سخنرانی نسبتا مفصل حضرت امام خمینی(س) در صبح روز 21 خرداد در جمع ائمه جمعه و جماعات استان های خراسان، باختران، فارس، قم و تهران، شامل مطالب گوناگون  و مهمی بود. در این دیدار که در حسینیه جماران‏ برگزار شد، حجج اسلام عباس واعظ طبسی (نماینده امام و تولیت آستان قدس رضوی) و محمد تقی فلسفی، ائمه جمعه، طلاب، شورای سرپرستی طلاب غیر ایرانی مقیم قم، مسئولان دفتر نمایندگی امام در سپاه پاسداران و روحانیون‏ نیز حضور داشتند. امام در بخشی از بیاناتشان فرمودند:

اگر امروز جامعه روحانیت در سرتاسر کشور ما، چه روحانیینی که اشتغال به یک عملی داشته باشند از اعمالی که در جمهوری اسلامی لازم است و چه آنهایی که اشتغال ندارند، چه ائمه جمعه و چه ائمه جماعات و چه علمایی که در غیر این دو شغل هستند و در بین مردم برای ارشاد هستند، و چه وعاظ محترم، اینها الآن اسلام سپرده به اینهاست.

پیغمبر اکرم توجه به این ملت دارد. تمام ذرات کارهای ما تحت نظر خدای تبارک و تعالی است. و نامه اعمال ما به حسب روایات عرضه می‏ شود به امام وقت؛ امام زمان- سلام اللَّه علیه- مراقب ما هستند، مراقب روحانیت هستند که چه می ‏کنند اینها. امروز که اسلام به دست آنها سپرده شده است و تمام عذرها منقطع شده است، نمی ‏توانند بگویند نمی‏ توانستیم، نمی‏ توانند بگویند نمی‏ دانستیم، نمی‏ توانند بگویند که رژیم شاهنشاهی ما را نمی‏ گذاشت کاری انجام بدهیم. همه اینها مرتفع شده است، و اسلام به دست شما افتاده است، به دست روحانیون در سرتاسر کشور و تحت مراقبت شدید هستید؛ مراقبت خدای تبارک و تعالی و مراقبت فرشتگانی که مأمور این کار هستند وَ اللَّه مِنْ وَرائِهِمْ مُحیط ماه «رمضان‏ها» می‏ آید و می ‏رود، و ماه ها یکی پس از دیگری می‏ روند و عمرها هم می‏ رود، آنچه که باقی می‏ ماند آن صفحات اعمال شماست که در قلب شما ثبت است، و شاید نامه عمل هم همان باشد. قلب شما نسبت به دنیا چه بوده است؟ دنیا با قلب شما چه کرده است و شما توجه‏تان به دنیا چه اندازه بوده است؟ آن روزی که دستتان نمی ‏رسید زاهد و عابد بودید، آن روزی که دست رسید خدای نخواسته عکس او بود؟ مراقبت در کار است. امروز مسئولیت روحانیت و کسانی که در این لباس مقدس هستند، مسئولیتی‏ است که در طول تاریخ بر عهده روحانیت نبوده است. در طول تاریخ از صدر اسلام تا کنون جمعیت های روحانیت این طور حجتی که بر آنها امروز تمام است، حجت بر آنها تمام نبوده است. در طول تاریخ یک همچو فرصتی برای هیچ کشوری پیدا نشده است؛ و اسلام به دست شما سپرده شده است و از شما می‏ خواهند حفظش را، به دست این ملت سپرده شده است و از این ملت می‏ خواهند حفظش را.

