مردم سالاری به عنوان یکی از بحث انگیز ترین پدیده های سیاسی جهان معاصر محسوب می شود، هر چند اختلاف آرا و دیدگاه در خصوص این پدیده، منجر به بروز اختلافات و مجادلات علمی فراوان شده، ارایه یک تعریف جامع و معین از این مفهوم را، به امری شبیه به محال بدل کرده است؛ اما جامعه ایران امروز همانند سایر جوامع در حال گذار و واقع در برزخ سنت و مدرنیته، برکنار از بحث ها و فعالیت های علمی پیرامون دموکراسی نبوده و خصوصاً به دنبال وقوع انقلاب اسلامی سال 1357 و ایجاد فضای مساعد اندیشه ورزی، شاهد چنین تلاشهایی بوده است. از سوی دیگر انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران را می توان حاصل اندیشه های حضرت امام خمینی دانست و هم از این رو، رجوع به آن اندیشه (به عنوان یکی از منابع اندیشه سیاسی اسلام) می تواند پاسخگوی بسیاری از مسائل و معضلاتی باشد که جامعه ما در حوزه اندیشه سیاسی با آن مواجه شده است.

مردم سالاری دینی ریشه در شکل حکومت جمهوری اسلامی دارد. مولفه‌های این شکل حکومت قطعا می‌بایست در اندیشه‌های سیاسی دینی قوام یافته باشد چرا که جمهوریت اسلامی بر دو پایه جمهوری و دیگری اسلامیت بنا گذاشته شده است. یعنی شکل حکومت، ساختار سیاسی و نحوه آرایش نهادهای آن جمهوری است اما محتوای آن اسلامی می‌باشد. پس محتوای این شکل از حکومت مردمی در اندیشه‌های سیاسی اسلام قابل تبیین است و هیچگاه در خارج از چارچوب اندیشه سیاسی اسلامی تحلیل‌پذیر نیست.

اسلامی بودن جمهوری در ایران منطبق بر برداشت دینی و ارزشهای اسلامی است. امام خمینی(س) می‌فرمایند:«ما تابع آراى ملت هستیم. ملت ما هر طور رأى داد ما هم از آنها تبعیت مى‏کنیم. ما حق نداریم. خداى تبارک و تعالى به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزى را تحمیل بکنیم‏.» (صحیفه امام، ج‏11، ص: 34)

سخن فوق در تحلیل از مردم سالاری دینی بیانگر این نکته است که واژه جمهوری نماینده حق و حقوق برای شهروندان کشور است، ولی واژه اسلامی مشعر به تکلیف و عمل وظیفه شرعی- اجتماعی می‌باشد. بی‌تردید باید مهمترین اقدام انقلاب اسلامی را ترکیب جمهوری با اسلام در نظر گرفت.

نخستین نکته ای که در بررسی دیدگاه حضرت امام در خصوص مردم سالاری جلب توجه می کند آن است که ایشان در مقطع زمانی خاص نسبت به این مقوله اظهار نظر کرده اند. عمده دیدگاه های ایشان درباره دموکراسی و مردم سالاری در سال های 1356 تا 1358 ابراز شده است. بدیهی است که ایجاد هرگونه رابطه معنی دار میان مقطع زمانی فوق و ابراز دیدگاه های حضرت امام درباره دموکراسی و مردم سالاری نیازمند اطلاعات و پژوهش های گسترده ای است که در این پژوهش به واسطه عدم تناسب موضوعی به آن پرداخته نخواهد شد. مفهوم دموکراسی و مردم سالاری در بیانات امام به دو شکل به کار گرفته شده است: نخست، دموکراسی مطلوب و مثبت و دیگر، دموکراسی نامطلوب و به تعبیر امام، غیر حقیقی و جعلی که در مغرب زمین بنا نهاده شده و طبق نظر ایشان اساساً دموکراسی نیست. ویژگی ها و شاخصه های دموکراسی و مردم سالاری مطلوب حضرت امام عبارتند از:

الف ـ نافی استبداد و دیکتاتوری: ایشان در این باره می فرمایند: «اصول دموکراسى و آزادى در تضاد بنیادى با این رژیم و با وجود خود شاه هستند.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 375) و یا «دست از مبارزه برنمى‏داریم تا حکومت دموکراسى به معنى واقعى جایگزین دیکتاتوری ها و خونریزی ها شود.» (صحیفه امام، ج‏3، ص: 379)

در جمع بندی سخنان فوق، یک نکته آشکار می شود و آن تضاد مردم سالاری با نظام سیاسی مستبد است. استبداد و دیکتاتوری از جمله صفات محوری حکومت پهلوی است و بر همین اساس، حضرت امام تحقق مردم سالاری در ایران را منوط به زوال نظام شاهنشاهی دانسته اند.

