پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۴۴/حسن پویا؛ امام خمینی فقیه و عارف و سیاست مداری است که به چهره‌ای کاملاً سیاسی شهرت یافته است، آنگونه که همه شخصیت ایشان را بُعد سیاسی تحت الشعاع قرار داده و ابعاد دیگر شخصیت این انسان وارسته و واصل إلی الله مغفول مانده است.

متأسفانه این نگاه به شخصیت امام خمینی نه تنها در بیرون مرزها که در داخل نیز عده‌ای را به خود مشغول داشته، تا آنجا که وقتی سخن از ابعاد دیگر شخصیت ایشان به میان می‌آید، بعضاً با اعجاب می‌نگرند و نمی‌توانند باور کنند که این سیاست مدار پرآوازه، مفسر قرآن، معلّم اخلاق، استاد سیر و سلوک نیز بوده است.


ما در این نوشته کوتاه درصدد آنیم که به صورت بسیار گذرا و با نشان دادن شواهد عینی از آثار برجا مانده از این شخصیت بزرگ، به بهانه سالگرد عروج آسمانی‌اش، به گوشه‌ای از بُعد اخلاقی، معنوی، روحانی و عرفانی ایشان اشاره کنیم، باشد که همگان را سودمند افتد.

مقدمه

در منظومه فکری امام خمینی، اخلاق و معنویت بالاترین جایگاه را دارد. در اوج و قله نظام فکری ایشان در عرصه‌های مختلف علمی و اجتماعی، مسائل اخلاقی و معنوی است.

از این رو، بیان هدف بعثت پیامبر اکرم۶ که فرمود: «إنّما بعثت لاتمّم مکارم الأخلاق» (مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه ۴ سورة قلم) در نگاه امام اخلاق چنین تفسیر شده است.

انبیای خدا برای این مبعوث شدند که آدم تربیت کنند؛ انسان بسازند؛ بشر را از زشتیها، پلیدیها، فسادها و رذایل اخلاقی دور سازند، و با فضایل و آداب حسنه آشنا کنند: بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق. چنین علمی که خداوند متعال نسبت به آن، آن قدر اهتمام داشته که انبیا را مبعوث فرموده است‌. (جهاد اکبر، ص ۱۲)

امام فضیلت و معنویت در جای دیگری می‌فرماید:

غایت بعثت و نتیجه دعوت خاتم الانبیاء۶، اکمال مکارم اخلاق است. و در احادیث شریفه مجملا و مفصلا به مکارم اخلاق بیش از هر چیز، بعد از معارف، اهمیت دادند... و اهمیت آن بیش از آن است که ما از عهده حق بیان آن برآییم، این قدر معلوم است که سرمایه حیات ابدی آخرت و رأس المال تعیش آن نشئه، حصول اخلاق کریمه است‌. (شرح چهل حدیث، ص ۵۱۱)

با این نگاه خاص، اخلاق همواره مورد توجه امام بوده است و در زندگی علمی و عملی ایشان نمود یافته است. چه آن زمان که در راه تحصیل علم تلاش می‌کرد و یا آن‌گاه که بر کرسی تدریس می‌نشست و نیز زمانی که به مقام مرجعیت دینی رسید و چه آن هنگام که به عنوان رهبری سیاسی در جهان سیاست مطرح شد.

با نگاهی به آثار مکتوب و سخنان و نامه‌های ایشان می‌توان ادعا کرد تقریباً به همه مقولات علمی، اجتماعی، سیاسی از منظر اخلاقی می‌نگریسته است.

آن‌گاه که به تألیفات آثاری گرانسنگ دست می‌زد، اولین نوشته‌های ایشان در اوج مباحث اخلاقی و سیر و سلوکی است که بیان تاریخچه نگارش آنها این مهم را بازگو می‌کند.

درس اخلاق و جایگاه بلند آن در حوزه علمیه قم و نجف و تأثیر شگرف و جان‌سوز مباحث اخلاقی ایشان، حکایتی دیگر از روح معنوی و بلندای اخلاقی ایشان دارد.

نگاهی به سخنرانی‌ها و پیام‌های مناسبتی و نیز توصیه‌های ایشان به فرزندان که به صورت وصیت‌نامه جمع‌آوری شده، همه و همه حکایت از ابعاد معنوی و اخلاقی این عارف واصل و وارسته دارد. تنها نگاهی به دو نامه عرفانی که به صورت اجازه‌نامه در کتاب ارزشمند صحیفة امام آمده است، بازگو کننده این حقیقت ژرف و عمیق است. این دو نامه در سنین جوانی امام، در ستیغ معرفت شهودی و گناه عرفانی صادر شده است.

