"مقایسه کرامت انسان در اسلام و اعلامیه حقوق بشر" عنوان مقاله ایست که در همایش بین المللی امام خمینی(س) و قلمرو دین در سال 86 ارائه شده است. خلاصه ای از این مقاله به شرح ذیل می باشد:

در قرآن خداوند سبحان به صراحت اعلام فرموده است: که همۀ انسان های این کره خاکی را  کرامت ذاتی بخشیده و این کرامت برگرفته از روح الهی و  عقل است و برای همۀ انسان های جهان از هر نژاد و رنگی به طور مساوی مفروض و مسلّم است و آنچه که انسان­ها به واسطه راهنمایی  انبیا و عقل تحصیل می­کنند فضایل ایمانی و مکارم انسانی و اخلاقی است و تنها این  فضایل و مکارم است که می ­تواند موجب برتری افراد، گروه­ها و جامعه ­ها بر یکدیگر  شود نتیجه منطقی این گزاره این است که هر گونه برتری­ طلبی بر پایه ملیت، نژاد، رنگ پوست، مال و ثروت و موقعیت های اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی، قومی و مانند آن­ها  ممنوع و منافی با کرامت ذاتی نوع بشر است. در سوره حجرات آیه 113 می فرماید:

ای انسان ها! همه شما مردان و زنان را از یک مرد و زن آفریدیم. آن گاه شما را به  صورت اقوام و نژادهای گوناگون قرار دادیم، اما بدانید این­ها موجب امتیاز و  برتری شما بر یکدیگر نمی ­شود بلکه گرامی ترین و بزرگوارترین شما در نزد خدا با  تقواترین و پرهیزکارترین شما است.

حضرت امام خمینی(س) نیز با توجه به این آیه فرموده است؛ اسلام این طور مرزهایی که [مرزهای نژادی] در سایر مسلک­ها هست، ندارد.  اسلام با صراحت می ­گوید که آنی که پیش خدا کرامت دارد، آدم متقی است.(صحیفه امام؛ ج10، ص291)

یعنی کرامت و شرافت آدمیان به نژاد، ملیت و مانند این­ها نیست، بلکه به  تقوای الهی و پرهیز از ظلم، ستم، تجاوز، حق ­کشی و تعدی و در مقابل متلبس شدن به  ایمان، ایثار، عفو و گذشت در حقّ هم­دینان و هم ­نوعان است، تا جهانی ساخته شود  زیباتر از آنچه که هست؛ جهانی امن مبتنی بر عدل و انصاف و ایثار و گذشت.

این سخنان گران­مایه و مانند آن­ها که در مقام تبیین کرامت انسان هستند و در قرآن  و روایات فراوانند، خمیرمایه ­های اصلی و مبانی فلسفی حقوق بشر به شمار می­ آیند. در  همه فلسفه­ ها و فرهنگ­ ها انسان از آن حیث که انسان است صاحب کرامت است و به  واسطه این کرامت حقوق ویژه ای دارد.

در فصل اولِ «حقوق بشر در جهان امروز» که از سوی سازمان ملل متحد انتشار  یافته، آمده است که اعلامیه جهانی حقوق بشر از دو جنبه اساسی اهمیت دارد: یکی از  جهت این که اعضای سازمان ملل متحد که در سال 1948م. به نمایندگی از چهل و  هشت دولت آن زمان گرد هم آمدند، نماینده سلسله ای از ایدئولوژی ها، نظام های  سیاسی و مذهبی و فرهنگی بودند و درصدد آن بودند که پیش­نویس این اعلامیه بیان­گر  سنت های فرهنگی، مذهبی و فلسفی مختلف و ارزش های مشترک همه نظام های  حقوقی مهم جهان باشد و جهت دیگری که مهم تر است این که این اعلامیه قرار بود بیان مشترک آرمان های عمومی برای جهانی عادلانه تر و منصفانه تر باشد. (ر.ک. حقوق بشر در جهان امروز، ص 50)

کوتاه سخن این که مبانی کرامت انسان در جهان­ بینی اسلامی عبارت است از؛ انسان به عنوان خلیفۀ الله در زمین، بهره­ مندی از عقل و خرد، برخورداری از اختیار و آزادی  اراده و بهره مندی از فطرت الهی که در همه انسان­ها مشترک است، پس همه ذاتاً از حیثیت اجتماعی و حقوق انسانی مساوی برخوردارند و وابستگی ­های قومی و نژادی و طبقه­ای موجب امتیاز و برتری نخواهد شد و آنچه موجب فضیلت است، ایمان، علم و تقوا، اعمال شایسته ، اخلاق پسندیده و سایر فضایل انسانی است و تقویت این فضایل موجب تقویت روح برادری و گذشت و مهربانی و محبت به بنی آدم است و غفلت از این فضایل موجب غفلت از فطرت انسانی و خروج از دایره انسانیت است.

