امام، جوانان و مبارزه با تهاجم فرهنگی

 خانم سوسن فولادفر

 در حالی چهارمین سالگرد اماممان را به سوگ نشسته ایم که قلب تاریخ حماسه و ایثار در فراق فجر آفرین قرن، خونین است. نگاه بر راه مانده محرومان و پابرهنگان زمین، از غروب سنگین خورشید سخت دلگیر است.

بغض گران، گلوی قلم را می فشرد و داغی سوزان، خرمن نشاط را در دشت سرخ سینه های شهادت نشان این امت، به آتش می کشد.

گشودن این بغض و نمودن این شعله ها میسر نیست. بغضی است گره خورده در گلوی تاریخ مستضعفان زمین و شعله ای است نهفته در قلب رنجدیدگان زمان.

قلم، ترسیم راستین فراق را ندارد و نمی تواند فراق ها را آن سان که هست باز گوید.

چگونه باور کنیم که چهارمین سالگرد فراق یار را گرد آمده ایم.

چگونه باور کنیم چشمان خسته خود را بر هم نهاده و در دشت سرخ لاله های شهادت آرمیده است.

این را باور داریم که او به خاک میهن، مهر می ورزید و ذره ذره این خطه شرافت خیز، چونان یکایک مردان با شرافت این نسل، به او عشق می ورزند و پیکر پاکش را در آغوش کشیده اند؛ ولی فراق و جدایی را باور نخواهیم داشت، زیرا که در شب های سرد زمستان استبداد، آنگاه که بوته های این سرزمین از سوز ظلم و ستم بر خود می لرزید و آنگاه که استعمار، شیره جان این امت را می مکید و قامت رسای استقلال و استواری شان را به تعظیم در برابر صلیب استعمار وا می داشت، آن باغبان پیر خسته تاریخ با خون قلبش ریشه های خودی را مقاومت می بخشید و با نفس گرمش شعله امیدمان را روشن نگاه می داشت.

چگونه فراق را باور کنیم در حالی که خون او در رگ های ماست.

روح الله در حصار تن و زندان زندگی محصور نبود. او با دستهایش، با نفس مسیحاییش، با قلمش و با قامتش و با عزم و اراده اش حصاری پولادین، گرداگرد دشمنان آزادی و استقلال و شرافت کشیده و روح بلند خویش را، پگاه رهایی انسان از قید زورمندان و زرپرستان و تزویرگران عصر جاری ساخت.

قسم به روح خمینی، که روح جاودانه حیات شرافت زنده خواهد ماند نام خمینی در دفتر قیام و شهادت، همپای یاد رسولان و مصلحان باقی خواهد ماند. با این مقدمه، بحث خودم را پیرامون امام و نسل جوان آغاز می کنم.

 

نگرشی بر فرهنگ و ارزشهای انقلاب اسلامی

در این که هر انسانی به یک سیستم فکری و اخلاقی نیازمند است تردیدی نیست. حتی بشر اولیه نیز برای خود عقیده و ایمان داشته است که می تواند پاسخگوی همه نیازهای فردی و اجتماعی، سیاسی و فرهنگی انسان ها در همه عصرها و نسل ها باشد. آیینی علمی و عملی است که نقشه های رهایی بخش آن، در هر اجتماعی هدف های انسانی را رهبری می کند.

در زمینه تربیت و اخلاق انسانی، آنچه به اسلام اصالت و امتیاز می بخشد انطباق و هماهنگی برنامه های آن با سرشت و فطرت و طبیعت انسان است.

باید توجه داشته باشیم فرهنگ ها و ارزشها و باورهایی که در انقلاب شکوهمندمان به دست آوردیم از بین نرود، زیرا این مأذنه فرهنگ انقلاب را تنها یک چیز تهدید می کند و آن «فرو خفتن تکبیرها، سست گشتن و پوسیدن پایه ها از درون است.» چرا که اصول و ارزش ها و باورهای تکبیرگویان شهادت، هزاران بار به درستی آن شهادت داده اند و در فضای تاریخ خویش با تحقق آنها فرهنگ انقلاب را تجسم بخشیده اند.

تا زمانی که اصول و ارزش های این حرکت الهی و فرهنگ انقلاب زنده باشد، انقلاب همچنان رشد کرده و پیش خواهد رفت. ولی آن روز که این فرهنگ فراموش شود و این ارزشها مسخ گردد دیگر امید بالیدن بر آن نمی توان بست.

