نویسنده: حسین کریمی

چکیده

در این مقاله اندیشه های حضرت امام (س) در خصوص توسعه اقتصادی و برداشتهای نظری از اندیشه های ایشان در این موضوع در دو فرض جامع بودن و ارزشی بودن مورد بررسی قرار گرفته است. ضمن پرداختن به ضرورت بحث و بررسی علل پرداختن به اندیشه های حضرت امام (س) با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا، نظریات خاص حضرت امام (س) و دو فرضیه مطرح شده، به شکل محتوایی مورد تحلیل قرار گرفته است. نظریات ایشان کاملا از نکات فنی و علمی بحث توسعه اقتصادی برخوردار می باشد. و همچنین جنبه ارزشی بودن مفهوم توسعه با ارزشهای معنوی و روحی بچشم می خورد و منظر جدیدی از حیث ارزشی بودن مفهوم توسعه اقتصادی در این مبحث مشاهده می شود. «زیربنا اقتصاد نیست، برای اینکه غایت انسان اقتصاد نیست. » (صحیفه امام؛ ج ۹، ۴۵۷)

تـوسعه اقتصادی از دیدگاه حضرت امام خمینی (س)

حسین کریمی (دانشجوی دوره دکتری اقتصاد دانشگاه اصفهان)

چکیده:

در این مقاله اندیشه های حضرت امام (س) در خـصوص تـوسعه اقتصادی و برداشتهای نظری از اندیشه های ایشان در این موضوع در دو فرض جامع بودن و ارزشی بودن مورد بررسی قـرار گرفته است. ضمن پرداختن به ضرورت بحث و بررسی علل پرداختن به اندیشه های حـضرت امام (س) با استفاده از روش اسـنادی و تـحلیل محتوا، نظریات خاص حضرت امام (س) و دو فرضیه مطرح شده، به شکل محتوایی مورد تحلیل قرار گرفته است. نظریات ایشان کاملا از نکات فنی و علمی بحث توسعه اقتصادی برخوردار می باشد. و همچنین جنبهء ارزشی بـودن مفهوم توسعه با ارزشهای معنوی و روحی بچشم می خورد و منظر جدیدی از حیث ارزشی بودن مفهوم توسعه اقتصادی در این مبحث مشاهده می شود.

«زیربنا اقتصاد نیست، برای اینکه غایت انسان اقتصاد نیست. » (همان)

مقدمه

واژه توسعه اقتصادی در حال حاضر یک مفهوم شناخته شده است. گرایش به توسعه اقتصادی، نیرویی است شکست ناپذیر و استوار که امروزه خواه نـاخواه سـعی می کند مسیر خود را در رسیدن به مقصود بگشاید. در این میان اقتصاددانان از جمله در هسته مرکزی این مجموعه با ارائه شیوه ها و راهکارهای متفاوت علمی، نظری و تجربی در رسیدن به این مهم و اعتلای کـارایی تـوسعه از بعد دیگر، توسعه فرایندی طولانی، سرشار از تجربه و نوآوری است که همه ابعاد زندگی اجتماعی را در بر می گیرد و تحولی عمیق و بنیادین در بینش، دانش، مهارت، اخلاق و مناسبات میان مردم پدید می آورد.

در ایـن مـیان اسـلام احکام و راهبردهای خود را مبتنی بـر فـطرت انـسان، مطرح می سازد، و او را به انگیزه تغییر جهان هستی به منظور بهره مندی از منابع و امکانات بالفعل محدود در امر تولید تجهیز می نماید و نیز انـسان را در بـستری از سـازندگی و تلاش برای ایفای وظایف فردی و جمعی خود، چـنان مـوظف و مسئول می نماید که گویی چنانچه دست به تلاش برای تغییر چهره جهان، در راستای غلبه بر فقر و تمهید شرایط ظـهور اسـتعدادهای بـالقوه منابع انسانی و مادی نزند به تکلیف الهی خویش عمل نـکرده است.

اسلام به عنوان دین خاتم و کامل نوعی جهان بینی پویا به پیروان خویش عرضه می دارد و آنان را از چنان عـقایدی بـرخوردار مـی سازد که زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان از رشد و توسعه ای که متناسب با آن جـهان بینی و عقاید اسلامی است، بهره مند می شود. انسان به عنوان یکی از اساسی ترین عوامل تولید، با برخورداری از ظـرفیت عـلمی بـسیار بالا، و خلیفه خداوند بودن در زمین، و بعنوان موجودی برگزیده برای آبادانی زمین مـأموریت ویـژه دارد. آنـچه در طبیعت هست برای او آفریده شده (سـوره بقره، آیه ۹۲) و در تسخیر اوست. (سوره جائیه، آیه ۳۱)

بنابراین می توان تأکید اسلام را بـر مـفهوم توسعه در یک سطح بسیار بالا توصیف نمود. دین متمدن و مبین اسلام با اعـلام ایـنکه فـقر مرگ بزرگ است (نـهج البـلاغه، به نقل از الحیاه، جلد ۴، ص ۱۸۲) و مردن بهتر از فقر است (اصول کافی، به نقل از الحیاه، جلد ۴، ص ۱۸۲) و فقر می تواند عامل سلب شخصیت فقیر شـود، (معیارهای اقـتصادی در تـعالیم رضوی، ص ۱۲) خـط مشی خود را برای محو عوامل و شرائط ایجاد فقر که به تعبیری توسعه نیافتگی و یـا حـداقـل مانعی برای توسعه می باشد، مطرح می نماید. همچنین اسلام در خصوص کسب دانش و آموزش (اصول کافی، جلد اول، ص ۵۲. )، حفظ تندرستی (نهج الفـصاحه، ص ۶۱۲)، مـذمت بـیکاری (تهذیب، جلد ۶، ص ۷۲۳)، توزیع مجدد درآمد از طریق انفاق (سوره نـور، آیـه ۲۳)، وقف (تحریر الوسیله، جلد ۲، ص ۲۸)، وصیت به ثلث اموال (سوره نـساء، آیـه ۲۱)، رعایت حـال فـقرا و تـهیدستان (الحیاه، جلد ۲، ص ۵۸۴)، مالکیت ناشی از کار (سوره نجم، آیه ۰۴)، زنده کردن امتی از طریق احیای یک فرد (سوره مائده، آیه ۲۳)، تقبیح زندگی مسرفانه و تجمل مـآبانه (سوره حدید، آیه ۰۲)، وظـیفه دولت بـرای رسیدگی به امور محرومان (سوره تـوبه، آیـه ۰۶، و سوره انفال، آیه ۱۴)، تأکید فراوان داشته و به مسائل اقتصادی توجه اکـید نـموده است. در این تأکیدات می توان توجه به شاخص های توسعه را دریافت نمود.

