پرتال امام خمینی(س): یادداشت۲۷۱/  محمد رجائی نژاد

برای شناخت و شناساندن هر اندیشه ای باید سراغ اندیشه های بنیانی و اصولی اندیشمند و صاحب نظر رفت. از طرفی، با کنکاش و پیرایش و تجرید آراء و پندارهای اوست که می توان به پایه ای ترین اندیشه هایش پی برد. امام خمینی نیز یکی از بزرگترین عالمان و اندیشمندان جهان اسلام، در اندیشه ورزی و اندیشه گری دارای پایه و اصولی است که در هیچ یک از آثار ایشان به گونه سرراست و روشن به آن موضوع اشاره ندارند؛ ولی این معنا با کاوش در متون برجای مانده از ایشان، قابل انتزاع است. در همین راستا، با خوانش و کاوش در آثار امام خمینی تلاش می کنیم اُمّهات اندیشه ایشان را استخراج، و به اندازه توان و بسیار کوتاه تبیین نماییم. امید است این حرکت بستری برای پژوهش های عمیق و دقیق و وسیع در این باره باشد. یکی از مهمترین و شاخص ترین اصول اندیشه امام خمینی اعتقاد و اعتماد به وعده و نصرت الهی است که در تمام دوران زندگی ایشان ساری و جاری بود. در این یادداشت به همین موضوع می پردازیم.

مقدمه

اندیشه ها، دیدگاه ها و مواضع امام خمینی در قبال پدیده های اجتماعی، به ویژه پدیده های جدید، مانند هر متفکر دیگری تحت تأثیر مبانی کلی تر و اندیشه های بنیانی تری قرار دارد که بدون شناخت و توجه به آن اُمّهات، فهم دیگر آراء و اندیشه و مواضع ایشان ناممکن و دشوار، و گاه موجب کج فهمی خواهد بود. منظور از اُمّهات اندیشه، آن دسته از مفاهیم و موضوعاتی است که عناصر اصلی برای زیربنای فکری و اجزای اصلی یک منظومه اندیشه ای را سامان می دهد.


از سویی:
 هر اندیشه ای را ارزش و امکان بازیابی و بازخوانی نیست؛ مگر زاینده باشد و مکتب ساز و دارای جوهره قوی و استوار که به حق، اندیشه امام خمینی این گونه بوده است. زنده و زاینده بودن هر مکتب و اندیشه ای به آن است که به وسیله هر نسلی بازخوانی و از جهاتی به روز شود؛ و الّا نه تنها تاریخ ساز و ماندگار نخواهد بود که کم کم فراموش و تاریخی می شود. با این که اگر اندیشه ای چون امام خمینی عنصر زایندگی را در ذات خود داشته باشد، مانند گیاهانی می ماند که می توانند دل سخت آسفالت را هم بشکافند و سرزنده بیرون آیند. بر این اساس، ولو در دوره ای و به دلایلی توجه به اندیشه های حضرت امام مهجور شود؛ ولی حجاب های تحجر و تفسیرهای رمنده از اندیشه امام خمینی موضوعی موقتی خواهد بود. چنان که لسان الغیب، مولانا، ملاصدرا و امثال این نوابغ با همه شرایط فکری مسلط بر جامعه خود و داشتن مخالفین سرسخت، چنان زنده و زاینده شده اند که گویی از یاد می رود که کسانی آنها را تکفیر و پیروان خود را از نزدیک شدن به آنها برحذر می داشتند و می دارند. باتوجه به این مقدمه، و با پیش فرضِ بدیهی دانستنِ ضرورت بازخوانی اندیشه های بنیانی امام خمینی کوشش می کنیم با خوانش و کاوش آثار موجود، برخی اُمّهات اندیشه ایشان را استخراج، و به اندازه توان و بسیار کوتاه تبیین نماییم؛ و مهم تر و پیش تر از همه «باور به وعده و نصرت الهی» است که به آن خواهیم پرداخت.

