‏آقای احمد ـ ایّده الله تعالی ـ مرقوم شما و آقای اعرابی واصل شد. راجع به منزل،‏‎[۱]‎‏ اگر به‏‎ ‎‏این قیمت آقای صدوقی‏‎[۲]‎‏ حاضر هستند مقدم هستند، و الاّ فروش برود. ضمناً آقای‏‎ ‎‏حائری تهرانی‏‎[۳]‎‏ هم نوشته اند برای مدرسۀ حقانی؛ اگر به این قیمت آنها هم می خرند و‏‎ ‎‏برای آقای اعرابی‏‎[۴]‎‏ اشکالی ندارد به آنها بدهند. در هر صورت عمده آقای صدوقی‏‎ ‎‏است، به ایشان اطلاع داده شود؛ اگر می خرند و همان طور که آن مشتری پول می دهد‏‎ ‎‏می دهند، به ایشان بدهند و الاّ هر طور می خواهند عمل کنند و هر چه زودتر بهتر است. از‏‎ ‎‏جنابعالی امید دعای خیر دارم. والسلام.‏

‏‏۱۲ شهر صیام ۹۱ ـ پدرت‏

‏‏ ورقۀ جوف به قزوین فرستاده شود. در صورتی که مقاوله ای که آقای اعرابی کرده اند‏‎ ‎‏برای ایشان مشکل است برگردند، هر نحو مایل هستند عمل کنند. به ایشان سلام برسانید.‏

‏‏از آقای ربانی‏‎[۵]‎‏ اطلاعی ندارم، شما رسیدگی به منزل ایشان می کنید. محتاج به سفارش‏‎ ‎‏نیست، باید رسیدگی شود.‏

صحیفه امام جلد ۲ ص ۳۹۵ - ۳۹۶

***

آقای سید احمد خمینی دربارۀ پاورقیهای این نامه چنین نوشته است:

۱ ـ منظور، همان منزلی است که در بارۀ آن به حضرت امام گزارش داده بودند که «احمد طلاب را اخراج کرده و خود در آن ساکن شده است!» البته با روحیه ای که امام ازفرزندشان سراغ داشته قبول نکرده بودند و واقعاً اصل و اساس دروغ بود.

۲ـ منظور، شهید محراب حضرت آیت الله صدوقی است. با وجودی که حضرت امام شدیداً به ایشان علاقه مند بودند، چون این منزل سهم امام بود، از این نظر بین شهید صدوقی و بقیه فرقی قائل نبودند و در فروش آنجا عجله داشتند.

۳ـ حجت الاسلام شیخ مهدی حائری تهرانی.

۴ـ آقای حاج محمد حسن اعرابی، داماد امام (همسر خانم فریدۀ مصطفوی).

۵ـ مرحوم آیت الله ربانی شیرازی منظور نظر امام است که در این تاریخ (۱۰ / ۸ / ۵۰) در زندان رژیم شاه اسیر بود.

. انتهای پیام /*