امام حسین (ع) در "دعای عرفه" می فرماید:

"یـا مـَنْ خـَصَّ نـَفـْسـَهُ بـِالسُّمـُوِّ وَ الرِّفـْعـَةَ وَ اَوْلِیـاؤُهُ بـِعـِزِّهِ یعتَزُّونَ یا مَنْ جَعَلَتْ لَهُ المُلُوکُ نیرَ المَذَلَّةِ عَلی اَعناقِهِم فَهُم مِن سَطَواتِهِ خائِفوُنَ"( مفاتیح الجنان، دعای عرفه)

ای کـسـی کـه بـلنـد مـرتـبـگـی و رفـعـت را ویـژه خـود گردانیده و دوستانش به عزّت او عزتمندند؛ ای کسی که شهریاران یوغ مذلت در برابر او را به گردن خویش نهاده اند و از حملات او ترسانند.

امام حسین (ع) در این دعا می فرماید، عزت حقیقی مختص خداوند است و اوست که به دوستدارانش عزت می بخشد. این مهم از اهداف تربیتی انبیاست که می تواند انسان را در برابر غیر خدا سربلند و شکست ناپذیر کند و با بندگی و عبودیت در برابر ایزد منان عزّ ربوبیت فراهم آید. (آداب الصلاة (آداب نماز)، ص 376)              

"عزت" نقش اساسی در تربیت دارد و ریشه همه تباهی ها "ذلت نفس" است. بنابراین ماهیت اصلاحات بستگی به میزان عزت و یا ذلت ناشی از آن در میان مردم دارد.

در لغت "عزت" را به صلابت و شکست ناپذیری تعریف می کنند و به کسی که قاهر است و مقهور نمی شود "عزیز" می گویند. (المفردات، .ص 333)

خداوند متعال "عزیز" است، زیرا او ذاتی است که هیچ چیز بر او قهر و غلبه ندارد و او بر همه چیز غلبه دارد.

"وَ لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلمُؤمِنینَ"(منافقون / 8)

عزت از آن خدا و پیامبرش و مؤمنان است.

بنابراین هر که خواهان عزت است، باید از خداوند بخواهد و آن هم بوسیله عبودیت یعنی ایمان و عمل صالح به دست می آید:

"إِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ والعَمَلُ الصّالِحُ یَرفَعُهُ"(فاطر / 10)

سخن نیکو و پاک به سوی او بالا می رود و کردار نیک و شایسته را بالا می برد.

یکی از مصادیق عزت طلبی قیام امام حسین (ع) است، زیرا انسان عزیز شکست ناپذیر است. اگر چه ایشان به ظاهر شکست خورد ولی راه عزت را گشود که این عین پیروزی است.

"سید الشهدا هم شکست خورد در کربلا، اما شکست نبود این. کشته شد و زنده کرد یک عالَمی را" (صحیفه امام؛ ج 12، ص 350)

امام حسین(ع) در روز عاشورا فرمودند:

 "فَإِن نَهزِم فَهَزَّامُون قُدماً وَ إِن نُغلَب فَغَیرُ مُغلَبِینا"

اگر پیروز شویم در گذشته نیز بسیاری بر باطل و ستمکاران پیروز شده اند و اگر شکست بخوریم و کشته شویم، شکست نخورده ایم که ما را شکستی نیست. (ر.ک. سوگنامه کربلا)

این حماسه گویای این حقیقت است که همه شرافت آدمی به عزت اوست و کسی حق ندارد جز در برابر خدا خود را ذلیل سازد.

انسان خداخواه، استوار و سازش ناپذیر است و در هر احوالی عزت خود را حفظ می کند و مرگ را بر ذلت ترجیح می دهد و این راهی است که سالار شهیدان به تاریخ انسانیت آموخت.

حماسه امام حسین (ع) برگرفته از سیره پیامبر (ص) و امیرمؤمنان (ع) بود، چنانکه ایشان در وصیتنامه خود می فرمایند:

"إِنِّی لَم أَخرُج أشراً ولاَ بَطِراً وَ لاَ مُفسِداً وَ لاَ ظَالِماً؛ وَ إِنَّمَا خَرَجتُ لِطَلَبِ الإصلاح فِی أُمَّةِ جَدِّی مُحَمَّدٍ، صَلَّی اللهُ عَلَیهِ و آلِهِ وَ سَلَّمَ، أُُرِیدُ أَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و أَنهَی عَنِ المُنکَر، وَ أَسِیرَ بِسیرَةٍ جَدِّی مُحَمَّدٍ، وَ سِیرَةِ أَبِی عَلّی بنِ أَبِی طَالِبٍ" (بحارالأنوار، علامه مجلسی ج 44)

همانا من به منظور تباهگری و خودخواهی، و فساد و ستمگری قیام نکرده ام؛ و تنها برای اصلاح دین جدم قیام کرده ام. من می خواهم به خوبیها سفارش و از زشتیها جلوگیری کنم، و به سیره جدم محمد(ص) و سیره پدرم علی بن ابی طالب (ع) رفتار کنم.

قیام امام حسین (ع) یادآور سیره پیامبر (ص) و پدرش؛ یعنی احیای عزت بود و به همین دلیل تا لحظه شهادت این جمله را می فرمودند که:

"المَوتُ خَیرٌ مِن رُکوبِ العَارِ والعَارُ ولَی مِن دُخُولِ النَّار" (ر.ک. لمعات الحسین)

مرگ از پذیرش ننگ بهتر است و ننگ از ورود در آتش سزاوارتر است.

در مکتب امام حسین (ع) باید در برابر غیر خدا عزیز و در برابر خدا ذلیل زیست در غیر اینصورت مرگ به تسلیم در مقابل باطل شدن ترجیح دارد.

حماسه حسینی، حماسه عزت مؤمنان است و انسانهایی که در مدرسه پیامبر (ص) و اهل بیتش (ع) تعلیم دیده اند سعادت حقیقی را در عزت می یابند و زندگی زیر بار ستم و در کنار ستمگران را ذلت و ننگ می دانند.

در این نظام تربیتی میان عقل و عشق جدایی نیست و بصیرت، حرّیت، حکمت، عدالت و استقامت ویژگیهای شاخص تربیت شدگان آن است و عزت، اساس و حماسه، جلوه آن است.

" سید الشهدا - سلام الله علیه - از همان روز اول که قیام کردند برای این امر، انگیزه شان اقامه عدل بود. فرمودند که، می بینید که معروف، عمل بهش نمی شود و منکر، بهش عمل می شود. انگیزه این است که معروف را اقامه کند و منکر را از بین ببرد، انحرافات همه از منکرات است، جز خط مستقیم توحید هر چه هست منکرات است، اینها باید از بین برود و ما که تابع حضرت سید الشهدا هستیم باید ببینیم که ایشان چه وضعی در زندگی داشت، قیامش، انگیزه اش نهی از منکر بود که هر منکری باید از بین برود."(صحیفه امام؛ ج 21، ص 3)

. انتهای پیام /*