● نامه ای از یادگار امام (رض) به آقای دکتر ولایتی

آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد

 بسمه تعالیٰ

برادر بزرگوار جناب آقای دکتر ولایتی با سلام، شبی در منزلمان در حین گرفتن کتاب شعر امام گفتید من در این شعر حافظ مانده ام و برایم مسئله است که چرا حافظ چنین گفته است:

پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت

آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد

همان موقع تحلیل هائی در ذهنم آمد ولی هیچ نگفتم تا چندی پیش در موقع مطالعه کتاب چهل حدیث حضرت امام به مطلبی برخورد کردم که در ضمن آن امام به این شعر اشاره کرده بودند حیفم آمد برایتان ننویسم. امام در بحث خوف و رجاء مطالبی بدین مضمون آورده اند، عارف دارای دو نظر است: 1- عارف نظر به نقصان ذاتی خود و جمیع ممکنات و سیه روئی کائنات دارد در این نظر عیناً و یا علماً به این نتیجه می رسد که ازلاً و ابداً سر تا پای ممکن در ذلّ نقص و در بحر ظلمانی امکان و فقر و احتیاج است. ممکن، بهیچوجه از خود چیزی ندارد ناچیز صرف و بی آبروی محض و ناقص علی الاطلاق است و بطور کلی فقر و احتیاج فرع شیئیت است و ممکن، اصولاً چیزی نیست تا محتاج و فقیر باشد پس هرچه هست او جل و علا است و تمام حسنات از اوست و تمام سیئات و بدی ها از ممکن است چنانچه در سوره نساء آمده است «ما اصٰابَکَ من حَسَنةٍ فَمِنَ الله و ما اصٰابَکَ من سیئةٍ فَمِن نفْسِک» پس در دنیا آنچه از بدی ها و سیئات است از نفس پست ماست و آنچه خیر و خوبی است از او که حق مطلق است، می باشد. پس در دنیا بدی هست ولو از نفس ما باشد ازین گذشته در همین سوره آمده است «قل کلٌ من عندالله» یعنی هر دو از خداست این یک نظر. 2 – امّا نظر دوّم عارف نقص خود را در نظر نیاورد بلکه نظر به کمال واجب و بسط بساط رحمت و سعه عنایت و لطف خداوند نماید. اینهم بساط نعمت و رحمت های گوناگون که احاطه بر آن از حوصله حصر و تحدید خارج است بی سابقه استعداد و قابلیت گسترده شده است. حق جل و علا ابواب الطاف و بخشش را بدون استحقاق به روی بندگان خود گشوده است و بدون اینکه کسی از او بخواهد تمامی نعمتهای بیکران خود را در اختیار همه قرار داده است. عصیان اهل معصیت به مملکت وسیع او خللی وارد نمی کند و طاعت اهل طاعت در آن افزونی نیاورد. پس اگر در درگاه عز و جلالش و در پیشگاه رحمت و عنایتش عرض کنیم که بارالها ما را لباس هستی پوشاندی و تمام وسائل حیات و راحت ما را فوق ادراک مدرکین فراهم فرمودی اکنون ما در دار کرامت تو و در پیشگاه عز و سلطنت تو آمدیم با ذنوب ثقلین در صورتی که ذنوب مذنبین در دستگاه تو نقصانی وارد نکرد و بر مملکت تو خللی وارد نیاورده است.

آخر با یک مشت خاک که در پیشگاه تو پشیزی نمی ارزد جز رحمت و عنایت چه میکنی آیا از درگاه تو جز امید و رحمت چیز دیگری متوقع است. حال شعر خواجه شیراز رحمةالله علیه و حشره الله مع النبین علیهم السلام – پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت – نظریه دوم است که ذنوب مذنبین در دستگاه تو نقصانی وارد نکرد و کمی ها و کاستی ها، سیل ها و زلزله ها بر مملکت تو، صنع وارد نیاورده است. و نیم خط دوِّم هم – آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد – نظریه اوّل است که بالاخره سیئه ای است ولی از نفس اماره ماست و یا بگو کلٌ من عندالله. برادر عزیزم هر دو نظریه از پیر است ولی از دو دیدگاه که یکی خوف است و دیگری رجاء. چرا که خواجه شیراز خود از پیران واصل است. و حضرت امام نتیجه می گیرند.

که نظریه اوّل انسان را شدیداً خائف می کند که آنچه از ماست جز گناه و کوتاهی چیزی نیست با چه روئی پیش خدا حاضر شویم و نظریه دوّم انسان را شدیداً امیدوار می نماید چرا که گناهان ما چیزی نیست که بر قلم صنع او خطائی رفته باشد و این خوف و رجاء مایه سعادت دارین است از اینکه از مسائل بورکینافاسو بازتان داشتم معذرت می خواهم!

قربانت، دوستدارت احمد 25 / اسفند / 68

 البته این نکته را تذکر دهم که بعضی ها بدیها و سیئات را عدمی می دانند و وجود را خیر محض. ضمناً ممکن است نظر امام اینگونه که من فهمیده ام نباشد والله عالم.

 

 

منبع: حضور، ش 12، ص 26.

. انتهای پیام /*