ب ـ تأمین و حفظ آزادی: دیگر مشخصه دموکراسی مطلوب حضرت امام، تأمین آزادی انسان ها و حفاظت از آن در مقابل موانع تحقق آزادی است. ایشان با اشاره به این مطلب که «هیچ یک از ملل دنیا آن طورى که اسلام آزادى طلب است، نیست‏.» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 494) مشخصاً به دو نوع از آزادی موجود در دموکراسی مطلوب خود اشاره کرده اند. نخستین آزادی مد نظر ایشان را می توان، آزادی در مشارکت سیاسی دانست. ایشان میفرمایند: «معنى انتخابات آزاد چیست؟ معنى این است که «اعلیحضرت همایونى» امر کنند که مردم انتخاب بکنند و این رژیم به جاى خودش رسمى و امر انتخابات هم به دست شاه! یعنى به امر او لکن آزاد! این، معنىِ انتخابات آزاد! باید رژیمْ دموکراسى باشد، شاه سلطنت کند، نه حکومت.» (صحیفه امام، ج‏4، ص: 373)

 آزادی بیان و عقیده دومین نوع آزادی است که حضرت امام، دموکراسی مطلوب خویش را بانی و حافظ آن معرفی کرده اند: «در اسلام، دموکراسى مندرج است و مردم آزادند در اسلام، هم در بیان عقاید و هم در اعمال‏.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 468)

ج ـ پیوند با استقلال: از شیوه بکارگیری عبارات در بیانات حضرت امام چنین استفاده می شود که دموکراسی مطلوب ایشان، ملازم با مفهوم استقلال بوده و در کنار آن معنی می یابد: «نظام حکومتى ایران جمهورى اسلامى است که حافظ استقلال و دموکراسى است، و بر اساس موازین و قوانین اسلامى اعلام مى‏شود.» (صحیفه امام، ج‏4، ص: 309)

د ـ عدالت خواه: عدالت خواهی، نفی تبعیض و اهمیت قائل شدن برای ضعفا از دیگر مشخصات دموکراسی و مردم سالاری مطلوب حضرت امام است که به روشنی در عبارات زیر نمایان است: «با رعیت آن رفتار غیر انسانى را مى‏کردند و رعیت را از هر طرف تحقیر مى‏کردند، توهین مى‏کردند، اذیت و آزار مى‏کردند، از آنها استفاده‏هاى مادى مى‏کردند، ولى در مقابل یک سفیر همه‏شان خاضع بودند.کوشش کنید که با بندگان خدا جورى رفتار کنید که امامان شما رفتار مى‏کردند، پیغمبر شما رفتار مى‏کرد و سایر انبیا رفتار مى‏کردند. گمان نکنید که حالا فلان نخست وزیر است، فلان وزیر کشور است، فلان رئیس جمهور است،- فلان رئیس مجلس است- فلان استاندار است، فلان بخشدار است، فرماندار است، گمان نکنید که اینها یک چیزى است. آن که همه چیز است به دست آوردن رضاى خداست‏.» (صحیفه امام، ج‏18، ص: 280)

هـ ـ نشأت گرفته از اسلام: از جمله مشخصات محوری دموکراسی و مردم سالاری مطلوب، ارتباط و پیوستگی مردم سالاری با اسلام است. ایشان می فرمایند: «ما بعد خواهیم فهماند به آنها که معنى دمکراسى چیست. دمکراسى غربى‏اش فاسد است، شرقى‏اش هم فاسد است؛ دمکراسى اسلامى صحیح است و ما بعدها اگر توفیق پیدا کنیم به شرق و غرب اثبات مى‏کنیم که این دمکراسى که ما داریم، این دمکراسى است نه آنکه شما دارید و طرفدار سرمایه‏دارهاى بزرگ هستید و نه اینکه آنها دارند و طرفدارهاى ابرقدرت هستند و همه مردم را در اختناق عظیم گذاشتند.» (صحیفه امام، ج‏6، ص: 463)

. انتهای پیام /*