مصلحان که این فرزند مقدس را لحظه به لحظه با جان و مال و هستی خویش پرورانده اند باید تنها از این سو نگران باشند و این کمینگاه طوفان را حراست کنند.

البته این هشدار، هشداری تازه نیست، چرا که باغبان پیر این انقلاب نیز همواره بدان اشارت داشته و فرموده اند:

«دشمن ها همیشه دنبال این هستند که ما را از داخل بپوسانند. [1]»

و یا در جاهای دیگر نیز فرمودند:

«شما آن قدر دشمن مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید. لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی می کند در برابرش قاطعانه بایستید. [2]»

اصولی که امام رضوان الله تعالی علیه از آن یاد فرمودند همان روح فرهنگ اسلام و انقلاب بود، فرهنگی که از چشمه زلال اسلام ناب محمدی(ص) نشأت گرفته و با ابر رحمت انقلاب، تمامی فضای جامعه اسلامی را زیر پوشش قرار داده و بنیان فرهنگ های استعماری، وارداتی، مصرفی و ذلت آور و حقارت بار را از جا کنده است.

 

نگرشی بر الگوهای فرهنگ انقلاب برای نوجوانان و جوان

فرهنگ را می توان، مجموعه ای از آداب و سنن و اندیشه ها، ارزشها، عقاید و رفتار یک جامعه انسانی دانست.

فرهنگ، اصلی ترین رکن زندگی انسان ها را تشکیل می دهد. آنچنان که جهت گیری تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جوامع گوناگون ناشی از نوع فرهنگ حاکم بر آن جوامع می باشد؛ جنگ و ستیزها نیز در مقابله فرهنگی اقوام و ملل نقش های گوناگون دارند.

برای شناخت یک فرهنگ ارزنده، بهترین راه آن است که الگوهای فرهنگی مبتنی بر آن را مورد شناسایی قرار دهیم. به طوری که حضرت امام رضوان الله تعالی علیه فرمودند: «همه می دانیم که سرنوشت یک کشور و یک ملت و یک نظام بعد از توده های مردم در دست طبقه تحصیل کرده است و هدف بزرگ استعمار نو به دست گرفتن مراکز این قشر است. [3]»

باید دانست که الگوهای فرهنگی در مقامی هستند که زندگی دیگران متأثر از آنان بوده، و وجود آنان است که به رفتار افراد گروه شکل بخشیده و ثبات می دهد.

الگوهای فرهنگی یک جامعه کسانی هستند که صفات و ارزش های بارز و مشخص فرهنگ را در خود به خوبی متجلی می کنند. در واقع، وجه تمایز ملل گوناگون فرهنگ های آنان و مشخصاً الگوهای فرهنگی شان می باشد.

اسلام، مکتبی است که آیین و دستورات و تعالیم آن تمامی شئون زندگی انسان را در ابعاد فردی و اجتماعی فرا می گیرد. به طوری که باغبان پیرمان یادآورمان می شود که استعمار چه می خواهد بکند و در صدد انجام چه اهداف شومی برای آینده جوانان و نوجوانانمان می باشد. ایشان می فرمایند:

«برنامه این بود که به صورت های مختلف و با برنامه های مختلف، از آن چیزی که هستیم ما را تهی کنند و به جای مغز یک آدم جدی، یک مغز لهو و لعبی و یک مغز غربی و به جایش بنشیند.[4]»

باید توجه داشته باشیم که فرهنگ اسلامی، فرهنگی است که جزیی ترین حرکات و رفتار زندگی آدمی را جهت بخشیده و آن را به سوی کمال مطلوب سوق می دهد.

فرهنگ اسلامی، علاوه بر این، جهان شمول نیز هست؛ یعنی محدود به ملت یا قوم یا سرزمینی خاص نمی باشد.

اسلام در معرفی خود به جهانیان، از وجود مبارک رسول گرامی اسلامی(ص) و اهل بیت علیهم السلام به عنوان والاترین نمونه های عملی و الگوهای مجسم عینی ارزش ها و آرمان های خود بهره گرفته است.

