امام خمینی (س) زنده بودن روح کار و کارگری را یکی از عوامل شادابی جامعه و پیشرفت و ترقی در ابعاد مادی و معنوی می دانستند و همواه پیرامون ابعاد گوناگون کار و کارگری مطالبی بیان می فرمودند.

اینک به مناسبت بزرگداشت روز کارگر به گزیده ای از این رهنمودها اشاره می شود:

هر روز، روز کارگر است

اختصاص یک روز به کارگران شاید به لحاظ تشریفات و تعظیم باشد و الّا هر روز روز کارگری است و کارگران است بلکه عالم از کار و کارگر تشکیل شده است. اینکه ما یک روز اختصاص بدهیم به کارگر، مثل این است که یک روز را اختصاص بدهیم به نور، یک روز را اختصاص بدهیم به خورشید. هر روز نور هست و روز نور است، هر روزْ روز خورشید است؛ لکن شاید این برای یک تشریفات و تعظیمی باشد، از این جهت مضایقه نیست، لکن اگر واقع بینی باشد، کار و کارگر در تمام عوالم ما قبل طبیعت و عالم طبیعت و عوالم ما بعد الطبیعه، کار و کارگر همه جاست و تمام موجودات عالم، چه موجودات قبل از طبیعت باشد و چه موجودات طبیعی باشد و چه موجودات بعد از طبیعت، همه از کارگر پیدا شده است، و کارْ نظیر «وجود» است که در همه شئون عالم دخالت دارد.(صحیفه امام؛ ج 7، ص 171)

عظمت و منزلت کار و کارگر

عالم موجود شده است از فعالیت خدا، اجزای عالم موجود شده است از فعالیتهایی که بعضِ موجودات دارند. هیچ موجودی را شما نمی توانید سراغ کنید الّا اینکه کارگر و کار در او موجود است و خودش کار است. کارگرها هم کارند، از کار پیدا شده اند.

ذرات موجودات در عالم- در عالم طبیعت- فعال هستند برای ایجاد همه موجوداتی  که در این عالم است؛ حتی جمادات، حتی اشجار، همه زنده اند، همه کارگرند کار احاطه دارد بر همه عوالم. از اول با کار عالم موجود شده است و کارگر مبدأ همه موجودات است. حق تعالی  مبدأ کارگری است و کارگر است، فعال است. موجودات عالم غیب [که ] با فعالیت غیبی تحقق پیدا کرده اند، کارگرند. موجودات عالم طبیعت- هر جا که شما ملاحظه کنید، هر قشری از اقشار را که ملاحظه کنید، چه موجوداتی که به نظر ما در پست ترین مراتب وجودند مثل معادن و زمینها و جمادات و چه آنهایی که بعد از این مرتبه موجودند مثل نباتات، اشجار و چه آنهایی که بعد از اینها موجودند مثل حیوانات و چه آن که ما فوق اینهاست مثل انسان- همه جلوه کارند و همه کارگر. کارگرها اینها را درست کرده اند. کارگری بر همه موجودات احاطه دارد.

عالم ما بعد الطبیعه- در جنت و نار- هم از کار و کارگری پیدا شده است. بهشت و دوزخ از کار انسان پیدا شده است. در کار انسان است که یا عمل صالح است یا کار خوب است که مبدأ تحقق بهشت است یا اعمال غیر صالح و فاسد است که مبدأ دوزخ است. نباید ما اختصاص بدهیم یک روزی را به کارگر به اعتبار اینکه این روز حظّ کارگر، همین روز است. بله، مانع ندارد که یک روزی را ما انتخاب کنیم برای کارگر که بفهمانیم به عالم که کار و کارگری است که همه چیز از اوست.(همانجا)