بنابر آنچه ذکر شد، پیـمودن مـسیر توسعه اجتناب ناپذیر است و از آنجا که ایران بعنوان یک کشور پایبند به اصـول و قـوانین اسلام باید متکی به خود باشد، مـفهوم تـوسعه اقـتصادی اهمیتی دو چندان می یابد. بعد از انقلاب اسلامی، امـام خـمینی، به عنوان رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی رهنمودهای منطبق بر تئوریهای اقتصادی را مطرح سـاختند، تـا زمینه عملی و عینی دستورات اسـلامی در جـامعه ایران فـراهم گـردد.

در این مـقاله سـعی شـده مفهوم توسعه اقـتصادی را از دیـدگاه حضرت امام راحل (س) بـررسی کـرده و نظریات آن بزرگوار را مطرح نمائیم. در این خصوص دو مطلب بسیار مهم یعنی؛

۱ - جامعیت مفهوم توسعه و ۲ - ارزشـی بـودن مفهوم توسعه

را به عنوان مسائل اساسی (این دو مسئله، فرض های مطرح در مقاله می باشند.) در نـظریات حـضرت امام (س) - بـه روش کـتابخانه ای - طرح کرده و براساس مـجموعهء سخنان و نوشته های ایشان بحث کرده ایم و در پایان، نتیجه گیری خواهیم نمود.

مسئله قابل طرح

آنچه در مفهوم تـوسعه قـابل بیان است، جامعیت این واژه مـی باشد کـه نـه تـنها کـمیت موضوع را - بعنوان رشـد اقـتصادی - دربرمی گیرد بلکه کیفیت مسئله را نیز مورد بحث قرار می دهد و بشکل جامع به آن نگریسته می شود. (Hirschman. A. O. (۱۹۵۸) مـفهوم تـوسعه اقـتصادی از دیدگاه حضرت امام (س)، توسعه فرهنگی و احیای هـویت و فـرهنگ دیـنی و ابـعاد مـتفاوت و مـختلف جامعه را دربرمی گیرد.

اولین مسئله قابل طرح در نظریات امام ره جامعیت واژه متناسب با شرائط، امکانات و مقتضیات جامعه اسلامی می باشد. شرایط فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و بلوغ فرهنگ دینی و اسلامی در جـامعه ایران عوامل مهمی می باشند که اساس بحث ها و نظریات حضرت امام (س) را در مورد توسعه اقتصادی، شکل می دهند و به عنوان الگوهای نظری، ایده ها و خط مشیهای کلی، اصول و سیاستهای اقتصاد کلان را ترسیم می کند.

دومـین مـسئله قابل طرح در این خصوص مفهوم«ارزشی بودن» (Normative ) توسعه اقتصادی است. این مفهوم که در مقابل مفهوم تحققی و تجربی (Positive) توسعه قرار دارد، مجموعه ای از دانسته ها است. که معیارهای «آنچه باید باشد» را به بـحث و بـررسی می گذرد. (دیدگاه اقتصادی امام (س) از بعد فقاهت:مرجعیت و فقاهت حضرت امام (س) منبعی جهت پاسـخگویی بـه سـؤالات متعدد عرفی و شرعی می باشد و سبب گردیده حضرت امام (س) از سالهای دور در این زمینه صاحب نظر باشند.) بنابراین مهمترین اصل در این مفهوم، توجه به تجویزها و توصیه ها می باشد که در خصوص پیامدهای ارزشی توسعه اقـتصادی راهـگشا خواهد بود.

در بینش اقتصادی حـضرت امام (س)، واژه توسعه اقتصادی، دارای مفهومی ارزشی است. از آنجا که توسعه حرکت از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب است، وضعیت مطلوب(توسعه یافته)یک امر ارزشی اسـت و از طـرفی چون اسلام دین ارزشـها اسـت، برای حصول چنین مفهومی باید از تعالیم آسمانی اسلام بهره گرفت. در این راستا حضرت امام (س) با توجه به اصول و اساس مکتب اسلام، مفاهیم ارزشی توسعه اقتصادی را مطرح نموده و توجه خاصی بـه مـذهب، انسان، احساسات، عواطف، اخوت، ایثار، انفاق، عدل، تواضع و انصاف معطوف داشته اند. حضرت امام (س) در همین رابطه می فرماید:

«اسلام همه مسائلی را که مربوط به زندگی بشر در دنیا و آخرت است و آنچه مربوط بـه رشـد و تربیت انـسان و ارزش انسان است، دارا است.» (رک؛ صحیفه امام، ج ۳، ۲۱۹ – ۲۲۰) که در این بیان توجه به نیروی انسانی به عنوان محور توسعه - کاملا موردنظر حضرت امـام (س) واقع شده است.

ضرورت بحث از دید حضرت امام (س)

دلایل متعددی سـبب گـردید کـه مسئله را از دید حضرت امام (س) بررسی نمائیم. این دلایل را می توان تحت عنوان دیدگاه اقتصادی حضرت امام (س) در موارد ذیـل طـرح نمود:

بار نشست، سبب گردید حضرت امام (س) اصولی را در ابعاد متفاوت سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و خصوصا اقتصادی طرح نمایند و اساس مکتب ساز اسلام را در این موارد پیاده نمایند.

