پرتال امام خمینی(س): یادداشت ۹۱۱/ شهید آیت‌الله سید حسن مدرس، از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ معاصر ایران، با نگاهی جامع و آینده‌نگر توانست سیاست را در پیوندی ناگسستنی با دیانت معنا کند. او که در مجلس مشروطه به‌عنوان مجتهدی طراز اول شناخته شد، با استقلال‌طلبی، دشمن‌شناسی دقیق و احترام به مردم عادی، الگویی کم‌نظیر برای نسل‌های بعد شد.

آیت‌الله سید حسن مدرس از پرتکرارترین نام‌هایی است که امام خمینی در سخنرانی‌های متعدد خود به آن اشاره کرده‌اند و بررسی زندگینامه ایشان نشان می‌دهد امام در دوران جوانی تأثیر زیادی از شخصیت این روحانی مبارز گرفته است. مرحوم شهید مدرس شخصیتی استثنایی بود. ابتدا قرار بود به هند برود، اما به توصیه علمای اصفهان و نجف راهی ایران شد و به‌عنوان یکی از پنج مجتهد طراز اول وارد مجلس دوم مشروطه شد. بعدها با وجود حذف نظارت علمای طراز اول، به‌عنوان وکیل مردم تهران در مجلس باقی ماند. شخصیت مدرس دارای وسعت و افقی کم‌نظیر بود، به‌ویژه در مقطع تاریخی مشروطه که به انحراف کشیده شده بود. امام خمینی (ره) در جوانی شاهد این وقایع بودند و بارها به شخصیت مدرس اشاره کردند. امام که فرزند شهیدی ضد ظلم و استبداد بودند، در مدرس شخصیتی جامع و کامل یافتند و حتی از ایشان به‌عنوان «استاد» یاد می‌کردند؛ تعبیری که جز برای مرحوم شاه‌آبادی برای کس دیگری به کار نبردند. امام برای شنیدن نطق‌های مدرس به مجلس شورای ملی می‌رفتند و ساعت‌ها با اشتیاق گوش می‌دادند و نگاه «سیاست ما عین دیانت ماست» ایشان تحت‌تأثیر مدرس شکل گرفت. حتی دشمنان مدرس به فضل، علم و عرفان او احترام می‌گذاشتند. امام هنگام چاپ اولین اسکناس جمهوری اسلامی، تصویر مدرس را پیشنهاد دادند که روی اسکناس‌های ۱۰ تومانی نقش بست.

مدرس ویژگی‌هایی داشت که در آن زمان بسیار پیشرو بود. او می‌دانست که ما عقب‌مانده‌ایم و غرب صنعتی فاصله‌ای عجیب ایجاد کرده است، اما تشخیص می‌داد کجا باید ایستادگی کرد. او صنعت غرب را می‌خواست، اما فساد و فرهنگ غلط آن را نه. برخلاف روشنفکرانی مثل تقی‌زاده که می‌گفتند باید کاملاً غربی شویم، مدرس بر هویت بومی و اسلامی ایستادگی می‌کرد. در دوران طلبگی در عراق، با لباس کارگری به حفاری‌های اروپایی‌ها در مدائن می‌رفت تا بفهمد دنبال چه هستند و دریافت که آن‌ها به دنبال ریشه‌های تاریخی و هویتی‌اند. مخالفت او با لایحه ممنوعیت مشروبات الکلی در مجلس نمونه‌ای از هوشمندی‌اش بود؛ درحالی‌که همه فکر می‌کردند این لایحه اسلامی است، مدرس گفت این کار راه واردات مشروبات فرنگی را باز می‌کند. او در لباس پوشیدن به تولید داخلی تعصب داشت و کرباس ایرانی می‌پوشید که این رفتار بر دکتر مصدق هم اثر گذاشت. مدرس اهل سازندگی بود؛ نهال زیتون از شمال آورد و در ورامین کاشت و در مسیر اصفهان به تهران برای روستایی حمام ساخت. نگاه استقلال‌طلبانه در زندگی او و امام جاری بود و امام نیز هیچ‌گاه حاضر نشدند پزشک خارجی برایشان بیاورند.

مدرس نگاهی روبه‌جلو داشت. او پیش‌بینی کرده بود که جنگ آینده در آسمان‌ها خواهد بود و معتقد بود برای حکومت‌کردن فقط فقه کافی نیست؛ باید تاریخ، باستان‌شناسی و تمدن‌های گذشته را شناخت. او می‌گفت اگر به حوزه بروم، دو درس را اجباری می‌کنم: تاریخ و نهج‌البلاغه. امام نیز همین نگاه باز را داشتند؛ ایشان با سینما مخالف نبودند، بلکه با فحشا مخالف بودند. مدرس معتقد بود باید بین «بد» و «بدتر» انتخاب درست کرد؛ حتی به رضاخان گفت اگر از انگلیس جدا شوی، من از تو حمایت می‌کنم.

 در پایان همه باید به «تاریخ‌آگاهی» برسیم. جوانان امروز از تاریخ خود جدا شده‌اند و کار جدی در زمینه رمان، فیلم و سریال تاریخی نشده است. اگر می‌خواهیم درختانی تناور با ریشه در خاک ایران داشته باشیم، باید جدی به مستندات تاریخی و هویت خود بپردازیم. او خاطره‌ای از ملک‌الشعرای بهار نقل کرد که مدرس پس از نطق آتشین علیه روس و انگلیس، با همان شور برای یک بقال توضیح داد که چه گفته است و تأکید کرد چون او موکل من است، موظفم پاسخ بدهم.

مدرس برخلاف بسیاری که مردم عادی را نادیده می‌گرفتند، برای آن‌ها ارزش و احترام قائل بود. امام خمینی نیز همین تفاوت را با سایر مراجع داشتند و به همین دلیل استقبال و بدرقه مردم از ایشان بی‌نظیر بود. این بزرگان تاریخ معاصر در چند خصوصیت مشترک بودند: میرزا مسیج تهرانی، میرزای شیرازی بزرگ، سید حسن مدرس و سید روح‌الله خمینی (س) همگی اشجع‌الناس در دوران خود بودند. آن‌ها اسلام غیرسیاسی را دین ناقص و منحرف می‌دانستند و اسلام را دینی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و زنده می‌دیدند. این بزرگان به «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» پایبند بودند و حتی در میان دشمنانشان سلسله مراتب را رعایت می‌کردند. امام خمینی (س) هرگز به شاه ظالم «کافر» نگفتند، اما به صدام کافر گفتند و باز هم بین صدام و اسرائیل تفاوت قائل شدند. شهید مدرس نیز بین رضاخان و انگلیس سلسله مراتب دشمنی را رعایت می‌کرد و آیت‌الله شیرازی بزرگ نیز در عصر فتحعلی‌شاه قاجار همین ظرایف را رعایت می‌کرد. رعایت این ظرایف در عرصه‌های سیاسی و نظامی کاری دشوار است، اما این بزرگان آن را رعایت می‌کردند و همه آن‌ها دشمن‌شناسانی دقیق، فاضل، عادل، عالم و عارف به زمان و مکان خود بودند.

. انتهای پیام /*