آقای بازرگان در دانشگاه تهران، برنامه دولت خود را در اجتماع فوق العاده زیاد طبقات مختلف ارائه نمود که مورد تایید مردم قرار گرفت و وعده داد که به زودی، اعضای دولت را معرفی خواهد نمود. تمام این مراسم عیناً مانند برنامه رسمی دولت از رادیو و تلویزیون پخش می گردید و پرسنل نیروی مسلح، به خصوص مامورین فرمانداری نظامی را که در خیابان های شهرهای کشور، بلاتکلیف بودند تحت تاثیر قرار می داد.
(از مهاجرت امام خمینی به پاریس تا پیروزی؛ علی اکبر علی اکبری بایگی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۴، ص ۲۰۵)
ارتشبد قره باغی [رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران]:
غروب روز ۱۹ بهمن، آقای بختیار به من تلفن زده، سوال نمود: روزنامه کیهان را دیده اید؟ گفتم نه. اظهار کرد: "عکس عده ای از پرسنل نیروی هوایی را در اقامتگاه آقای خمینی چاپ کرده است" و اضافه نمود: معلوم است که یکی از عکس های مراسم سابق را مونتاژ کرده اند. سوال نمودم: چگونه فهمیدید مونتاژ کرده اند؟ جواب داد: کاملا روشن است. ضمناً از سپهبد ربیعی هم سوال کردم، ایشان اظهار نمود: ما بررسی کردیم، این عکس مونتاژ شده است و دستور دادیم که در روزنامه ها تکذیب کنند. بختیار اضافه نمود: تیمسار، شما هم دستور بدهید تکذیب کنند.
(دهه سرنوشت ساز؛ داود قاسم پور، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸، ص ۲۰۲)
ارتشبد قره باغی [رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران]:
در جلسات کمیته بحران بر حسب معمول قبل از بحث درباره مسائل روز، مبادله اخبار و اطلاعات به عمل می آمد ... [در یکی از صحبت ها] سپهبد بدره ای اظهار داشت: "امروز صبح رئیس سیا در ایران آمده بود دفترم و به من پیشنهاد می کرد که خوب است آقای خمینی را ملاقات کنید ! ... از بدره ای سوال کردم چه جواب دادید؟ اظهار کرد: من چیزی نگفتم و گذاشتم که در اینجا مطرح کنم تا ببینم چه بکنم ... سپهبد ربیعی اظهار کرد: بر عکس ، من که امروز صبح، رئیس مستشاری نیروی هوایی [ژنرال گس] را دیدم، می گفت که ارتش لازم است از دولت بختیار پشتیبانی کند! ... [ارتشبد قره باغی می گوید] گفتم: بلی تیمسار ها، نظرات ژنرال هایزر و ژنرال گس را هم که در نظر دارید. یک روز می گفتند ارتش لازم است از دولت بختیار پشتیبانی کند ولی روز بعد پیشنهاد می کردند که خوب است ملاقاتی با نمایندگان آقای خمینی و مخالفان داشته باشیم !... [اشاره به تشتت آراء در میان وابستگان نظامی امریکا]

جیمز بیل، استاد دانشگاه تگزاس و کارشناس مسائل ایران در مقاله ای در نیوزویک به دولت آمریکا اندرز داده است که با آیت الله خمینی کنار آید. جیمز بیل می نویسد که دولت آمریکا باید با آیت الله خمینی همکاری نزدیکی داشته باشد. به عقیده وی آمریکا نباید اشتباه فاحش شاه را که قدرت و نفوذ روحانیون شیعه را دست کم گرفت تکرار کند. تشیع از ۱۵۰۱ میلادی مذهب رسمی ایران شد و ایرانیان به خاطر این مذهب قرن ها با عثمانیان در غرب و ازبک ها در شمال شرقی جنگیدند. پروفسور بیل، آیت الله خمینی را مجاهدی دانشمند که عالی ترین مدارج تحصیلی سنتی را طی کرده و از محبوبیتی شگفت انگیز در جامعه ایران و شیعیان دیگر نقاط جهان برخوردار است توصیف کرد. وی افزود: دولت آمریکا نباید کمترین تردیدی در وطن پرستی، دیانت، ایمان و تقوا و فضیلت امام خمینی به خود راه دهد. آیت الله خمینی در جست وجوی هیچ مقام رسمی (دنیوی) برای خود نیست. او تنها تلاش و مجاهدت می کند تا وطن خویش را نجات دهد و از انحطاط رهایی بخشد و مردمی با تقوا به وجود آورد. به نظر بیل، آیت الله خمینی بالاخره با آمریکا روابط سیاسی و اقتصادی حسنه خواهد داشت. (سایت رسمی رادیو زمانه؛ سقوط پادشاهی مشروطه، پیروزی انقلاب اسلامی، دوشنبه شانزدهم بهمن 1357)

من باید عرض کنم که محمد رضای پهلوی، این خائن خبیث ... رفت، فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد، قبرستانهای ما را آباد کرد. مملکت ما را از ناحیه اقتصاد خراب کرد. تمام اقتصاد ما الآن خراب است و از هم ریخته است؛ که اگر بخواهیم ما این اقتصاد را به حال اول برگردانیم، سالهای طولانی با همت همه مردم، نه یک دولت این کار را می تواند بکند و نه یک قشر از اقشار مردم این کار را می توانند بکنند، تا تمام مردم دست به دست هم ندهند نمی توانند این به هم ریختگی اقتصاد را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید به اسم اینکه ما می خواهیم زراعت را، دهقانها را دهقان کنیم، تا حالا رعیت بودند و ما می خواهیم حالا دهقانشان کنیم! «اصلاحات ارضی» درست کردند. اصلاحات ارضی شان بعد از این مدت طولانی به اینجا منتهی شد که بکلی دهقانی از بین رفت، بکلی زراعت ما از بین رفت، و الآن شما در همه چیز محتاجید به خارج. یعنی محمد رضا این کار را کرد تا بازار درست کند از برای امریکا و ما محتاج به او باشیم در اینکه گندم از او بیاوریم، برنج از او بیاوریم، همه چیز را. تخم مرغ از او بیاوریم، یا از اسرائیل که دست نشانده امریکاست بیاوریم.
بنا بر این کارهایی که این آدم کرده به عنوان «اصلاح»، این کارها خودش افساد بوده است! قضیه «اصلاحات ارضی» یک لطمه ای بر مملکت ما وارد کرده است که تا شاید بیست سال دیگر ما نتوانیم این را جبرا