پیش از آن که هنر انسانها بعد از عاشورا در تشریح آن، دست به کار شود، دست تقدیر در ترسیم عاشورا بزرگ ترین هنرمندی را به کار برده و اراده خداوند اصالتهای اخلاقی این واقعه را که بر محور وجود فرزند علی و زهرا سلام الله علیهم می گردد، در بهترین شکل هنری لباس عمل پوشانده است. ‏

‏‏در عاشورای حسینی اول کرامتهای حضرت سیدالشهداء و یارانش با لباس برازنده واقعیت یافته، سپس آن پیکره زیبا به دست گزارشگران افتاده، تا در توصیفش هنرمندی کنند. ‏

‏‏‏‏روز عاشورا روز اندوه و مصیبت است، مصیبتی که هرگز فراموش نمی شود؛ اما مصیبتی که در آن کرامت و عزت بود. حضرت زینب که بزرگترین بار مصایب را بر دوش می کشید در جواب ابن زیاد که گفت: «‏‏کیف رأیت صنع الله باخیک‏‏؟» فرمود: «‏‏ما رأیت إلّا  جمیلاً‏‏» (مقتل الحسین(ع) ص 422)

‏‏‏‏تأثیر عاشورا در بقای دین از جنبه نظامی نبود. کسانی که در عاشورا شربت شهادت نوشیدند جز حکومت بر دلها مستقیماً حکومت دیگری کسب نکردند و جریان عاشورا از دیدگاه بیرونی پدیده ای جز یک تبلیغ عملی نبود. ‏

‏‏حضرت سیدالشهدا و لشکر وفادارش عملاً ارزشهای انسانی را که مبنای احکام و شرایع دین است تبلیغ کردند و تبلیغشان مؤثر افتاد و تقدیر به این تبلیغ موفقیت بخشید، و برانگیزنده انقلابها ساخت. ‏

‏‏‏‏واقعه عاشورا داستان تکان دهنده ای است که فضیلتها به صورت فشرده و هنرمندانه با رذیلتها مصاف می دهند. این داستان را تخیل هنرمند نساخته بلکه قلم تقدیر رقم زده است. ‏

‏‏قرآن می فرماید:

‏‏یٰا بَنی آدَمَ قَدْ اَنْزَلْنٰا عَلَیْکُمْ لِبٰاساً یُواری سوآتکم و ریشاً و لباس التقوی ذلک خیر‏‏. (اعراف/26) (ای فرزندان آدم لباسی برای شما فروفرستادیم که اندام شما را می پوشاند و مایه زینت شماست و لباس پرهیزگاری بهتر است). ‏

در روایت می خوانیم:

بالسخاء تستر العیوب‏‏ (غرر الحکم) (با سخاوت عیبها پنهان شود).

‏‏ بنابراین، زیباییهای اصیل کمبودهای ظاهری را جبران می کند. 

هر که پاکیزه نگهدار تن از پستیهاست ـ هر لباسی که بپوشد به نظرها زیباست.( مقتل الحسین 256 ـ به نقل از بحار)

‏‏ در عاشورا ارزشهایی مانند؛ ‏‏ایمان، توحید، اخلاص، احسان، عدل، صبر، حلم، عفو، امانت، وفا، صداقت، شجاعت، توکل، تسلیم، مروت و سخاوت جلوه نمودند. ‏

‏‏در این حماسه مصاف فضیلتها با رذیلتها، گذشته از محتوای اصلی یک مصاف هنری است. ‏

‏‏در واقعه عاشورا اصالتهای اخلاقی و ارزشهای ذاتی فرزند رسول خدا و نور چشم علی و زهرا (ع) در زیباترین صورت تجلی نمود و پس از ظهور هنرمندانه، فرهنگ عاشورا به سرمایه تمام نشدنی تبدیل شده است. ‏

‏‏ عصر تاسوعا حضرت سیدالشهدا ـ علیه السلام ـ یک شب مهلت خواستند، و برادرشان عباس ـ علیه السلام  ـ را به سوی دشمن فرستادند و فرمودند: ‏‏ارجع إلیهم واستمهلهم هذه العشیّة إلی غد، لعلّنا نصلّی لربّنا اللیلة و ندعوه و نستغفره، فهو یعلم أنی أُحبّ الصلاة له و تلاوة کتابه و کثرة الدعاء والاستغفار‏‏.( بحار 44: 464)

‏‏تأخیر تا فردا برای ظهور درسهای ایثار همچون، صحنه های فداکاری اصحاب و جوانان بنی  هاشم و حضرت ابوالفضل ـ علیه السلام ـ بود.

