بررسی عاشورای سیاسی در تفکر امام خمینی(س)

 فاطمه رجبی

 عاشورای حسینی نقطه عطف انقلاب مقدس اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(س) است. در تفکر حضرت امام عاشورا منشأ ایجاد قیام اسلامی 15 خرداد است.

عاشورا رمز تداوم نهضت اسلام از 15 خرداد 42 تا بهمن 57 است. عاشورا اساس و علت اوج و پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 57 است.

عاشورا عامل مقدس و اعجاب آفرین ایثار و فداکاریهای جوانان مسلمان ایران در جنگ تحمیلی بوده است.

عاشورا رمز بقای نهضت اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی در برابر توطئه های همه جانبه دشمنان داخلی و خارجی بوده و هست. و بالاخره عاشورا مایۀ حیات و دوام نظام مقدس ایران و انقلاب اسلامی است.

بنابر آنچه به طور خلاصه ذکر گردید، عاشورا در اندیشه امام(س) عاشورای سیاسی است و نهضت عاشورا دارای تمامی ابعاد سیاسی بود که می تواند به عنوان یک مکتب سیاسی ماندگار در تمامی اعصار باشد.

از آنجا که بررسی عاشورای سیاسی در تفکر حضرت امام(س) بدون تبیین دیدگاه آن حضرت نسبت به مسأله «سیاست در اسلام» ممکن نیست، ضروری است به گوشه هایی از این دیدگاه اشاره داشت.

لازم است ذکر شود که در ادای کلماتی چون «تبیین»، «تشریح» و «استنباط» در تفکر حضرت امام(س)، حد بضاعت مراد است و نه بیشتر، چه تعالی و اوج آن وجود مقدس را اجازۀ حضور نیست.

 

مفهوم سیاست در کلام امام

در کلام امام از سیاست تعریف خاصی وجود دارد. در این تعریف سیاست به «حقیقت» تعبیر شده است. بدین ترتیب که سیاست، روش ادارۀ یک مملکت خوانده می شود. در این دیدگاه طبیعت نیز سیاست نامیده می شود، زیرا به شکلی خاص و بسیار دقیق با نظم و هماهنگی کامل حیات و بقای موجودات را سازماندهی و اداره می کند. این سیاست بعدی از حاکمیت حق سبحان بر جهان هستی است.

 

محتوای سیاسی رسالت انبیا

در اندیشۀ حضرت امام(س) قیام در برابر کفر به منظور اصلاح جامعه بشری، در رأس اهداف تمامی ادیان الهی قرار داشته است. در این قیام قطع دست جباران و ایادی آنها و مرگ حکومتهای ستمگر، مقصد نهایی بوده است. تلاش پیامبرانی چون ابراهیم خلیل الله و موسی کلیم الله - علیهم السلام - شاهد این مدعاست. واضح تر آنکه انبیای الهی برای راندن حاکمین فاسد از مسند قدرت و از بین بردن عوامل زیان آور به حال جامعه در تلاش بوده اند، که این عین سیاست است.

در این دیدگاه رسالت انبیای الهی دارای محتوایی کاملاً سیاسی است؛ زیرا:

 - در رأس برنامه های آنان «قیام لله» وجود داشته است.

در این قیام، هدف مبارزه با ستمگران و نابودی آنها سرلوحۀ کار قرار داشته است.

مقصد نهایی قیام انبیا که رسالت آنان را تشکیل می داده، برقراری حکومت خدایی بوده است.

تلاش انبیا، اصلاح جوامع بشری و پیشگیری از انحرافات است که این امر در صورت داشتن حکومت میسر می گردد.

 

اسلام مکتب سیاسی

مکتب اسلام مکتبی انسان ساز و حیاتبخش است. تعالیم عالیۀ آن شامل کلیۀ احکام و دستورها و برنامه های زندگی بشر از قبل از تولد تا پایان مرگ اوست. این تعالیم دنیای پس از مرگ بشر را نیز شامل می شود. بدین ترتیب این مکتب، مکتبی کاملاً سیاسی است و برقراری حکومت به منظور پیاده کردن احکام متعالی آن از مسائل اساسی آن است.

 

اصل مبارزه با حکام جور در اسلام

آغاز رسالت خاتم پیغمبران مقارن حاکمیت قدرتمندان قشر سرمایه داری کفر و شرکت بر سرزمین حجاز - سرزمین وحی - بوده است. هدف نهایی پیامبر در ابلاغ رسالت مبارزه با آنان و نابودی حاکمیت آنها بوده است. جنگهای بدر، اُحد و خندق و... در راستای جامه عمل پوشاندن به این هدف و برپایی حکومت اسلامی واقع شده و در نهایت پیروزی پیامبر اکرم و خاتمه یافتن حکومت اشرافیت کفر و شرک را در پی داشته است.

 

ماهیت سیاسی اصول و مبانی دینی

امام(س) اسلام را چون دیگر ادیان نمی دانند که تنها محدود به ورد و ذکر و عبادات فردی باشد، بلکه در کنه اصول و مبانی آن سیاست نهفته، و به معنایی دین و سیاست در هم ادغام شده است. به همین جهت در مکتب اسلام، دین بدون داشتن حکومت بی معناست.