آثار مکتوب

الف) کتابها

از آنجا که در نگاه امام خمینی اخلاق باید جنبه درمان داشته باشد نه اینکه نسخه برای درمان باشد، آثار مکتوب ایشان نیز همین‌گونه است، زیرا هر کس که به آنها مراجعه کند و با توجه و تأمل آنها را مطالعه نماید خود به خود تحت تأثیر مباحث عرفانی و معنوی آن قرار می‌گیرد و گام به گام انسانِ طالب معرفت و کمال را پیش می‌برد تا به سر منزل مقصود می‌رساند.

مباحث اخلاقی حضرت امام خمینی، که در کتاب‌های چهل حدیث، شرح حدیث جنود عقل و جهل، شرح دعای سحر، جهاد اکبر، سر الصلوه، آداب الصلوه و... سامان یافته است به گونه‌ای طرح گردیده که خوانندة این آثار خود را در دریایی از معارف سیر و سلوکی و معنوی می‌بیند که درمان دردهای مزمن و صفات ناپسند او را در پی دارد. امام خمینی در این آثار با تحلیل‌های عقلی مبتنی بر قرآن و احادیث به استنباط حقایق معنوی می‌پردازد که نیاز اصلی و درونی هر انسانی را پاسخ می‌دهد و عمیقانه در جان آدمی رسوخ می‌کند، به‌گونه‌ای که به مرور زمان خویشتن را در دریایی از معارف اخلاقی و معنوی ژرفی می‌بیند و با تمام وجود آنها را احساس و لمس می‌کند و دیگر نیاز به انبوهی از آگاهی‌ها و معلومات ندارد که پس از آن به دنبال عمل برود و چگونگی تأثیر آنها را دریابد.

وقتی حضرت امام؛ قرآن را کتاب انسان‌سازی(صحیفه امام، ج ۳، ص ۲۳۰) می‌داند و انبیاء  را برای ساختن انسان، آموزه‌های آنان را نیز درمان درد بزرگ «فراق و انسانیت» می‌داند و تلاش می‌کند به خواننده و شاگرد خویش این‌گونه القاء کند که تمام دردها و گرفتاری‌های تو از چیست؟ و درمان آنها در کجاست! که ناخودآگاه شخص خواننده به درمان‌ها می‌رسد و نیازی به نسخه‌پیچی ندارد.

امام خمینی(س) خود نیز با استعداد سرشاری که داشت، با بهره‌مندی از اساتید فرهیخته و خود ساخته‌ای همچون مرحوم شاه آبادی که در شکل‌گیری شخصیت معنوی و عرفانی ایشان بسیار مؤثر بوده و آن‌گاه که نامی از ایشان می‌برد با کلمه «روحی فداه» یاد می‌کند، توانست شخصیتی استثنایی در زمینه معنویات از خود به یادگار بگذارد.

نگاهی به آثار مکتوب ایشان و سن و سالی که این آثار به سامان رسیده، حکایت از عظمت روحی و معنوی آن بزرگمرد دارد، زیرا متن آثار آنچنان عرفانی و بلند است که سالها بعد برخی اساتید بزرگوار از فهم و درک آنها اظهار ناتوانی می‌کردند، در حالی که حضرت امام این آثار را در سنین قبل چهل سالگی و برخی را قبل از سی سالگی نوشته‌اند.

از جمله آثار بسیار ارزشمند و عمیق عرفانی ایشان، شرح دعای سحر است که در سن ۲۷ سالگی به نگارش درآمده است. در این کتاب ارزشمند مفاهیم بلند عرفانی به تصویر کشیده شده است. امام خمینی(س) با نگارش این کتاب در قد و قامت عارفی خودساخته ظاهر شده، که توانسته است مفاهیم بلند دعای سحر را با تصویری عمیق و در اوج عرفان عرضه نماید.