تاریخ اسلام ـ خصوصاً تشیع ـ در طول سالیان طولانی و پرفراز و نشیب خود شاهد کسانی بوده است که در همین مسیر، در زمان خود حتی برای آیندگان سرمشق قرار گرفته اند و در این میان بدون هیچگونه تردیدی، برجسته ترین شخصت پس از معصومین، رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه می باشند. بزرگ مردی که علم و فلسفه و حکمت و عرفان و جهاد و سجایای اخلاقی را یکجا و بی هیچ ادعا در خود جمع کرده و در طول زندگی و مبارزات خویش، به ویژه در طی دوران انقلاب اسلامی و در سال های پس از آن، در شایسته ترین صورت ممکن ـ به عمل و نه در گفتار ـ به جامعه بشریت معرفی کرده اند.

به همین دلیل، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند: «اگر چه جای خالی امام برای ما سخت و تلخ است، اما میراث گرانبهای معمار بزرگ انقلاب امام خمینی(ره) حفظ خواهد شد. خداوند امام عزیز را به عنوان گوهری یکدانه و ذخیره ای از سوی خود در میان ملت ما قرار داد. او که جوهره درخشان وجودی اش در سایه ربوبیت پروردگار آشکار شد، بارها و بارها سیاست های جهانی را جابه جا کرده و تغییر داد و کلام او همانند بمبی در دنیا منفجر شد و همه را تحت تأثیر قرار داد و در عین حال آن اراده نیرومندی بود که کوه های عظیم در مقابل او به حساب نمی آمدند.

او ما را زنده کرد و به حرکت درآورد و ما توانستیم به کمک وجود او به ارزش جغرافیایی و تاریخی کشورمان و به حقیقت فرهنگ گذشته قرآن و ملت خود پی ببریم.[5]»

 

ماهیت فرهنگ انقلاب از دیدگاه امام خمینی(ره)

فرهنگ انقلاب، همان گونه که در پیدایش و تحقق آن نیازمند تلاش و تدبیر و ایثار و مجاهدت و اخلاص و آگاهی و ایمان بود در تداوم و استمرار و ثمربخشی نیز، سخت به آن عناصر سخت محتاج است.

فرهنگ انقلاب، همان فصلی است که به هنگام آمدن از دل مرده زمین، اندیشه ها و باورهای جوانه های حیات و شجاعت و خودباوری و ایمان را می رویاند. به طوری که حضرت امام رضوان الله تعالی علیه فرمودند:

«شما اگر چنانچه باورتان باشد که نمی توانید صنعت کنید و نمی توانید صنایع بزرگ و کوچک را و چیزهایی که احتیاج به غرب بوده است خودتان آن را درست کنید تا این باور هست نمی توانید انجام دهید. اول باید خودتان را درست کنید، اول باید باورتان بیاید که ما هم انسان هستیم، ما هم قدرت تفکر داریم، ما هم قدرت صنعت داریم و این قدرت در همه افراد بشر بالقوه هست.[6]»

مقصود این است که اگر این فصل خودباوری تداوم نیابد، همه جوانه ها محکوم پاییزند، رویش ها، حیات و نشاط و خلاقیت انقلاب تا زمانی تضمین خواهد بود که فرهنگ خودباوری در ما سالم بماند و آسیب نبیند.

انقلاب اسلامی به رهبری امام راحلمان بنیادهای اصیل فرهنگ اسلامی را از عمق خروارها خاک فراموشی و بی اعتنایی و تهمت و بی مهری بیرون کشید و آن را جلا و اعتبار و شکوفایی و حیات نو بخشید و در پرتو این فرهنگ، نسل های میلیونی را متحول نمود. ترس و جهل و خودخواهی را از آنان دور ساخت، ملتی سراسر شور و حیات آفرید و تاریخی پر حماسه و ایثار و عشق و عاطفه را تدوین کرد.

شک نیست که این فرهنگ امروز تداوم یافته است ولی نه آنگونه که در آرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبران نظام بوده است.

حضرت امام رضوان الله تعالی علیه فرمودند:

«باید به خود بباورانیم که اگر یک ملت بخواهند بدون وابستگی ها زندگی کنند می توانند و قدرتمندان جهان بر یک ملت نمی توانند خلاف ایده آنان را تحمیل کنند.[7]» ما در طول دورانی که از عمر شکوفایی این فرهنگ می گذرد در سطوح مختلف شاهد برخی کجروی ها و غفلت ها بوده ایم؛ گرایش های مادی و مصرفی و تجملی، تقلیدها و تظاهرهای پوچ، بی تفاوتی در بربر رخدادهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، از جمله مواردی است که گاه در راستای انکار و زدودن فرهنگ انقلاب و یا نهایتاً غفلت از آن به چشم می آید. جا دارد که مربیان و رهبران فکری و فرهنگی نظام، تهاجم دشمن تا دندان مسلح را، هم خود متوجه باشند و هم به مردم گوشزد کنند.