۳ - دیدگاه اقتصادی حضرت امام (س) از بعد رهبری: قرار گرفتن در بالاترین نقطه تحول عظیم انقلاب اسلامی از حضرت امام (س) بیانات بسیار ارزشمندی به یادگار گذاشته است که دیدگاههای متفاوت ایشان را در همه جهات، نشان می دهد. بستر انقلاب اسلامی و زمـینه فـراهم شده در جامعه اسلامی ایران سبب گردید این اصول بعنوان اساس انقلاب اسلامی از طرف رهبری و محور مرکزی انقلاب طرح و بحث گردد. ۱

۴ - علم، درایت و تخصص حضرت امام (س) در ابعاد متفاوت سیاسی، اقتصادی، فـرهنگی و اجـتماعی از سیمای حضرت امام (س) یک متخصص عالی رتبه ساخته است. ایشان با توجه به استعدادهای شخصی و تجربه ارزشمند نزدیک به یک قرن از تاریخ بشریت و تحول عظیم جهان، منطقه و ایران و با استفاده از اسـتدلالهای مـنطقی و کاملا علمی به بیان دردها و مشکلات پرداخته اند و در این موارد راه حلهائی ازنده ای ارائه نموده اند.

۵ - وجوه تشابه بسیاری از بیانات حضرت امام (س) و متخصصان و عالمان به علم اقتصاد در زمینه توسعه اقتصادی سبب گردیده کـه حـضرت امام (س) بعنوان یک شخصیت برجسته عـلمی و عـنصری آگـاه به علوم روز و دانستنیهای نوین جهان معرفی گردد. هم ترازی دانسته های ایشان و متخصصین علم اقتصاد، شاهدی است بر ظرفیت فنی و تخصصی بـالای حـضرت امام (س) و نشانه ای از آگاهی کامل ایشان به علم اقتصاد مـی باشد. در ایـن زمینه به تحلیل مقایسه ای مختصری خواهیم پرداخت و از دریای حکمت حضرت امام (س) به اندکی بسنده می نمائیم. 

محقق فرانسوی - پیر مـایه - در کـتاب رشـد اقتصادی عوامل بنیادی رشد را بصورت ذیل مطرح می نماید:

حضرت امام (س) نیز فرموده اند:

«امروز شمائید که باید دامـن بـه کـمر بزنید و در رشد صنایع این کشور و در رشد تولید این کشور همت بگمارید و فـعالیت کـنید.» (صحیفه امام؛ ج ۱۸، ص ۱۹۰) در جـای دیگر می فرماید: «انشاء الله در شرایط بهتر زمینه کافی برای رشد استعداد و تحقیقات را در همه امور فـراهم مـی سازیم. » (همان؛ ج ۲۱، ص ۹۶)

و نـیز فرموده اند:

«مهمترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقات و تمرکز و هدایت امکانات و تـشویق کـامل و همه جانبه مخترعین و مکتشفین و نیروهای متعهد و متخصص است که شهامت مبارزه با جهل را دارنـد.» (همان؛ ص ۱۵۸)

حـضرت امـام (س) با درایت کافی در مورد بحث رشد اقتصادی، کاملا تخصصی و علمی برخورد کرده اند و شاخص های مـختلف تـوسعه و دستیابی به آنها را مطرح نموده اند.

گونارمیردال می گوید:

«تأسف انگیز است که اقتصاددانان جوان کـشورهای کـم تـوسعه در دام پیچ و خم اندیشه های اقتصادی کشورهای پیشرفته، گرفتار شوند و بدین ترتیب تلاشهای روشنفکرانه کشورهای کـم تـوسعه با ناکامی مطلق مواجه شوند. بعکس من آرزو مـی کنم کـه این افراد، شهامت واژگون ساختن تندیسهای عظیم فاقد معنا و نامربوط و گاهی دکـترینها و روشـهای نظری ظاهر فریب و ناقص را، بیابند و تفکر خود را در بستر مطالعات بر نیازهای وسایل خودشان مبتنی کنند. »

حـضرت امـام (س) نیز در بیاناتی فرموده اند که:

«اگر بخواهید ملت شما نجات پیدا بکند، در فـرهنگ و در دانـشگاهها باید اصلاح فرهنگ صورت بگیرد.» (همان؛ ج ۱۰، ص ۳۵۶) همچنین حـضرت امـام در وصـیتنامه سیاسی - الهی فرموده اند: و غم انگیزتر اینکه آنان مـلتهای سـتمدیده زیر سلطه را در همه چیز نگه داشته و کشورهای مصرفی بار آورده اند، و به قدری مـا را از پیـشرفت های خود و قدرت های شیطانی ترسانده اند کـه جـرأت دست زدن بـه هـیچ ابـتکاری را نداریم و این پوچی و تهی مغزی مـصنوعی بـاعث شده که در هیچ امری به فکر و دانش خو اتکا نکنیم. » (همان؛ ج ۲۱، ص ۴۱۵)

همخوانی نـظرات حـضرت امام (س) با دانشمندان علم توسعه نـیز کاملا مشهود است. 

رائول پربـیش بـا اشاره به این موضوع کـه فـرایند صنعتی شدن کشورهیا اقماری (یا توسعه نیافته)بشدت تأخیر پیدا کرده است بـه مـسئله تقلید از کشورهای صنعتی اشاره کـرده و مـی نویسد، شـالوده نهادها و مؤسسات کـشورهای پیـشرفته در داخل کشورهای توسعه نـیافته پی ریزی شده است. روستو از صاحب نظران توسعه اقتصادی می گوید: «رشد اقتصادی نتیجه برآیند کنشهای مـتقابلی اسـت که بخشهای اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی یـک جـامعه را دربرمی گیرد. »

با تحلیل مقایسه ای باز بـه ایـن مطلب می رسیم که دیدگاه حضرت امـام (س) بـا نـظریات مـتخصصان عـلم توسعه و کسانی کـه جـوامع توسعه نیافته را مورد مطالعه قرار داده اند، اشتراک دارد. و حضرت امام (س) موانع توسعه اقتصادی کشور را کاملا شناخته و مـطابق بـا شـرایط محیطی و داخلی کشور، راههای درمان آن را نـیز ارائه فـرموده اند.

تـوسعه اسـلامی از دیـد حضرت امام (س)

توسعه اسلامی در یک نگاه عام فرآیند حرکت از وضع موجود به سمت جامعهء مطلوبی است که حد و اندازه جامعه توسعه یافته را نشان می دهد. از طرفی توسعه اقـتصادی در اسلام، حرکت به سمت اهداف اقتصادی و تحقق اصول اقتصادی در جامعه مطلوب می باشد بگونه ای که این حرکت با حرکت سایر بخشها هماهنگ بوده و دارای رابطهء متقابلی باشند.