خدای تعالی مبدأ کار است

کار مثلِ جلوه حق تعالی  می ماند که در تمام موجودات سرایت کرده است. همه موجودات، کار در آنها هست و با کار درست شده اند. همه ذرات وجود کارگرند حتی ذرات اتمی که در این عالم طبیعت هست، اینها کارگر هستند با هوشیاری. همه ذرات عالم فعالند و هوشیارند لکن ما گمان می کنیم که هوشیار نیستند: وَ انْ مِنْ شَی ءٍ إلّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِن لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ «1»؛ همه مُسَبِّح حقند، همه کارگران حق هستند، همه مطیع حق تعالی  هستند؛ و کار در همه جا هست و عالمْ سرتاسر «روز کارگر» است نه یک روزْ روز کارگری است، سرتاسر عالم روز کارگر است، سرتاسر عالَم کارگر است و سرتاسر عالم کار است؛ یعنی ذرات وجودی که انسان را و دیگر حیوانات را- به ارادة اللَّه تعالی - موجود می کنند کارگرند و انسانْ کار است، اثر کار آنهاست. تمام این موجوداتی که در عالم ملاحظه می کنید اثر کار فعالانه جنود الهی است؛ جند اللَّه، همه کارگر هستند. خدای تبارک و تعالی مبدأ کار است.(همان؛ ص172)

بزرگداشت روز کارگر

ما این روز را بزرگ می شماریم از برای اینکه قرار داده اند این روز را برای کارگر... این کارگرهای ما اشخاصی هستند که مدیر جامعه انسانیت هستند. اداره امور مملکتها، اداره امور کشورها به دست اینهاست؛ به دست کشاورزان، به دست کارگران کارخانه ها و دهقانان و کشاورزان. اینها هستند که اداره می کنند مملکتها را، اداره می کنند کشورها را؛ و از این جهت مدیر این عالم، عالم طبیعت، یعنی در این نجمه کوچک، در این زمین که یک ستاره کوچک است، اداره امور این زمین به دست کارگران است و دست اینهاست که اداره می کند و زنده می کند این عالم را، زنده می کند کشور را. بنا بر این اینها عهده دار امر بزرگی هستند، احترام زیاد دارند لکن مسئولیت زیاد. هر کس بیشتر در عالم احترام دارد، پیش خدای تبارک و تعالی  احترام دارد و بیشتر منشأ اثر است، مسئولیت او بیشتر است. کارگران ما، چه طبقه دهقان و چه طبقه کارگران سایر کارخانه ها و سایر جاها، تمام اعمالی که، تمام چیزهایی که در کشور هست، برکاتی که در کشور هست مرهون وجود آنهاست و لهذا آنها بر همه مقدمند. لکن چیزهایی که به عهده آنهاست، مسئولیتهایی که به عهده آنهاست از همه مسئولیتها بالاتر است.(همان؛ ص173)

کارگران عامل رشد و انحطاط کشورها

اگر کشوری رو به رشد برود، با دست شما کارگران عزیز رو به رشد می رود و اگر کشوری رو به انحطاط برود، باز هم با شماست که رو به انحطاط می رود؛ با کار نکردن یا کم کار کردن یا علاقه به کار نداشتن است که رو به انحطاط می رود. کشور امروز از شماست، از کارگران است، کشور مال شماست. کشور، دیگر اجانب در آن دخالت ندارند، دیگر اختناقها نیست، دیگر فشارها نیست، دیگر چپاولیها نیست. امروز کشور مال شماست و شما مسئولیت او را مستقیم دارید. اگر در این مسئولیت کوشش نکنید، اگر در این امری که به عهده شماست کوشش نکنید و آن دَیْنی که بر کشور خودتان، بر اسلام دارید ادا نکنید شما مسئول هستید. و چنانچه کوشش کنید و چرخهای مملکت را به راه بیندازید، شما پیش خدای تبارک و تعالی  بسیار ارجمند هستید. اسلام برای شما ارج زیاد قائل است، اسلام شما را خُزّان زمین می داند، شما خزانه دار زمین هستید که زمین را شما باید آباد کنید و از شماست که آباد کنید و برای خود شماست که آباد کنید. باید این مسئولیت را آن طور که می دانید، آن طور که می خواهید، این مسئولیت را به عهده بگیرید.(همان؛ ص174)