حضرت امام(س) فرموده اند؛ من به همۀ اقشار ملت ـ به تمام ـ عرض می ­کنم که در اسلام هیچ امتیازی بین اشخاص غنی و غیر غنی، اشخاص سفید و سیاه، اشخاص [و] گروه های مختلف، سنی و شیعه، عرب و عجم، ترک و غیر ترک ـ به هیچ وجه ـ امتیازی ندارند. قرآن کریم امتیاز را به عدالت و تقوا دانسته است، کسی که تقوا دارد، امتیاز دارد، کسی که روحیات خوب دارد امتیاز دارد؛ اما امتیاز به مادیات نیست، امتیاز به دارایی­ ها نیست. باید این امتیازات از بین برود و همه مردم علی السواء هستند با هم، و حقوق همه اقشار به آن­ها داده می­ شود و همه در حقوق مساوی هستند، اقلیت های مذهبی حقوقشان رعایت می­ شود... ما با اهل سنت برادر هستیم و ما نباید بعضی مان بر بعض آقایی کنیم، نباید حقوق بعضی­ها را ملاحظه نکنیم ما در حقوق علی السواء هستیم. (صحیفه امام؛ ج6، ص461)

بنابراین کسب کرامت انسانی بار نیازمند لوازمی است که عبارتند از؛ حق حیات و امنیت در زندگی شخصی، آزادی اجتماعی، برخورداری از امتیازات اجتماعی به طور عادلانه.

نتیجه آنکه با مقایسه کرامت انسان از دیدگاه اسلام و حقوق بشر درمی یابیم:

1ـ اسلام و اعلامیه حقوق بشر هر دو بر کرامت ذاتی انسان تأکید دارند.

2ـ اسلام و اعلامیه حقوق بشر هر دو بر «حفظ» این کرامت نیز تأکید دارند که هر فرد انسانی باید در حفظ کرامت خویش بکوشد. آحاد افراد جامعه انسانی و نیز دولت ها و حکومت هایی که افراد در سایه آن زندگی می­ کنند باید در حفظ کرامت ذاتی انسان تلاش نمایند.

3ـ اسلام و اعلامیه حقوق بشر در لوازمی که بر کرامت انسان بار می­ شود اجمالاً  همسو هستند. حفظ حیات، تأمین امنیت روحی و جسمی، برخورداری از آزادی های مشروع و حقوق عادلانه اجتماعی مانند: حق آموزش و پرورش صحیح، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در امور سیاسی و سایر حقوق فردی و اجتماعی، حقوقی هستند که مبتنی بر کرامت انسان بوده و هیچ کس حق سلب این حقوق از کسی را ندارد.

4ـ اسلام و اعلامیه حقوق بشر در برخی مبانی کرامت انسانی مانند: بهره­مندی از خرد انسانی و اختیار و آزادی اراده و فطرت، مشترکند.

5- بر اساس جهان­ بینی اسلامی انسان آفریده و برگزیده خدا است و بر فطرت توحید سرشته شده است. به طور کلی اسلام کرامت را از حقوق خدادادی می­ داند، اما اعلامیه حقوق بشر در این امر سکوت کرده است، اگرچه برخی از تحلیل­گران غربی آن را از حقوق طبیعی و برخی از حقوق قراردادی و برخی بر مبنای اومانیسم دانسته اند.

6- از دیدگاه اسلام از لوازم کرامت انسان تقوای فردی و اجتماعی است و هر انسانی برای حفظ کرامت انسانی اش لازم است از پیروی هواهای نفسانی و هر گناه فردی و اجتماعی در آشکار و پنهان پرهیز کند. اما در اعلامیه حقوق بشر به تقوای فردی انسان­ها برای حفظ کرامت انسان اشاره ای نشده است که تفصیل این مطالب مجال دیگری می­ طلبد.

. انتهای پیام /*