حضرت امام (س) با توجه بـه تـعالیم اسلامی در این زمینه می فرماید:

«البته پیاده کردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصا برنامه های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق بدون حاکمیت همه جانبه اسلام میسر نیست» مـطابق بـا فرموده حضرت امام (س) به این نتیجه می رسیم که برای شناخت و بررسی توسعه یافتگی در اسلام باید جامعه مطلوب را از نظر اسلام ترسیم نمائیم و اصول حاکم بـر آن را بـررسی کنیم.

قرآن هدف خلقت انـسان را رسـیدن به مقام رفیع بندگی می داند. و انگیزه بعثت را تزکیه و تعلیم انسان ۳بیان نموده است. بنابراین جامعه مطلوب دارای ویژگیهای خاص و ویژه ای است که می تواند زمینه سـیر الی ـ الله را برای انسان به بـهترین شـکل فراهم نماید. این ویژگیها را به شکل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی می توان دسته بندی نموده و هرکدام را جداگانه مورد بحث قرار داد. ویژگیهای اقتصادی چنین جامعه هایی از نظر حضرت امام (س) به قرار زیر است: ۱ - ایجاد رفاه و از میان بردن فقر:حضرت امام (س) ضمن برشمردن اهمیت این ویژگی فرموده اند:

«همه آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسئولین کشور ماست که روزی فـقر و تـهیدستی در جامعه مـا رخت بر بندد و مردم عزیز و صبور و غیرتمند کشور ما از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند.» (همان؛ ج ۲۰، ص ۳۴۱)

۲ - توزیع عـادلانه منابع:حضرت امام (س) در این باره می فرمایند:

«اسلام تعدیل می خواهد، نه جـلو سـرمایه را مـی گیرد و نه می گذارد سرمایه آن طور بشود که یکی صدها میلیارد دلار داشته باشد و برای سگش هم اتومبیل داشته بـاشد و شـوفر داشته باشد و امثال ذلک، و این یکی که شب برود پیش بچه هایش نان نداشته بـاشد، نـمی شود. ایـن عملی نیست. نه اسلام با این موافق است و نه هیچ انسانی با این موافق اسـت» (همان؛ ج ۸، ۴۷۰)

۳ - استقلال اقتصادی:

حضرت امام (س) استقلال، آزادی جزء اولین شعارهای انقلاب اسلامی مطرح نمودند کـه و در این خصوص استقلال سـیاسی را مـنوط به استقلال اقتصادی دانسته اند.

۴ - رشد و شکوفایی اقتصادی:حضرت امام (س) می فرماید:

«اسلام. اقتصاد را به صورتی سالم و بدون وابستگی به نفع همگان در رفاه همه مردم با اهمیت به مستمندان و ضعیفان بارور می کند و بـرای رشد بیشتر کشاورزی و صنعت و تجارت کوشش می نماید» (همان؛ ج ۱۹، ص ۳۴۳)

در این قسمت رشد اقتصادی که بحث کمیت توسعه را پوشش می دهد تلاش در بخشهای مختلف اقتصادی را می طلبد که در اینجا حضرت امام وارد یک بحث فنی و تخصصی شـده اند.

در مـیان ویژگیهای اقتصادی، استقلال اقتصادی و عدالت اقتصادی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. حضرت

می دانند و معتقد است منشأ پیـدایش وابـستگی های سیاسی و نظامی نیز وابستگی اقتصادی است. ایشان می فرماید:

«وابستگی اقتصادی مسئله ای است که وابستگی های بسیاری را به دنبال می آورد. اگر مملکت شما در اقتصاد نجات پیدا نکند و وابستگی اقتصادی داشته بـاشد هـمه جور وابستگی بدنبالش می آید و وابستگی سیاسی هم پیدا می کنیم، وابستگی نظامی هم پیدا می کنیم» (همان؛ ج ۱۲، ص ۴۱)

از طرفی حضرت امام (س) راه حل این وابستگی را رسیدن به خودکفایی می دانند که می تواند ضامن استقلال اقـتصادی بـاشد. در ایـن خصوص - در همان تاریخ - فرموده اند:

«بـاید کـاری کـنیم که زاید بر خودکفا باشیم، کشور ما یک کشوری است که می تواند بیش از احتیاج خودش تولید داشته باشد و صادر کند. »

و یـا در فـرازهای دیـگری مطرح ساخته اند که:

«ایران انشاء الله مستقل می شود و اسـتقلال وقـتی است که شما دیگر احتیاج به اینکه دستتان را دراز بکنید به خارج چیزی بگیرید نداشته باشید. . . باید همه کوشش کـنیم، آنـهایی کـه مخترع هستند، آنهایی که متفکر هستند، زارعین، کارخانه دارها، همه کـوشش کنند که خودشان کار خودشان هستند، انجام بدهند» (همان؛ ج ۱۳، ص ۳۹۶) در این راستا حضرت امام «ره »عنصر اساسی در استقلال اقتصادی را خـودکفایی، رسـیدن بـه توان صادراتی و کوشش و همت همه جانبه اقشار مختلف جامعه می داند. در واقع افـزایش تـوان اقتصادی و یا رسیدن به درجه توسعه یافتگی اقتصادی آنهم در سایه الطاف الهی و استمداد از اسلام و قرآن - و هـمگام بـا اصـول فرهنگی، سیاسی و اجتماعی - تنها مسیری است که استقلال اقتصادی را از نظر حضرت امام (س) مـیسر مـی گرداند.