 

عوامل و طرق ایجاد جاذبه های لازم جهت مقابله با تهاجم فرهنگی

چنانچه روح مکتب اسلام گواهی می دهد کفر به طاغوت، لازمه قرین تفکیک ناپذیر ایمان به خدا شمرده شده است.

استکبار جهانی، گاه مستبد است و در بحران عظیم تبلیغات استکباریش، تشتت اندیشه ها و تنوع شگردهای شیطانی و جاذبه های نیرومند ضدمکتبی به کار می گیرد و گاه دلقک مزاج است.

به هر حال، ما به عنوان حامیان انقلاب و مسئولان به عنوان دلسوختگان این نظام مقدس، در عین ملاحظه واقعیت ها و وضعیت های جاری و رعایت اصول صحیح دیپلماسی، باید از فریب و خدعه کشورهای استعمارگر که خصلت ذاتی گرگ را دارند، هرگز خود را مصون نشمارند.

اگر مصالح کلی نظام ایجاب کرد که از نظر تبلیغات و برخوردها و روابط خارجی، از تهاجم خویش علیه برخی کشورهای استعماری بکاهند، متوجه باشند که موضع گیری های استراتژیک و مقطعی، نباید روحیه ظلم ستیزی و استعمار زدایی را در نسل انقلاب تضعیف کند و فرهنگ جهاد و شهادت نباید فراموش و کمرنگ شود.

خودباختگی، مسخ فرهنگی و بی اعتمادی به خویش، خمیر مایه ذلت همه ملت هایی است که در دامان امپریالیسم به استضعاف کشانده شده اند. حضرت امام رضوان الله تعالی علیه فرموده اند:

«آنان می دانند اگر نوباوگان در مراکز آموزش، تربیت صحیح شوند و حیله های استعمارگران را احساس و توطئه های همه جانبه آنان را لمس کنند در دانشگاه برای اعمال ستعمار توفیق کمتری حاصل می شود. [8]»

مقصود این است که مستکبران، حتی حق معرفی کردن خویش و فرهنگ و ملیت را نیز از ملت های تحت استعمار گرفته؛ فرهنگ، اقتصاد، کشاورزی، صنعت، دانشگاه، عمران، بازرگانی و سیاست کشورهای تحت نفوذ را خود کفالت کرده و به آنان قبولانده اند که خودشان کفایت انجام آن امور را ندارند.

حضرت امام رضوان الله تعالی علیه می فرمایند:

«تردیدی نیست که جهان خواران برای به دست آوردن مقاصد شوم خود و تحت ستم کشیدن مستضعفان جهان راهی بهتر از هجوم به فرهنگ و ادب کشورهای ضعیف ندارند. [9]»

باید دانست که حتی جامعه شناسان آنان ساختار اجتماعی و سنت ها و مناسبات اجتماعی کشورهای تحت ستم را شناسایی و تعریف می کنند. مستشرقان استعماری، تاریخ گذشته ملت های تحت ستم را رقم می زنند و هر گونه که می خواهند گذشته امت ها را فاقد کمترین ارزش و اعتبار معرفی می کنند. غرب با به کارگیری چنین شگردهایی، تاریخ ملت ها را تعریف کرده و به خود ایشان تحویل داده و یا بر آنان تحمیل کرده است.

یکی از بزرگترین ره آوردهای انقلاب اسلامی مبارزه با این تفکر است. در سخنان حضرت امام(ره) کمتر موردی است که یادی از فرهنگ و تمدن اسلامی و آموزش و پرورش و دانشگاه و حوزه که جوانان به نحوی با آنان سر و کار دارند به میان نیامده باشد و در آن ردی بر وسوسه ها و تلقینات باطل استعمار نشده باشد. بنیانگذار انقلاب همواره اصرار داشتند که:

«باید هوشیار و بیدار و مراقب باشید که سیاست بازان پیوسته در غرب و شرق با وسوسه های شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بین المللی نکشند و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگی ها قیام کنید و بدانید که نژاد آریا و عرب از نژاد اروپا و آمریکا و شوروی کم ندارد و اگر خودی خود را بیابید و یأس را از خود دور کنید... در درازمدت قدرت همه کار و ساختن همه چیز را دارید. [10]»

ایجاد و تقویت روحیه خودباوری و اعتماد به نفس، از اموری است که برنامه ریزی ها و طرح های تبلیغی، آموزشی، اقتصادی مسئولان نظام در آن نقش اساسی را داراست.

