ولایت عدول مؤمنین بر کودک

ولایت عدول مؤمنین بر کودک از دیدگاه امام خمینی (س)

نکته ای که لازم به توجه است این که آیا با فقدان پدر و جد پدری یا در صورت عدم ولایت آنان به دلیل نداشتن برخی از شروط لازم؛ و با نبود وصی و حاکم، ولایت بر صغار بر عهده ی مؤمنین است یا عدول مؤمنین؟ به عبارت دیگر آیا صفت عدالت شرط ولایت مؤمنین بر کودکان هست یا خیر؟

گرچه مشروط به عدالت بودن ولایت، در خصوص حاکم جای مناقشه ندارد زیرا عدالت از شروط بنیادین مشروعیت حکومت حاکم است، لیکن این که علاوه بر وثاقت و امانت، صفت عدالت نیز در ولایت پدر و جد پدری و به تبع آن در وصی آنان، شرط و لازم است یا نه، همانند ولایت مؤمنین محل بحث است.

به هرحال امام خمینی (س) هرچند که عدالت در ولایت پدر و جد پدری و وصی آنان را شرط ندانسته و فرموده اند: «ظاهراً عدالت در ولایت پدر و جد شرط نیست، پس حاکم در صورت فاسق بودن آن‏ها ولایتی ندارد، لیکن هر وقت- و لو با قرائن احوال- برایش آشکار شود که از پدر و جد به مولّی علیه ضرر می‏رسد، باید آن‏ها را عزل کند و از تصرف در اموال او جلوگیری نماید.» (۱) و «در قیّم‏ بر اطفال‏ آنچه که در وصی بر مال شرط بود، شرط است. و احتیاط (مستحب) آن است که عادل باشد اگرچه اکتفا به امانت و وجود مصلحت، بعید نیست» (۲)

لیکن صفت عدالت برای مؤمنین را بنا بر احوط وجوبی|احوط (وجوبی) لازم دانسته و می فرمایند: «ولایت‏ تصرف‏ در مال‏ طفل‏ و ملاحظه مصالح و شئون او با پدر و جد پدری است. و با نبود آن‏ها، قیّم یکی از آن‏ها چنین ولایتی دارد. و قیّم کسی است که یکی از پدر و جدّ وصیت کند که ناظر در امور طفل باشد. و با نبود قیّم، ولایت او با حاکم شرع است. و اما مادر و جد مادری و برادر تا چه رسد به سایر نزدیکان، ولایتی بر او ندارند. البته در صورت نبود حاکم شرع، ولایت او برای مؤمنین است که بنا بر احتیاط (واجب) باید دارای صفت عدالت باشند.» (۳)

(۱) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۱۵، کتاب الحجر، القول فی الصغر، مسألة ۶. العدالة

(۲) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۱۱۴، کتاب الوصیة، مسألة ۵۵. الاکتفاء

(۳) موسوعة الإمام الخمینی، ج ۲۳، تحریرالوسیلة، ج ۲، ص: ۱۵، کتاب الحجر، القول فی الصغر، مسألة ۵. الاحوط

. انتهای پیام /*