حضرت امام(س) پیرامون اهمیت تعلیم و تربیت بارها به این موضوع اشاره دارند که گرفتاری همه ما برای این است که تزکیه و تربیت نشده ایم. اشتغال به تهذیب نفس و تصفیه اخلاق را از بزرگترین مهمات و واجبات عقلیه می دانند و در اهمیت تربیت همین بس که ایشان غایت بعثت انبیا را تعلیم و تربیت انسانها خوانده اند. جایگاه تعلیم و تربیت در اندیشه امام، میزان موفقیت در رسیدن به آرمان های امام راحل در این زمینه و جایگاه و منزلت شهید مطهری نزد امام، مباحثی است که با دکتر سید کاظم اکرمی، وزیر پیشین آموزش و پرورش به بهانه سالروز شهادت استاد مطهری در میان نهاده ایم. متن این گفت و گو را در ادامه می خوانید:

 

جناب آقای دکتر اکرمی! به عنوان سوال نخست بفرمایید تعلیم و تربیت در نگاه حضرت امام(س) از چه جایگاه و مقامی برخوردار بوده است و ایشان نسبت به این مسئله چه نگاهی داشتند؟

اگر به مجموعه مطالب و فرمایشات حضرت امام(ره) در مدت حدود ده سالی که رهبری مملکت را بر عهده داشته اند، بنگریم، می بینیم که ایشان تربیت را اولین و مهمترین مسئولیتی می دانست که انقلاب به عهده دارد. این جمله امام که بیان دیگری از فرمایش رسول اکرم(ص) است که اول تربیت و آدم سازی و بعد مسئولیت و اداره کشور، نشان می دهد که ایشان معتقد بودند که در برنامه ریزی ها ابتدا بایستی به تربیت افراد بپردازیم. افراد را مسلمان و مومن گردانیم به گونه ای که بینش و منش اسلامی داشته باشند و سپس اداره کشور را به عهده بگیرند. می توان از این جمله استنباط کرد که در برنامه ریزی توسعه و پیشرفت کشور، نخستین مرحله و اولویت اصلی با تعلیم و تربیت و پرورش آدم های مومن و مسلمان و مفید به حال کشور است و متاسفانه باید عرض کنم که این رهنمود ایشان در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار نگرفت. من این مطلب را در مصاحبه با روزنامه شرق نیز گفته ام که ژاپنی ها حدود یک قرن پیش، بی آنکه چیزی از تعلیمات پیامبر اسلام دیده یا خوانده باشند، به این فرموده پیامبر عمل کرده اند که اول تربیت و بعد اداره امور و مدیریت و... و به نظرم نتیجه آن را نیز گرفته اند. این نکته اول درباره اهمیت آموزش و پرورش از نظر امام است.

نکته دوم این است که امام گاهی به معلمین می گفتند که شما خیال نکنید که این طفلی که به مدرسه آمده صرفا یک کودک یا نوجوان است، بلکه او بالقوه یک دانشمند، یک فیلسوف، یک فقیه و یا یک عارف است. باید به آینده او نگریست. سخن حضرت امام این بود که ممکن است این کودک دبستانی امروز، بتواند فردا یک کشور را نجات دهد و شما باید با این دید به این کودک بنگرید. این نکته مهمی است که اگر ما همواره به عنوان معلم در نظر داشته باشیم، احساس مسئولیت بیشتری می کنیم. اینکه ممکن است این طفل دبستانی، فردا مسئول و مدیری در کشور شود و خدمات بسیار زیادی انجام دهد. مرحوم شهید مطهری هم در یکی از کتاب هایشان به این نکته اشاره کرده اند که یک مدیر مناسب و شایسته می تواند کشوری را از مشکلات نجات دهد و به اوج عزت برساند. بنابراین امام به اطفال دبستانی بدین گونه می نگریست و چنین توصیه ای به معلمان داشت.

نکته سوم اینکه امام به تهذیب اخلاق و آنچه آن را به نام پرورش و تربیت می خوانیم بسیار بها می دادند. البته پرورش فقط تربیت اخلاقی نیست و همه ابعاد وجود انسان را شامل می شود که یک بعد آن اخلاق است. امام به تربیت و تهذیب اخلاقی خیلی توجه داشتند و به معلمین توصیه می کردند که در کنار آموزش هایتان به این نکته هم توجه کنید که کودکان را مهذب و اخلاقی بار بیاورید.