ایجاد روحیه ابتکار و خلاقیت و کشف و اختراع و ابداع در نسل های جوان و جایگزین ساختن این تمایلات به جای شوق های کاذب و بی هدف و افراطی و وقت گذرانی های باطل و گرایش های تجملی، کاری است که از عهده تبلیغات و ترسیم گران فرهنگ عمومی جامعه بر می آید.

وجود استانداردهای بالا برای صنایع و تولیدات داخلی، بر اعتبار صنایع داخلی افزوده و عطش مصرف اجناس خارجی را کاهش می دهد و حس خودباوری را در نسل های آینده و رو به رشد تقویت می کند.

البته خودباوری و قطع وابستگی، به معنای عدم بهره گیری از دانش و تجربه علوم دیگران نیست؛ بلکه منظور حل نشدن و بی اراده نبودن در برابر هر گونه تئوری، نظریه و طرح است.

به طوری که استاد مطهری یکی از متلمذین حضرت امام(ره) می گوید: «بدیهی است که برای اثبات  اصالت یک فرهنگ و یک تمدن ضرورتی ندارد که آن فرهنگ از فرهنگ ها و تمدن های دیگر بهره نگرفته باشد بلکه چنین چیزی ممکن نیست، هیچ فرهنگی در جهان نداریم که از فرهنگ و تمدن های دیگر بهره نگرفته باشد ولی سخن در کیفیت بهره گیری و استفاده است. یک نوع بهره گیری آن است که فرهنگ و تمدن دیگر را بدون هیچ تصرفی در قلمرو خودش قرار دهد، اما نوع دیگر این است که مانند یک موجود زنده آنها را در خود جذب و هضم کند و موجودی تازه به وجود آورد، فرهنگ اسلامی از نوع دوم است. [11]»

 

نتیجه گیری

به طور کلی با توجه به بیانات امام راحل و مقام معظم رهبری برای جلوگیری از هجوم بی امان فرهنگی و تبلیغاتی غرب به میهن اسلامی مان، راه حلهایی را جهت این تهاجمات ارائه خواهم داد. انشاء الله که این پیشنهادات در جهت باروری افکار و اندیشه جامعه و حفظ ارزشها و باورهای انقلاب مؤثر باشد. قبل از ارائه راه حل، خوب است که ابتدا اصول مقابله با تهاجم فرهنگی غرب را مشخص کنیم:

 

تعریف تهاجم فرهنگی

مجموعه عملیات هدف داری که توسط دشمنان انقلاب اسلامی در خارج و داخل کشور طراحی شده و کلیه شئون اجتماعی ـ اعم از آداب و رسوم و ارزشها و سنن و اعتقادات ـ را تحت تأثیر قرار دهد، به شکلی که منجر به دگرگونی محتوای فرهنگ شده و جامعه را به سوی بی تفاوتی و فساد سوق دهد.

 

اصول مقابله با تهاجم فرهنگی

1 ـ اعمال سیاست فرهنگی نظام مقدس جمهوری اسلامی در مطبوعات، صدا و سیما، آموزش خانواده، آموزشی و پرورش، آموزش عالی.

2 ـ بسیج کلیه امکانات بالقوه و بالفعل.

3 ـ مقابله فرهنگی بایستی ضمن داشتن خمیرمایه و جوهر مذهبی، در زمینه های مختلف هنری و روانی و علمی و اشتغال، تنظیم و اجرا گردد.

4 ـ ایجاد یک سازمان مناسب برای هدایت نسل جوان، یا متولی شدن یکی از وزارتخانه ها.

5 ـ الگوساز بودن فعالیت ها.

6 ـ توجه بیشتر به مشارکت جدی جوانان در کلیه امور کشور.

7 ـ جاذب بودن برنامه های جوانان در کلیه امور کشور.

8 ـ تقویت و جاذب نمودن سازمانهای تربیت بدنی و گسترش فضاهای ورزشی مخصوصاً در شهرهای بزرگ.

9 ـ  تأکید و آموزش بر بهره برداری از لذت های مشروع و تعلیم حدود شرع در فعالیت های ویژه نوجوانان و جوانان (بخصوص ورزش بانوان).