دو اصل نبوت و امامت، بر حکومت اسلام در جامعه دلالت دارد، و این حکومت به معنی اجرای احکام خداوند بر زمین است. ولایت پیامبر(ص) و ائمه(ع) رهبری سیاسی جامعه را بیان می کند، که این در اصل حاکمیت خداوند است. پس توحید نیز حکومت خدایی را به نحوی بیان می نماید.

 

ماهیت سیاسی فروع و احکام دینی

در اندیشۀ حضرت امام، اسلام را دینی عبادی - سیاسی می توان یافت. در این مکتب عبادت و سیاست در هم ادغام شده اند و بالعکس. نماز جمعه و جماعات، کنگره عظیم حج، خمس و زکات، امر به معروف و نهی از منکر عباداتی هستند که ابعاد مختلف سیاست - اداره جامعه - را از لحاظ اقتصادی و سیاسی تعیین می کنند. به عنوان مثال، امر به معروف و نهی از منکر، قیام در برابر حکومتهای ظلم و جور را امر کرده، نوع حکومت و حاکمیت حق را مشخص و اساس آن را پی ریزی و آمادۀ اجرا می کند. برائت از مشرکین مربوط به امت اسلامی است، و در آن افشای ترفندهای دشمنان اسلام، وجوب مقابله با آنها، تصمیم گیری برای آیندۀ جهان اسلام و حاکمیت و گسترش اسلام در سراسر جهان را در بر دارد که از واجبات حج است. جهاد، امری کاملاً نظامی است و نمونۀ عینی حکومت دین بر جامعه است.

خمس و زکات نحوۀ ادارۀ اقتصادی کشور و جامعۀ اسلامی را معین می کند.

ملاحظه می شود که همه جوانب و امور سیاسی مورد نیاز هر عصر در مکتب اسلام وجود داشته و احکام آن نیز دارای محتوایی سیاسی است.

 

ائمه(ع) و موضعگیری در مقابل حکام جور

امام معتقدند از زمانی که پپیامبر اکرم(ص) موفق به تشکیل جامعه شدند، و شرایط و  امکانات قیام را فراهم نمودند، علیه شرک و کفر و بی عدالتی ها قیام کردند. برنامۀ رسالت پیامبر قیام برای اصلاح جامعه، قطع دست جباران و خاتمه دادن به حیات کسانی بود که برای جامعه مضر بوده اند. پیروزی پیامبر(ص) در فتح مکه و پایان دادن به عمر سرمایه داران حاکم بر جامعۀ کفر و شرک و مرحله ای از موفقیت این قیام الهی بوده است.

پس از رحلت پیامبر خاتم(ص) تمامی ائمه - علیهم السلام - در تلاش برای سرنگونی حکومتهای جور بوده اند. این تلاش امر مستقیم الهی و مسئولیت اصلی آنان محسوب می شده به آن اقدام کرده اند. نقطۀ اصلی در تلاش ائمه، مخالفت با دستگاه ظالم حکومتی بوده است. قیام عاشورا توسط امام حسین(ع) نمونۀ برجستۀ این تلاش است. ائمه بزرگوار دیگر که موفق به قیام نشدند و این امر به دلیل عدم امکانات و فراهم نبودن شرایط و موقعیت بوده است، هرگز از کوشش در این راه دریغ نداشته اند. شهادت تک تک آنان به دست حکام جور به علت اقدامات سیاسی آنان بوده است. چه اگر ائمه هدیٰ(ع) به تلاشهای پنهان برای مبارزه با حاکمین ستمگر مشغول نبودند و تنها به موعظه و گفتن احکام می پرداختند، هرگز به شهادت نمی رسیدند.

 

موضع ائمه(ع) در مقابل قیامها و مبارزات سیاسی زمان

هرگاه شرایط برای امام معصوم فراهم نمی آمد، فرزندان شایسته آن بزرگواران به این امر اقدام می کردند. از این قیامها می توان به قیام زید بن علی(ع) و یحیی بن زید اشاره نمود. زید، فرزند فقیه و صالح امام سجاد(ع) بوده و قیام او توسط ائمه بزرگوار ستوده شده است. امام خمینی(س) این قیامها را با حمایت و تأیید امام معصوم همراه دانسته و دلیل آن را تأسف و تمجید ائمه(ع) پس از شهادت زید می دانند.

قیامهای مردم مدینه، توابین و مختار نیز از قیامهای همزمان ائمه است. به طور خلاصه می توان گفت انجام این قیامها و تأیید مستقیم یا غیرمستقیم معصومین(ع) به منظور اجرای امر به معروف و نهی از منکر بوده تا حکومتهای خودکامه به رغم حاکم کردن جو اختناق و سرکوب نسبت به جامعه و ائمه(ع)، به حال خود واگذار نشوند.

 

جدایی دین از سیاست، القای استعمارگران

جدایی دین از سیاست، خصوصاً مکتب حیاتبخش اسلام شعاری گمراه کننده و تفکری جمودی در بیان امام است. این شعار از سوی دشمنان طراحی شده و از بدترین القائات استعمارگران است. ریشۀ این انحراف به دستگاههای منحرف خلفای عباسی برمی گردد که برای بقا و دوام حکومتهای ظلم و جور خود به چنین توطئه ای علیه اسلام دست زده اند.