کتاب دیگر ایشان که در سن ۲۸ سالگی به رشته تحریر درآمده، کتاب گرانسنگ مصباح الهدایه إلی الخلافه والولایه است که سرشار از نکات عرفانی ـ اخلاقی در مسئله ولایت است. ولایتی که نویسنده ارجمند آن را به سرسپردگی به ولایت الله پیوند داده است و همه عالم را به معنای واقعی کلمه تحت ولایت الله می‌بیند و در این گردونه معرفتیِ بی‌بدیل، هیچ‌چیز جز خدا نمی‌بیند و معتقد است:

اسم اعظم الله جامع جمیع جلال و جمال و همه اسما و صفات الهی است. و برای ظهور و تجلی او مظهر تام لازم است تا در آینه وجود او جلوه نماید و از رهگذر تجلیات او عالم علمی و عینی ظهور یابد. (ر.ک: مصباح الهدایة إلی الخلافة والولایة، ص ۳۵)

و این‌گونه است که پیامبر اکرم حضرت محمد۶ را، نبی اعظم و دارای ریاست تامه بر همة امت‌ها می‌داند.

رسول خدا ریاست و حاکمیت تام بر همه امت‌های سابق و لاحق دارد، بلکه همه نبوت‌ها از شئون نبوت او سرچشمه گرفته است. (همان، ص ۷۷)

عارف واصل و عامل به احکام الهی حضرت روح الله موسوی خمینی، در سن ۳۵ سالگی بر قله عرفان تکیه زده و شرح فصوص الحکم قیصری را که از پرآوازه‌ترین کتب عرفانی است و شرح‌ها و تعلیقه‌های فراوانی بر آن نوشته شده است، شروع به نگارش تعلیقات علمی و عرفانی کرده است، که با عنوان تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و تعلیقات علی مصباح الأنس در جلد ۴۵ موسوعة الامام الخمینی به چاپ رسیده است.

این کتاب پس از بهره‌مندی از محضر پر برگ و بار آیت الله شاه آبادی نوشته شده است، که از ایشان با القاب «شیخ عارف ما»، «شیخنا العارف الکامل»، «حضرت شیخ عارف ما روحی فدا» و «شیخنا و اُستاذنا فی المعارف الإلهیه» یاد می‌کند.

مصباح الأنس نیز از آثار برجسته و پر ارزش عرفانی است که امام خمینی بر آن تعلیقه‌های علمی و ارزشمندی زده است.

امام خمینی در تعلیقات خود، اقوال حکما و عارفان دیگری مانند ملاصدرا، میرداماد، شیخ الرئیس، ابن عربی، جامی و استادش شاه آبادی را نیز متعرض شده و از آنها بهره برده است.

در مصباح الأنس که شرح مفتاح الغیب قونوی است نیز به نقل اقوال و آراء دیگر فلاسفه و عرفا پرداخته است.

پس از شرح آثار عرفانی و ارائه تعلیقات عمیق بر آنها، اوج تلاش علمی و اخلاقی امام خمینی(س) در سنین ۳۸ تا ۴۲ سالگی است که در واقع روآوری به نگارش آثار تالیفی است در جهت ارائه به بخش عمومی‌تر و شاید به انگیزه به صحنه آوردن عملی مباحث اخلاقی می‌باشد. در این راستا کتاب‌های شرح چهل حدیث،شرح حدیث عقل و جهل، سر الصلوة و سپس آداب الصلوة قابل توجه است.

ایشان در سن ۳۸ سالگی دو کتاب شرح چهل حدیث یا اربعین حدیث و سرّ الصلوة را به نگارش درمی‌آورد.

کتاب چهل حدیث گرچه بنابر شیوة عالمان گذشته و بر طبق حدیث: «من حفظ علی اُمتی أربعین حدیثاً ینتفعون بها بعثه الله تعالی یوم القیامة فقیهاً عالماً» (بحار الأنوار، ج ۲، ص ۱۵۶)؛ هر که برای نفع امت من چهل حدیث از بَر کند، خدای تعالی او را روز قیامت فقیهی دانشمند برانگیزد، نوشته شده چنانکه در مقدمه کوتاه حضرت امام بر کتاب چهل حدیث آمده است (چهل حدیث، ص ۱)، ولکن مهم انتخاب احادیث و شیوة نگارش ایشان و توجه و تأمل در مسائل اخلاقی و عرفانی است.

امام خمینی(س) با توجه به انتخاب احادیث در ذیل هر حدیث به مباحث اخلاقی و عرفانی عنایت خاص دارد و آنها را به خوبی به خوانندة خویش القا می‌کند. در شرح احادیث با عنوان «نکته مهمه» و یا «فصل»، به نکات مهمی که غالب آنها مسائل سیر و سلوکی است، می‌پردازند و با نقل کلمات بزرگانی همچون استادشان مرحوم شاه آبادی، و با استناد به احادیث دیگر، به بیان و شرح مباحث عرفان عملی پرداخته و یافته‌های خود را به خواننده عرضه می‌دارند.