 

یعنی به نظر شما، حضرت امام(س) تعلیم و آموزش از یکسو و تهذیب و تربیت را از سوی دیگر، توامان و در یک کلیت واحد می دیدند؟

بله! همین طور است. شما توجه کنید که مشکل امروز کشور ما نیز همین کمبود تهذیب اخلاقی است. اگر  به حوادثی که طی یک سال گذشته رخ داده بنگرید، می بینید که آنچه که به طور گسترده در رسانه ها مطرح می شود، بحث اختلاس سه هزار میلیارد تومانی است. این اختلاس را چه کسانی انجام داده اند؟ مدیرانی که مهذب نبوده اند. اگر ما قبل از اینکه اینها را مسئول کنیم تربیت می کردیم، دچار این مشکلات نمی شدیم. اگر امروزه علی رغم اینکه در این 6 سال هشتصد میلیارد دلار نفت فروخته ایم، چنین گرفتاری های اقتصادی ای داریم، بدین خاطر است که به فکر تهذیب نبوده ایم. معلمان و استادان ما به فکر تهذیب نبوده اند. البته این نکته را هم اضافه کنم که شورای نگهبان هم در این مسئله مقصر است و روزی در پیشگاه الهی باید پاسخگو باشد که چگونه به این نکته کاملا توجه نکرده اند که نمایندگان مجلس و مسئولین، آیا اشخاص مهذبی هستند یا نه؟ و نتایجش چنین شده است که اکنون ملاحظه می کنید.

به نظر من این سه نکته که به آن اشاره کردم در نگاه امام به تعلیم و تربیت دارای اهمیت است و امیدواریم که خدا همه ما را یاری کند که مطالب آن بزرگوار را که برخاسته از قرآن کریم و کلمات معصومین (ع) در نظر داشته باشیم.

 

در همین زمینه به عنوان سوال بعدی بفرمایید که به نظر شما تا کنون در رسیدن به آرمان های امام در بحث تعلیم و تربیت تا چه میزان موفق بوده ایم؟

از آنچه که در جامعه می گذرد باید موفقیتمان را بررسی کنیم. آنچه که من اکنون در دانشگاه ها می بینیم با بررسی هایی که انجام شده و بنده اطلاع دارم این است که تعداد افرادی که در حدی که اسلام انتظار دارد مومن باشند و به نماز خواندن توجه کنند، حدود 20 تا 30 در صد بیشتر نیست. بنابر این اگر 70 تا 80 درصد دانشجویان ما گرایشی به خواندن قرآن و نهج البلاغه و عمل کردن به آنها ندارند، باید بگوییم تقریبا موفق نبودیم و به آنچه که اسلام می خواست، انقلاب می خواست و آنچه که امام برای آن فریاد زد و سخنرانی کرد، نرسیده ایم. البته علل و عوامل آن بحثی مفصل می طلبد و من متاسفم که بگویم ما چندان در این زمینه موفق نبوده ایم. باید خیلی بیش از این ها کار می کردیم. البته دشمنان ما در خارج از مرزها هم به وسیله ماهواره و... برای ضربه زدن به ما در این زمینه خیلی تلاش کرده اند، ولی اگر ما اولویت را به تعلیم و تربیت داده بودیم، بودجه کافی را در اختیار آموزش و پرورش قرا داده بودیم، دقت کرده بودیم که انقلاب فرهنگی کرده ایم و اول باید آدم تربیت کنیم، جامعه با توجه به قرآن کریم و تعلیمات ائمه(ع) آزادی لازم را داشت و نقد و انتقاد در آن جریان داشت، اختلافات نبود و اگر هم بود آن را با مدیریت شایسته ای کاهش می دادیم، همه با هم برادر بودیم، مدیران و مسئولان تعلیم و تربیت را چه در آموزش و پرورش و چه در آموزش عالی پس از اینکه می دانستیم مهذب اند به کار می گرفتیم و شرایط اقتصادی و اجتماعی را هم فراهم می کردیم، باید اکنون 70 تا 80 درصد دانشجو و مردم مومن و متدین می داشتیم و الا 20 تا 30 درصد در هر جامعه ای هست. در نهایت باید بگویم که متاسفانه ما موفق نبوده ایم.