 

نقش سیاسی عاشورا در اندیشۀ امام

امام(س) در تمام دوران مبارزات خویش از آغاز تا آخرین لحظات حضور، بر طرح «عاشورای سیاسی» تأکید وافر داشتند. ایشان در عاشورا ابعاد مختلف و جنبه های متعدد سیاست را یافته و پیروی از آن را ضامن بقای اسلام به منزلۀ یک مکتب سیاسی جاوید می دانند. بدین ترتیب می توان در تفکر امام، عاشورا را یک مقوله سیاسی به معنایی تام یافت.

امام(س) از عاشورا به عنوان حرکتی سیاسی با گسترۀ زمانی و مکانی نامحدود تعبیر می کنند. ایشان تصریح دارند که عاشورا در رأس مسائل سیاسی است.

در این جایگاه نقش عاشورا در سیاست را در اندیشۀ امام می توان دارای جوانب سیاسی برجسته و نکات خاص مبارزاتی یافت. اهم این نکات و جوانب عبارت اند از:

 - اطلاع سید الشهدا(ع) از مسائل جانبی قیام، قبل از حرکت از مدینه.

 - انتخاب زمان و مکان حرکت به سوی کربلا. این یک نقطه سیاسی، روانی و انسانی است.

 - اشراف کامل به امکانات خود و ابزارهای مورد نیاز قیام.

 - آگاهی حسین بن علی(ع) از نتیجۀ نهضت و شکست در میدان جنگ.

 - پیش بینی منطقی و حساب شدۀ پایان قیام توسط امام برحسب برآورد نیرو و امکانات دشمن در مقایسه با سپاه خود.

طبق تفسیر امام خمینی، سیدالشهدا تمام برنامه های عاشورا را از آغاز تا پایان از زبان پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س)، و امام مجتبی(ع) شنیده بودند.

می توان با نگرش به بیانات سیدالشهدا در جمع خانواده و همراهان از قبل از حرکت تا آغاز جنگ و اتمام حجت با یاران در طول سفر تفسیر فوق را آشکارا پیدا کرد. وصایا و دستورات آن حضرت به بانوان، وصیت خاص به زینب کبری(س)، سپردن مسئولیت بازماندگان به آن بزرگوار شواهدی است که اطلاع و اشراف امام عاشورا را بر جزئیات قیام می رساند.

 

عنصر جاودانگی در قیام عاشورا

امام عاشورا را در بعد سیاسی دارای جذابیت، تازگی و جاودانگی منحصر به فرد می دانند. این ویژگیها در کلام امام چنین است: «حرف روز را سیدالشهدا آورده است. حرت او حرف روز است. همیشه حرف روز است.»

تسلیم نشدن در برابر ظلم، سکوت نکردن در مقابل دستگاه جبار، بی تفاوت نبودن نسبت به سرنوشت جامعه، و در نهایت قیام برای سرکوب ظلم و برقراری عدل، حرفی جاودانه و عملی انقلابی است که با جذبۀ فوق العاده و جامعیت خاص جاودانگی را در تاریخ کسب کرده است.

جمله «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» معنایی جز جاودانگی عاشورا در همۀ تاریخ و همۀ مکانها ندارد. این دستور برای مسلمین راه را مشخص می کند که برای حاکمیت حق قیام کنند. در بینش امام، سیدالشهدا در برابر یک امپراتوری ستمکار مقاومت می کند و «نه» می گوید. این «نه» عنصر جاودانه ای است که در عبارت «کل یوم عاشورا...» نهفته است و باید محفوظ بماند. نهضت عاشورا در هر زمان و هر مکان باید تبعیت شود.

 

خصایص سیاسی قیام عاشورا

— قیام در برابر ارتجاع و جاهلیت - در حاکمیت حکام اموی، خصوصاً سلطنت یزید بن معاویه طلیعه های ارتجاع و حاکمیت ملی گرایی و نژادپرستی عصر جاهلیت در جامعۀ اسلامی مشاهده می شد. در این حاکمیت سلطان اموی با تکیه بر شعارهای «عروبت» و «تعصبات قومی» اندیشۀ سلطه بر فرهنگ اسلامی - قرآنی را در سر می پروراند. وارونه شدن مبانی و احکام اسلام قریب الوقوع بود. تمامی این امور از زمان حکومت معاویه آغاز شده و در سلطنت فرزندش به اوج رسیده بود. جامعه بیش از هر چیز تحت ستم فرهنگی به سر می برد. قدرت بیش از پیش حکومت اموی همه این انحرافات را در سایۀ جو سرکوب و ارعاب انجام می داد. در جامعۀ اسلامی افراد اندکی به کنه قضایا آشنا بودند که بنا به دلایلی سکوت را پیش گرفته بودند. این دلایل عبارت بود از:

 - اختناق و جو پلیس حاکم.

 - عافیت جویی و وحشت از عواقب مبارزه.

 - بی تفاوتی نسبت به سرنوشت امت اسلام.