کتاب سرّ الصلوه چنانکه از نام آن پیداست به بیان و تفسیر معراج حقیقی نمازگزاران پرداخته و مقامات روحانی اولیاء الله را در سلوک عرفانی به رشته تحریر درآورده است.

امام خمینی در تاریخ ۱۵ ربیع سال ۱۴۰۷ طی نامه‌ای سراسر اخلاقی و ناصحانه، این کتاب را به فرزندشان سید احمد خمینی اهدا می‌کنند و در بخشی از آن یادآور شده‌اند:

فرزندم، کتابی را که به تو هدیه می‌کنم شمّه‌ایست از صلاة عارفین و سلوک معنوی اهل سلوک؛ هر چند قلم مثل منی عاجز است از بیان این سفرنامه.

... پسرم، آنچه در این معراج است غایة القصوای آمال اهل معرفت است، که دست ما از آن کوتاه است‌. (سر الصلوه، ص بیست و هفت)

در بخش دیگری از این نامه نورانی با اشاره به جوانی و شور و حالی که در این سن در انسان وجود دارد و توان جسمی و روحی انسان‌ها بیشتر است، می‌فرماید:

عزیزم، از جوانی به اندازه‌ای که باقی است استفاده کن که در پیری همه چیز از دست می‌رود، حتّی‌ توجه به آخرت و خدای تعالی. از مکاید بزرگ شیطان و نفس اماره آن است که جوانان را وعده صلاح و اصلاح در زمان پیری می‌دهد تا جوانی با غفلت از دست برود؛ و به پیران وعده طول عمر می‌دهد. (همان، ص بیست و نه)

زمانی که این کتاب ارزشمند به طالبان معرفت و کمال عرضه می‌گردد، به قدری از مفاهیم بلند عرفانی و معنوی در آن استفاده شده، که برخی آن را برای همگان سنگین می‌شمارند و از امام خمینی درخواست می‌کنند که آنچه دربارة سلوک معنوی نماز می‌دانند، با قلمی روان‌تر و محتوایی ساده‌تر عرضه نمایند تا همگان را مفید افتد؛ از این رو ایشان سه سال بعد یعنی در سن ۴۱ سالگی کتاب آداب نماز یا آداب الصلوه را تقدیم علاقه‌مندان می‌نمایند و در مقدمه آورده‌اند:

ایّامی چند پیش از این، رساله‌ای فراهم آوردم که به قدر میسور از اسرار صلاة در آن گنجانیدم، و چون آن را با حال عامّه تناسبی نیست در نظر گرفتم که شطری از آداب قلبیّه این معراج روحانی را در سلک تحریر درآورم. (آداب الصلوة، ص ۲)

این کتاب گرانسنگ را نیز یکبار در ۲۳ ربیع الاول ۱۴۰۵ به فرزند عزیزشان حاج سید احمد آقا، اهدا می‌کنند و بار دیگر در ۲ صفر / ۱۴۰۵ به عروس فاضل و ارجمندشان سرکار خانم فاطمه طباطبایی تقدیم می‌نمایند. (همان، ص یازده تا چهارده)

کتاب آداب الصلوه را .... هدیه کردم به فرزند عزیزم احمد، که از قدرت جوانی کامیاب است. (همان، ص یازده)

کتاب آداب الصلوه را که به دختر عزیزم فاطی ـ که خدایش از مصلین قرار دهد ـ اعطا می‌نمایم، از تاریخ اتمام آن بیش از چهل سال می‌گذرد. (همان، ص سیزده)

آری این‌چنین است امام عارفان ما و بنیان‌گذار معنویت و اخلاق در حکومت جمهوری اسلامی ایران، و باشد که مردم ما نیز چنان باشند که او و اولیای بزرگوار دین می‌پسندیدند.

در زمینه مباحث اخلاقی و معنوی اثر ارزشمند دیگر حضرت امام کتاب: شرح حدیث جنود عقل و جهل است.

حدیث بلند جنود عقل و جهل از حضرت صادق۷ با سندی قابل توجه نقل شده است که بر آن عالمان بزرگی مثل مرداماد و ملاصدرا را نیز شرح نوشته‌اند.