‏‏چه می دانیم عاشورا چیست؟ اما می دانیم شب عاشورا شب عبادت و راز و نیاز با خدا بود، شب اعلام وفای دوستان و شکوفایی محبتها و ایثارها.

روز عاشورا اگر آفتابش بر شدت تشنگی افزود و امتحان را دشوارتر ساخت ولی صحنه عاشورا را در برابر نظاره گران روشن ساخت. مهلتی که سیدالشهدا (ع) خواستند آن شب و روز را در پی داشت. ‏

‏‏‏‏خیمه های حضرت ابی عبدالله به فرمان مبارک آن حضرت چنان ترتیب داده شد که هجوم دشمن از یک سمت باشد، بنابراین یاوران آن حضرت تک تک به میدان می آمدند و هر کدام صحنه ای از ایمان و فضیلت می ساختند و صفحه ای از ارزشهای انسانی تحویل گزارشگران تاریخ می دادند. دعاهای امام زین العابدین ـ علیه السلام ـ که نیایش با خداوند بود، زینت بخشیدن جهان و متحقق شدن آثار اجتماعی و سیاسی آن دعاها و راز و نیازها شد. ‏

‏‏سیر حرم ابی عبدالله علیه السلام تا کوفه و شام و صحنه های آن هم هر گوشه آن شعری است برازنده خامه تقدیر. ‏

‏‏فاصله ها و فشردگیهای وقایع عاشورا جلب توجه می کند، فشردگیها از نظر آن که وقایع در یک روز اتفاق افتاد و توجه خوانندگان تاریخ را متوجه یک روز نمود. فاصله ها از نظر این که شهادتهای برجستگان بنی  هاشم و اصحاب هر کدام صحنه جداگانه تشکیل داد و سطری از صفحه عاشورا ساخت. سطرها از هم فاصله داشت. حروف نزدیک هم بود. و بدین گونه واقعه عاشورا مانند صفحه ای شد که دستور زیبا نویسی که امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ به کاتب خود فرمود در آن رعایت شده است: ‏

‏‏فَرِّج بین السطور و قَرمط بین الحروف، فإنّ ذلک أجدرُِ بصباحة الخطّ‏‏ ـ نهج البلاغة ـ حکمت 315 (سطرها را از هم دور حروف را به هم نزدیک کن تا منظره خط زیباتر شود). ‏

‏‏‏‏در لوح تقدیر دشمنان ابی عبدالله ـ علیه السلام ـ که تبهکاران عاشورا بودند هم نقشی داشتند. آنها زمینه های تابلو عاشورا شدند، بلکه در حقیقت فضیلتهای حسینی و رذیلتهای آنان در یک ظرف زمان تحقق یافت، بلکه با هم مربوط بود و این است که گویی بدبختان در ساختن خوشبختی نقشی دارند، این هم از بدبختی آنهاست!‏

‏‏ ‏محتوای عظیم اخلاقی واقعه عاشورا، میدان هنر را در بازگویی این واقعه گسترش داده است. ‏‏‏این فرهنگ و میدانهای عظیم توصیف به خاطر ظرفیت بی نهایت نفس واقعه و بی نهایت بودن فضیلتهایی است که از امام حسین ـ علیه السلام ـ تجلی نموده است. ‏در چنین صحنه ای کمال هنر در این است که واقعیت را بدرستی نشان دهد، نارسایی یا ناهنجاری یا خسته کنندگی لفظ و نمایش، به زیبایی واقعیت، در مرحله تصویر آسیب نرساند. ‏

‏‏آنان که می خواهند از دین اسلام حمایت کنند، زنده نگهداشتن عاشورا را در صدر برنامه های خود قرار می دهند و برای زنده نگهداشتن عاشورا بهترین وسیله بازگویی صادقانه این جریان است.

‏نسیمی از کربلا بر سرزمین ما وزید و این همه عظمت و بزرگی آفرید. آنان که در متن آتش و خون، عارفانه و عاشقانه فرو می رفتند و لبخند زنان همه آسمان را زیر پر و بال خود می گرفتند، عاشورا آشنا و کربلا جویانی بودند که شعلۀ مقدس عشق حسین(ع) در جان داشتند و جلوه های پیوستگی به عاشورای حسینی را از عاشورای سال 1342 تا هشت سال دفاع مقدس و پس از آن استمرار دادند.

"ماه محرم، ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد، ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطله بر جبهه های ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد (...). ماهی که امام مسلمین، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت، ماهی که باید مشت گره کردۀ آزادیخواهان و استقلال طلبان و حق گویان بر تانکها و مسلسلها و جنود ابلیس غلبه کند و کلمۀ حق، باطل را محو نماید." (ر.ک. صحیفه امام؛ ج5، ص75)

 برگرفته از: هنر و عاشورا

 

. انتهای پیام /*