 - توجیه شرعی مبتنی بر تقیه.

با سوءاستفاده از این زمینه و شرایط سلطان اموی با تکیه بر مسند پیامبر(ص) و به نام خلیفۀ رسول الله(ص) چنین جنایاتی را علیه دین اسلام و مسلمین انجام می داد.

سیدالشهدا با نهضت خود موجب افشای مفاسد خاندان اموی و حکومت آنان گردید، نقشه های خائنانۀ آنها را باطل کرد و اسلام و قرآن را از سقوط حتمی نجات داد. قیام او مانع بازگشت جاهلیت و حاکمیت کفر و شرک شد، و بالاخره بیداری و آگاهی و احساس مسئولیت مردم را در قبال حکومت نتیجه داد. به طور کلی نهضت عاشورا اساساً از وارونه شدن اسلام توسط امویان جلوگیری کرد.

برای توضیح کلام امام به اشعاری از یزید - سلطان اموی - اشاره می کنیم. وی این اشعار را در جشن پیروزی خود بر عاشوراییان، هنگام چوب زدن بر سر مبارک امام حسین(ع) می خواند:

«کاش پدرانم که در جنگ بدر کشته شدند، اینک حضور داشتند و زاری و بی تابی خارجیان را از بالای نیزه ها می دیدند. هر آینه آنها از شادی، آفرین می گفتند که: ای یزید دست مریزاد! ما سران و بزرگان آنها را کشتیم، و جنگ «بدر» را تلافی کردیم و کشته های ما برابر شد. بنی هاشم حکومت را بازیچه قرار داد، زیرا نه خبری از سوی خدا آمده و نه «وحی» ای نازل شده است. من از تبار «خندف» (تبار جده اش که زنی فاسد بود) نیستم، اگر از فرزندان «احمد» آنچه را کرده اند، انتقام نگیرم.

در این اشعار نکات کفرآمیز و انحرافی چندی وجود دارد:

 - اعتراف به کفر و فاسد خود.

 - افتخار به جدۀ فاسدی که آشکار کردن فساد و مباهات به تبار فاسد اوست.

 - اعتراف به دشمنی با خاندان پیامبر و مصمم بودن به انتقام گیری از آنان.

 - اعتراف به کینه داشتن از پیروزی اسلام و خشنودی از تلافی کردن شکستهای کفار در گذشته.

 

ایثار منحصر به فرد

گذشتن از مال و یا جان فرد یا گروه در هر قیام از مسائلی است که نمی تواند مورد لحاظ نباشد. نثار جان و مال و گاه توأم از بدیهیات یک قیام است. از خصایص عاشورا که موجب جاودانگی آن نیز شده، ایثار و فداکاری سیدالشهدا و خاندان و یاران آن حضرت در نهضت کربلاست. این ایثار به معنای فدا کردن مال یا جان خود و یا مردان خانواده و یا به اسارت رفتن زنان حرم نیست، بلکه امام حسین(ع) در این قیام از همه آنچه «هستی» نام دارد، در راه خداوند گذشته است.

امام خمینی این ایثار را فداکاری در راه خدا با فدا کردن همۀ هستی ذکر می کنند و در جای دیگر می فرمایند: «سیدالشهدا هر چه داشت در راه خدا برای تقویت اسلام داد».

چنین ایثار و جانبازی آن هم با خلوص و عشق در تاریخ نمونه نداشته است و به همین جهت ویژگی سیاسی انحصاری محسوب می شود.

 

حیات اسلام اصل تکلیف گرایی

در عاشورای سیاسی از دیدگاه امام، احیای دین اسلام از آغاز ظهور تا پایان جهان هستی مدیون خون سیدالشهدا است. در این امر سیاسی حسین بن علی(ع) دستور کلی را برای عموم صادر کرده است و آن «عمل به تکلیف در قبال حیات اسلام» است. اساس این عمل به تکلیف در سیاست عاشورا عبارتند از:

 - وجود حکام جائر، ایجاد انحراف در دین، منحرف شدن جامعه از صراط مستقیم، موجبات عمل به تکلیف را فراهم می کنم، که هر شخص یا گروه را موظف به قیام و جانبازی می نماید.

 - مشروع نبودن عذرها و بهانه ها که پوششی برای سستی و کاهلی افراد و یا گروههاست.

 - احساس وجوب عمل به تکلیف به منظور حفظ حیات و بقای اسلام در برابر حمله تحریفها و کژیها.

 - نادیده گرفتن تجهیزات و نیروی بسیار دشمن و اقدام به قیام با هر مقدار امکانات.

 - وظیفه نداشتن نسبت به نتیجۀ قیام، آنگاه که اساس اسلام و سرنوشت حکومت اسلامی در خطر باشد.

 - شهادت عامل پیروزی در عمل به تکلیف بوده، بر خلاف ظاهر امر موجب پیشرفت و دوام اهداف قیام الهی می گردد.

