امانت شرعی

امانت شرعی از دیدگاه امام خمینی (س)

اثبات ید و استیلای انسان بر مال دیگران یا از روی ظلم و عدوان است و یا بدون آن، در صورت دوم به مال تحت اختیار انسان امانت گفته می شود؛ و بر دو قسم است: امانت مالکی و امانت شرعی.

۱- تعریف امانت شرعی

امام خمینی (س) در بیان تعریف امانت شرعی می گوید:

«الأمانة علی قسمین: مالکیّة و شرعیّة. ... و أمّا الثانی: فهو ما لم یکن الاستیلاء علیها و وضع الید باستئمان و إذن من المالک، و قد صارت تحت یده لا علی وجه العدوان» (۱)؛ یعنی امانت شرعی آن است که استیلای بر امانت و دست گذاشتن روی آن، به واسطه امین گرفتن و اذن مالک نبوده و بدون عدوان و ظلم زیردست او آمده باشد.

۲- مصادیق امانت شرعی

۲.۱- هر مالی که قهراً و ناخواسته زیردست انسان قرار می گیرد، مثل اینکه باد یا سیل آن را به ملک شخصی آورده باشد و در دست او قرار بگیرد. (۲)

۲.۲- هر مالی که مالک، آن را به کسی تحویل دهد بدون آن‏که هیچ یک از آن‏ها (نه مالک و نه گیرنده) از آن اطلاع داشته باشند، مانند اینکه صندوقی بخرد و در آن چیزی از اموال فروشنده پیدا کند بدون آن‏که فروشنده اطلاع داشته باشد، یا اینکه فروشنده و یا خریدار به جهت مثلاً اشتباه در حساب، بیشتر از حقشان (در معامله) دریافت کنند، (۳)

۲.۳- هر آنچه از طرف شرع مقدس اذن در گرفتن آن باشد، مانند لقطه و ضالّه و آنچه برای رساندن به صاحبش از دست دزد و غاصب گرفته می‏شود و همچنین آنچه از اموال بچه یا دیوانه از دست آنان به عنوان حسبه در حفظ گرفته می شود در وقتی که ترس آن است که در دستشان تلف شود؛ و آنچه از اموال محترمه که در معرض نابودی و تلف است گرفته می‏شود، مانند حیوانی که مالکش معلوم است و در محل درنده‏ها و مجرای سیل و مانند این‏ها است. (۴)

۳- احکام امانت شرعی

بر هر کسی که مال دیگری در دست او امانت‏ شرعی‏ است، واجب است آن را حفظ نماید و در اولین وقت ممکن به صاحبش- اگرچه مطالبه نکند- برساند، و هرگاه در دست او تلف شود ضمانی بر او نیست، مگر آن‏که تفریط یا تعدی کرده باشد، مانند امانت مالکی. و احتمال دارد رساندن آن به مالکش واجب نباشد و کافی باشد که به او اعلام کند که نزد او است و راه  مالک به سوی مال را سد نکند، به طوری که هر وقت مالک بخواهد آن را بگیرد، از طرف او مانعی نباشد، بلکه این احتمال خالی از قوت نیست. (۵)

(۱) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریر الوسیلة ج ۱، ص:۶۴۴، کتاب الودیعة، خاتمة.

(۲) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریر الوسیلة ج ۱، ص:۶۴۴، کتاب الودیعة، خاتمة.

(۳) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریر الوسیلة ج ۱، ص:۶۴۴، کتاب الودیعة، خاتمة.

(۴) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریر الوسیلة ج ۱، ص:۶۴۴، کتاب الودیعة، خاتمة.

(۵) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریر الوسیلة ج ۱، ص:۶۴۴، کتاب الودیعة، خاتمة.

. انتهای پیام /*