پرتال امام خمینی(س): یادداشت۹۰۲/هادی حکیمیان
در روزی که همهچیز در قم آرام به نظر میرسید، صدایی برخاست که سکوت را شکست و مسیر تاریخ را تغییر داد. عصر عاشورای سال ۱۳۴۲، در مدرسه فیضیه، سخنرانیای شد که نهتنها شاه را به چالش کشید، بلکه روحانیت را در خط مقدم مبارزه با حکومت پهلوی قرار داد. سخنانی صریح، پرشور و هشدارآمیز، که از وابستگی به قدرتهای خارجی انتقاد میکرد و مردم را به بیداری فرا میخواند. آن روز، نقطه آغاز رهبری کسی بود که بعدها نماد مقاومت شد.
معرفی کتاب روح الله. فصل اول؛ آقای شاه.
در ابتدا سندی از گزارشات فوری و محرمانه ساواک قم به اداره کل سوم سازمان امنیت در عاشورای سال چهل و دو آمده که اوضاع شهر قم را تا ساعت ده و ده دقیقه صبح دوشنبه سیزده خرداد عادی دانسته. این فصل با سخنرانی تاریخی امام خمینی در عصر عاشورا مطابق با سیزدهم خرداد۱۳۴۲ در مدرسه فیضیه آغاز می شود. امام خمینی ضمن اشاره به واقعه تراژیک عاشورا در سال شصت و یک هجری با لحنی حماسی و شورانگیز هیات حاکمه ایران و در راس آنها شاه را مورد خطاب قرار داده و او را مسوول مستقیم حمله چند ماه پیش نیروهای امنیتی به مراسم عزاداری طلاب مدرسه فیضیه می داند. آیت الله خمینی با لحنی محکم و عتاب آلود شخص اول مملکت را آقای شاه، تو، بدبخت و بیچاره خطاب کرده و ضمن محکوم کردن مفاد اصلی سیاست های دولت در طرح موسوم به انقلاب سفید، این برنامه ها را زمینه ساز دخالت ها و نفوذ بیشتر آمریکا و اسراییل در ایران دانسته و با ادبیاتی خیرخواهانه و نصیحت گونه از شاه می خواهد که آمریکا و اسراییل را رها کرده و به سوی مردم و علمای اسلام برگردد.
امام خمینی با این سخنرانی طوفانی به عنوان بزرگترین منتقد شاه مطرح شده و رسما رهبری مخالفان حکومت پهلوی را بر عهده می گیرد.سخنرانی عصر عاشورا را باید تولد سیاسی یک رهبر دانست.
واقعه ای مهم که روحانیت مذهبی را در پیشانی مبارزات مردم ایران علیه حکومت شاه قرار می دهد.این فصل با یادداشتی کوتاه از خانم ستاره فرمانفرماییان رییس وقت مرکز مددکاری اجتماعی تهران به پایان می رسد که ضمن اشاره به خط مشی آیت الله خمینی در مخالفت با سیاستهای ضدمذهبی شاه در نهایت در مورد امام خمینی وادار به اعتراف شده و می گوید؛«یک چیز در مورد او کاملا روشن و آشکار می نمود و آن اینکه او بیش از حد از جرات و شهامت برخوردار بود.»
.
انتهای پیام /*