وعده و نصرت الهی در قرآن و روایات

وعده و نصرت الهی که از راه های گوناگون با اراده خداوند نسبت به مؤمنان صورت می گیرد، بر چند پایه استوار است که در قرآن به آنها اشاره شده است. ازجمله؛ ایمان به خدا، عمل به دستورات الهی، اتکا و توکل به خدا، اعتماد به وقوع حتمی وعده های الهی، عزم بر استمرار بر عمل خالص و بالاخره مبتنی به سنت های الهی که در همه زمان ها جاری و ساری است. وقتی مؤمنان با تکیه بر این اصول اقدام کرده اند، از عقبه های سخت و مشکلات سهمگین، سربلند عبور کرده اند. امام خمینی در تمام دوران زندگی، به ویژه از آغاز نهضت اسلامی در ایران با اتکا به همین اصل، اقدامات خود را انجام داده و در بیانات خود نیز بارها به آن اشاره کرده است.
خداوند در قرآن کریم یادآوری می کند: «إنْ تَنْصُرُوا الله ینْصُرْکُمْ وَ یثَبِّت أقدامَکُم.» (سوره محمد، آیه ۷) یعنی اگر خدا را یاری کنید، خدا نیز شما را یاری می کند و گام های شما را استوار می سازد. این یکی از مصادیق وعده و نصرت الهی است. همه چیز از خداست و به خواست او، و در اینجا منظور از یاری خدا، یاری بندگان خداست. یعنی خدا کمک به بندگان خویش را کمک به خود به حساب آورده و یاری رسانان را، یاری خواهد داد. امام خمینی این وعده الهی در این آیه را یک نوع شفقت و مهربانی آفریدگار بر آفریده خویش دانسته و می فرماید: «اگر چنانچه این معنا در قلب ما واقع شده باشد که نصرت کشور اسلامی، نصرت خداست و نصرت بندگان خدا، نصرت خداست، نصرت مظلومان، نصرت خداست، این معنا اگر در قلب ما محکم بشود، از هیچ چیز نباید بترسیم. و ان شاءالله نمی ترسیم و هیچ کس هم به ما نمی تواند که غلبه کند و در همه جا هم پیروز هستیم.» (صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۲۰۹) یعنی «شما جبهه نصرت را بازکنید، خدا هم باز می کند. شما برای خدا کار کنید. برای خدا پیش بروید، برای خدا زحمت بکشید، برای خدا همه کارها را انجام بدهید... خدا به وعده خودش بی اشکال عمل می کند. اگر نقصی  باشد در ماست.» (همان، ص ۲۰۲) این نشان از اعتقاد و اعتماد امام خمینی به وعده ها و امدادهای غیبی الهی است و با همین ایمان راسخ در همه دوره های زندگی عمل کرده و پیروز هم شده است.

 یعنی خدا یاری بندگان را یاری خویش محسوب کرده است و تشویق می کند که همدیگر را یار و یاور باشید، به ویژه ضعیفان را تا من هم همه شما را نصرت داده و راه های گشایش و موفقیت را برایتان هموار نمایم. همانگونه که در آیه ای دیگر می فرماید اگر برای خدا کار کنید، خدا به شما کمک خواهد کرد: «ولینصرنّ الله من ینصره» (سوره حج، آیه ۴۰) یعنی حتماً خدا کسانی را که او را نصرت کنند، بدون شک نصرت خواهد کرد؛ یکی دیگر از آیات الهی هم می فرماید اگر صبر و استقامت کنید، خدا را با خود خواهید یافت: «ان الله مع الصّابرین» (سوره بقره، آیه ۱۵۳)
در قرآن کریم بیان شده که هر کس در راه خدا تلاش کند، هر کس برای خدا مجاهدت کند، در حقیقت برای خود تلاش و مجاهدت کرده است: «و من جاهد فانّما یجاهد لنفسه» (سوره عنکبوت، آیه ۶) «خدای متعال به شما وعده داده است که اگر دین او را و راه او را و هدف های الهی را یاری کنید، شما را یاری خواهد کرد». (سوره حج، آیه ۴۰) یاری خدا به معنی یاری تمام نیروهای موجود در این طبیعت است؛ یعنی همه نیروهای طبیعت به کمک شما خواهند آمد؛ نیروهای ماوراء طبیعی هم به کمک شما خواهند آمد و یاری خواهید شد.
در روایات معصومین(ع) هم داریم که می فرمایند: «من کان لله کان الله له» (بحار الأنوار، ج ۷۹، ص ۱۹۷) هر کس برای خدا کار کند، خدا هم تمام امکانات و علم و قدرت خودش و سنت های آفرینش را در خدمت او قرار خواهد داد.