در تفسیر امام، توجیه های منطقی و شرعی، برای گریز از عمل به تکلیف به علت تنبلی و سستی افراد است. به همین جهت سیدالشهدا با نپذیرفتن این توجیهات خود را آمادۀ قیام و جانبازی کرد. در ادامه بیان می دارند اگر امام با چنین عذرهایی در مدینه مانده، به زندگی عادی خویش مشغول می شد، دارای احترام و امنیت نیز بود. چرا که او هم می توانست بگوید تکلیف شرعی من نیست قیام کنم. همچنانکه سرشناسان دیگر جامعه چون عبدالله عمر، عبدالله عباس و عبدالله جعفر پس از مذاکره های مفصل با سیدالشهدا به منظور منصرف کردن آن حضرت از قیام، خود با بهانه هایی مانند یاری نکردن عموم مردم، نداشتن تجهیزات، مشخص نبودن پایان کارزار، یا بالاتر شکست قریب به یقین، از حمایت امام معصوم دریغ داشتند.

 

دو رکن اساسی در عمل به تکلیف

در قیام عاشورا به عنوان عمل به تکلیف دو رکن اساسی وجود دارد؛ این دو رکن آغاز و پایان نهضت را مشخص و سیاست قیام را ترسیم می کند:

 - مأموریت: مستضعفان مأمورند که با هر مقدار نیرو و امکانات در برابر قدرتهای شیطانی عظیم قیام کنند.

 - مژده: به مجاهدان قیام کننده که شهدای آنان با شهدای کربلا محشورند، مژدۀ «شهادت رمز پیروزی» داده می شود.

«مأموریت» به عنوان عامل اول، نیروی محرکۀ ایجاد قیام لله است، و «مژده شهادت»، انگیزۀ مقاومت و نثار جان را در راه اهداف متعالی ایجاد و پیروزی نهایی را تصریح و تضمین می کند.

 

پیام عاشورا برای آزادیخواهان

عاشورا پیامی برای آزادیخواهان در تمامی اعصار و مکانها دارد. این پیام قیام عدالتخواهانه با نیروی کم در برابر کاخ نشینان ستم پیشه و غارتگران است.

پیامی نظری و عملی در عاشورا آزایخواهان را بر آن می دارد که از نیروی کم نهراسند و در قیام خود حتی در برابر امپراتوریهای زمان تردید به خود راه ندهند. نکتۀ اساسی این پیام  آزایخواهانه ظلم ناپذیری و ایستادگی در برابر ظالمین است.

 

ویژگیهای قیام آزادیخواهانه در پیام عاشورا

ویژگیهایی که در پیام عاشورا برای عدالتجویان مورد نظر امام(س) قرار گرفته، عبارت اند از:

 - هدف مشخص.

 - رهبری بی نظیر از حیث خصایص عقیدتی و عملی.

 - اقدام به قیام بدون توجه به نفرات و امکانات.

 - انتخاب شیوه های عملی انقلابی.

 - مقاومت و فداکاری تک تک رزمندگان در میدان جنگ.

 - استقامت و حماسه سازی بازماندگان جنگ در پیام رسانی.

 - حضور افراد با سنین مختلف از زن و مرد در سپاه عاشورا.

 - استقبال از مرگ در راه آرمان.

 - تحمل مصائب جنگ آرمانخواهانه از سوی بازماندگان.

 - احساس ظفرمندی از جنگ توسط بازماندگان.

 - نقش ایمان در پیروزی.

 

پیامهای سیاسی - نظامی عاشورا

در نهضت عاشورا تعالیم یا پیامهای سیاسی و نظامی وجود دارد. در این پیامها وظایف افراد و شیوۀ عمل آنها از حیث سیاسی و نظامی مشخص شده است.

 

پیامهای سیاسی

این پیام با بعد فرهنگی در جبهه و بعد تبلیغاتی در پشت جبهه جلوه می کند. رزمندگان جبهۀ نبرد هریک قبل از شروع حمله، به ایراد سخنرانی یا رجز پرداخته و با شعار و بیان اهداف و مقاصد خویش را مطرح کرده اند. در این کار سیاسی - فرهنگی، آگاهی لشکر خصم نسبت به حکومت جایر مورد نظر بوده و پلیدی اعمال آنها بازگو می شده است.

آنچه امام آن را تعلیم یا پیام سیاسی می دانند، نقشهایی است که در پشت جبهه توسط افراد خاندان سیدالشهدا ایفا شده است. این مسئولیتها عبارت از تبلیغاتی است که زنان خاندان رسالت کرده اند. در این تبلیغات پیام عاشورا به تاریخ رسانده شده است.

در این مرحله کار سیاسی، باید به کمی نیروی امام توجه کرد و با کشته شدن مردان او  - غیر از امام سجاد(ع) - بر عهده داشتن این وظیفه از سوی زنان، اهمیت و عظمت امر را بیان می کند. در این مقطع بخصوص دو تن از خواهران سیدالشهدا و یکی از دختران آن حضرت (از زینب کبری و ام کلثوم و فاطمه صغری علیهم اسلام) به نحوی شگفت آور در موقعیتهای حساس دست به یک کار تبلیغی - سیاسی عظیم می زنند. به نظر اکثر مورخین و محققین تفکیک این عمل سیاسی از کار نظامی در عاشورا و یا در اولویت قرار دادن یکی از آنها تقریباً غیر ممکن است.

