‏قم، ۱۳۴۳_ نامه به آقای علی اسلامی (اظهار تألم و تأثر از بی‌احترامی رژیم)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۵۴۰

***

نجف، ۱۳۵۴_ نامه به آقای محمد صادقی درباره ارسال مناسک و رساله به لبنان

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۳، ص ۱۱۹

***

نوفل‏ لوشاتو، ۱۳۵۷_ سخنرانی در جمع ایرانیان مقیم خارج (شیوه حکومت پیامبر و مبارزه روحانیت)

اهم بیانات:

باید انسان ببیند که سند اسلام که قرآن‏‎ ‎‏است، آیا این سند، سندی است که اگر کسی مطالعۀ آن را بکند یا تعلیمات آن را بگیرد،‏‎ ‎‏این جزء افیونهاست، و می رود توی خانه اش می نشیند؟ یا مردم را دعوت می کند به دیر و‏‎ ‎‏خرابات؟ یا اینکه قرآن محرک جامعه است؟‏

آن روزی که رضا شاه آمد و آن همه کارها را کرد، باز یک آخوند بود که توی‏‎ ‎‏مجلس، به اسم مدرس ـ رَحِمَهُ الله ـ مقابلش می ایستاد و می گفت که «نه». هیچ کس نبود؛‏‎ ‎‏مدرس بود، و چند نفر هم که اطراف او بودند. دیگر در تمام مملکت هیچ قدرتی در‏‎ ‎‏مقابل او نمی ایستاد. مدرس یک آقای عمامه ای، ملا، متقی و با یک پیراهن کذا و عبای‏‎ ‎‏کذا و تنبان کرباسی، که شعر آن وقت برایش گفتند که تنبانْ کرباسی ـ قدردانی از او کردند‏‎ ‎‏و شعر برایش گفتند ـ انتقاد از او کردند، این ایستاد در مقابل رضا شاه و «نه» گفت.‏

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۴، ص ۲۱۳ - ۲۲۸

***

قم، ۱۳۵۸_ پیام به ملت الجزایر (بازگشت به فرهنگ اسلامی)

اهم پیام:

مسلمین که‏‎ ‎‏در آستان این قرن دردهای جانفرسای خود را یافته، و از قدرتهای شیطانی بزرگ جز‏‎ ‎‏گرفتاریهای گوناگون و چپاولگریها و جنایات چیزی ندیده اند، باید با به هم پیوستگی‏‎ ‎‏صمیمانه و توجه به خداوند بزرگ و اسلام عزیز به فکر چاره برآیند. چاره، و یا مقدمۀ‏‎ ‎‏اساسی آن است که ملتهای مسلمان و دولتها اگر ملی هستند کوشش کنند تا وابستگی‏‎ ‎‏فکری خود را از غرب بزدایند و فرهنگ و اصالت خود را بیابند، و فرهنگ مترقی اسلام‏‎ ‎‏را ـ که الهام از وحی الهی می گیرد ـ بشناسند و بشناسانند.

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۳۹۵ - ۳۹۶

***

قم، ۱۳۵۸_ حکم به آقای ابراهیم امینی (رسیدگی به مشکلات علی آباد گرگان و گنبد قابوس)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۳۹۷

***

قم، ۱۳۵۸_ سخنرانی در جمع اعضای کمیته امداد (پاکسازی ادارات ـ اتکا به جوانان)

اهم بیانات:

اتکال به قدرت خودتان بکنید.‏‎ ‎‏همان طوری که می بینید خودتان این همه کار را انجام دادید، و می گویید استاندار ما‏‎ ‎‏همراهی نمی کند؛ و شاید بعضی وقتها هم کارشکنی بکند. ابداً اعتنا به همراهی او نکنید،‏‎ ‎‏و خودتان کار بکنید ‏‏[‏‏با‏‏]‏‏ اتّکال به قدرت الهی. همان طور که از اول نظرتان به این نبود که‏‎ ‎‏این قشرهای بالا به شما کمک بکنند ـ و نکردند، و کارشکنی هم شاید کردند ـ‏‎ ‎‏همین طور حالایی که به سازندگی رسیدید، خودتان سازنده باشید. خودتان دنبال‏‎ ‎‏مطالب خودتان بروید. ملت خودش باید قیام کند. مملکت مال شما است.

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۰، ص ۳۹۸ - ۴۰۴

***

جماران، ۱۳۶۰_ نامه به آقای سید عبد الله شیرازی (تلاش منحرفین برای تخریب وجهه مردمی روحانیون)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۱۵، ص ۳۴۴

***

جماران، ۱۳۶۷_ حکم به آقای ری شهری (صرف اموال مکشوفه در رفع نیازهای وزارت اطلاعات)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۱۷۲

***

جماران، ۱۳۶۷_ حکم به سرپرست سازمان زندان ها (رفع مشکلات و کمبودهای زندانیان)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۱۷۳

***

جماران، ۱۳۶۷_ نامه به نخست وزیر (انتقال بخشی از اموال بنیاد مستضعفان به کمیته ها)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۱۷۴

***

جماران، ۱۳۶۷_ نامه به فرمانده کل کمیته انقلاب اسلامی (صرف اموال مجهول المالک)

ر.ک صحیفه امام؛ ج ۲۰، ص ۱۷۵

***

. انتهای پیام /*