گرچه تاریخ تألیف دقیق این کتاب معلوم نیست ولکن شواهدی نشان دهنده آنست که در سن ۴۲ سالگی حضرت امام، نگارش یافته است.

در مقدمه این کتاب آمده است:

این کتاب، آخرین کتاب اخلاقی ـ عرفانی نوشته شده به قلم امام می‌باشد. (شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص نه)

این اثر نیز بر اساس همان روش پیش گفته در مباحث اخلاقی سامان یافته است و مطالعة آن، انسان را به مقصد والای انسانی نزدیک می‌کند و قلب ظلمانی را نور می‌بخشد و دوای دردهای انسان می‌باشد.

در این کتاب گرانسنگ، مؤلف ارجمند کوشیده است لشگریان عقل و جهل را که در بیان امام صادق(ع) تصویر شده است، شرحی بر آن بنگارد و به انسان راه عقل و جهل را بنمایاند. انسان طالب خردمندی، جهت دوری از شیطان و لشگریان او، در این اثر به خوبی راه سعادت را پیش‌روی خویش می‌یابد.

ب) نامه‌های عرفانی

حضرت امام خمینی(س) در طول زندگی سراسر معنوی و سیر و سلوکی خویش به مناسبت‌های مختلف، نکات اخلاقی و عرفانی مهمی را با افراد گوناگون، در قالب نامه و یا وصیت نامه بیان می‌داشتند، که مجموعه این نامه‌ها و وصیت‌نامه‌ها در کتابی با عنوان نامه‌های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی جمع‌آوری شده است.

آنچه در این نوشته‌ها جلب توجه می‌کند بهره‌مندی امام از آیات و روایات ائمة معصومین  است. برداشت‌های اخلاقی، نکات عرفانی، تذکرات سازنده و عملی و هر آنچه برای انسان علاقه‌مند به صعود، به قله معرفت لازم است در این نامه‌ها موج می‌زند. آدمی با مطالعة این نامه‌ها تا اوج مسائل عرفانی سیر می‌کند و جان تشنه و روان دردمند انسان گرفتار در ظلمت‌ها را به نوری بسیار روشنگر رهنمون می‌سازد.

دو وصیت عرفانی، یکی به میرزا جواد حجت همدانی و دیگری به سید ابراهیم مقبره‌ای خوئی است که یکی با عنوان «وصایا عرفانیة ـ اخلاقیه لأحد تلامذته» آمده و دیگری با عنوان «لطائف توحیدیة وأسرار عرفانیه».

نکتة مهمی که پس از بیان معارف بلند عرفانی بیان می‌دارند این است که:

مکرر می‌گردانم وصیت خود را به آنچه که مشایخ عظام به ما سفارش کردند؛ و آن، فاش نساختن اسرار معارف است مگر به اهلش، و دهان نگشودن به حقایق عوارف مگر در محلش. (نامه‌های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی، ص ۲۲)

این جملات و امثال آن حکایت از جو حاکم در دوران نگارش این کلمات دارد که ایشان بنابر احتیاط یادآور می‌شوند، بر مراقبت صاحب خرد و اهل لیاقت برای شنیدن این حقایق نورانی.

از آنجا که بخشی از این نامه‌ها به فرزند گرامی و عروس فاضل و ارجمندشان می‌باشد، برای همه آنها که در سنین جوانی برآنند که درس زندگی بیاموزند، بسیار مفید است و شایسته است بارها و بارها خوانده شود و بر آنها جامه عمل پوشیده گردد.

بررسی تک تک این نامه و وارسی محتوای هر یک از آنها فرصتی دیگر می‌طلبد ولکن آنچه از سراسر این وصیت‌های ارزشمند پیداست، شور و حال عرفانی است که در وجود آن مرد بزرگ تبلور یافته و گوشه‌هایی از آنها به قلم‌ آورده شده است، و این همه سرچشمه گرفته از چشمة سرشار از علم و معرفت و عمل و قلب نورانی آن بزرگ مرد تاریخ عالمان شیعه است.

