نگرش امام خمینی به دستاوردهای تمدن جدید غرب (با تأکید بر مؤلفه های دموکراسی و آزادی)
پژوهشگر: محمدرضا جوادیان
رشته تحصیلی: علوم سیاسی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد /1379
محل تحصیل: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی، مرکز کارشناسی ارشد
استاد راهنما: احمد دوست محمدی
چکیده: تماس با مدنیت غرب و ورود تجدد به ایران آثار و تبعات بسیار مهمی را بر تاریخ سیاسی اجتماعی ایران در پی داشته است که چالش بین نیروهای داخلی در دفاع از سنت یا مدرنیته، مناقشات فکری سیاسی اجتماعی و عکسالعملهای متفاوت از سوی نخبگان فکری جامعه از اهم آن میباشد. لذا چگونگی برخورد امام خمینی(س) به عنوان یک عالم اسلامی و متفکر مسلمان با تمدن جدید و دست آوردهایشان اهمیت زیادی مییابد. حضرت امام خمینی همان گونه که در مقابل سنن کهنه که دست به پالایش، تصحیح و آفرینش میزند در برابر دستآوردهای جدید تمدن غرب به نقادی، گزینش و انتخاب میپردازد. ایشان در مورد پدیدههای مدرن محصول تمدن جدید بر طبق معیارهای معتبر دینی متناسب با مقتضیات زمان و مکان و مصالح اجتماعی دست به گزینش و انتخاب زده و آنچه را که با شرع مقدس و مصالح مردم انطباق دارد، برمیگزیند. ایشان در راستای این انطباق اقدام به انتخاب نهادها و ابزارهای مدرن بجای سنتی مینماید. تئوری ولایت فقیه ایشان به عنوان مدل حکومتی تلفیقی است ما بین دموکراسی (مقبولیت مردمی) و نظریه امامت (مشروعیت الهی) که مرحله پالایش و تصحیح را تکمیل مینماید؛ زیرا از یک سو مبنای مشروعیت حکومت را در ماهیت دینی حکومت جستجو میکند و از سوی دیگر همه نهادهای حکومتی بهطور مستقیم و غیر مستقیم توسط انتخابات دموکراتیک برگزیده میشود.
***
بررسی اندیشههای سیاسی امام خمینی(س) و غرب
پژوهشگر: محبوبه آیین
رشته تحصیلی: تاریخ و تمدن ملل اسلامی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد/ ۱۳۸۶
محل تحصیل: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مشهد، دانشکده الهیات و معارف اسلامی
استاد راهنما: شهربانو دلبری
استاد مشاور: عباسعلی تفضلی
چکیده: پژوهش شامل موارد ذیل است: گذری بر زندگینامه امام خمینی(س) و تحولات سیاسی، بنیادهای نظری اندیشه سیاسی امام خمینی(س)، اندیشههای سیاسی امام خمینی(س)، بازتاب اندیشههای سیاسی امام خمینی(س) در غرب.
***
مساله چگونگی برخورد با غرب در گفتمان سیاسی امام خمینی(س)
پژوهشگر: علی خالقی
رشته تحصیلی: علوم سیاسی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد/ ١٣٧٨
محل تحصیل: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی
استاد راهنما: علیرضا ازغندی
استاد مشاور: محمدباقر حشمت زاده
چکیده: پس از ظهور تمدن جدید غرب و نفوذ و گسترش آن در جوامع شرقی از جمله ایران، چگونگی برخورد با آن به یکی از مسائل مهم آنان تبدیل شد و آنان را بر سر دوراهی انتخابی دشوار قرار داد، زیرا که آنان از یک سو خود را نیازمند دانش و تجربه غرب میدیدند از سوی دیگر از سلطه استعماری آن گریزان بودند. ایرانیان نیز که پس از شکست از روسیه بطور جدی به ضعف خود و برتری غرب پی بردند فکر چارهجویی افتادند. پس در حالیکه برخی از آنها در این راه جویی مرعوب غرب شده و نسبت به هر آنچه خودی بود دچار تردید گردیده و پذیرفتند که راهی جز پیوند همه جانبه با غرب بدون هیچ دخل و تصرفی ندارند، عدهای دیگر به داعیه جلوگیری از اضمحلال هویت دینی و ملی و مقابله با سلطه استعماری غرب به مقابله با هر آنچه غربی بود پرداخته و بستن همه درها را به روی آنچه غربی بود توصیه کردند. اما در این میان کسانی نیز بودند که راه میان را مطرح ساختند و ضمن تاکید بر هویت دینی و بومی، وجوه مثبت تمدن جدید غرب را قا بل اقتباس دانستند. امام خمینی(س) بعنوان معمار نظام جمهوری اسلامی از جمله کسانی بودند که بر اثر شناخت وجوه مختلف تمدن جدید غرب و همچنین اصول مترفی اسلام، گفتمانی را در این مواجهه ساماندهی کردند که در آن: -1 اصول نواندیشی تمدن جدید غرب در زمینه انسانشناسی، فردگرایی، لیبرالیسم (آزادیخواهی) دموکراسی و ... با نقد و گزینش پذیرفته میشود. -2 علم و فنآوری بعنوان ابزار و میراث بشری، به شرطی که موجب وابستگی ملل شرقی، خوباختگی و رکود آنان نشود قابل اقتباس تلقی میشود. -3 هر گونه سلطهجویی استعماری غرب مورد طرد و نفی قرار میگیرد. راهکار علمی ایشان در این مواجهه احیاء اصول و ارزشهای ثابت دینی است که به اعتقاد امام سازگار با هر نوع زندگی مترقی و پیشرفته بوده و قادر است تمامی جنبههای زندگی مسلمانان را اداره نموده و آنها را از عقبماندگی و سلطهجوییهای غرب رها سازد.