نقش کارگران و کشاورزان در سازندگی کشور

شما برادران ما هستید، شما عزیزان ما هستید، شما باید این مملکت را اداره بکنید، شما هستید که می توانید این بار را به منزل برسانید، شما هستید که در کارخانه ها می توانید چرخ کارخانه ها را به جنبش درآورید و به راه بیندازید و مملکت را نجات بدهید. شما دهقانان هستید که می توانید چرخ کشاورزی را به راه بیندازید و فعالیت شماست که کشاورزی را به طور صحیح می تواند عملی کند. شما می دانید که کشاورزی ما را به زمین زده اند، از بین بردند، حالا بر شماست که بعد از اینکه مملکت مال خود شما شده است و دست اجانب کوتاه شده است، به کشاورزی خودتان ادامه بدهید و مهلت بدهید که دولت به شما کمک بکند و می کند کمک، آن قدری که می تواند کمک می کند. شما برادران کارگر ما هستید؛ در کارخانه ها بگذارید چرخ کارخانه ها به راه بیفتد تا اینکه این مملکت آباد بشود برای همه، برای شما. شما بگذارید، مهلت بدهید که این کارخانه ها به راه بیفتد و چرخ مملکت به جنبش بیفتد و شما همه با ما برادر هستید و ما همه در خدمت شما هستیم. شمایید که می توانید مملکت را اداره کنید و می توانید این آشفتگیها را از بین ببرید. (همان؛ ص175)

تجلیل از کارگران مسلمان و زحمتکش‏

روز کارگر را به ملتهای زحمتکش و خصوص کارگران به واژه اعم، تبریک عرض می کنم. کارگران از ارزشمندترین طبقه و سودمندترین گروه در جامعه ها هستند. چرخ عظیم جوامع بشری با دست توانای کارگران در حرکت و چرخش است. حیات یک ملت، مرهون کار و کارگر است. کار خلاصه نمی شود به جنبش مخصوص و کارگر خلاصه نمی شود به گروهی خاص؛ و به این انگیزه، روز کارگر روز همه ملت است نه بخش خاصی از آن. از این عموم استثنا می شود کارهای تخریبی و کارگران مخرب؛ هم آنان که به اسم طرفداری از کارگران از کار آنان جلوگیری می کنند و پشت نقاب طرفداری از دهقانان، خرمنهای آنان را که حاصل دسترنج یکساله آنان است به آتش می کشند، و زیر ماسک خدمت برای کارگران در کارخانه ها با تمام توان اخلال می کنند؛ این روز از آنان نیست و از دشمنان آنان است. آنان که در نقاب خدمت به خلق، مسلحانه بر ضد خلق قیام می کنند و ناجوانمردانه دست به انفجار در مجامع عمومی- که اکثراً خلق زحمتکش و کارگر مستمند در آنجا حضور دارند- می زنند... روز کارگر روز دفن سلطه ابرقدرتهاست که با کار با واژه اعم، استقلال در همه ابعادش به مستضعفین جهان برمی گردد و ابرقدرتهای آدمخوار و عالمخوار خلع سلاح می شوند... ملت شریف ما اگر در این انقلاب بخواهد پیروز شود باید دست از آستین برآرد و به کار بپردازد. از متن دانشگاهها تا بازارها و کارخانه ها و مزارع و باغستانها تا آنجا که خودکفا شود و روی پای خود بایستد...» (صحیفه امام؛ ج 12، ص 264-265)

