امام ورزش را دوست داشتند و آن را بهترین و سالمترین تفریحات می دانستند.
امام فرمودند: اگر شما در برابر دولت تعهد دارید من هم در برابر ملت تعهداتی دارم
یک روز امام در مسیر قدم زدن در حیاط در حالى که با دست به سمت درختى اشاره مىکنند، از یکى از همکاران مىپرسند: اسم آن درخت چیست؟
قانونى در فرانسه وجود دارد که ذبح هر حیوانى را در خارج از کشتارگاه منع مىکند، هنگامى که امام از چنین قانونى مطلع شدند فرمودند: چون تخلف از قانون است از این گوشت نمىخورم.
امام نوعاً با کسانی که ادعای خارقالعاده و کشف و کرامت داشتند، روی خوش نشان نمیدادند
امام حاضر نبودند کلمۀ على یا محمد در زیر پایشان قرار بگیرد؛ گرچه اسم حضرت رسول (ص) یا حضرت على (ع) نباشد.
خدا گواه است من براى رسیدن به مرجعیت حتى یک قدم برنداشتهام؛ ولى اگر مرجعیت به سراغم آمد از پذیرفتن آن باکى ندارم.
من در حرم حضرت علی(ع) قرآن میخواندم و دایماً آنجا بودم. امام مرا در آنجا دیدند و علاقهمند بودند که مرا بپذیرند.
شب 15 خرداد 42، آقا توى حیاط خوابیده بودند که مأموران رژیم آمدند، در را شکستند و وارد خانه شدند...
روزى حضرت امام به من فرمودند: آقاى دکتر! عالمى بود که در آخر عمر بیمار شد و کمکم بیمارى او شدت گرفت
امام هیچگونه وابستگى به افراد و اطرافیان خود نداشتند، و ما این مطلب را به خوبى درک کرده بودیم .
قبل از اینکه امام در جلسه درس قبل از ظهر بیایند هیچکس را نمیپذیرفتند، مطالعه میکردند و بعد به درس میآمدند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.