شما در ارشادات، در توجه نداشتن به زرق و برق دنیا مهم توجه قلبی است. داشتن مال، داشتن خانه، داشتن چیز، اینش مهم نیست. مهم این است که قلب انسان را، قلب انسان را اینها تسخیر کنند. اینکه مال‏ اندوزی و ثروت ‏اندوزی مذموم است برای این است که این مال‏ اندوزی و ثروت‏ اندوزی و امثال اینها و زرق و برق دنیا دل انسان را می‏ کشاند به طرف غیر خدا و از آن ضیافت های خدا محروم می‏ کند. بخواهید دعوت خدا را به ضیافت اجابت کنید و وارد بشوید در ضیافة اللَّه بدون اینکه قلب های خودتان را از این دنیا منسلخ کنید امکان ندارد. اولیای خدا آن چیزی که پیششان مهم بود تهذیب نفس بود و دل کندن از غیر خدا و توجه به خدا. تمام مفاسدی که در عالم واقع می‏ شود از این توجه به خود است در مقابل توجه به خدا. تمام کمالاتی که برای اولیای خدا و انبیای خدا حاصل شده است از این دل کندن از غیر و بستن به اوست؛ و علامات این مسائل در اعمال ماها ظاهر می‏ شود. علاوه بر اینکه، ما مسئولیت خودمان را، مسئولیت شخصی داریم، مسئولیت نوعی هم به عهده ماست، مسئولیت ملت هم به عهده ماست. همان طوری که سوره «هود» به پیغمبر فرموده است که فَاسْتَقِمْ کَما امْرِتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ، به شما هم می ‏گوید که استقامت کنید و از استقامت خودتان مردم را مستقیم کنید. اگر مردم از ما خطا ببینند، و اگر چنانچه انصراف پیدا کنند از روحانیت برای خطاهای بعض از ما، مسئولیت، مسئولیت شخصی نیست، مسئولیت اسلامی است، مسئولیت عمومی است.

 اگر ما خدای نخواسته، با اعمالمان طوری بکنیم که این ملت از ما جدا بشود و این‏ ملت ما را زیر سؤال قرار بدهد که شما امروز که دستتان باز است یک نحو دیگر دارید عمل می‏ کنید و جدا بشود از شما، این مسئولیت اسلام به عهده ماست. اسلام به انزوا کشیده می‏ شود و آنهایی که با اسلام مخالف ‏اند روی کار می ‏آیند خدای نخواسته، و این مسئولیت به عهده ماست. قضیه، قضیه شخصی نیست که یک شخص بگوید خوب من یک همچو کاری می‏ کنم به دیگران چه، این نیست مسأله. سابق هم وقتی که یک طلبه کاری می‏ کرد می ‏گفتند طلبه‏ ها این طورند، اگر خدای نخواسته، یک روحانی یک کاری می‏ کردند می‏ گفتند روحانیون این طورند. حالا دیگر مسأله این طور است که اگر اسلام شکست بخورد به وسیله ماها شکست خورده است. اگر شما درست بشوید اسلام شکست نمی‏ خورد، با درست شدن شما مردم درست می‏ شوند، با مهذب شدن شما مردم مهذب می‏ شوند. اگر خدای نخواسته در منبر شما چیزی بگویید که خودتان عاملش نیستید و در مسجد چیزی بگویید که خودتان بر خلاف او عمل می‏ کنید، مردم دلهاشان از شما منصرف می‏ شود و این کم کم موجب شکست اسلام می‏ شود و این به عهده همه ماست. این مفاسدی که در دنیا هست و الآن این جنجالی که در دنیا هست و این طور به جان هم افتاده‏ا ند همه ‏اش برای این است که، توجه به خود دارند و توجه به خدا ندارند، اخلاق الهی ندارند، اخلاق حیوانی؛ و هر روز این اخلاق حیوانی را زیاد می‏ کنند. اگر جنگ برای ایران پیش می ‏آید نه این است که برای اینکه اسلام را تقویت کنند جنگ با ایران می‏ کنند، برای این است که هوای نفس به آن اندازه شده است که نمی‏ تواند یک کس دیگری را قدرتمند ببیند.

(صحیفه امام، ج‏17، ص: 492 – 494)

. انتهای پیام /*