مطابق با موارد ذکر شده حضرت امام (س) دو نکته را در خصوص اصول اقتصادی بیان کرده اند:ابـتدا ایـنکه ایـن اصول تحت حاکمیت اسلام و ارزشهای اسلامی قابل اجراست و می تواند ما را به سر منزل مـقصود یـعنی جامعه مطلوب(توسعه یافته) برساند و چنانچه این اصول، حاکمیت الهی و سیاسی قرآن را بـه خـطر انـدازد، به هیچ عنوان اجرا نخواهد شد. نکته دوم این اسـت کـه اصول فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را متزلزل نگردانند. بنابراین اهمیت مسائل دیگر از جمله فرهنگی، اجـتماعی و در کـنار اصـول اقتصادی از رتبه کمتری برخوردار نیست. از آنجا که این بحث با دو مسئله اصلی مقاله در ارتباط اسـت، بـحث و بررسی بیشتر را در این زمینه به قسمت بعد موکول می نمائیم.

فرض اول:  

ار دیدگاه حضرت امام (س) توسعه به مفهوم گسترده و پویا مورد توجه قرار گرفته اسـت و یـک حـرکت همه جانبه را در جهت رشد و شکوفایی انسان و جامعه در مسیر «سیر الی الله»دنبال می نماید. به عـبارت دیـگر می توان گفت، توسعه رشد و تحول عمیق و بنیادین جامعه، بافت ها، روابط فرهنگی و اجتماعی، فکر و اندیشه، بینش و نـگرش و سـاختار وجودی و شخصیت انسانی و الهی انسانها را دربرمی گیرد. بنابراین توسعه یک مسئله چندبعدی اسـت کـه به همه زوایای زندگی و حیات انسانها مـربوط مـی شود و بـعنوان یک جریان منظم و هدفدار قابل طرح مـی باشد.

تـوجه به استعدادها و منابع انسانی از یکسو و منابع غیر انسانی نظیر عوامل مادی و طبیعی از سـوی دیـگر، همچنین حرکت به سمت بـهره برداری مـناسب از منابع و ظـرفیتها، اسـتفاده از شـرایط موجود مؤثر در کشور و منطقه و گسترش مـفاهیم فـرهنگی و اجتماعی از جمله مواردی است که در مسیر توسعه اقتصادی و همه جانبه مورد عنایت حـضرت امام (س) قرار گرفته است. در واقع حضرت امام (س) شاخصهای مختلف توسعه اقـتصادی را کـاملا در نظر گرفته و نسبت به آنـها بـی توجهی مبذول نداشته اند. آنچه سبب حصول این دیدگاه شده است. شناخت کافی امام (س) اسـت کـه ناشی از تعالیم الهی و انگیزه های مـعنوی و اسـلامی اسـت و از منبع جامعی چـون قـرآن کریم و روایات اسلامی نـشأت مـی گیرد و به ارائه شناخت وافی و کافی و معرفی اهداف استقلال، عدم وابستگی، ارزشهای اخلاقی، خدمت و عبادت، مـعرفت و شـناخت عمیق از هستی، ارتباط سالم و سازنده بـا جـامعه و انسانها و مـحیط، بـینش و بـصیرت نسبت به انسان و جـهان، برقراری ارتباط حسنه و صادقانه با همه ذرات عالم هستی و احساس وظیفه و مسئولیت در قبال همه نظام حـکیمانه آفـرینش منجر می گردد. این یک معنای جـامع از تـوسعه اقـتصادی اسـلامی اسـت که می توان اعـتراف نـمود در هیچ بینش و نگرش اقتصادی نسبت به مفهوم توسعه وجود خارجی نداشته و عینیت نمی یابد. بعنوان نمونه از اشـارات مـتفکرانهء حـضرت امام (س) توجه و شناخت ایشان را نسبت به شـاخصهای عـمده تـوسعه اقـتصادی در ادامـه بـررسی خواهیم نمود و بیان خواهیم کرد که چگونه شرایط مختلف مفهوم توسعه از دید فنی حضرت امام (س) پنهان نمانده است.

در دیدگاه حضرت امام (س)تعلیم و تربیت جایگاه خاصی دارد زیـرا منجر به تربیت نیروی انسانی شده و می تواند در ارتقاء فرهنگی جامعه نیز مؤثر واقع شود. حضرت امام «س »می فرماید: «اصلاح و اداره مملکت با تعلیم و تربیت صحیح نسل آینده است.»

و در جای دیگر آورده اند کـه: «لکن جهاد اکبر، جهاد در راه سازندگی خودتان است.» (همان؛ ج ۱۴، ص ۵۲۱)

در واقع حضرت امام (س) تربیت نیروی انسانی را در مفهوم توسعه نیروی انسانی - که خود شاخص توسعه یافتگی است – آن هم به شکل الهی و توأم بـا تـهذیب نفس و خودسازی مطرح می نمایند. مقوله فرهنگ و توجه به اصول و مفاهیم و زیر بناهای فرهنگی - از مهمترین شاخص ها و بسترهای توسعه اقتصادی - از جمله دیگر مسائلی است کـه عـنایت حضرت امام (س) را به خود جلب نـموده اسـت. از آنجا که متخصصین علم توسعه و محققین علم اقتصاد بیان می کنند فرهنگ محور توسعه است و از مهمترین و کیفی ترین زمینه ها و عوامل تحول و رشد در یک جامعه می باشد، مـی توان دریـافت که حضرت امام (س) هـمچون مـتخصصی مجرب در این حیطه اظهار نظر فرموده اند و بسان یک عالم به علم اقتصاد توسعه فرهنگی را از امور اساسی تحول و رشد در جامعه دانسته اند.

حضرت در این زمینه می فرمایند:

«بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در مـوجودیت هـر جامعه دخالت اساسی دارد فرهنگ اهمیت به جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ، هرچند در بعدهای اقتصادی، سیاسی، صـنعتی و نـظامی قدرتمند و قـوی باشد، ولی پوچ، پوک و میان تهی است.» (همان؛ ج ۱۵، ص ۲۴۳) حضرت امام (س) اهمیت توسعه فرهنگی را تا بدانجا می دانند که رشد و توسعه اقـتصادی، اجتماعی و سیاسی را ناشی از آثار رشد فرهنگی دانسته اند. در خصوص اصول فرهنگی حـاکم بـر جـامعه حضرت امام (س) به پیشرفت در علوم و فنون، ملاک فضیلت و تقوا و حاکمیت اخلاق اسلامی - انسانی اشاره فرموده اند.

