به گزارش روابط عمومی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، در آستانه برگزاری دومین جشنواره نمایشنامه نویسی روح الله  به همت موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) در استان اصفهان، اولین کارگاه نمایشنامه نویسی «از ایده تا متن» با حضور استاد دکتر نصرالله قادری، نمایشنامه‌نویس و منتقد تئاتر روز پنجشنبه 22 شهریورماه،97 در دو نوبت صبح و عصر  برگزار گردید. بر اساس این گزارش، دکتر نصرالله قادری صحبت خود را با گفتن از اهمیت کار یک نویسنده آغاز کرد و از همگان خواست همیشه چیزی را بنویسند که به آن باور دارند.
وی با بیان اینکه نمایشنامه با داستان تفاوت دارد، هسته اولیه هر نمایشنامه را یک داستان دراماتیک دانست و گفت: نویسنده در گام اول باید یک دروغ‌گو و داستان‌پرداز بزرگ باشد تا حدی که خود نیز بتواند دروغ خود را باور کند.
او ادامه داد: برای نوشتن یک داستان دراماتیک باید خط داستانی داشته باشیم و خط داستانی عبارت از اطلاع یک حادثه است. مثالی که مورگان فورستر برای تعریف خط داستانی می‌زند جمله «شاه مرد» است. خط داستانی از یک حادثه بیرونی که نویسنده دیده، خوانده یا شنیده نشئت می‌گیرد و واقعیت دارد اما الزاماً هر واقعیتی را نمی‌توان در نمایشنامه بیان کرد.
وی افزود: در جشنواره تئاتر و نمایشنامه‌نویسی روح‌الله، موضوع نوشتن نمایشنامه حول محو یک  فرد مشخص است و موضوع جالبی که می‌توان آن را با الگوی داستان عاشقانه روایت کرد، رابطه امام با همسرشان است. مردی که همیشه و در هر حالت، جلوی پای خانم خود بلند می‌شد و هیچ‌وقت بدون او غذا خوردن را آغاز نمی‌کرد. ممکن است با تعجب بپرسیم مگر آخوندها هم عاشق می‌شوند؟ اما حقیقت زندگی ثابت کرده که امر بعیدی نیست. 
ایشان خیال و تخیل را دارای دو معنی متفاوت دانست و اظهار کرد: خیال به معنی وهم است اما تخیل با تشبیه ارتباط تنگاتنگی دارد. نخستین داستان ثبت‌شده‌ای که تخیل را با خواندن آن می‌توان به‌درستی فهمید به این شرح است: «روزی پدری و پسری در زمین مشغول شخم زدن بودند و پسر با تلاش بسیار می‌خواست یک چغندر یا هویج را از زمین بیرون بکشد. وقتی موفق به انجام این کار شد رو به پدر خود گفت: تمام زمین یک سر او را گرفته بود و من گیسوان آن را و عاقبت من بر تمام زمین غالب شدم.»
وی افزود: در این داستان یک رخداد واقعی وجود دارد و نویسنده با بکار بردن تشبیه چیزی بر قصه افزوده و آن را به هنر تبدیل کرده است. البته باید توجه داشت که این افزونه‌ها نباید با دیدگاه زیستی پدیده موردنظر مغایرت داشته باشد.
قادری ستیز در نمایشنامه را یک اصل ضروری دانست و دراین‌باره گفت: هیچ نمایشنامه‌ای در دنیا خالی از ستیز نیست و ستیز به سه دسته اصلی ستیز پیش از خلق، هنگام خلق و پس از خلق تقسیم می‌شود. هر یک از این انواع خود دارای زیرشاخه‌های دیگری هستند ازجمله ستیز قبل از خلق که به چهار دسته ستیز نویسنده با خود، با تاریخ، با مخاطب و با قهرمان تقسیم می‌شود. در سه ستیز نخست، نویسنده باید غالب باشد و در ستیز آخر که ستیز با قهرمان است باید مغلوبی را تجربه کند وگرنه همه کاراکترهای او یک‌شکل و یک‌زبان می‌شوند.
قادری تاکید کرد: نویسنده در مرحله ستیز با خود باید به سؤال چرا باید بنویسم پاسخ بدهد و هر کس در این مرحله بگوید من برای خدا می‌نویسم دروغ گفته است. هیچ‌کس نه برای خدا می‌نویسد نه برای خلق، چراکه از میزان رضایت آن‌ها باخبر نیست؛ بلکه برای خود می‌نویسد و بس. 

وی معتقد است  هر کلمه را دارای تباری است که باید به آن پی برد. او دراین‌باره توضیح داد: تبار هر واژه به یک اسطوره منتهی می‌شود و برای فهم درست کلمات باید اسطوره آن را شناخت. در فارسی شخصیت را معادل واژه کاراکتر می‌دانند درحالی‌که شخصیت در زبان ما به معنی منش و اخلاق و رفتار است و معادل درست آن در انگلیسی واژه پرسونالیتی است، نه کاراکتر. ریشه این واژه نیز به پرسونا می‌رسد که به معنی ماسک است و با شخصیت‌های دوگانه و چندگانه صادق و کاذب ما همخوانی دارد. به همین جهت با یقین می‌توان گفت که برای واژه کاراکتر هیچ معادلی در فارسی وجود ندارد و بهتر است آن را با شخصیت یکی ندانیم.

قادری، این باور که تئاتر برای خواص است را مردود خواند و گفت: تئاتر برای مردم است و نمایشنامه نیز باید به‌گونه‌ای نوشته شود که مردم آن را بفهمند؛ چنان‌که نمایشنامه مکبث و آنتیگونه پس از گذشت سال‌های دراز، هم قابل‌اجراست و هم برای همگان قابل‌فهم.
لازم به ذکر است  موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی (س) با هدف اشاعه و ترویج اندیشه و سیره  عملی حضرت امام خمینی(س) همچنین گرامیداشت مقام شامخ بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه 97 برگزار می نمایید . 

. انتهای پیام /*