 کارگران و کشاورزان، اساس استقلال کشور

ان شاء اللَّه، مبارک باشد بر همه مستضعفین جهان و بر ملت ایران و بر شما کارگران متعهد اسلامی روز کارگر، مبارک باشد بر ملت ایران که چنین جوانان متعهدی در کارگاهها مشغول فعالیت هستند. دو قشر از ملت ستون فقرات کشور و انقلاب اند: یک قشر، قشر کارگر که با مجاهدات پیگیر خود، قبل از انقلاب با اعتصابات دامنه دار خود انقلاب را به پیروزی رساندند و بعد از انقلاب هم آنها هستند که با کوشش خود و جهاد خود در راه اسلام این انقلاب را به پیش می برند و من امیدوارم که کوشش آنها در پیشگاه مقدس خدای تبارک و تعالی مقبول باشد و سرفراز باشند در اینجا و در آنجا و قشر دوم کشاورزانند. کشاورزان و کارگران اساس استقلال کشورند و اگر این دو قشر بطور دلخواه ان شاء اللَّه، عمل کنند، گرفتاریهای کشور ما ان شاء اللَّه، رفع می شود. و از این جهت است که این دو قشر بیشتر مورد هَجمه مخالفین انقلاب اسلامی هستند. بی جهت نیست که فعالیت گروههایی که به خلاف جمهوری اسلامی هستند و وابسته به اجانب هستند به این دو قشر بیشتر توجه دارند و این دو قشر را بیشتر می خواهند به انحراف بکشانند. در کارخانه ها آنچه مورد نظر آنهاست، در عین حالی که مدعی هستند که ما طرفدار کارگر هستیم، طرفدار ضعفای کشور هستیم، کاری انجام می دهند که این قشر را به بیکاری، کم کاری، اعتصاب، وادارند و این آمال قدرتهای بزرگ است که اگر چنانچه قشر کارگر ما به وظیفه اسلامی- انسانی خود عمل نکنند، یکی از ستونهای فقرات ملت شکسته خواهد شد. و بی جهت نیست که در بین کشاورزها هم همین جمعیتهای انحرافی و وابسته می روند و آنها را نمی گذارند به طور شایسته عمل کنند و اگر چنانچه عمل هم کردند، خرمنهای آن را گاه گاه می سوزانند. اگر این دو قشر پایداری کنند در مقابل این اشخاصی که شکست جمهوری اسلام را، که دنباله اش شکست اسلام است، [می خواهند] اگر پایداری کنند، این کشور به پیش خواهد رفت. همان طوری که سرحدات را قوای مسلح نگهداری می کنند و با شجاعت و شهامت از اسلام دفاع می کنند و جوانانی پر ارزش را از دست می دهند مع ذلک، با کمال شجاعت به دفاع از کشور و اسلام مشغول هستند، در داخل کشور هم مجاهدین کارگر و مجاهدین کشاورز مجاهده می کنند نظیر همان مجاهدات. آنها سرحدات را از آسیب حفظ می کنند و شما متن کشور را از وابستگی حفظ می کنید. آنها مجاهد فی سبیل اللَّه هستند و شماها هم مجاهد فی سبیل اللَّه. همان طور که خون آنها در پیش خدای تبارک و تعالی مقدس و ارجمند است، عَرَق شما هم در پیشگاه خدای تعالی مقدس است. اگر شما کارگران و کشاورزان سرتاسر کشور قیام کنید به امری که مصلحت کشور شما، استقلال کشور شما، آزادی شما، به او بستگی دارد، این کشور به پیش خواهد رفت و آسیب نخواهد دید... (صحیفه امام؛ ج 14، ص 328 – 331)

اهمیت نقش کارگران در استقلال کشور

مبارک باد روز کارگر بر خصوص کارگران گرانقدر و بر عموم ملت و مستضعفان جهان. بزرگداشت روز کارگر، این ستون فقرات استقلال کشور و این اسطوره سرنوشت ساز و رهایی بخش از وابستگیها و پیوستگیها، وظیفه ای است ملی و اسلامی و همگانی. طبقه شریف کارگر در این مدت کوتاه و خصوصاً بعد از تجاوز عمال اجانب به خاک میهن عزیز ثابت کرد که قادر است با خواست خداوند متعال، کشور عزیز خود را با کوشش شبانه روزی از وابستگی نجات دهد و مشت قدرتمند گره کرده خود را بر دهان یاوه گویان و تبلیغاتچیان خارج و تفاله های وابسته مزدور داخل کوبد و دست رد به سینه منحرفان و منافقان وابسته به چپ و راست با قدرت هر چه بیشتر زند...

برادران عزیز کارگر که برای خودکفایی کشور با جان و دل و کار طاقتفرسا به خدمت به کشور اشتغال دارید. اینان به خیال خام خود می خواهند شما عزیزان را آلت مقاصد شوم خود قرار داده و در نفع ابرقدرتها از شما استفاده نمایند... برادران و خواهران، بهوش باشید که خدمتهای ارزنده شما در راه کشور عزیز اسلامی با دست جنایتکار این گروهکها به خدمت امریکا کشیده نشود.

