سخن فصل

 

امام خمینی و انقلاب اسلامی از منظر یادگار امام

 فلسطین

در آغاز هفتاد و پنجمین ماه قیام اسلامی مردم فلسطین ـ انتفاضه ـ مبارزات سیاسی و نظامی ملت در بند فلسطین در پرتو ابتکار امام المجاهدین خمینی کبیر برای تعیین روز جهانی قدس و اعلام حمایت و همبستگی با سرنوشت قدس عزیز نور امید را در دل مردم سرزمینهای اشغالی شعله ور ساخته است. در حالی که آمریکای جهانخوار با امکانات وسیع مالی، تسلیحاتی و تبلیغاتی حامی موجودیت نامشروع اسرائیل است، ملت مظلوم فلسطین چشم امید به حمایت همه جانبه مسلمین در روز جهانی قدس دوخته اند. مبارزان و مجاهدان فلسطینی که پیوسته در عمل سیاسی و نظامی خود طرحهای خیانت آمیز سازش با دشمن غاصب و حاکمیت نامشروع صهیونیستی را محکوم کرده اند در سایه اندیشه های الهی امام خمینی هویت اسلامی خود را بازیافته اند و لحظه ای در تداوم راه جهاد و شهادت درنگ نخواهند کرد.

موجودیت نامشروع اسرائیل وصله ناجوری بر پیکره جهان اسلام است و ما امروز شاهد هستیم که تحت حمایتهای امپریالیسم امریکا در نهایت همان اهداف دستیازی به حقوق مسلم ملتهای منطقه را در سر می پرورانند.

ملت قهرمان و مبارز ایران اسلامی در کنار مسلمانان سراسر جهان با شرکت گسترده در راهپیمایی روز جهانی قدس بار دیگر بر کلام راسخ حضرت امام خمینی(س) برای جهاد تا محو موجودیت نامشروع اسرائیل تأکید نموده و با هوشیاری کامل در برابر توطئه های امریکا و اسرائیل ایستادگی خواهند کرد.

روز جهانی قدس، روز نمایش قدرت سیاسی و مبارزاتی امت واحد اسلامی برای رویارویی با توسعه طلبی امپریالیسم و صهیونیسم است. شرکت در این راهپیمایی و اعلام حمایت و همبستگی با ملت مظلوم فلسطینی یک وظیفه انسانی، اسلامی است.

مبارزات ملت فلسطین در این برهه حساس از تاریخ وارد مرحله دشواری شده است. کشتار اخیر نمازگزاران روزه دار فلسطینی در حرم حضرت ابراهیم خلیل الله(ع) نتیجه طبیعی خیانت رهبران ساف و توافقنامه «غزه، اریحا» بود. اگر خائنین در صفوف مجاهدان فلسطینی رخنه نمی کردند هرگز دست صهیونیستها برای چنین کشتار شقاوت آمیزی باز نمی شد. خون شهیدان فلسطین عزم جهاد و مبارزه مستمر فرزندان قدس عزیز را تا تحقق کامل آرمانهای فلسطینی تضمین خواهد کرد و حمایت بیدریغ مسلمانان جهان را به دنبال خواهد داشت.

 

امام خمینی، رهبری الهی

امام یک فقیه، فیلسوف، اصولی، اخلاقی، عارف و مرجع، ادیب و منجم بودند که در حوزه های مختلف علمی آثار و تألیفات فراوانی بر جای گذاشته اند و امروز شاگردان امام در حوزه های علمیه مشغول تدریس هستند. امام یک عارف بودند که با رحلتشان علم عرفان بی یاور مانده است و در سایر رشته ها علوم و معارف اسلامی در میان علمای معاصر بارز بودند. آنچه که از ایشان یک چهره استثنایی به وجود آورد هیچ یک از مدارج علمی و اخلاقی به تنهایی نبود. امام مرجع بزرگ زمان خود بودند در حالی که رأساً یک قدم برای نیل به مرجعیت برنداشتند. همه این اوصاف را امام داشتند و هستند کسانی که برخی از این اوصاف را دارا هستند و حتی تا مرحله مرجعیت هم پیش آمده اند اما نتوانستند از هوای نفس دور باشند و در نهایت از خط اسلام اصیل منحرف شدند. مشخصه بارز و نقطه اصلی تمایز امام از دیگر رهبران مذهبی و سیاسی جهان معاصر صداقت و صراحت ایشان است. امام از بدو شکل گیری نهضت اسلامی همواره با مردم صادقانه حرف زدند، هرگز نمونه ای از دوگانگی بین امام و امت نمی توان یافت. اینگونه نبود که امام(س) با مردم یک گونه و با مسئولان به گونه ای دیگر حرف بزنند، صداقت امام محصول تعالی اخلاقی، خودسازی و یگانگی گفتار و عمل ایشان بود. امام برای آرا و نظرات مردم و فرزندان انقلاب ارزش و احترام والایی قائل بودند و همواره مسئولیت تصمیم گیری دوران سخت انقلاب و جنگ را شخصاً می پذیرفتند.