شایان ذکر است که تفویض چنین مسئولیت بزرگ در قیامی با عظمت «قیام عاشورا» به زنان، همچنین اجرای خارق العادۀ آن توسط زنان عالی مقام، در تاریخ بی نظیر است. در این پیام تسلیم ناپذیر حتی پس از شکست ظاهری، از سوی زنان و کودکان نیز تأکید شده است.

 

پیامهای نظامی

در پیام نظامی عاشورا، اجرای وظیفه در میدان جنگ نهفته است. در این درس حضور رزمندگان در سنین سیزده تا هفتاد ساله، دلیری و سلحشوری فوق العادۀ آنان، و پایداری آنها تا شهادت تعلیم می شود. نکته حایز اهمیت در این پیام سبقت گرفتن هر یک از رزمندگان در اجازه خواستن از پیشگاه امام(ع) برای رفتن به میدان کارزار است. ایمان، پایداری و سلحشوری این افراد، کمی عدد آنها را تحت الشعاع قرار داده است.

 

عوامل غیر سیاسی ساختن عاشورا

عاشورا جاودانه ترین قیامی است که به صورتی شگفت در تاریخ جلوه می کند. در ادوار مختلف این قیام بیشتر از جنبۀ مصیبت بار آن مورد بررسی قرار گرفته است. در سوگواریهای همه ساله بعد سیاسی این نهضت یا اصلاً مطرح نشده یا ظهوری ضعیف داشته است. عوامل تعیین کننده چنین برداشتی از عاشورا در طول تاریخ به شرح زیر است:  - عدم توجه و دقت کافی مسلمین به کنه قضیۀ عاشورا و ابعاد وسیع آن.

 - تلاش پنهان و آشکار حکام جور در تمام دوران، به منظور منحرف کردن افکار عمومی نسبت به هدف اصلی قیام عاشورا.

 - وحشت بزرگان و راهبران مذهبی از ایجاد مزاحمت در برگزاری مراسم سوگواری محرم در صورت مطرح شدن عاشورا به عنوان مقوله ای سیاسی.

عامل اول موجب غفلت جامعۀ اسلامی از حقیقت عاشورا گردیده و بالطبع راه ثمرات فراوان آن را برای اسلام و مسلمین سد کرده است. با همین شیوه، از بسیاری ثواب عزاداری و گریه بر سیدالشهدا تنها اجر اخروی و فردی برداشت شده، و هدف سیاسی ملحوظ نگردیده است.

عامل دوم به عمل سلاطین و حکام جور مربوط است. آنها حتی با تظاهر به دینداری و ترویج مذهب تلاش داشته اند تا عاشورا پیوسته واقعه ای جانگداز قلمداد شده و دارای نتایج سیاسی و اجتماعی نباشد. این امر وقوف آنها را بر ثمرۀ سیاسی عاشورا می رساند.

 

عاشورا و انقلاب اسلامی

مقایسه عاشورا و قیام 15 خرداد - از دیدگاه امام(س) انقلاب اسلامی ایران ریشه در  15 خرداد 42 دارد. امام این دیدگاه را با چنین بیانی اعلام می کنند: «اولین و مهمترین فصل مبارزه خونین ما در عاشورای 15 خرداد رقم خورد.» در این بیان تقارن زمانی عاشورای حسینی با قیام اسلامی 15 خرداد نیز مورد نظر بوده است. عاشورا در این برداشت هم به عنوان مکتب مطرح است و از نظر زمان سمبلیک است.

در تعبیری دیگر امام(س) اساس انقلاب را پایه ریزی شده در عصر عاشورای 42 دانسته و این قیام اسلامی را ملهم از عاشورا می خوانند.

در اندیشۀ امام تنها نیروی ایجاد کنندۀ قیام عظیم و اسلامی 15 خرداد خون سیدالشهدا بوده است. در این تأثیر و تأثر ماهیت و شکل جنایات رژیم پهلوی و حقانیت و مظلومیت مردم مسلمان را قابل قیاس می دانند و بیان می دارند: «همانگونه که یزید و امویان با ریشه و اساس اسلام مخالف بوده و خواهان نابودی بنی هاشم به عنوان پاسداران اسلام و قرآن بودند، رژیم پهلوی نیز درصدد سرکوبی روحانیت و مرجعیت و تودۀ مسلمان، با هدف نابودی دین اسلام و مکتب تشیع بوده است. شهادت طلاب 7ا - 16 ساله در واقعۀ فیضیه از نظر امام(س) تکرار اعمال ایادی یزید در کربلا بوده است. امام روز پانزده خرداد را چون عاشورا عزای عمومی ملت مظلوم ایران اعلام نموده، و آن را تولد جدید اسلام و مسلمین ذکر می کنند.

 

ثمرات عاشورا در انقللاب اسلامی

پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 57 که در اثر تداوم قیام 15 خرداد صورت گرفته از ثمرات عاشورای حسینی بوده است. سرنگونی حکومت پهلوی که تزلزل پایه های قدرت آن در قیام 15 خرداد آغاز شد، در نتیجه شهادت شهیدانی است که همسان با شهیدان کربلا بودند.