***
غرب و غربزدگی از دیدگاه حضرت امام خمینی(س)
پژوهشگر: فهیمه سیفی نهاوندی
رشته تحصیلی: علوم اجتماعی،
مقطع تحصیلی: کارشناسی/ ١٣٧٧
محل تحصیل: دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی
استاد راهنما: غلامرضا جمشیدی ها
چکیده: از رنسانس تا قرن 18 و آغاز انقلاب صنعتی یک دوره تحول وجود داشت و با انقلاب صنعتی که از انگلستان شروع شد دنیا چهرهای دیگر بخود گرفت.حدود دویست سال است که دنیای غرب دارای اقتدار و برتری شده است و برتری در فن و تکنولوژی واکتشافات و اختراعات را بدست آورده است و آن قصة قدیمی دوباره تکرار شد یعنی قدرتمند شدن و بدنبال آن چشم به کشورهای دیگران داشتن و در نهایت این شد که او به دنبال بازار و مواد خام در جهان عقب افتاده بود و این دنبال تکنولوژی آماده در غرب.البته حتی این اقتدار غرب هم یکنواخت نبود. زمانی انگلیس، زمانی دیگر اسپانیا و پرتغال وانگلیس و بعد از تضیف اسپانیا و پرتغال، فرانسه بود که همراه انگلستان شد در زمان ناپلئون بناپارت مدتی بعد از آن وامروزه امریکا ابرقدرت غربی شناخته شده است. باتمام این اوصاف تنها فن آوری و پیشرفت غرب چاره ساز نبود. زیرا این دنیای سنتی حاضر به دست برداشتن از سنت و فرهنگ خود نبود و آن تکنولوژی سازگاری با سنت و فرهنگ نداشت. پس باید رخنه کرد و سنن این مردم را بوسیله خود این مردم از پا نشاند. اولین منفذ برای این رخنه حکومتها بودند و بعد افرادی که به اسم تحصیل کرده و روشنفکر ازاین کشورها باز میگشتند ولی در واقع یک هم وطن غربی بودند و درمدح غرب مدیحهسرایی میکردند.کم کم این موضوع همهگیر شد و تا به امروز ادامه دارد تا جایی که بقول امام:اگر یک پارچه فاستونی مارک غربی نداشته باشد مردم نمیخرند. در این رساله سعی شده تا حد امکان نگاه حضرت امام را به موضوع غرب و غربزدگی بررسی کند و مباحث مهم مربوط به این موضوع را معرفی نماید.
***
بررسی آراء و اندیشه های «ژاک الول» نسبت به تبلیغات غرب بر اساس دیدگاههای الهی امام خمینی(س)
پژوهشگر: محمد هادی همایون
رشته تحصیلی: معارف اسلامی وتبلیغ
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد پیوسته/١٣٧٠
محل تحصیل: دانشگاه امام صادق(ع)، دانشکده تبلیغ و معارف اسلامی
استاد راهنما: رضاقلی نظام مافی
استاد مشاور: عبدالحسین معزی، حمید مولانا
چکیده: در این رساله ابتدا نویسنده به مطالب کلی پیرامون تبلیغات تحت عنوان کلیات می پردازد. نویسنده بنا به توجیه و تفسیر خود، تمامی مطالب این پایان نامه را فلسفه تبلیغات نامیده است اما مباحثی را که در این مورد از برجستگی بیشتری برخوردار است با عنوان فلسفه تبلیغاتی در بخش دوم آورده است. در فصل سوم نیز چند مطلب عمده و اساسی بیان کرده است.