 

انقلاب و آزادی اندیشه

انقلاب اسلامی ایران تحولی بزرگ در عصر معاصر بود که با پشتوانه عظیم معنوی و فرهنگی خود برای همه انسانهای آزاده سرمشق باقی خواهد ماند.

انقلاب اسلامی رهایی از یوغ استبداد را در شرایطی ممکن ساخت که از هدف و ماهیتی کاملاً متفاوت با سایر انقلابها برخوردار بود. انقلاب اسلامی نشأت گرفته از نهضت پیامبران الهی بود که فرهنگ وابسته و منحط طاغوت را به فرهنگ اسلامی، الهی تغییر داد.

رشد تفکر سیاسی و فرهنگی مردم از نعمتهای بزرگ انقلاب است. ما باید ارزشهای معنوی و آزادی اندیشه را به عنوان امتیاز اصلی انقلاب و نظام و اسلام در همه شئون جامعه رواج دهیم.

طرح آرا و دیدگاههای گوناگون در جامعه نشانه آزادی اندیشه در عرصه های گوناگون سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. وجود آرا و اندیشه های متفاوت در یک جامعه لازمه پیشرفت و تعالی است. ما هرگز از طرح اندیشه های مخالف واهمه نداریم، زیرا معتقد هستیم که ایدئولوژی اسلامی حاکم بر کشور جوابگوی مسائل و نیازهای جامعه است. ایران اسلامی یکی از آزادترین کشورهای جهان است و اصل آزادی به عنوان یکی از سه رکن بنیادین نظام و انقلاب اسلامی در سایه ایمان، اراده و روح حق طلبی ملت ما همواره باید محفوظ بماند.

برخورد آرا و نقطه نظرات مختلف در مراکز فرهنگی، علمی، آموزشی و تربیتی موجب شکوفایی و خلاقیت این گونه مراکز خواهد شد. ما نباید توقع داشته باشیم همه افراد جامعه یکسان بیندیشند، برخورد آرا و اندیشه ها در حوزه، دانشگاه، مراکز علمی، آموزشی و تربیتی موجب شکوفایی خلاقیت و نبوغ افراد جامعه اسلامی می شود. نظام و انقلاب باید همیشه فضای سالم تعالی و تبادل افکار و اندیشه ها را حفظ کند تا همه بتوانند حرفشان را بزنند. با حربه تکفیر و تهدید نمی توان نیازهای فرهنگی جامعه را پاسخ داد. ما باید به نحوی جوابگوی نیازهای جامعه باشیم که مرز بین حق و باطل مخدوش نشود. برای ترویج حق طلبی باید زمینه طرح اندیشه های گوناگون مهیا باشد و در مراکز علمی و آموزشی تضارب اندیشه ها را قدر بدانیم.

 

هنر از نظر امام خمینی

امام هنر منهای جهت را قبول نداشتند. حضرت امام در پیامشان به هنرمندان تأکید فرمودند که هنری مورد قبول ماست که ترسیم کننده مرز بین فقر و غنا باشد. اسلام زمانی هنر را ارج می نهد که در جهت مردم و خدا باشد. اگر هنرمند توانست ترسیم کننده چهره کریه استکبار و ظلم باشد کاری مورد قبول کرده است. اگر هنرمند با خلق اثر خود چه با سرودن شعر، چه با خلق یک نقاشی، مجسمه یا نظایر آن توانست ترسیم کننده ظلم بی حد و حصر استکبار باشد، کاری کرده است و در صورتی که هنرمند هنر را برای هنر بخواهد مسلماً از دیدگاه اسلام و امام تلاشش بی ارزش است.