10 ـ در اختیار قرار دادن کلیه امکاناتی که می توانند در راه پر کردن اوقات فراغت جوانان مورد استفاده قرار گیرند.

 

راه حلهای مقابله با تهاجم فرهنگی

1 ـ توسعه و تجهیز کتابخانه ها و اختصاص اعتبار قابل توجه در بودجه سالانه به این امر مهم.

2 ـ اجرای طرحهایی که منجر به شخصیت دادن به جوانان و نوجوانان گردد.

3 ـ انجام تحقیقات مستمر و تشکیل کمیته تحقیقاتی برای شناخت علایق و رغبت های جوانان و علل کجرویهای فردی و اجتماعی آنان.

4 ـ ایجاد محیط مساعد جهت اظهار نظر جوانان و دخالت و مشارکت آنها در تنظیم برنامه های مختلف، مخصوصاً مدرسه و دانشگاه.

5 ـ برنامه ریزی بر روی مکانها، جهت پاسخگویی به سؤالات سیاسی، مذهبی، روانی و به طور کلی مشکلات آنها، با همکاری حوزه و دانشگاه، به دور از تنش های سیاسی.

6 ـ ایجاد جذابیت های لازم از قبیل نظم و مدیریت در حوزه های علمیه.

7 ـ تقویت ایمان مذهبی و هدایت به سوی عبادت ـ مخصوصاً نماز ـ با ایجاد کلوپ ها و اردوهای متناسب با روحیه جوانان و نوجوانان.

8 ـ آموزش آیین دوست یابی و آداب معاشرت اجتماعی به نوجوانان و جوانان.

9 ـ تبیین فلسفه حجاب و ترویج شعایر اسلامی.

10 ـ آشناسازی جوانان (مدارس ـ دانشگاه و ... ) با ترفندهای استکباری برای جلوگیری از ایجاد انحرافات اخلاقی در نسل جوان.

11 ـ آگاهی دادن به نسل جوان برای شناخت خداوند و ارزش وجودی خود و نظام خلقت.

12 ـ ایجاد روحیه اجتناب از معاصی و ترس از خدا در نسل جوان.

13 ـ ایجاد هماهنگی های لازم بین کلیه مراکزی که به نحوی در ارتباط با جوانان هستند با یک برنامه ریزی مدون از قبیل آموزش و پرورش ـ آموزش عالی ـ تربیت بدنی ـ وزارت ارشاد ـ سازمان تبلیغات ـ دفتر تبلیغات ـ حوزه های علمیه ـ بسیج و گروههای مقاومت ـ اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان و دانشجویان، تا از دوباره کاری و اتلاف دقت و از بین رفتن بودجه مملکتی بر اثر موازی کار کردن جلوگیری شود.

و در کلام آخر به امام بزرگوارمان می گوییم: ای روح خدا، هر چند با پیکر مطهرت و داعی جانسوز و خونبار نمویم، اما هرگز با آرمان و اهداف جاودانه تو وداع نخواهیم کرد.

انشاءالله که خداوند کشور و ملت ما را از آسیب دشمنان اسلام مصون بدارد.

 

 

 منبع: مجموعه مقالات چهارمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)، ص 105.

 


منابع و مآخذ:

[1] -  از بیانات امام خمینی(ره) در تاریخ 27 / 2 / 67.

[2] -  از بیانات و رهنمودهای امام خمینی(ره) در تاریخ 10 / 8 / 67.

[3] -  از پیام ها و رهنمودهای امام خمینی(ره) در تاریخ 3 / 7 / 61.

[4] -  از پیام ها و رهنمودهای امام خمینی(ره) در تاریخ 29 / 6 / 58.

[5] -  از بیانات و رهنمودهای حضرت آیت الله خامنه ای در تاریخ 28 / 3 / 68.

[6] -  از بیانات و رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) در تاریخ 31 / 1 / 60.

[7] -  از رهنمودهای حضرت امام(ره) در وصیتنامه الهی سیاسی.

[8] -  از بیانات حضرت امام خمینی(ره) در تاریخ 31 / 6 / 60.

[9] -  پیام حضرت امام(ره) به مناسبت گشایش مراکز تربیت معلم 7 / 10 / 60.

[10] -  از رهنمودهای حضرت امام(ره) در وصیتنامه الهی سیاسی.

[11] -  کتاب آشنایی با علوم اسلامی اثر استاد شهید مرتضی مطهری صفحه 14.

. انتهای پیام /*