گرچه همه فراز‌های نامه‌های حضرت امام سرشار از معارف اخلاقی و نصایح عرفانی است، لکن به عنوان نمونه به چند مورد اشاره می‌کنیم:

سعی کن در خلوات، در این بارقة الهی فکر کنی، و به طفل قلبت تلقین کن و تکرار کن تا به زبان آید و در ملک و ملکوت وجودت این جلوه، خودنمایی کند، و به غنی مطلق بپیوند تا از هر کس جز او غنی شوی. (نامه های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی، ص ۳۳)

در جای دیگری می‌فرمایند:

پسرم! آنچه مورد نکوهش و سرمایه و اساس شقاوت‌ها و بدبختی‌ها وهلاکت‌ها و رأس تمام خطاها و خطیئه‌ها است، حبّ دنیا است که از حبّ نفس نشأت می‌گیرد. (همان، ص ۴۰)

در نامه دیگری به عروس گرامی خود می‌فرمایند:

دخترم! سرگرمی به علوم، حتی عرفان و توحید، اگر برای انباشتن اصطلاحات است ـ که هست ـ و برای خود این علوم است، سالک را به مقصد نزدیک نمی‌کند، که دور می‌کند. (همان، ص ۶۰)

در نامه‌ای دیگر چنین آمده است:

دخترم! آفات زیاد بر سر راه است. هر عضو ظاهر و باطن ما آفت دارد که هر یک حجابی است که اگر از آنها نگذریم، به اول قدم سلوک إلی الله نرسیدیم. (همان، ص ۷۵)

ج) پیام‌ها

امام خمینی(س) در طول زندگی خویش چه قبل از انقلاب و چه پس از آن، در کنار فعالیت‌های علمی و حوزوی، در مناسبت‌های مختلف، به ویژه پس از انقلاب پیام‌های مهمی را صادر می‌کردند. این پیام‌ها که بخشی از آنها در ابتدای هر سال و به مناسبت عید نوروز و بخشی در ایام حج و قسمتی از آنها به برخی سران کشورها نوشته شده، سرشار از آموزه‌های اخلاقی ـ عرفانی است. روش امام خمینی در بیان معارف دین در قالب این پیام‌ها، همان روش سازندگی و بر مبنای انسان‌ساز بودن معارف اسلام است. واکاوی این صفحات زرین که به قلم خود امام نگارش یافته، فرصتی فراخ‌تر می‌طلبد. لکن:

آب دریا را اگـر نـتوان کشیـد لیک قدر تشنگی بتوان چشید

اینک در این مجال کوتاه نگاهی گذرا به برخی از پیام‌های حج خواهیم داشت. حضرت امام به مناسبت برگزاری مراسم حج و گاه به مناسبت عید قربان به حجاج ایرانی و همه مسلمانان جهان پیام می‌دادند که مجموع آنها بیش از ۱۵ پیام می‌باشد.

محورهای مورد توجه حضرت امام خمینی در این پیام‌ها غالباً دربارة بیداری مسلمین جهان، نقش استکبار در جهان معاصر، بیداری عالمان دینی، توجه به مستضعفان و انسان‌های تحت سلطه، اشغال سرزمین فلسطین، استفاده و بهره‌مندی از ایام حج، گرفتاری مسلمانان جهان، ندای مظلومیت ملت ایران، توجه به وحدت کلمه مسلمانان، توجه به تعالیم انبیای عظام، دوری از اختلافات مذاهب، توجه به مسائل معنوی حج، هشدار دربارة فلسفه حج و چگونگی این سفر معنوی و... .

برخی از نکات کلیدی و مهم بیانات و پیام‌های امام خمینی عبارت است از:

توجه داشته باشید که سفر حج، سفر کسب نیست؛ سفر تحصیل دنیا نیست. سفر الی الله است. (کنگره عبادی سیاسی حج، ج ۱، ص ۴۶)

ای مسلمانانی که در کنار خانه خدا به دعا نشسته‌اید، به ایستادگان در مقابل امریکا و سایر ابرقدرتها دعا کنید. (همان، ج ۱، ص ۷۷)

امام در بخشی از پیام دیگری برای بیداری مسلمانان دعا می‌کنند:

ما در این روز به همه مسلمین دعا می‌کنیم و دست تضرع پیش خدای تبارک و تعالی بلند می‌کنیم که مسلمین بیدار بشوند، حکومتهای اسلامی بیدار بشوند. (همان، ج ۱، ص ۹۴)

امام خمینی در این پیام‌ها گاهی بر کرسی دعوت جهانی می‌نشیند و خطاب به همه مسلمانان جهان و مستضعفان و در بندانِ تحت سلطه فریاد برمی‌آورد:

هان ای مسلمانان جهان، و مستضعفان تحت سلطه ستمگران، بپاخیزید و دست اتحاد به هم دهید و از اسلام و مقدرات خود دفاع کنید و از هیاهوی قدرتمندان نهراسید که این قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستکبران و حق بر باطل است. (همان، ج ۱، ص ۱۱۶)