...من بار دیگر روز کارگر را بر ملت عزیز و خصوص کارگران تبریک و تهنیت عرض می کنم و از خداوند متعال سعادت همگان را خواستار و قطع ریشه های فساد را امیدوارم. درود و تحیت بر ملت بزرگ ایران، پایدار باد جمهوری اسلامی ایران.  (صحیفه امام، ج 14، ص: 326-327)              

  برتری یک روز کارگر بر یک عمر سرمایه دار

من این روز مبارک کارگر را بر شما و همه کارگرانی که در طول تاریخ رفته اند و خواهند آمد، تبریک عرض می کنم. مبارک باد بر شما قشر عزیزِ عامل ارزشهای بزرگ انسانی! و مبارک باد بر شما و بر همه ملت ما این روز مبارک! که بحمد اللَّه امروز کشور ما طوری است که روز کارگر، روز همه است و روز ارتش روز همه است و روز زن، روز همه است و همه با هم منسجم اند و یک واحد الهی را متحقق کرده اند. آن وحدتی را که خدای تبارک و تعالی امر فرموده اند، بحمد اللَّه، در قشرهای ملت مسلمان ایران متحقق شده است و اگر یک اقلیت ناچیزی هم باشد، در این اکثریت مستهلک است. من نمی دانم که راجع به کار و کارگر از چه بعدی با شما سخن بگویم. همه ابعادش [را] که در ذهن من است یا بیشترش در ذهن من است، نمی توانم در یک جلسه محدود عرض کنم. ناچارم که بعض از ابعادش را در اینجا خدمت شما عزیزان عرض کنم و مطالبی را که عرض می کنم، شما به وجدان خودتان عرضه کنید و اگر پذیرفتید، من متشکر می شوم. و من می خواهم که با وجدان پاک خودتان ارزیابی کنید و بدانید که شما چه وضعی در کشورتان دارید و کارگران چه وضعی در کشورهای دیگر دارند.

من یک جهت نازل کارگری را ابتداءً عرضه می کنم و آن این است که شما توجه کنید به  گروه کارگران، اعم از شما کارگرانی که در کارخانه ها و در صنعتها هستید و زحمت می کشید و آن گروههایی که در مزارع زحمت می کشند و بالاخره گروه فعال زحمتکش، که امروز روز شماست و البته روز همه است. شما یک توجهی به این مطلب بکنید که این گروههای کارگر نشاط خودشان [را] و جهات همان مادیت را؛ شما ملاحظه کنید، ببینید که این گروه کارگر از سلامت بدن و از سلامت روح بیشتر برخوردارند یا آن گروههایی که- اصطلاح- کارفرما هستند؟ و آن سرمایه دارهایی که کار نمی کنند و کنار نشسته اند و با بی کاری عمر خودشان را می گذرانند؟ شما به وجدان خودتان رجوع کنید...

شما قدر این کارگری را بدانید که این کارگری، هم مزاج شما را سالم نگه می دارد [و هم روح شما را.] و اگر چنانچه انسان بی کار بیفتد، آن فعالیتهایی که در بدنش و در سلولهای بدنش باید بشود، آنها هم از کار می افتد. و کسانی که فعالیت دارند. به اندازه ای که فعالیت دارند، [سلولهای ] آنها هم به کار می افتد و جبران می کنند نقیصه ها را. و شما می بینید که در یک گروه زیاد از کارگرها یکی دو نفر را شاید پیدا بکنید که اینها مریض باشند و افسرده باشند. و اینها همه الحمد للَّه، سر حال اند و خیال می کنند که آنها آسوده اند. این، خیالی است که آنها می کنند، در صورتی که آنها، آن طبقه- به اصطلاح خودشان- بالا و به حسب واقع، پایین، آنها این قدر افسردگیها و گرفتاریها را دارند که به حساب نمی آید.

این یک مسئله ای است که باید شما خودتان بعد فکرش را بکنید و مطالعه کنید در بین خودتان. جوانهای خودتان را مقایسه کنید با آنهایی که بی کار می گذرانند و به هرزه دری و به هرزه گری عمر خودشان را می گذرانند، و آن ارزشی که شما دارید، شما برادران دارید و آن ارزشی که اسلام به شما داده است. از پیغمبر اکرم شنیده اید که نقل شده است که کف دست یک کارگر را- یعنی، همان محلی که کار درش تأثیر کرده و پینه بسته- آنجا را بوسید و این، یک نشان ارزش است برای کارگر در طول تاریخ؛ پیغمبر اسلام، که اولین فرد انسانهاست و بزرگترین انسان کامل است، نسبت به کارگر آن طور تواضع بکند و کف دست او را که علامت کار است، ببوسد! این نکته دارد که کف دست را بوسیده، نه پشت دست را؛ کف دست آثار کار درش هست، می خواهد ارزش کار را به عالمیان اعلام کند، به مسلمین اعلام کند که ارزش کار این است که آنجایی که کارگر کار کرده است، در اثر کار یک نشانه ای پیدا کرده است؛ من آنجا را می بوسم که ملتهای اسلامی و بشر ارزش این کارگر را بداند...