 

جناب آقای اکرمی! به عنوان سوال آخر جایگاه شهید مطهری در اندیشه امام و نگاه امام به ایشان را چگونه ارزیابی می نمایید؟

امام درباره شهید مطهری جمله ای فرمودند که اکنون پشت جلد همه کتاب های ایشان نوشته شده است. امام فرمودند آثار قلم و زبان او آموزنده و روانبخش است و همچنین فرمودند ایشان فقیه، فیلسوف، متکلم و دانشمند بودند. شهید مطهری  بعد از حضرت علامه طباطبایی در کنار استاد جعفری و مرحوم آیت الله طالقانی و دکتر شریعتی و حتی در مرحله بالاتری از همه قرار داشتند. هر کدام از این بزرگوارانی که نام بردم وجوهی از بزرگی و عظمت دارند. مرحوم شهید مطهری در عین اینکه فقیه بود و فیلسوف بود، عارف به زمان بود. با زمانه و آنچه که در دانشگاه ها می گذشت و آنچه در غرب می گذشت، دشمن نبود. او برتراند راسل، هگل، دکارت، کانت و سایر فیلسوفان و متفکرین غرب را به عنوان کسانی می دید که مسئله دارند و به دنبال آن بود که مسائل و مشکلات آنها را از نظرگاه فرهنگ اسلامی پاسخ دهد. متاسفانه عده ای از علمای اسلامی و تحصیل کردگان حوزوی که امروزه سعی دارند جایگاه ایشان را پیدا کنند، غرب و متفکرین آنها را به دید دشمن می نگرند و دائما می خواهند با آنها برخورد کنند که اینها البته پاسخ نمی دهد. در دو جلد کتابی که آقای دژاکام ؟؟؟/ در باب نگاه مطهری به فیلسوفان غرب منتشر کرده، از قول ایشان چنین بیان کرده که دستگاه فلسفی هگل دستگاه کامل و قابل توجه و جامعی است.

 نکته دیگر اینکه در حدود دو ماه و نیمی که شهید مطهری پس از انقلاب زنده بودند در کتاب «پیرامون انقلاب اسلامی» که از ایشان منتشر گردید، نکته مهمی که بسیار بر آن تاکید کرده اند و اکنون مورد غفلت است، آزادی فکر، اندیشه و انتقاد بود. ایشان به جوانان توصیه کردند که تنها حربه ای که می توان از آن برای دفاع از اسلام استفاده کرد، آزادی تفکر و اندیشه است. مردم باید اندیشه شان آزاد باشد، بگویند و بنویسند. اگر بخشی از این مطلب را که مربوط به مسائل فکری و فلسفی است، کنار بگذاریم، آنچه که به مسائل اجرایی کشور و مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور بر می گردد این است که مردم حق اظهار نظر داشته باشند و بد و خوب را بیان کنند. مسئولین هم توجه نمایند. اگر انتقاد کننده اشتباه کرده است، با ادب و اخلاق پاسخ گویند و اگرنه بپذیرند و از او تشکر کنند و پیگیر این باشند که به آن حرف عمل کنند. این نکته محوری نوشته های شهید مطهری در آن کتاب است و جوانان متدین باید بدانند که حربه قابل استفاده در برابر مخالفین، آزادی تفکر و اندیشه است.

البته شهید مطهری درس های فراوانی دارند. ولی اگر همین یک نکته را نیز اشخاص بخوانند و بدانند، خواهند گفت که شهید مطهری زنده است تا ایران هست، تا تفکر اسلامی هست. البته حق بزرگان دیگری هم که نام برده ام باید محفوظ باشد؛ مرحوم آیت الله طالقانی در تربیت نسل جوان دانشگاهی و نزدیک کردنشان به اسلام قدر و منزلت بالای خودش را دارد. مرحوم دکتر شریعتی و مرحوم استاد جعفری هم همین طور. این بزرگان همه در پرتو رهبری های حضرت امام و تلاش های فلسفی علامه طباطبایی خدمات بسیار کرده اند. خداوند درجات همه را که عالی است عالی تر و با محمد و آل محمد محشور گرداند و ما را هم توفیق پیروی از آنان دهد.

. انتهای پیام /*