پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۵۶۵/ هادی سروش

پیامبر رحمت ص با روش و گفتارش درسِ امانت داری و تعهد به جامعه داد. در جلد بیست ویکم کتاب ارزشمند فقهیِ "جواهر" آمده؛ فردی بنام ام هانی، به رسول الله (ص) عرض کرد: ای رسول خدا! من به خویشانم که مسلمان نبودند امان و پناه داده‌ام، ولی برادرم تصمیم به کشتن آنان گرفته است. پیامبر فرمود: ای ام هانی! کسانی که به آنان پناه داده‌ای، ما هم به آنان پناه می‌دهیم.

این سیره پیامبر حکایت از ارزش امانتداری و تعهد را بهمراه دارد. امانت مهمی که خدا به انبیاء سپرده طبق آیه ۲۵ سوره حدید در سه بخش است که تمام "حق الله" و نیز "حق الناس" را شامل است و آن عبارت است از ؛ بیان معقول و روشن برای جامعه ، ارائه آموزه های قرآن و ایجاد نیروی تشخیص حق از باطل در میان جامعه ؛ «‌‌لَقَدْ ارْسَلْنٰا رُسُلَنٰا بِالْبَیّناتِ وَ انْزَلْنٰا مَعَهُمُ‌‎ ‌‌الْکِتٰابَ وَ الْمیزانَ »

وقتی رسولان با این سه ره آور مهم وحی در مواجهه با افکار عمومی و دلهای آماده قرار میگیرند قطعا بصورت خود جوش و بدون ذره ای زور و اجبار و اکراه جامعه به اخلاق و عدالت رسیده و انسانها مشتاقانه رهسپار انصاف و تعالی می شوندو این خودجوش بودن کاملا از آیه "لِیَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ" استفاده میشود و اینجاست که بر اساس قرآن میگوییم؛ نمیتوان در دین و دینداری جامعه را با قهر و توبیخ دیندار کرد.

 انبیاء که امین الهی هستند یعنی امانت دارند و امانتی که از طرف خدا بدان مسئول گشته اند همین سه عنوان است که شامل حق خدا که دینداری است، و حق مردم که رفتار اخلاقی و بیان روشنگرانه که متکی به آموزه های قرآنی است .

اگر هدف این بوده که مردم مجری قسط و عدل باشند، چنان ساخته شوند که خود بصورت خودجوش مجری به اخلاق و عدالت گردن نهند، پس زور و اجبار ناروا است مگر نسبت به عده ای اندک که بر تضییع حقوق جامعه با سرقت و قتل و ارعاب حادثه آفرینی میکنند.

امام خمینی در کتاب ولایت فقیه می نویسد: هدف بعثتها به طور کلی این است که مردمان بر‌‎ ‌‌اساس روابط اجتماعی عادلانه نظم و ترتیب پیدا کرده، تا قد آدمیت راست کند.

 این مسئولیت مهم انبیاء در این سه بخش یاد شده ، بعد از انبیاء و اولیاء به عهده عالمان ربانی است .

رسول خدا فرمود : " الفقهاء امناء الرسل" ، در نتیجه عالمان در همان مسیر انبیاء امانت دار خدا در مورد دین و مردم هستند.

و قطعا ‌‌"امناء الرسل‌‌" نمیتوانند از هیچ حکمی تخلف نکنند، و پاک و منزه باشند، چنانکه در ادامه حدیث فرمود: ‌‎ ‌‌"مالم یدخلوا فی الدنیا‌‌." آن عالمی که به تعبیر استادمان علامه حسن زاده آملی شکار دنیا شود و به منجلاب دنیاطلبی درآید عادل نیست، و نمی تواند امین باشد و امکان استحقاق امینِ رسول الله بودن نخواهد داشت. ‌دستور صریح پیامیر این است باید از عالم پرهیز کرد؛ "فَاحْذَرُوهُمْ عَلَی دِینِکُمْ" و بالاترین مصادق دنیازدگی عالمان را پیامبر خدا در استبداد و نزدیکی به مستبدان معرفی نمود و فرمود: "اِتِّبَاعُ اَلسُّلْطَانِ"!

دانشمند مستبد و یا نزدیک به مستبدان نمیتواند به مسئولیتی که در آیه 157 سوره «اعراف» مشخص شده جامه عمل بپوشاند و آن ؛ باز کردن غل و رنجیر هرگونه بندی از پای مردم و رهاکردن آنان از هرگونه خرافات میباشد، چنین می خوانیم: وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ: «پیامبر اسلام، بارهای سنگین را از دوش آنان بر می دارد و غل و زنجیرهائی را که بر دست و پا و گردنشان بود می شکند».

آیت الله سروش محلاتی از شاگردان امام راحل بود. ایشان غیر از آموختن فقه و اصول از استاد خود، در مراتب اخلاق و احترام به مردم در تهران شاخص بود. روزی یکی از مراجع به بنده گفت: شخص با معنویت و با شخصیتی به ملاقاتم آمد و فهمیدم این آدم تحت تربیت صحیحی بوده و از او پرسیدم در تهران در کدام محل تشریف دارید و با کدامیک از علماء تهران محشورید؟ پاسخ داد؛ من از دوستان مسجدآیت الله سروش محلاتی هستم. آن مرجع بزرگوار به بنده فرمودند: تاثیر تربیتی پدرشما در آن شخص بالعیان بود و موظفید نام آن پدر و راه و رسم او را محفوظ دارید و این با انتقال اخلاق و علم توام با احترام به مردم شدنی است.

* برگرفته سخنرانی آیت الله هادی سروش در پانزدهمین سالگرد پدرش مرحوم آیت الله سروش محلاتی در جمع هیئت انصارالمهدی

. انتهای پیام /*