نجات از وابستگی در اثر تلاش کارگران

ما باید ادراک این معنا را بکنیم که ما که در هر جا کار می کنیم؛ در امر کشاورزی کار می کنیم، در امر صنعت و در کارخانه ها کار می کنیم، باید خودمان به خودمان تلقین کنیم که ما مستقلیم و ما باید مستقل باشیم. و ما نباید دستمان را به دیگری دراز کنیم برای اموری که کشورمان محتاج است. ارزش کار شما امروز ارزش یک امری است که نمی شود مقایسه اش کرد با زمانهای سابق. رسول اللَّه در آن محیط، ممکن است- که توجه، لا بد توجه به همه محیطها داشته است- در آن محیط، دست کارگر را آن طور که نقل می کنند، کف دست کارگر و محل کار را بوسیده تا ارزش کار را در تاریخ عرضه کنند. و ما مفتخریم و شما و همه مفتخرند به اینکه یک همچو نشانی پیغمبر اکرم به شما داده.

یا در بعض روایات فرموده اند که قطره عرقی که از بدن کارگر می آید مثل قطره خونی است که از شهدای در راه خدا بیاید. چقدر این ارزش دارد! آنهایی که الآن در جبهه ها جنگ می کنند و در جبهه بحمد اللَّه، پیروزمندانه جنگ می کنند و اخیراً هم پیروزی بزرگی به دست آورده اند. و امید است پیروزی نهایی را به دست بیاورند ان شاء اللَّه، این چقدر ارزش دارد! عرق شما هم، که در کارخانه ها می ریزد، همان ارزش را دارد؛ برای اینکه، شما هم برای احیای یک کشور، برای وابسته نبودن یک کشور به خارج، برای استقلال کشور اسلامی زحمت می کشید، آنها هم برای دفاع از یک کشور اسلامی، دفاع از اسلام زحمت می کشند. آنها کارگرند مثل شما و شما مجاهدید مثل آنها و این یک  نعمت بزرگی است که نصیب کارگرها در قشر وسیع و شما عزیزان [شده ] که در کارخانه ها و در مواردی که صنعت در آنجا حکمفرماست، کار می کنید.

ارزش کار و کارگر از نظر اسلام

و من یک نکته دیگری [را] هم به شما عرض می کنم که توجه کنید که اینهایی که از کارگرها پشتیبانی می خواهند بکنند و آنهایی که می خواهند کشور را به سوی غرب بکشند [یا] به اسم شرق [فعالیت می کنند] و خود کشورهای کمونیستی و سرمایه داری، این دو بلوک سرمایه داری و کمونیستی، نسبت به کارگر چه جور هستند و اسلام نسبت به کارگر چه جور است. اول شخص اسلام را من عرض کردم. اول شخص اسلام، مصدّع «1» اسلام بود و شارع اسلام از قِبلَ خدای تبارک و تعالی. رفتار او با کارگر آن بود عرض کردم که کف دست کارگر را با تواضع بوسید و این نشان کارگری را بوسید و برای کارگران افتخار ایجاد کرد. ارزش انسانی را توجه داشت که کارگر [انسان است؛] کارگر آن روز استقلال داشت و هر چه کار می کرد برای خودش بود و استقلال داشت و ارزش داشت و آن ارزش را، محل ارزش را بوسید پیغمبر اکرم و اعلام کرد ارزش کارگر را.

و دوم شخص اسلام، علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- است. ایشان خودش یک. کارگر بوده؛ یعنی، قنات حفر می کرده، می رفته است قنات می کنده است آب بیرون می آورده، لکن برای خودش نه، بعد از آنکه بیرون می آمده، وقف می کرده برای مستمندان، برای آنها. یک نفر کارگر بوده است که برای اعاشه خودش هم کار می کرده و در عین حالی که آن طور قنات ها را- چندین قنات از ایشان هست- کنده با دست خودش. و همان روز- به حسب نقل- همان روزی که بیعت به امامت کردند برای او و به خلافت، وقتی بیعت تمام شد، همان روز بیل و کلنگ خودش را برداشت دنبال کار ...