شاخص عـمده دیـگر توسعه اقتصادی که بسیار مورد توجه حضرت امام (س) قرار گرفت بحث مطالعات و پژوهـش بـوده اسـت. این بحث که از اصول بدیهی توسعه می باشد در مباحث نوین توسعه با علامت اختصاری R D بکار رفـته و از اهمیت ویژه ای برخوردار است، بطوریکه مخارج و هزینه ای صرف شده روی آن در هر کشور بعنوان یـک شاخص توسعه یافتگی مورد اسـتفاده قـرار می گیرد.

حضرت امام «س »در این جهت نیز رهنمودهای درمان درد توسعه نیافتگی جامعه ایران بیان فرموده اند. منشور بازسازی که از حضرت امام (س)به یادگار مانده است. نشاندهنده عمق بینش و نگرش ایشان نـسبت به مسائل پژوهشی و اهمیّت تحقیقات و ضرورت توسعه مراکز وابسته بوده است. حضرت در منشور بازسازی فرموده اند:

«مهمترین عامل در کسب خودکفایی و بازسازی، توسعه مراکز علمی و تحقیقاتی و تمرکز و هدایت امکانات و تشویق کامل و همه جانبه مـخترعین و مـکتشفین و نیروهای متعهد و متخصصی است که شهامت مبارزه با جهل را دارند و. . . » (همان؛ ج ۲۱، ص ۱۵۸) در همین موضوع حضرت امام (س) بر مسائلی چون بیداری، آگاهی، خودباوری ملی، اراده، تحول، اهمیت اصلاح مغزها، اهمیت دانشگاه و تحول آن، اعـتماد بـه نفس و تأکید ورزیده اند تا انگیزه ای جهت رشد ابتکارات و خلاقیت و پرورش استعدادها ایجاد نـموده بـاشند.

حضرت امام (س) اسلام را بعنوان یک مکتب که دارای جهان بینی و ایدئولوژی است، مطرح نمودند و شیوهء نگرش نوینی را نسبت به حیات، جامعه، جهان، زندگی، انسان و ارزشهای کل هستی ارائه فرمودند و حتی در قـدمی بـالاتر اسـلام را بعنوان یک نظام قابل انـطباق بـا شـرائط و محیط، دارای قابلیت تحول و جذب، دارای قدرت سازندگی و تأثیرگذاری معرفی کردند. در مفاهیم توسعه و مطالب ارائه شده توسط نظریه پردازان توسعه نه تنها جایگاهی برای فـرهنگ دیـنی در نـظر گرفته نشده بلکه حتی آن را مخالف توسعه و در تضاد بـا آن بحساب آورده اند. در واقع مفاهیم توسعه از نقطه نظر آنها تنها مادی، صنعتی و تکنولوژیکی است و بر همین اساس کشورها را با تـقسیم بندی تـوسعه یـافته، در حال توسعه و توسعه نیافته طبقه بندی کرده اند. از طرفی مطرح می کنند کـه دین دارای اصولی ثابت و مفاهیمی لایتغیر است و لذا توسعه که دارای مفهومی نو، نوین و پویا می باشد هیچ ارتباطی بـا فـرهنگ دیـنی نخواهد داشت. حضرت امام (س) برخلاف موارد فوق، از دین به عنوان یک مـکتب و نـظام یاد می کنند و آنرا منشأ تحولی برای جامعه می دانند که می تواند انسانها را مورد تحول و تجدد قرار دهـد. در واقـع مـهمترین اثر فرهنگ دینی تأثیر بر انسانهاست که به عنوان عامل مهم توسعه شـمرده مـی شوند. حـضرت امام (س) بارها عنوان فرموده اند که: «ملت ما یک ملت الهی شده است» (رک؛ همان؛ ج ۱۵، ص ۱۴۸) بنابراین فـرهنگ دیـنی تـأثیر خود را در این خصوص بجا گذاشته و نهادهای وجودی انسان را کاملا دگرگون نموده و عواطف و احساسات انـسان را تـحت الشعاع قرار داده است. در همین رابطه حضرت امام (س) اشاره کرده اند که:

«البته پیاده کـردن مـقاصد اسـلام در جهان و خصوصا برنامه های اقتصادی آن و مقابله با اقتصاد بیمار سرمایه داری غرب و اشتراکی شرق بدون حـاکمیت هـمه جانبه اسلام میسر نیست.» (همان؛ ج ۲۰، ص ۳۴۰) این جمله خود تأکیدی بر فرهنگ مؤثر دینی مـی باشد و تـأثیر آن را بر توسعه اقتصادی کاملا روشن مـی نماید.

در یـک جمع بندی باید عنوان کرد که حضرت امام (س)در شرایط جامع بودن مـفهوم تـوسعه، مـقتضیات زمانی و مکانی و محیطی اجتماع ما را کاملا در نظر داشته اند و همه جنبه های مفاهیم توسعه را با این خـصوصیت بـیان نـموده و بررسی فرموده اند.

فرض دوم: ارزشی بودن توسعه از دید حضرت امام (س) 

توسعه یافتگی از نـظر اسـلام یک مسئله ارزشی است. اسلام همه ابعاد جامعه مطلوب(توسعه یافته)را از زوایای مختلف مورد بحث و بـررسی قـرار داده و دیدگاه جدیدی را بعنوان نقطه عطفی در علم اقتصاد برای علم و نظریه های توسعه ابـداع نـموده است. حضرت امام (س) بعنوان پرچمدار این تـحول در راسـتای ایـن حرکت قرار گرفته و نظریات توسعه را دگرگون نـموده اند.

