حضرت امام (س) معتقد است که معجزه های حسی و کارهای خارق العاده ای که انبیاء انجام می داده اند برای مردم عوام مفید و مؤثر و دلیل نبوت بوده است، وگرنه دلیل و اعجاز اصلی نبوت همان احکام و قوانین آسمانی و وحی الهی است.

یکی از مباحث بنیادین در باب نبوت و پیامبرشناسی، مبحث اعجاز است، زیرا یکی از راه های اثبات نبوت معجزه هایی است که انبیاء اظهار کرده اند.

معجزه عبارت است از کار خارق العاده ای که به اذن و مشیت الهی به دست فرستاده او به نشانه صدق در ادعای نبوت اظهار می شده است. گفتنی است که برخی کارهای فوق العاده ممکن است از رهگذر ریاضت و تمرینهای ویژه نصیب بعضی از افراد بشود و آنها بتوانند کارهای بدون استفاده از علل و اسباب ظاهری انجام دهند که دیگران از انجام آن عاجز باشند.

باید توجه داشت که این گونه کارها خارق العاده معجزه تلقی نمی شود، زیرا معجزه کار فوق العاده ای است که انجام و اظهار آن تنها به اذن خاص خداوند صورت می گیرد و هر کسی قدرت انجام آن گونه کارها را ندارد. معجزه به طور کلی دو خصوصیت دارد: یکی اینکه قابل تعلیم و تعلم نیست و از رهگذر آموزش و تمرین به دست نمی آید. دوم اینکه هیچ گاه تحت تأثیر نیرویی برتر از خود قرار نمی گیرد.

در حکمت امام (س) درباره اعجاز از جنبه های مختلف بحث شده، ولی در حکمت سنائی به نمونه هایی از اعجاز ختمی مرتبت اشاره شده است. امام (س) درباره چیستی معجزه می گوید: مقصود از معجزه، نشانه ای است که به واسطه آن ما پی ببریم که حرفهای این شخص مدعی پیغمبری از مغز بشری خود نیست ... و آنچه می گوید گفته های خداست که آفریدگار ما و جهانیان است. (رک: تبیان نبوت از دیدگاه امام خمینی (س)؛ ص 107 - 108))

امام (س) درباره ضرورت معجزه به عنوان دلیل بر صحت ادعای نبوت گفته است: عقل فطری خداداد هر کس، حکم می کند که قبول کردن هر دعوایی بی دلیل و برهان روا نیست ... مثلا یکی آمده می گوید: من از جانب خدای عالم آمدم و پیام هایی دارم که همه باید آنها را به رسمیت شناخته و عملی کنید ... می گوید از او نپرسیم شما با چه دلیل و منطق می گویی من از خدای شما پیام دارم؟ (رک: همان))

در حکمت امام (س)، درباره اعجازهای دیگر پیامبر اشاره هایی شده است، ولی بیشتر کلمات ایشان در این باب مربوط به اعجازهای قرآن است که بزرگترین معجزه جاودان پیامبر (ص) است.

حضرت امام (س) معتقد است که معجزه های حسی و کارهای خارق العاده ای که انبیاء انجام می داده اند برای مردم عوام مفید و مؤثر و دلیل نبوت بوده است، وگرنه دلیل و اعجاز اصلی نبوت همان احکام و قوانین آسمانی و وحی الهی است، از این رو می گوید: «آن معجزاتی که انبیاء آورده اند برای عوام و آن دسته که چیز دیگری را درک نمی کنند بوده است، و الا برای عقلا و حکما معجزه نمی تواند دلیل بر نبوت باشد ... ولی پیش عقلا دلیل بر نبوت همان اتقان احکام و قوانین قرآن می باشد. (رک: تقریرات فلسفه امام خمینی (س)؛ ص 190 - 191)

سنانی نیز می نویسد:

به سر انگشت لطف در یتیم / ماه را می زدی میان به دو نیم

این همه معجزات ایشانست / عرض او با حیات انسان است

خرق عادات را حریقی نیست / جز بتایید پادشاهی نیست

انبیاء جمله راز داران اند/ راستگویان و راستکارانند

هست قران نشان صدق همه/ لا نفرق بیان صدق همه (مثنوی های سنائی، ص ۸۹)

و در جای دیگر با اشاره به ماجرای شق القمر گفته است:

تو آن شمسی که بر گردون دو نیمه / کنی مه را، زهی برهان محکم(دیوان سنائی، ص ۳۷۷)

گویا سنائی معتقد است که بین معجزه و کرامت تفاوتی نیست. از این رو می گوید:

حق شناسم کرامت و معجز/ فرق ننهم میان شان هرگز

مگر آن کو نموده بود و نمرد/ وین همه بود نی نمود و نمرد

گرچه تاجر دو بود مایه یکیست/ ور چه پستان دو بود سایه یکیست (همان، ۸۹ - ۹۰)

و در حدیقة الحقیقة با اشاره به کمالات وجودی پیامبر (ص) می گوید:

تیغ و قرآن ورا شد معجز / نشود شرع او خلق هرگز 

آن بنانی که کرد مه بدو نیم / کی کشیدی ز خانه حلقه سیم

 آنکه هر حرف را دلش بد ظرف / کی شدی در زمانه بستر حرف

تحلیل تطبیقی کلمات امام (س) و سنائی درباره اعجاز در چند نکته طرح و تبیین می شود:

۱- در این مسأله که معجزه اصلی پیامبر اسلام (ص) قرآن کریم است، سنائی و امام اتفاق نظر دارند ولی در حکمت امام درباره جلوه های اعجاز قرآن بیشتر بحث گردیده است.

۲- سنائی از معجزه به خرق عادت یاد نموده و تصریح نموده که کاری خارق العاده که از سوی انبیاء ارائه شده، برای اثبات نبوت ایشان بوده که در حکمت سنائی به دلیل تنگی قافیه شعری؛ از آن به پادشاهی یاد نموده، ولی در این مسأله گویا بین دیدگاه امام و سنائی تفاوت بنیادین وجود دارد، زیرا اولا در حکمت امام تأکید شده که خرق عادت کار مهمی نیست. ثانیا امام معجزه را آیت و نشانه صحت ادعای نبوت مطرح کرده است.

۳- سنائی تصریح کرده که از نظر او فرقی بین معجزه و کرامت نیست، ولی در حکمت امام، معجزه و کرامت دو حقیقت متفاوت تلقی شده اند.

برگرفته از کتاب "جرعه های حکمت" بررسی تطبیقی حکمت امام خمینی(س) و سنائی غزنوی، نوشته محمد امین صادقی ارزگانی- مؤسسه چاپ و نشر عروج (وابسته به مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)) صص۱۵۳ - ۱۵۷

. انتهای پیام /*