این، دو نفر شخص اول اسلام که کارشان باید سرمشق باشد برای همه ما، شما مقایسه کنید این احترامی که کارگر در اسلام به واسطه عمل این دو بزرگمرد تحقق پیدا کرده و این ارزشی که به شما داده است که خودش هم در عرض شما آمده است. و این فقط [مختصّ ] علی بن ابی طالب- سلام اللَّه علیه- نیست، حضرت صادق، حضرت باقر، آنها هم، از آنها نقل کرده اند که در یک محلی که داشتند، می رفتند کار می کردند. به حضرت صادق بعضی می گفتند آقا- حضرت صادق شغلش خیلی بود.

شغل معنویش زیاد بود و کار تبلیغاتی و کار تعلیماتی اش زیاد بود، مع ذلک، خودش تشریف می برد به حسب این نقل و در آن جایی که داشت، کار می کرد- به او عرض کردند که خوب، این را به ما واگذار کن. فرمود: من میل دارم که کاری که می خواهم برای خودم بکنم، حرارت آفتاب را در بدن خودم حس کنم. این چقدر ارزش می دهد که یک نفر، که در زمان خودش شخص اول بود و دارای آن مقامات بود، خودش کار می کند و تعلیم می دهد که ارزش کار چی است! شما در بلوک کمونیستی سران اینها را ببینید! ادعاها و شعارها زیاد است. در طول زمان، اینها شعار داده اند و ادعا کرده اند، لکن وقتی که می بینید که خود آنها وضعشان چه جوری است، سلوکشان با کارگر چی است، به کارگر چه نظری دارند، چه جور نگاه می کنند، سرمایه داری [را] هم ملاحظه کنید، آنها چه می کنند؛ هر دو [ی ] اینها کارگر را آلت استفاده خودشان قرار داده اند. این هر دو بلوک اینها را، او آن به یک وضعی، آن به وضع دیگر، آلت قرار داده اند و ابزار قرار داده اند برای منافع خودشان و برای چی. در کشورهای کمونیستی، اصل برای کارگر- من نمی توانم که نسبت به کارگر این تعبیر را بکنم- اینها را مثل یک حیوان کارگر را فرض کردند که هیچ نباید [داشته باشند،] فقط خوراک به شما می دهیم؛ شما باید کار کنید خوراک بگیرید آن وقتی که کاری ازشان نمی آید، طردشان می کنند و به رأی بعضیشان باید ریختشان به دریا! آن دسته دیگر هم شما را بازی داده اند؛ کارگرها را بازی داده اند و از راه دیگر می چاپند آنها را. اسلام برای کارگر ارزش قائل است، برای کارگر و کار ارج قائل است و ارزش قائل است و احترام قائل است؛ یعنی، همان طوری که یک شخص عالم، یک شخص مجاهد را توصیف می کند، شخص کارگر، زارع؛ هر کارگری را [توصیف می کند؛] می گوید همه شان مثل هم اند؛ مثل شانه ای که این رده هایی که دارد، همه همقد هستند، مثل هم هستند- آن شانه های آن وقت این طور بودند- اینها همین طور همه برابر هستند. در قرآن کریم هم تصریح می کند که امتیازها به این مسائلی که سرمایه داشتن، قدرت داشتن- نمی دانم- و امثال اینها نیست، ارزشها و بزرگیها به تقواست، به ارزش انسانی است. ارزش انسانی را این دو بلوک اصلًا فراموش کرده اند؛ توجه به اینکه انسان اند، مثل خود ما هستند. آن وقتی که استالین متولد شده با یک رعیت دیگری، یک رعیتی، فرقی با هم نداشتند. بعداً او به قدرت رسیده، آن طور عمل کرده و این بیچاره ها تحت ستم، این طور باید عمل کنند برای آنها یا آن بلوک سرمایه داری هم همین طور؛ ارزش برای انسانها قائل نیستند. آنها ارزش برای قدرت خودشان قائلند. هر کشوری که تحت قدرت آنها باشد، به او کمک می کنند. (صحیفه امام، ج 16، ص: 232-242)

. انتهای پیام /*