***
غرب از دیدگاه امام خمینی(س)
پژوهشگر: صفرعلی باغبانی
رشته تحصیلی: علوم سیاسی
مقطه تحصیلی: کارشناسی/ 1380
محل تحصیل: دانشگاه فردوسی مشهد
استاد راهنما: احمد حامدمقدم
چکیده: نویسنده، انگیزه خود را از انتخاب این موضوع، علاقمندی به امام و شناخت بیشتر ایشان از نقطه نظرها و دیدگاه های امام معرفی کرده است. و رساله خود را نوشتاری می داند برای آشنایی جوانان با غرب و توطئه های آنان و اینکه راه صحیح را به ما می آموزد. پس از ارائه مقدمه، به موضوعاتی چون؛ ورود غرب به ممالک اسلام، قیام اندیشمندان اسلامی، هدف غرب از استعمار شرق، غرب زدائی امام، راه های استقلال، متحد شدن مسلمانان، و اینکه اسلام تأمین کننده استقلال است، اشاراتی کلی را بیان نموده است. سپس در بحث نتیجه گیری نظریه کل امام را نسبت به غرب ارائه می دهد. ای رساله فاقد منابع و مآخذ می باشد.
***
بررسی تطبیقی مفهوم امنیت در اندیشه سیاسی جدید غرب و مقایسه آن با مفهوم امنیت در اندیشه سیاسی امام خمینی(س)
پژوهشگر: سیدرضا شاکری
رشته تحصیلی: اندیشه سیاسی
مقطع تحصصیلی: دکتری/ ۱۳۸۹
محل تحصیل: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی
استاد راهنما: رضا داوری اردکانی
استاد مشاور: داود مهدوی زادگان
چکیده: اندیشه سیاسی مدرن امنیت کانون محوری مباحث و موضوعات قرار گرفته است.و این امر یک جابجایی اساسی نسبت به سنتهای قدیم اندیشه سیاسی محسوب می گردد.فهم و تبیین جرایی این اتفاق مساله اصلی این رساله است.
تبیین ناکارآمدی علم سیاست غربی در تحلیل نهضت امام خمینی(س)
پژوهشگر: مهدی ابوطالبی
رشته تحصیلی: علوم سیاسی
مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد/ ۱۳۸۵
محل تحصیل: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(س)
استاد راهنما: محمدعلی فتح اللهی
استاد مشاور: موسی نجفی
چکیده: در این تحقیق به روش تحلیل مقایسهای به مقایسه بین مبانی، مفاهیم و پیشفرضهای علم سیاست غربی با نهضت امام خمینی(س) پرداختهایم و نشان دادهایم که تعارض مبنایی و ماهوی دارند. سپس نشان دادهایم که این تعارض از سه جهت موجب ناکارآمدی علم سیاست غربی در تحلیل نهضت امام خمینی(س) میشود. جهت اول اینست که این تقابل موجب تفاوت بین نظام صدق آنها میشود دراین صورت وقتی علم سیاست غربی بر اساس نظام صدق خود به تحلیل جزئیات این پدیده میپردازد از شرط لازم برای فهم این پدیده که توجه به گنجینه واژگانی و نظام صدق حاکم بر آن است، برخوردار نیست و لذا در فهم آن دچار مشکل میشود. جهت دوم این است که به دلیل این تقابل و تعارض، بسیاری از مفاهیم و معانی موجود در نظام اندیشگی و نظام معنایی حرکت امام خمینی(س) از اساس در نظام معنایی گفتمان مدرن نمیگنجد و اساسا علم سیاست غربی از ابزار و ظرفیت لازم برای درک و توضیح آن برخوردار نیست. جهت سوم این است که این تقابل مبنایی و ماهوی موجب شده است که بسیاری از مبانی و اصول موضوعه گفتمان مدرن زیر سوال رفته و مورد چالش قرار بگیرد دراین صورت نظریهپرداز غربی یا باید این شالودهشکنی را بپذیرید و از اصول موضوعه خود دست بردارد و یا باید برای خروج از این بنبست به تخریب و تحریف این حرکت بپردازد که همواره راه دوم را برگزیده است. در نهایت هم مصادیق این ناکارآمدی را در تحلیل نیکی کدی به عنوان نمونهای از تحلیلهای غربی نشان دادهایم.
.
انتهای پیام /*