عاشورا در هر مقطع انقلاب ساز است، این برداشت از عاشورا میزان ثمردهی عاشورا را در جامعه اسلامی و حکومت اسلامی ایران می رساند. در برابر توطئه ها، دسیسه های دشمنان و جنگ تحمیلی و... عاشورا عامل سازندگی حماسه های انقلابی مردم مسلمان ایران بوده است.

 

تکرار عاشورا در انقلاب اسلامی

برخی از حوادث مختلفی که از آغاز مبارزات مردم در انقلاب اسلامی اتفاق افتاده، در تفکر امام تکرار عاشوراست.

حادثه هفدهم شهریور تکرار عاشوراست. زیرا تشابهات ماهوی و صوری با عاشورای حسینی دارد.

 - اجتماع مردان و زنان و کودکان به منظور افشای ماهیت رژیم تبهکار پهلوی.

 - اعلام آمادگی مسلمین در آن اجتماع برای مبارزه با حکومت فاسد و برقراری حکومت قرآن.

 - حمله ددمنشانه عمال پهلوی و کشتار تعداد بی شمار زن و مرد و کودک.

 - انجام تکلیف از سوی مردم.

 - متزلزل شدن پایه های قدرت رژیم پهلوی و ایجاد انگیزه در حرکت عمومی و تسریع در پیروزی 57.

حادثه هفتم تیر، که در این فاجعه هفتاد و دو تن بی گناه به عدد شهدای کربلا به شهادت رسیدند.

شهادت شهدای محراب که موجب بیمه شدن پیروزی در انقلاب اسلامی ایران شد. این امر به مانند شهادت امام حسین(ع) در عاشورا است که عامل پیروزی و بیمه شدن اسلام گردید.

 

نقش نمادین عاشورا دربقای انقلاب اسلامی

سوگواری - سوگواری تنها عامل بقای نهضت حسینی در طول تاریخ است. این سوگواریها دارای ابعاد سیاسی بوده و منتج به ثمرات سیاسی شده است.

بعد سیاسی سوگواری - امام گریه و سوگواری در عاشورای حسینی را یک گریه معمولی در مرگ عزیزان نمی دانند، بلکه آن را فریادی در مقابل ظالم می خوانند.

در مورد بعد سیاسی سوگواری بر مصائب اهل بیت، امام به وجود یک رمز اعتقاد دارند.

ایشان به وصیت امام باقر(ع) اشاره می کنند که برای برگزاری مراسم سوگواری در موسم حج تأکید نموده اند. در این مورد نکاتی را متذکر می شوند:

 - امام معصوم به برپایی مراسم یادبود و سوگواری نیازمند نیست.

 - این تأکید بر برپایی مراسم دستوری سیاسی برای بیان و افشای ماهیت دستگاه جور و آگاه نمودن مردم به انجام تکلیف مبارزه است.

 - مکان و زمان تصریح شده بیانگر این است که چنین مجالسی کاملاً سیاسی است.  - مکان و زمان نشانۀ کاری سیاسی با وسعت بسیار است.

 - ذکر مصیبت و نوحه خوانی و گریه، عامل آگاهی، هیجان و آمادگی مردم برای قیام و استقبال از شهادت است.

در ادامۀ این بحث می توان از گریه های زینب کبری(س) در مدت یک سال زندگانی پس از عاشورا، ذکر مصائب و گریه های ام البنین، رباب و... نام برد که در عین سوگواری عملی سیاسی بوده است.

 

رمز وحدت در سوگواری

وحدت کلمه و هماهنگی خاص که مبدأ پیروزی انقلاب اسلامی  گردید از رمزهای سوگواری سیدالشهدا است. از نقطه نظر امام، هیچ قدرتی توان ندارد چنین اجتماعاتی را با وحدت کلمه، هماهنگی خاص، در زیر یک پرچم گردآوری کند. و این قدرت فقط در مراسم سوگواری کربلاییان وجود دارد.

چنین وحدت و هماهنگی شامل تمامی ملل اسلامی است و به ایران اسلامی اختصاص ندارد. پاکستان، هند، عراق و اندونزی از کشورهایی هستند که در این بحث مورد نظر امام قرار دارند.

برپایی مراسم سوگواری مایه جوشش خونهای ملل اسلامی می شود که نتیجه رمز وحدت را می توان در این جوش و خروش یافت.

 

موضع دشمنان اسلام در برابر سوگواری

از آنجا که برپایی مراسم عزاداری سیدالشهدا دارای ابعاد و نتایج سیاسی است دشمنان اسلام در برابر آن به موضعگیری پرداخته اند. این گروه با شیوه های متفاوت سعی در محو سوگواریها داشته و دارند. رضاخان نمونه بارز آنان است که با وحشیگری تمام، مجالس عزای حسینی را ممنوع کرد. از دیدگاه امام(س) او مأموری بوده که نقشه کارشناسان اجنبی را اجرا می نمود.

بیگانگان با مطالعۀ احوال شیعه و درک میزان تأثیری که عزاداریها در جامعه دارند این مجالس را مانعی در راه مقصود خود دانسته، و رضاخان را امر به تعطیل آنها کردند.