ایشان در بیان فلسفة حج خطاب به روحانیون کاروان‌ها می‌فرمایند:

حقیقت حج این است که شما بروید درد مردم را ببینید؛ ببینید فقرا چه جوری هستند، شما هم همانطور بشوید، ببینید مستمندان جهان چطورند، شما هم [به‌] آن رنگ درآیید. (همان، ج ۱، ص ۱۳۸ ـ ۱۳۹)

در جای دیگری در همین رابطه می‌فرمایند:

تمام مسائل برای معنویّات است. پیغمبرها هم که آمدند و احکام را منتشر کردند برای این است که مردم را تزکیه بکنند: )... یُزَکّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتابْ( (بقره، آیه ۱۵۱)، همه برای این آمدند که مردم را با مبدأ وحی آشنا کنند، سیر إلی اللَّه بدهند، هدایت به صراط مستقیم بکنند. (همان، ج ۱، ص ۲۰۶)

در هنگامه توجه به مسائل سیاسی و اجتماعی حج، آنگاه که امام خمینی نگاهی به مسائل معنوی حج و ابعاد گسترده آن می‌نمایند و در این زمینه با حجاج بیت الله سخن می‌گویند، به راستی جان آدمی را نشاطی دوباره و روحانیت و معنویت صدچندان می‌بخشد، زیرا از انسان وارسته‌ای همچون امام که خود طعم شیرین مناسک حج را چشیده و آن را به خوبی لمس کرده است و با آن روح بلند و آرامش آفرین سخن می‌گوید، تأثیری صد چندان در روان آدمی می‌گذارد، آنگاه که می‌فرماید:

در میقاتهای الهی و مقامات مقدس، در جوار خانه پر برکت خداوند تعالی، آداب حضور محضر مقدس خداوند عظیم، مراعات و قلوب حجاج عزیز از تمام وابستگیهای به غیر حق، آزاد و از آنچه غیر دوست هست، تهی و با انوار تجلیات الهی منور گردد، تا اعمال و مناسک این سیر الی اللَّه با محتوای حج ابراهیمی و پس از آن، حج محمدی، آراسته گردد. و با سبکباری از افعال طبیعت، همگان سالم از وزرهای منی و منیت، با کوله‌باری از معرفت حق و عشق محبوب، به اوطان خود بازگردند. (همان، ج ۱، ص ۱۵۴)

آنگاه از فرصت بهره برده و تذکری به حجاج ایرانی می‌دهند که بیش از هر چیز به سوغات مادی توجه دارند و از معنویات حج غافل مانده‌اند، می‌فرمایند:

به جای سوغات‌های مادی فانی، دستاوردهای باقی ابدی برای دوستان به سوغات آورند. با مشتی پر از ارزش‌های انسانی ـ اسلامی که پیغمبران بزرگ از ابراهیم خلیل الله تا محمد حبیب الله ـ صلی الله علیهم و آلهم اجمعین ـ به انگیزه آن مبعوث شدند، به دوستان عاشق شهادت بپیوندند. (همان)

چنانکه ملاحظه کردیم محور عمده پیامها و بیانات امام دربارة حج و مناسک آن به مسائل معنوی و اخلاقی و سیاسی و توجه به ابعاد مختلف این عبادت بزرگ و جهانی برمی‌گردد.

ایشان مهاجرت برای سفر حج را مهاجرت الی الله می‌دانند:

اکنون که حجاج بیت الله الحرام از خانه تن و دنیا مهاجرت الی الله و رسوله، که خانه دل است، می‌کنند و همه چیز جز محبوب حقیقی در ورای آنان است بلکه چیزی جز او نیست که درون و برون داشته باشد، باید بدانند که «حج ابراهیمی محمدی» ـ صلی الله علیهما و آلهما ـ سالهاست غریب و مهجور است، هم از جهات معنوی و عرفانی و هم از جهات سیاسی و اجتماعی. (همان، ج ۲، ص ۶۲)

ایشان در این پیام که مربوط به حج سال ۶۵ می‌باشد، در ادامه پیام بلند خود به برخی مناسک حج از جمله تلبیه، لمس حجر الاسود، سعی صفا و مروه، مشعر الحرام، عرفات، منا، رمی جمرات و... اشاره می‌کنند و به گوشه‌ای از فلسفه این اعمال می‌پردازند که در جای خود، قابل تأمل و واکاوی می‌باشد.

