمت منظومۀ سبزواری علیه الرحمة بود. این بزرگوار در‏‎ ‎‏مباحثه ‏«یکاد زیتها یضئ و لو لم تمسسه نار»‏ آن چنان ذهن نقاد و‏‎ ‎‏عقل روشنی داشت که مطلب از دهان من بیرون نیامده، تو گویی‏‎ ‎‏چندین بار این مطلب را مباحثه کرده است. بلافاصله آن را تلقی‏‎ ‎‏می‌فرمودند. از مطلب به آسانی نمی‌گذشت و اگر پیش‌مطالعه‏‎ ‎‏‌ای در آن بحث کرده بود اسباب زحمت برای من می‌شدند و اگر‏‎ ‎‏مطلب درست ادا نمی‌شد آن را پیگیری می‌کرد. سخت‌کوش بود‏‎ ‎‏و قضیه را تعقیب می‌کرد.‏‎[2]‎

آیة‌الله محمدی گیلانی


کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 261

‏«... یادم می‌آید یکی از آن شب‌ها که ایشان تشریف آوردند،‏‎ ‎‏من مشغول ترجمۀ مقالۀ قوه و فعل علامه طباطبائی بودم که‏‎ ‎‏حضرت علامه می‌فرمایند: قوه و فعل، سنگین‌ترین مقالۀ من‏‎ ‎‏است. کاغذهای من روی میز پخش بود، به ایشان گفتم: علامه‏‎ ‎‏دربارۀ تنازل و تصاعد حرکت عبارتی دارند، من در آن خیلی دقت‏‎ ‎‏کرده‌ام و آن را برایش گفتم، ایشان مداد را برداشت و آن امر عقلی‏‎ ‎‏را بطور محسوس رقم کرد، آنچنان سهل و ممتنع، به صورت یک‏‎ ‎‏مثلثی ترسیم کردند که می‌توانیم ضلعین مثلث را امتداد بدهیم و‏‎ ‎‏راست به بالا ببریم، که قضیه برای من قابل لمس شد. در صورتی‏‎ ‎‏که تا آن روز چنین حرکت جدیدی را نخوانده بودیم.»‏‎[3]‎

آیة‌الله محمدی گیلانی

‏ ‏

‏«حاج احمد آقا انسان فوق‌العاده‌ باهوش و بااستعدادی‏‎ ‎‏بودند ایشان حتی دروس حوزوی را نیز سریعتر از حد معمول‏‎ ‎‏می‌گذراندند، به طوری که سطح را در زمان خیلی کمتر از حد‏‎ ‎‏معمول تمام کردند، و وقتی اواخر سال 55 به عتبات مشرف شدند و‏‎ ‎‏تا سال 57 در آنجا بودند، هم دروس خارج را فرا می‌گرفتند و هم‏‎ ‎‏به طلبه‌ای فاضل معروف شده بودند. ضمن اینکه کفایه را که از‏‎ ‎‏دروس مهم سطح است به طلاب نجف تدریس می‌کردند.»‏‎[4]‎

دکتر بروجردی

‏ ‏

‏«اصل کار ایشان در بعد فقه و اصول بود و بعداً به فلسفه‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 262

‏پرداختند. مثلاً در بیرونی امام در قم، آقایان می‌آمدند می‌نشستند و‏‎ ‎‏مسئله‌های فرعیه بحث می‌شد مثلاً «عروةالوثقی» را باز‏‎ ‎‏می‌کردند. این امور گفته می‌شد که ادلۀ این فرع چیست و‏‎ ‎‏حاج احمد آقا، قهرمان میدان بود و در اعمال قواعد اصول، و‏‎ ‎‏گاهی اوقات اقوال علما در آن مسائل حضور ذهن داشت و‏‎ ‎‏می‌گفت.»‏‎[5]‎

حجة الاسلام حاج سید محمد هاشمی

‏ ‏

‏«در مسائل علمی ایشان مافوق متوسط بودند، مخصوصاً با‏‎ ‎‏آن استعداد قوی که در او وجود داشت که اگر یک چند سالی دیگر‏‎ ‎‏ادامه می‌دادند، جداً یکی از علماء مبرز شناخته می‌شدند.»‏‎[6]‎

آیة‌الله فاضل لنکرانی

‏ ‏

‏«دقت حاج احمد آقا در کلاس و در بحثهای علمی بسیار‏‎ ‎‏زیاد بود. به همین جهت در درک و فهم مطالب بسیار‏‎ ‎‏سریع‌الانتقال بود. سؤالاتی که در کلاس و در بحثها و با اساتید‏‎ ‎‏حوزه مطرح می‌کردند خود مؤید این نکته بود که ایشان مباحث را‏‎ ‎‏سرسری نمی‌گذراندند و روی تک تک آنها تفکر و تأمل می‌کردند.‏‎ ‎‏لذا، اکثریت اساتید از ایشان به عنوان طلبه‌ای ممتاز یاد‏‎ ‎‏می‌کردند، ضمن این که خود آن مرحوم دروس عالی سطح و کفایه‏‎ ‎‏را در تهران تدریس می‌کردند و متون سنگین فلسفی را مطالعه می‌‏‎ ‎‏نمودند و در هر شرایطی به دنبال کسب علم و معرفت بودند و در‏‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 263

‏ادبیات و فقه و اصول و فلسفه جزو طلاب نامور بودند.»‏‎[7]‎

آیة‌الله محمدی گیلانی

‏ ‏

‏«در دورانی که ما در خدمت حاج آقا بودیم ایشان به نظر ما‏‎ ‎‏شخصی باهوش و باذکاوت و با استعداد خیلی خوب بود. پشتکار‏‎ ‎‏هم داشت، علاقه هم نشان می‌داد. مسائل را بسیار خوب دنبال‏‎ ‎‏می‌کرد. در سال‌های اخیر، من ارتباط علمی مستمری با ایشان‏‎ ‎‏نداشتم؛ لیکن وقتی که ایشان برای مجلس خبرگان نامزد شد مقرر‏‎ ‎‏گردید حاج آقا گیلانی از فقهای شورای نگهبان بروند و با ایشان‏‎ ‎‏صحبت کنند. ببینند که آیا ایشان واجد این شرایط هست یا نه؟‏‎ ‎‏رفتند و بعد از مراجعت گفتند که الحمدلله، واجد شرایط هست‏‎ ‎‏که تشخیص بدهد مجتهد جامع‌الشرایط – که بایستی رهبر باشد –‏‎ ‎‏کیست و طبعاً، آن کسی می‌تواند در این مرحله تشخیص بدهد‏‎ ‎‏که خودش اهل اجتهاد باشد و اشراف داشته باشد.»‏‎[8]‎

آیة‌الله رضوانی

‎ ‎

کتابمهاجر قبیله ایمان نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینیصفحه 264

  • . گنجینۀ دل، مصاحبه با آیةالله محمدی گیلانی.
  • . همان.
  • . همان جا.
  • . همان، مصاحبه با آقای دکتر محمود بروجردی.
  • . همان، مصاحبه با آقای سید محمد هاشمی.
  • . همان، مصاحبه با حضرت آیةالله فاضل لنکرانی.
  • . همان، مصاحبه با آیةالله محمدی گیلانی.
  • . همان، مصاحبه با آیةالله غلامرضا رضوانی.