امام معتقدند پس از تعطیل این مجالس بوده که استعمارگران ملت ایران را به عقب نشینی وا داشته، و به غارت اموال ملی پرداختند. شیوۀ مبارزه محمدرضا با پدرش از لحاظ ظاهری تفاوت داشت. در این شیوه غربزده ها به تحریک جوانان می پرداختند تا آنها را نسبت به سوگواری عاشورا بی تفاوت کنند.

به منظور نشان دادن شمه ای از تأثیرات سیاسی سوگواری عاشورا در هیجان عمومی برای مقابله با دشمنان اسلام، به قسمتی از نوشتۀ یکی از بیگانگان اشاره می شود.

«در همه کشورهای خلیج، فقط بحرین رخصت می دهد که یاد عاشورا که تاریخ جنگ کربلاست، زنده نگهداشته شود. در همه جا تظاهراتی همانند تظاهرات شیعه ممنوع است. بتدریج که عاشورا نزدیک می شود دوستان سنی به خارجیان نصیحت می کنند که اگر مجبور نیستند از رفتن به دهکده شیعیان خودداری کنند و در مواجه شدن با عزاداران پافشاری نکنند. هر شب پیوسته با آهنگی یکنواخت نوایی اندوه بار می خوانند، و گاه آن نوار با اندرزی قطع می شود و پیوسته یک کلمه تکرار می شود: «ثوره» یعنی انقلاب. در عاشورای  1979 همه شهروندان آمریکای مقیم بحرین بلیت هواپیما را در جیب داشتند تا هنگام آشوب در آن کشور هر چه زودتر آن دیار را ترک کنند. (طوفان خلیج، ص 93)

 

رمز سیاسی ذکر مصائب و تأثیرآن در انقلاب اسلامی

امام معتقد به برگزاری سوگواریها با ذکر مصائب و به شکل سنتی آن هستند، و این نحوه را در انقلاب اسلامی مؤثر می دانند، البته تأکید و تصریح ایشان به صورت مکرر در حذف تحریفات و خرافات از نوحه ها، و کارهای خلاف شرع در عزاداریهاست. وقوع پانزده خرداد از تأثیرات دسته های سینه زنی و نوحه خوانی در اندیشۀ حضرت امام است.

رمز سیاسی دیگر را در مقاومت ملت ایران در برابر هجوم بی امان و همه جانبه دشمنان ترسیم می کنند. خنثی سازی این توطئه نیز متأثر از همین رمز است.

حفظ استقلال و آزادی کشور ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز به ذکر مصائب و سینه زنی ها بستگی دارد. بر چیده شدن قدرت 2500 ساله در ایران ثمرۀ دیگر عزاداری اهل بیت(ع) است.

این رمز که در سوگواری به شکل سنتی مثمر ثمر است عبارت از نفی یزیدیان در عاشوراست.

همانگونه که عاشوراییان دستگاه اموری را در تاریخ نفی کردند، پانزده خرداد نیز پهلوی و پهلوی صفتان را مدفون نمود.

 

عاشورا و هتک حرمت کعبه (کشتار حجاج)

امام در مورد هتک حرمت کعبه توسط آل سعود چنان متأثر می شوند که می فرمایند: «اگر از مسأله قدس بگذریم، از مسأله حجاز نمی توانیم بگذریم» در این باره تأکید دارند و در ماه محرم و تاسوعا و عاشورا «هتک حرمت کعبه» باید در رأس امور اهل سخن و نوحه خوانها قرار گیرد. تمام دستجات نیز این اولویت را مدنظر داشته و همراه با ذکر مصائب اهل بیت، به آن بپردازند.

 

عاشورا در وصیتنامه الهی - سیاسی

در وصیتنامه اکیداً سفارش شده است که مردم از برگزاری عزاداری ائمه اطهار - علیهم السلام بویژه سیدالشهدا غفلت نکنند. در این تأکید نکات مهمی مورد تصریح قرار گرفته است:

 - در بزرگداشت این حماسۀ تاریخی، لعن و نفرین بر ستمگران خاندان رسالت(ص) فریاد قهرمانانه ملتهاست علیه ستم پیشگان تاریخ الی الابد.

 - لعن و نفرین بر بنی امیه و فریاد علیه ستم آنان، فریاد علیه ستمگران جهان است و این فریادی کوبنده و ستم شکن است.

 - در نوحه ها و مراثی عاشورا ضروری است فجایع و ظلم و جنایت ستمگران هر عصر بیان شود.

 - در عصر ما که آمریکا و وابستکان او عامل مظلومیت جهان اسلام هستند، باید به طور کوبنده ای لعن و نفرین شوند.

 - آل سعود وابسته آمریکا و خائنین به حرم امن الهی - لعنة الله و ملائکته و رسله علیهم است که باید در روزهای عزاداری به صورتی آشکار افشا شده و لعن و نفرین گردد.

 - وحدت مسلمین در سایه این مراسم سیاسی - عزاداری عاشورا - است که این وحدت حافظ ملیت مسلمین بخصوص شیعیان اثنی عشر - علیهم السلام - می باشد.

 

والسلام علی الشهداء الصدیقین و رحمة الله و برکاته

 

 منبع: مجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)، ص 158.

. انتهای پیام /*