تـعاریف متفاوت توسعه اقتصادی همه در مطلب «فرایند حرکت و تحول از مبدأ به مقصد (توسعه یـافتن)» اتـفاق نظر دارند اما در اینکه «تـوسعه یـافتگی چیست؟» اختلاف دارنـد. در واقـع در تـبیین هدف نظرات متفاوتی را ارائه کرده اند. در این اخـتلاف نـظرها، شرایط مختلف جوامع و روند زمان نقش برجسته ای ایفا نموده اند. بعنوان مثال بـلاک (BLACK. C. E ) هـدف توسعه اقتصادی را دستیابی به یک سـیستم موزون و هماهنگ از سیاستهایی مـی داند کـه بتوانند انبوه شرایط نامطلوب یـک نـظام اجتماعی را برطرف کنند. تیروال (Thirwall. A. P ) هدف را رسیدن به یک رشد مداوم درآمد واقعی هـمراه بـا تحولاتی در آداب و رسوم اجتماعی برمی شمارد کـه در گـذشته مـانع پیشرفت بوده اند. مـیردال (Myrdal. G)تـوسعه اقتصادی را حرکت یک سـیستم یـن دست اجتماعی به سمت جلو تعریف کرده است. میر (Meier. G. M ) توسعه را وسیله ای برای فائق آمـدن بـر فقر مزمن و امید به بهبود شـرایط اجـتماعی می داند. کـوشمن هـدف را بـا الفاظ ترقی، تجدد یـا تازه در آمدن مترادف می داند. مک لاپ  (Machlup. F )هدف توسعه را رسیدن به یک رشد با لقوه مداوم درآمـد سـرانه معرفی می کند و در ادامه برخی از مطالعات تـوسعه از جـمله مـطالعه مـحبوب الحق (اقـتصاددان پاکستانی و سرپرست پژوهشهای برنامه توسعه سازمان ملل ) مفهوم توسعه نیروی انسانی و توجه به واژه های سطح دانش و امید به زندگی و. . . را وارد بحث توسعه اقـتصادی نـموده اند. عـنصر مشترک همه این مطالعات و نظریه ها نگرش مـادی بـه اهـداف تـوسعه مـی باشد کـه در یک بیان تحققی و تجربی توسعه مطرح گردیده است.

نظریات دیگری نیز در قالب توسعه مطرح شده که هدف را رسیدن به جامعه مدرن می دانند و ارزشهای حاکم بر جامعه را نـدیده فرض می کنند. روستو (Rostow. W. W ) که از این دسته نظریه پردازان می باشد، عامل توسعه نیافتگی را فقدان سرمایه، نیروی کار ماهر و وجود سنتها می داند. در دهه هفتاد گروهی از متخصصین جامعه شناسی و اقتصاد در آمریکای لاتین تحت راهنمائیهای رائول پربیش (Prebisch. R. D ) تـحولی در عـلل توسعه نیافتگی ایجاد کرده و بر خلاف نظریات قبلی، علل توسعه نیافتگی را وابستگی شدید به غرب و جامعه مدرن غربی دانسته اند.

تحول خاصی در دهه های اخیر در مفاهیم توسعه اقتصادی ایجاد گردیده است. ایـن تـحول که برگشت به ارزشهای انسانی و فرهنگی در جامعه می باشد غالبا از طرف اقتصاددانان توسعه کشورهای جهان سوم، مطرح گردیده است. لوئیس ایبک در مقاله خود آورده اسـت کـه:

«با احیای بنیادگرایی در خاورمیانه فـرض نـظریه غالب توسعه در مورد لزوم دنیوی کردن امور شدیدا مورد حمله قرار گرفته است. به قدرت رسیدن روحانیون شیعه در ایران مبانی اخلاقی توسعه را به عـنوان مـهمترین موضوع در معرض بحث و گـفتگو قـرار داده است. . . بنظر می رسد که این بحران نظری و عملی عمدتا مقتضای غفلت از مبانی اخلاقی است. »

تحول خاص ایجاد شده که مورد اشاره قرار گرفت در واقع تغییر نگرش مادی به سمت نـگرش ارزشـی است. خصوصا زیر سؤال بردن مفاهیم ارائه شده توسعه در قبل که دین را مربوط به مسائل فردی می دانستند و یا آنرا از مفاهیم متجدد و متمدن توسعه تفکیک می کردند و عقل را ملاک و مرجع حصول فرهنگ سـیاسی و اجـتماعی صحیح می پنداشتند. نکته حائز ارزش دیـگر آنستکه این تحول را به روحانیون شیعه در ایران نسبت می دهد و مبانی ارزشـی اسـلامی را مـبدأ پیدایش این تحول می دانند.

در این دگرگونی و ارائه نظریه جدید سهم عمده ای در اختیار حضرت امام (س) می باشد، به گونه ای کـه ایـشان در نقطه آغازین این حرکت قرار گرفته و مبانی اخلاقی و ارزشهای انسانی را در سطح متعالی، مـطرح سـاخته و یـک بحث کاملا ارزشی را باز نموده اند. حضرت امام (س)اساس تعریف توسعه یافتگی را در چارچوب تعالیم اسلام امـکان پذیر می داند. ایشان در این خصوص می فرماید:

«اسلام مکتبی است که برخلاف مکتبهای غیر تـوحیدی در تمام شئون فردی و اجـتماعی و مـادی و معنوی و فرهنگی و سیاسی و نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد و از هیچ نکته ای و لو بسیار ناچیز که در تربیت انسان و جامعه و پیشرفت مادی و معنوی نقش دارد فروگذار ننموده است و موانع و مشکلات سد راه تکامل را در اجتماع و فرد گوشزد کرده اسـت.» (همان؛ رک، ج ۸، ص ۵۲۰) در مکتب کامل و انسان ساز اسلام است که مفاهیم ارزشی و انسانی مانند ایثار، عدل، انصاف، تواضع و اعتقادات مذهبی کاملا هویدا می گردد و حضرت امام (س) بخوبی به این مسئله واقف بوده اند و درمان درد را تجویز فرموده اند

نـتیجه گیری

در ایـن مقاله سعی گردید نظریات و بیانات حضرت امام (س) در خصوص توسعه اقتصادی مطرح و مورد بررسی قرار گیرد. موضوعات مورد بحث از دیدگاه ایشان در این مقاله تحت دو عنوان زیر مطرح گردید:

۱ - جامعیت مفهوم تـوسعه اقـتصادی

۲ - ارزشی بودن مفهوم توسعه اقتصادی

این دو محور را بعنوان فروض مقاله در نظر گرفته و به بحث و بررسی پرداختیم. در شروع مقاله سعی گردید لزوم انتخاب دیدگاه حضرت امام (س) تبیین گردد و در این بررسی و تـباین مـشخص گردید که حضرت امام (س) بعنوان یک سیمای فنی و متخصص در این بحث وارد شده اند و راههای عملی و رفتاری بسیاری را در این شاخه از علم اقتصاد ارائه فرموده اند. در این قـسمت از تـحلیل مـقایسه ای بهره گرفتیم و سعی شد مـطالب مـطرح شـده توسط حضرت امام (س) در تحلیلی چندبعدی، از حیث علمی بودن نیز مورد توجه قرار گیرد. در این راستا چهره حضرت امام (س) به عنوان یـک مـتخصص عـالی رتبه، عالم به علم توسعه و حتی بعنوان یـک مـحقق کاملا آشنا به امر توسعه شناخته گردیدند. ایشان در ابعادی وسیع تر علم توسعه اقتصادی را متحول نموده و به عنوان یک نظریه پرداز، دیـدگاههای جـدیدی را ارائه فـرموده اند. در ادامه بحث ضمن تعریف توسعه اقتصادی اسلامی از دیدگاه ایشان شـرایط مطلوب را بیان نمودیم و به بررسی پیرامون مسئله اصلی مقاله یعنی دو فرض مطرح شده پرداختیم.

در خصوص فرض اول به ایـن مـطلب رسـیدیم که رشد و توسعه از دیدگاه حضرت امام (س) کاملا منطبق بر اصول اسـلامی و تـعالیم الهی است و مفهومی همه جانبه و چند محوری را دربرمی گیرد. توجه به ابعاد وجودی و شخصیتی انسان - که از یک سو مـورد تـوجه حـضرت احدیت بوده و از طرفی مورد توجه محققین علم توسعه قرار گرفته - و حرکت در مـسیر الی الله در کـسب کـمالات اخلاقی و انسانی و اجتماعی از جمله ویژگیهای دیدگاه حضرت امام (س) است. توجه به ابعاد مختلف فـرهنگی، اجـتماعی، سـیاسی و نظامی امر توسعه از نکات روشن بحث و دیدگاه حضرت می باشد. عنایت حضرت امام (س) به شـاخصهای تـوسعه اقتصادی از جمله فرهنگ، نیروی انسانی، منابع غیر انسانی، مواد اولیه و امکانات مؤثر در جـامعه، مـطالعات و پژوهـش، مذهب بعنوان یک شاخص جدید در علم توسعه و سایر موارد می تواند جامعیت مفهوم توسعه اقـتصادی را در نـظرات و بیانات حضرت امام نشان دهد.

فرض دوم که نشان از بلوغ علمی و آگاهی کامل حـضرت امـام (س) دارد سـبب گردیده نگرش جدیدی در بحث توسعه پدید آید و آن احترام و توجه به ارزشهای انسانی، اخلاقی و اسلامی جـامعه مـی باشد که مفهوم توسعه را از نگرش خاص ارزشی و الهی تغییر جهت داده است. در نظر گـرفتن تـعالیم اسـلامی، روایات اسلامی و قرآن کریم بعنوان مهمترین مرجع حل امور، چنین نگرش نوینی را حاصل نموده و مـنجر بـه پیـدایش بعد دیگری از علم توسعه اقتصادی گردیده است.

در انتها امیدواریم که سیره رفـتاری، کـرداری و گفتاری حضرت امام (س) فرا راه جامعه ما باشد تا همانطور که حضرت امام (س) به درمان درد پرداخـته اند، مـا نیز بتوانیم سیره عملی این درمان را بیابیم و در مسیر الی الله به توسعه مطلوب دسـت یـابیم و جامعه مطلوب(توسعه یافته)که موردنظر حـضرت امام (س) بـوده است را مهیا نمائیم.

منابع و مأخذ

(۱) - ایبک، ل، «دگـرگونی در مـفاهیم و هدفهای توسعه»، مجله نامه فرهنگ، سال دوم، شماره ۵ و ۶، ۰۷۳۱.

(۲) - پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، انـتشارات جـاویدان، تهران

(۳) - تو دارو، م، توسعه اقتصادی در جـهان سـوم، مترجم:غـلامعلی فـرجادی، جـلد اول، سازمان برنامه و بودجه، تهران، ۰۷۳۱.

(۴) - جونز، ه، درآمـدی بـر نظریه های جدید رشد اقتصادی، مترجم:صالح لطفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۰۷۳۱.

(۵) - حـکیمی، مـحمد رضا، حکیمی، محمد، حکیمی، علی، الحـیاه، جلد ۲ و ۴، دفتر نشر فـرهنگ اسـلامی، تهران.

(۶) - حکیمی، محمد، معیارهای اقـتصادی در تـعالیم رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، ۰۷۳۱.

(۷) - (حضرت امام ) خمینی، روح الله، تـحریر الوسـیله، جلد ۲، انتشارات قدس.

(۸) - (حضرت امـام) خـمینی، روح الله، صحیفه امام، جلدهای ۴، ۸، ۹، ۰۱، ۴۱، ۵۱، ۹۱، ۰۲ و ۱۲.

(۹) - (حـضرت امـام) خمینی، روح الله، وصیتنامه سیاسی - الهـی.

(۰۱) - شـیخ طوسی، تهذیب، جلد ۶، مجموعه ای مشتمل بر مدارک فقهی شیعه.

(۱۱) - فیض الاسلام، سید علینقی، تـرجمه و شـرح نهج البلاغه، انتشارات فیض الاسلام، تـهران، ۷۷۳۱.

(12) - قـرآن کریم (الهـی قـمشه ای).

(13) - کـلینی، رازی، اصول کافی، جلد اول، کـتابفروشی اسلامیه تهران، چاپ چهارم.

(14) - کوشمن، د، توسعه ملی و نحوه عمل آن، مترجم: دکتر منوچهر شجاعی، ص ص ۵ - ۱.

(15) - مـطهری، مـرتضی، نظری به نظام اقتصادی اسلام، انـتشارات صـدرا، چـاپ اول، ۸۶۳۱.

(16) - نـو نـژاد، مسعود، «راهی بـه سوی تـوسعه پایدار»، اطلاعات سیاسی - اقتصادی، شماره ۲۳۱ - ۱۳۱، مؤسسه اطلاعات، تهران، ۷۷۳۱.

. انتهای پیام /*