اما درد دل مشفقانه و جان‌سوز و حرکت آفرین امام در این پیام، آنگاه که خطاب به حوزه‌های علمیه و دانشگاه می‌کنند، این است که:

هان ای حوزه‌های علمیه و دانشگاههای اهل تحقیق! بپاخیزید و قرآن کریم را از شرّ جاهلان مُتنسِّک و عالمان متهتک که از روی علم و عمد به قرآن و اسلام تاخته و می‌تازند، نجات دهید.

و این جانب از روی جِد، نه تعارف معمولی، می‌گویم از عمر به باد رفته خود در راه اشتباه و جهالت تأسف دارم.

و شما ای فرزندان برومند اسلام! حوزه‌ها و دانشگاهها را از توجه به شئونات قرآن و ابعاد بسیار مختلف آن بیدار کنید. (همان، ج ۲، ص ۶۷)

و اما آخرین پیام امام به حجاج بیت الله الحرام در سال ۱۳۶۷، سرشار از نصایح مشفقانه و دلسوزانه آن مرد بزرگ و الهی است و ما این مقال را با یکی ـ دو جمله از ده‌ها نکتة آن به پایان می‌بریم:

مردم عزیز و شریف ایران، من فرد فرد شما را چون فرزندان خویش می‌دانم. و شما می‌دانید که من به شما عشق می‌ورزم؛ و شما را می‌شناسم؛ شما هم مرا می‌شناسید... . من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان، به این سرمایه‌ها و ذخیره‌های عظیم الهی و به این گلهای معطر و نوشکفته جهان اسلام، سفارش می‌کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید؛ و خودتان را برای یک مبارزه علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید. (همان، ج ۲، ص ۱۷۰ ـ ۱۷۱)

و آخرین سخن امام اخلاق و معنویت، امام مستضعفان و محرومان، امام شب‌زنده‌دار و بیدار دل، امام عاشق الله و معصومین ، امام مشفق و دلسوز این است که:

نکته دیگر اینکه من اکثر موفقیت های روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامی در ارزش عملی و زهد آنان می‌دانم. و امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشی سپرده شود، که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت.

هیچ چیزی به زشتی دنیاگرایی روحانیت نیست. و هیچ وسیله‌ای هم نمی‌تواند بدتر از دنیاگرایی، روحانیت را آلوده کند. (همان، ج ۲، ص ۱۷۴)

نتیجه گیری

از مجموع آثار قلمی و سیره بنیان گذار جمهوری اسلامی و آنچه را در طول سالیان دراز با مردم در نامه ها و سخنرانی ها بیان داشته اند، هر انسان منصفی به این نتیجه می رسد که شخصیت امام خمینی قبل از آنکه سیاسی یا اجتماعی باشد اخلاقی و عرفانی است و قبل از آنکه تنها یک فقیه و اصولی برجسته باشد یک انسان خود ساخته و بدون هیچ تعلقی به دنیا و مقامات دنیوی است. این همه در رفتارهای ایشان در طول زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی وسیاسی ایشان رخ نموده است.

اینک بر ماست که از این شخصیت ماندگار و خودساخته درس زندگی بگیریم و ایشان را به عنوان الگویی ارزشمند به فرزندانمان معرفی کنیم و او را افتخاری برای جهان اسلام و بویژه برای مردم ایران بدانیم.

منابع

قرآن کریم.

خمینی، روح الله، جهاد اکبر، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ ۹، ۱۳۷۸ ش.

خمینی، روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ ۲۴، ۱۳۸۰ ش.

خمینی، روح الله، سر الصلوة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ ۶، ۱۳۷۸ ش.

خمینی، روح الله، آداب الصلوة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۸ ش.

خمینی، روح الله، صحیفه امام، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹ ش.

خمینی، روح الله، مصباح الهدایة‌إلی الخلافة والولایة، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۶ ش.

خمینی، روح الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ ۷، ۱۳۸۲ ش.

خمینی، روح الله، نامه‌های اخلاقی ـ عرفانی امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ ۲، ۱۳۹۵ ش.

خمینی، روح الله، کنگرة عبادی ـ سیاسی حج، مجموعه سخنان و پیام‌های امام خمینی، مرکز تحقیقات و انتشارات حج، بی تا.

خمینی، روح الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و تعلیقات علی مصباح الانس، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۲ ش.

مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ ق.

. انتهای پیام /*