چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۸
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۱
پرتره امام در قم حالت ایستاده داخل اطاق به صورت تمام رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۰
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۸
پرتره امام در قم داخل اطاق در حالت نشسته به صورت سه رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۳
پرتره امام در قم داخل اطاق در حالت سخنرانی به صورت تمام رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۲
پرتره امام در قم داخل اطاق در حالت نشسته به صورت تمام رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۵:۹
پرتره امام در قم داخل اطاق در حالت نشسته به صورت تمام رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۴:۲۶
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۸
پرتره امام در قم داخل اطاق در حالت سخنرانی به صورت تمام رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۴:۲
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۳:۶
پرتره امام در قم داخل اطاق در حالت سخنرانی به صورت سه رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۳:۳
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۹
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۵
پرتره امام در قم به صورت سه رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۶
پرتره امام در نوفل لوشاتو نشسته در باغ در حال خنده به صورت سه رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۶
امام در حال قدم زدن در تراس منزل نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۰
امام در حال عبور از خیابان در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۵
امام در حال عبور از خیابان در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۳
پرتره امام در نوفل لوشاتو در حالت عبور از باغ به صورت تمام رخ
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۱
امام در حال تردد از پله در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۰
امام در حال تردد از پله در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۸
امام در حال تردد از پله در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۷
امام در حال عبور در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۵
امام در حال عبور در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۴
امام در حال عبور در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۲
امام در حال عبور در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۰
روزی با پسرم حامد که چهار ساله بود، نزد امام رفتیم. امام در اتاقی نشسته بودند و یک گونی بزرگ که تا نصفه پر از کاغذ و نامه بود، در کنارشان قرار داشت. امام یکی یکی نامه ها را بیرون می آوردند و می خواندند. آنهایی را که لازم بود پاسخ بدهند، زیر پتو می گذاشتند تا بعداً به آن بپردازند و بقیه را کنار می گذاشتند. سلام کرده، نشستیم. امام با حامد شروع به صحبت کردند. مثلاً پرسیدند: اسم پدرت چیه؟ با این که اسم بنده را می دانستند.
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۲
امام نشسته در حیاط در میان دیدارکنندگان در نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۹
امام در حال خروج از در باغ نوفل لوشاتو
چهارشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۷