هنرمندان زمانی می توانند کوله بار مسئولیتشان را زمین بگذارند که دیگر ظلمی در جهان نباشد. هنرمند متعد مسلمان همواره در روند تاریخ مبارزات حق طلبانه مسئولیت دارد که به بهترین وجه ترسیم کننده حماسه های جاودانه پیروان اسلام ناب محمدی باشد. هنر متعهد، هنری است که مردم را آگاه کند نه اینکه آنها را دچار خمودگی نماید. اگر هنر توانست نقشی روشنگرانه داشته باشد مطمئناً حرکت مردم را به سوی نقطه اوج که همان حرکت به سوی خداست هدایت خواهد کرد.

هنر امام در چه بود؟ بعضی ها فکر می کنند که امام یک فقیه و مرجع بود. پس باید هنر امام را در فقه و اصول ایشان جستجو کرد، بعضی دیگر هم حضرت ایشان را عارف و فیلسوف می دانند و اعتقاد دارند که هنر امام را باید در عرفان و فلسفه امام یافت، عده ای دیگر شعر امام را هنر امام می دانند. ولی آیا هنر امام اینهاست؟ یا هنر امام مبارزه آشتی ناپذیر علیه مجموعه دنیای استکبار است؟ آیا هنر امام برپایی جمهوری اسلامی است یا چیز دیگری است؟ به نظر من هنر امام به تنهایی هیچکدام از اینها نیست. ما فقیه و فیلسوف و عارف بسیاری داشته ایم، اما اینها هیچکدام امام نبوده اند. هنر امام تنها در مبارزه با امریکا نیست، برای اینکه سیاسیون بسیاری در داخل و خارج با امریکا جنگیدند.

امام از فقه، عرفان، کلام، فلسفه، شعر و هنر استفاده کرد، اما همه اینها مقدمه ای بود برای رهایی مردم مظلوم از قید و بندهایی که مقدس مآبها به دست و پای آنها بسته بودند و به دنبال سرکوب متحجرین، بسیج پابرهنگان مغضوب ظالمان و مستکبران برای مبارزه با شاه و بعد امریکا شکل گرفت و این خود نشأت گرفته از مکتب واقعی حضرت رسول(ص) یعنی اسلام ناب محمدی می باشد.

امام در طول مبارزه پر فراز و نشیب با متحجرین و واپسگرایان هم خیلی زحمت کشیدند و هم خیلی صدمه خوردند. امام در پیامشان به روحانیون می فرمایند:

«خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است از هیچ دسته نخورده است»

امروز هم نظام و انقلاب اسلامی ما بیش از همه از سوی متحجرین و مرتجعین روحانی نما تهدید می شود. ما نباید بگذاریم متحجرین و مقدس مآبها زمام امور را در هیچ زمینه ای در دست بگیرند و برای این کار باید خیلی سرمایه گذاری کرد. حضرت امام خود فرمودند:

«مبارزه با متحجرین واپسگرا قربانی می خواهد و دعا کنید من اولین قربانی آن باشم.»

امروز من صراحتاً می گویم آنچه که شالوده و اساس تغییر بنیه فرهنگی حوزه ها بود مبارزه با دسته متحجرین و واپسگرایان بود که اگر امام از آنان شکست می خوردند و آنان روی کار می آمدند و یا بهتر بگوییم روی کار می ماندند، نه انقلابی پیدا می شد و نه مردم از اسلام ناب مطلع می شدند و اسلام واقعی دفن می شد. هنر امام در این است که توانسته اند در محیطی که دست زدن به روزنامه و شنیدن رادیو گناه به شمار می رفت شاگردانی تربیت کنند که در نهادهای مختلف به مردم خدمت و به تبع آن پایه های اعتقادی نهضت را استوار کنند و حکومت اسلامی را قوت بخشند. اگر مبارزه با جهل و خرافه و تحجر نبود نه تنها مردم عزیزمان موفق نمی شدند این بی دینان و دین فروشان را بشناسند، بلکه امروز شاه هنوز شاه بود و امریکا به عنوان حامی مسلمانان معرفی می شد.

