ولایت اولیا بر اموال صغار (شرایط)

ادلّه اعتبار مصلحت در تصرّفات از دیدگاه امام خمینی (س)

بنابر اجماع علما ولایت و اداره کلیه امور مربوط به اموال صغار تا زمان بلوغ و رشد (۱) ، بر عهده پدر، جدّ پدری، وصی، قیّم، حاکم و عدول مؤمنین است. اِعمال ولایت اولیا بر اموال صغار مشروط به شرایطی است، از جمله این شرایط: عدم مفسده و ضرر، رعایت اصلحیت، مصلحت و سود بیش تر برای صغار است.

ولایت اولیا

ولایت بر صغار به ترتیبی که گفته شد تا زمان برطرف شدن حَجر از بچه ادامه دارد. و بلوغ به تنهایی در رفع حجر کودک کفایت نمی‏کند، بلکه علاوه بر آن، کودک رشد هم باید پیدا کند و سفاهت نداشته باشد (۲) با این فرق که تصرف طفل در چیزهای بزرگ و با اهمیت قبل از بلوغ چه با اذن سابق و چه با اذن لاحق ولی، صحیح واقع نمی شود و از موارد فضولی نیست (۳) ولی بعد از بلوغ و قبل از رشد، فضولی بوده و با اذن ولی نافذ می شود. (۴)

رسیدگی به امور صغار به طور اعم و اموال آنان به طور اخص، باید بر پایه مقررات شرعی و اصل انسانیت و انصاف و امانت داری و با در نظر گرفتن واقعیت های عینی صورت  پذیرد. و هیچ یک از مراتب ولایت بر صغار، مطلق العنان نیستند. و دقیقاً به همین جهت است که برای رعایت حقوق صغار، عزل پدر و جد پدری در فقه پیش بینی  شده است. امام خمینی (س) در تحریرالوسیله می فرماید:

«ظاهراً عدالت در ولایت پدر و جد شرط نیست، پس حاکم در صورت فاسق بودن آن‏ها ولایتی ندارد، لیکن هر وقت و لو با قرائن احوال، برایش آشکار شود که از پدر و جد به مولی علیه ضرر می‏رسد، باید آن‏ها را عزل کند و از تصرف در اموال او جلوگیری نماید. و بر حاکم واجب نیست که از عمل آن‏ها جستجو کند و روش آن‏ها را تعقیب نماید.» (۵)

بنابراین هدف و فلسفه ولایت بر اطفال که حفظ مصالح و منافع آنان و جلوگیری از سوءاستفاده ها و تعیین متصدی برای امور مربوط به آنان است را هیچگاه نباید از نظر دور داست. به همین خاطر است که مراتب متعدد ولایت بر صغار پیش بینی و به حاکم حق عزل ولی متخلف داده شده است.

اعتبار عدالت ولی

دیدگاه امام خمینی (س)

امام خمینی (س) معتقد است ولایت تصرف برای حاکم شرع که همان مجتهد عادل است و برای مؤمنین به شرط آن‏که بنا بر احتیاط (واجب) عادل باشند، در اموال صغار مشروط به این است که تصرف به منفعت و صلاح آن‏ها باشد، بلکه احتیاط (مستحب) این است به تصرفی اکتفا کنند که ترک آن برای آن‏ها ضرر و فساد داشته باشد. (۶) و در نفوذ تصرف پدر و جد در اموال صغیر، مصلحت شرط نیست، بلکه نبودن مفسده کافی است. لیکن ترک احتیاط- به مراعات نمودن مصلحت- سزاوار نیست. (۷) و ظاهر آن است که وجود مصلحت در تصرفات قیّم شرط است و نبودن مفسده کفایت نمی‏کند. چنان که احتیاط (مستحب) آن است که عدالت در او معتبر باشد؛ اگرچه بعید نیست که امین و مورد وثوق بودن او کافی باشد. (۸)

(۱) خمینی، روح الله، موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۱۵،  کتاب الحجر، القول فی الصغر، مسألة ۴. الرشد

(۲) خمینی، روح الله، موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۱۵،  کتاب الحجر، القول فی الصغر، مسألة ۴. لایکفی

(۳) خمینی، روح الله، موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۱۵،  کتاب الحجر، القول فی الصغر، مسألة ۱. لا اجازته

(۴) خمینی، روح الله، موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة، ج ۱، ص: ۵۴۲،  کتاب البیع، القول فی شرائط المتعاقدین، مسألة ۴.      السفیه

(۵) خمینی، روح الله، موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۱۵،  کتاب الحجر، القول فی الصغر، مسألة ۶. العدالة

(۶) خمینی، روح الله، موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة، ج ۱، ص: ۵۴۷،  کتاب البیع، القول فی شروط المتعاقدین، مسألة ۲۰.   الصلاح

(۷) خمینی، روح الله، موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة، ج ۱، ص: ۵۴۷،  کتاب البیع، القول فی شروط المتعاقدین، مسألة ۱۸.    لایشترط

(۸) خمینی، روح الله، موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۲، تحریرالوسیلة، ج ۱، ص: ۵۴۷،  کتاب البیع، القول فی شروط المتعاقدین، مسألة ۱۹.     المصلحة

. انتهای پیام /*