روزهای سرنوشت ساز از جمله گرانبهاترین سرمایه های تاریخی ملتها و تجربه های ارزشمندی است که ملت هزینه سنگینی در قبال آن پرداخته است. در واقع بازخوانی زمینه ها و عوامل پیدایش آنها، گرامیداشت یاد و خاطره این روزهاست چرا که با شناسایی این عوامل می توان برای رویارویی با حوادث آتی برنامه ریزی کرد. نوزدهم دی ماه، بی تردید نقطه عطفی در تاریخ معاصر ملت ایران است و بلکه به تعبیر مقام معظم رهبری، مبدا تاریخ تحولات جدید دنیاست.

به گزارش پرتال امام خمینی (س) محمود فرشیدی در سرمقاله روزنامه رسالت نوشته است:
چهارده سال پس از قیام پانزدهم خرداد، که خود تبلور انگیزه ها و باورهای عمیق دینی مردم بود، رژیم پهلوی تصور کرد در پی سیطره پنجاه و چند ساله خویش توانسته است با ترویج جاذبه های فرهنگ غرب و لاابالی گری، اعتقادات اسلامی را در جامعه چندان کمرنگ سازد که دیگر توان ایجاد هیچ حرکتی را در اجتماع وجود نداشته باشد، لذا در سالروز هفدهم دی ماه ، فرصت را مغتنم دانست تا در سالگرد جشن تقلید از پوشش غربیان مقاله ای در نشریه وابسته به خود درج کند و در آن بار دیگر در فضیلت برهنگی و بی حجابی، داد سخن بدهد و حجاب را کهنه پرستی و ارتجاع سیاه بنامد. رژیم پهلوی آنچنان سرمست غرور و قدرت خویش بود که در این مقاله علاوه بر انکار ضروریات اسلام به رهبر مردم ایران که نماد دفاع از اعتقادات و آرمانهای دینی آنان بود نیز اسائه ادب کرد و قیام پانزدهم خرداد را توطئه استعمار سرخ و سیاه نامید، به تصور آنکه طی این چهارده سال، تلاش هایش برای فراموشی سپردن یاد و خاطره امام خمینی (س) به ثمر نشسته است.

اما قیام مرد قم در نوزدهم دی ماه که نقطه آغاز حرکت عظیم مردم ایران در دفاع از اسلام شد، بطلان ارزیابی رژیم از جامعه را ثابت کرد. درسی که از نوزدهم دی ماه باید آموخت در همین نکته و همین نگاه ظاهری و سطحی نهفته است. در حقیقت حادثه نوزدهم دی ماه، نقطه آغازی بود برای رویارویی دو تحلیل متضاد از واقعیات جامعه ایران؛ تحلیل غالب و رایج، همان برداشت رژیم پهلوی بود که تصور می کرد موفقیتهای ظاهری اش در گسترش فرهنگ غرب و رواج بی حجابی و ایجاد ممنوعیت در تعظیم شعائر مذهبی، باورهای مردم را تغییر داده است و نسل های جدید کاملا با قرآن و پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) بیگانه شده و به مظاهر تمدن غرب دل بسته اند.

متاسفانه علاوه بر رژیم و وابستگانش، عده زیادی از افراد جامعه و حتی جمعی از متدینین و علما نیز این تحلیل را پذیرفته بودند و معتقد بودند که جامعه عوض شده است و دیگر دین و مرجعیت در جامعه خریدار و طرفدار ندارد و هر کس باید همانند اصحاب کهف، دین خود و اطرافیان نزدیک خود را حفظ کند و چه بسا کسانی هم از سردلسوزی، تلاش می کردند با تأیید تلویحی رژیم، آسیب رسانی پهلوی به ساحت دین و دینمداران را به حداقل برسانند تا مردم لااقل در خانه هایشان یا نهایتا در مساجد، فرصت برپایی نماز را داشته باشند.

 در این میان رهبر نستوه اسلام، حضرت امام خمینی (س) که در هیچ دانشگاهی درس جامعه شناسی نخوانده بود، شناختی شگفت آور از جامعه ایران داشت و تحلیلی دیگر ارائه می داد که اساس آن، اعتقاد عمیق مردم به اسلام بود و اینکه چنانچه صحنه نبرد حق و باطل شفاف شود، بی تردید مردم ایران راه اسلام را بر می گزینند. اثبات درستی نظریه امام (س) البته سالها به درازا انجامید و پس از مرارتهای فراوان به دست آمد اما اینک این تجربه گرانسنگ فراروی ملت ایران و بلکه همه ملتهای جهان است که ملتها با تمسک به بصیرت و صبر می توانند به پیروزی در برابر ستمکاران دست یابند. بنابراین قیام نوزدهم دی ماه سال 1356 باید به عنوان الگویی ماندگار، خصوصا در شرایط حساس مورد توجه و مراجعه واقع شود. زیرا در آن فضای ظلمانی عجیب و خفقان آور قیام مردم قم در این روز جرقه ای بود که به انبار آذوقه ذخیره عظیم ایمانی مردم اصابت کرد.

. انتهای پیام /*