امروز هنرمندان متعهد و شاگردان راستین امام باید تمام تلاش خود را مصروف کنند که اوضاع و شرایط فکری و فرهنگی جامعه به حالت تحجر گذشته بازگشت نکند.

 

ابعاد وجودی امام خمینی

اینکه همه ما می بینیم امام جمله ای می گویند تمام تحت تأثیر قرار می گیرند و با یک حرکت امام تمام مردم به خیابانها می ریزند و وقتی می گویند از خانه بیرون نیایید همه در خانه ها می مانند، وقتی می گویند به جبهه بروید همه به جبهه ها می روند، به خاطر این است که امام در جوانی حتی قبل از آنکه مرجع تقلید بشوند مسائل نفسانی خودشان را به بهترین وجه حل کردند. ایشان خود را ساخته بودند و در این راه تلاش زیادی هم کرده بودند. حالا منهای عرفان عملی که هیچ کس در ایران مانند امام نبوده است. اما در این زمینه ها هم امام خود را ساخته بودند. دعاهای نیمه شب، گریه های نیمه شب، نمازهای شب، برخورد با مردم محروم، برخورد با پابرهنه ها، برخورد با فقرا، ایستادگی در مقابل ظالمین، همه اینها یک مجموعه ای بود و آن مجموعه امام بود. متأسفانه در اوضاع مبارزاتی و شرایطی که در ایران حاکم بوده است وضع جوری بوده است که بیشتر جنبه های مبارزاتی امام مورد توجه بوده و به خاطر شرایط حاکم بر ایران، بیشتر این بعد از شخصیت امام برای مردم روشن شده است.

اما امامی که با دیدن یک شاخه گل به گریه می افتد، امامی که با دیدن یک کودک سر از پا نمی شناسد، امامی که دائم الذکر و به یاد خداست. مردم ایران تا بعد از رحلت حضرت امام اصلاً نمی دانستند که امام شعر می گوید. اصلاً نمی دانستند که امام نثرهای قوّی عرفانی دارند. چرا؟ برای اینکه آنچه که مردم ایران در مقابل او ایستاده بودند و در مبارزه خودشان علیه استکبار بودند بیشتر جنبه های حماسی و مبارزاتی امام مطرح می شد نه جنبه های معنوی و عرفانی. ما که به پای امام نمی رسیم و توقع هم نداریم که برسیم. اما امام الگوی ماست. یعنی ما باید تلاش کنیم تا به آن حد برسیم. کما اینکه امام تلاش می کردند تا به حد معصوم برسند؛ گرچه خمیره معصومین خمیره ای است که موضوع می شود برای خیلی از مسائل که در غیرمعصومین نیست. اما بالاخره معصومین هم ائمه ما هستند و ائمه ما باید جوری باشند تا ما آنها را الگو و هادی و مقتدای خودمان بدانیم. و برای ما آن شخصیت و آن فرد به عنوان کسی که عقیده و ایده خودمان بر این است که باید به آنها برسیم ترسیم شده، و الّا اگر امام شخصی باشد که اصلاً کسی به آن نتواند برسد و دارای یک شخصیت غیر از همه انسانها باشد این دیگر الگو نمی تواند باشد. او فردی است با یک خمیره و شخصیت دیگری و باید به دنبال کس دیگری برویم. امام شاید تنها فردی است که نزدیکترین خصوصیات را به ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ دارد. یعنی شخصیت امام اینگونه است که در جنگ با تمام قوا می ایستد و مبارزه می کند و زیر بار زور نمی رود. اما همین امام با همان شخصیت وقتی مصلحت مسلمین را می بیند جام زهر قبول قطعنامه را یکسره سرمی کشد و به وصال محبوب می رود.

این خیلی مسائل مهمی است که کسی با آن روحیه حماسی یک مرتبه چنین تصمیمی را بگیرد. اگر کسی خود را نساخته باشد چنین کاری برایش خیلی دشوار یا محال است. مردم و مسئولان این مملکت باید سعی کنند رفتار و کردار و نیات خداپسندانه داشته باشند. یعنی برای خاطر دنیا و پست و مقام یکدیگر را محکوم نکنیم.

 

منبع: حضور، ش 67، ص 3.

. انتهای پیام /*