اعتقاد و اعتماد امام خمینی به وعده و نصرت الهی

در آثار امام خمینی به وعده ها و نصرت الهی فراوان اشاره شده است. سیره نظری و عملی ایشان نیز نشان می دهد که در تمام دوره های زندگی بر آن اعتقاد و اعتماد داشته اند و با ایمان و تکیه بر وعده و نصرت الهی تصمیم گرفته و عمل می کردند. از آنجاکه خود ایشان متخصص علوم دینی و قرآنی بوده اند، در کلام خود تلاش کرده اند نصرت الهی را با شواهد قرآنی و استشهادات تفسیری همراه ساخته و به عنوان درسی از عمق معارف الهی به مردم منتقل نماید. ایمان به وعده و نصرت الهی در تمام دوره های زندگی حضرت امام نمایان است. درست ۲۰ سال پیش از آغاز مبارزه ـ ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۲۳ شمسی ـ پیامی خطاب به ملت ایران و علمای اسلام نوشته اند که در آن اعتقاد و اعتماد به وعده و نصرت الهی موج می زند. پیام را با آیه «قُلْ  إِنَّما أَعِظُکمْ بِواحِدَه أَنْ تَقُومُوا لله مَثْنی  وَ فُرادی .» (سوره سبأ، آیه ۴۶) آغاز کرده و می فرماید:


«قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوه های گوناگون عالم طبیعت رهانده ... قیام لله است که موسی کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد... قیام برای خداست که خاتم النبیین- صلی الله علیه و آله - را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت ها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت...» (صحیفه امام، ج ۱، ص: ۲۱) آغاز انقلاب در دهه چهل و پیروزی آن در سال ۵۷ نیز با همین اعتقاد و پشت گرمی امام خمینی به وعده ها و نصرت الهی بود که به نتیجه رسید. فروردین سال ۴۳، چند روزی از آزادی از زندان و برگشت به قم نگذشته که در سخنرانی جمع اقشار گوناگون مردم ـ صبح ۲۶ فروردین ۱۳۴۳ ـ در مسجد اعظم ، با شجاعت تمام علیه دستگاه حاکم صحبت کرده و می فرماید:
«اگر من خدای نخواسته، یکوقتی دیدم که مصلحت اسلام اقتضا می کند که یک حرفی بزنم، می زنم و دنبالش راه می افتم و از هیچ چیز نمی ترسم بحمدالله تعالی. و الله، تا حالا نترسیده ام. آن روز هم که می بردندم، آنها می ترسیدند؛ من آنها را تسلیت می دادم که نترسید.» (صحیفه امام، ج ۱، ص: ۲۹۳) این نیست جز ایمان راسخ به نصرت الهی و اتکا به پروردگار و اعتماد به وقوع حتمی وعده الهی مبنی بر نصرتِ مؤمنان در برابر دشمنان. اگر اینگونه نبود، چگونه امام خمینی می توانست بگوید:
«هرچه پیروزی  می خواهید پیش خداست. هر چه نصرت می خواهید دست اوست. گمان  نکنید که ایران؛ ملت ایران خودش یک همچو قدرت بزرگی را، و یک همچو قدرتی که همه هم دنبالش بودند، خودش بدون آن تأییدات غیبی که شد شکست داد.» (همان، ج ۱۱، ص ۳۴۹) امام خمینی پیروزی و موفقیت های پس از انقلاب را هم متکی بر اصل وعده و نصرت الهی می دانست. (همان، ج ۱۲، ص ۱۹۸؛ ج ۱۶، ص ۲۷۵)

نتیجه

از آثار حضرت امام برمی آید که به باور ایشان اگر شرایط موجود باشد، وعده و نصرت الهی قطعی است. درصورتی که همه انسان ها، به ویژه مؤمنان به شرط یاری کردن دین و بندگان خدا وفا کنند، خدا هم به یقین آنان را پیروز خواهد کرد. اعتماد به وعده های خداوند نیز تنها یک بحث تئوری و ذهنی نیست، بلکه نمایش این توکل و اعتماد به خدا در صحنه عمل و متن جامعه باید تحقق پیدا کند. این اعتقاد به خدا و کمک او وقتی کارساز است که هم اقدام و حرکت باشد، و هم عمل خالص برای خدا وجود داشته باشد.
این اعتقاد و اعتماد به وعده و نصرت الهی در تمام مراحل زندگی امام خمینی جاری و ساری بوده و خدشه ناپذیر است. برای همین یکی از اصول اندیشه های ایشان به حساب می آید.

 

. انتهای پیام /*