سخنرانی
اهمیت قانون اساسی و ویژگی های اعضای مجلس خبرگان
سخنرانی در جمع کارکنان روزنامه جمهوری اسلامی (اهمیت مجلس خبرگان)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 21 ت‍ی‍ر ‭1358

زمان (قمری) : 17 ش‍ع‍ب‍ان‌ ‭1399

مکان: قم

شماره صفحه : 52

موضوع : اهمیت قانون اساسی و ویژگی های اعضای مجلس خبرگان

زبان اثر : فارسی

حضار : نمایندگان کارکنان روزنامه جمهوری اسلامی

سخنرانی در جمع کارکنان روزنامه جمهوری اسلامی (اهمیت مجلس خبرگان)

سخنرانی

‏زمان: 21 تیر 1358 / 17 شعبان 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: اهمیت قانون اساسی و ویژگیهای اعضای مجلس خبرگان‏

‏حضار: نمایندگان کارکنان روزنامه جمهوری اسلامی‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏     قبلاً یک قصه ای را عرض کنم که شاید شماها هیچ کدام یادتان نیست. در این جنگ‏‎ ‎‏عمومی دوم، که هیتلر‏‎[1]‎‏ پیش برد و فرانسه را گرفت و خیلی جاها را، حمله به شوروی و‏‎ ‎‏اینها، چرچیل‏‎[2]‎‏ آن سیاستمدار انگلیسی، آمد در مجلس انگلستان و شروع کرد راجع‏‎ ‎‏به ضعف خودشان و راجع به گرفتاریها و راجع به شکست خوردنها که ما کجا را از‏‎ ‎‏دست دادیم، کجا را از دست دادیم، کار ما چه طور است، مملکت ما چه خواهد شد،‏‎ ‎‏زندگی ما چه خواهد شد، خیلی طولانی شکایت کرد، و اینکه ما از بین رفتیم، آخرش‏‎ ‎‏یک کلمه گفت که: لکن پیروزی مال کسی است که روی موجهای نفت سوار است. و‏‎ ‎‏حدسش هم درست بود، و پیروزی هم مال اینها شد که نفتهای ما را بردند؛ من هم حالا‏‎ ‎‏این معنا را عرض می کنم که الآن که بعد از انقلاب است و در همۀ انقلابات یک‏‎ ‎‏آشفتگیهای فراوان هست، ما هم مبتلای به آشفتگی هستیم؛ مضافاً به اینکه اگر نگوییم‏‎ ‎‏در طول 2500 سال رژیم شاهنشاهی، لکن آن قدری را که مشاهده کردیم در طول‏‎ ‎‏پنجاه و چند سال رژیم پهلوی کوشش شده است که مملکت ما را از هر جهت عقب‏‎ ‎‏بزنند.‏

وضعیت نیروی انسانی در رژیم شاه

‏     ‏‏از جهت نیروی انسانی که از همه بالاتر است که الآن باید بگردید شما، در سی و پنج‏

‏میلیون جمعیت بگردید، این طرف و آن طرف، چند نفر پیدا کنید که دولت تشکیل‏‎ ‎‏بدهند. یک نفر بخواهید پیدا کنید رئیس جمهور بشود، باید شمع بردارید و دور همه جا‏‎ ‎‏بگردید و آیا چه بکنید. اینها نیروی انسانی را بکلی نه به باد دادند، منحرف کردند. یک‏‎ ‎‏وقت این است که نیروی انسانی به باد داده شده، یک وقت یک نیروی مقابل با نیروی‏‎ ‎‏انسانی درست کرده اند! یعنی انسانی که باید متکی به خودش باشد، متکی به ملتش باشد،‏‎ ‎‏متکی به عقایدش باشد، این را متحول کردند به یک نیرویی که متکی به غرب است؛ به‏‎ ‎‏یک نیرویی که خودش را از دست داده، به خیال خودش، خودش هیچ نیست؛ هر چه‏‎ ‎‏هست خارجی ها هستند. نه اینکه نیرو را ما از دست داده ایم، نیروی مضادّ با نیرویی که‏‎ ‎‏ما باید داشته باشیم به جای آن نیرو نشسته. درست یک انسانی که باید متکی به خودش‏‎ ‎‏باشد و به فرهنگ خودش باشد و به رژیم خودش، این را متحولش کردند به یک آدمی‏‎ ‎‏که بدبین شده است راجع به فرهنگ خودش؛ راجع به نیروی ملت خودش؛ راجع به‏‎ ‎‏همۀ اینها بدبین شده است؛ خودش را از دست داده و به جای یک انسان شرقی، یک‏‎ ‎‏آدم غربی است. مصیبت اینجا این است که سالهای طولانی می خواهد تا این غربزده ها‏‎ ‎‏برگردند به حال طبیعی، نه به حال یک انسان مترقی، به حال یک انسانی که هیچ نیست،‏‎ ‎‏حالا می خواهد از سر شروع کند. این خیلی طولانی است که یک شستشوی مغزی داده‏‎ ‎‏بشود به این ملت که یعنی آنهایی که در این امور وارد بودند، که اینها برگردند به آن‏‎ ‎‏حالی که در اول ـ قبل از اینکه غربزده بشوند ـ داشتند. این یک مشکله ای است که شاید‏‎ ‎‏از همۀ مشکلهای ما زیادتر باشد و خیلی هم از این مشکلات داریم.‏

‏     لکن ما هم نظیر حرف چرچیل را می گوییم: ما به نفت اتکا نداریم؛ ما اتکا داریم به‏‎ ‎‏اینکه می گوییم پیروزی مال آن کسی است که ملت با او موافق است و ملت با اسلام و با‏‎ ‎‏سعادت اسلامی، با جمهوری اسلامی موافق است. بنابر این، ما هیچ خوفی از این‏‎ ‎‏ریشه هایی که حالا دارند انقلابات می کنند نداریم، منتها اگر خوفی باشد، برای این است‏‎ ‎‏که شلوغ می کنند، ناراحت می کنند، دولت را ناراحت می کنند؛ ملت را ناراحت می کنند،‏‎ ‎‏و الاّ اینها یک چیزی که ما بتوانیم بگوییم مشکلی است و نمی شود حلّش کرد، نیست.‏


حل مشکلات با تشکیل مجلس شورا

‏     ‏‏و آنکه می خواهم عرض بکنم این است که اصل این قضایا، اصلاح این قضایا، به نظر‏‎ ‎‏من آسان است. و او در وقتی که ما یک مجلسی داشته باشیم. اگر مجلس شورا آن‏‎ ‎‏طوری که ما بخواهیم ملی و اسلامی باشد، همۀ این مطبوعات اصلاح خواهد شد؛ همۀ‏‎ ‎‏این رادیو تلویزیون ها اصلاح خواهد شد؛ همۀ این ادارات تصفیه خواهد شد؛ یعنی ملت‏‎ ‎‏باید تصفیه کند به وسیلۀ اشخاصی که می فرستد. ان شاءالله در این دوره بر خلاف‏‎ ‎‏دوره هایی از زمان ـ یکی دو دوره شاید بعد از مشروطه تا حالا ـ و یا از زمان رضاشاه تا‏‎ ‎‏حالا، دیگر آن طورها نخواهد شد که یک کسی ـ به قول محمدرضا ـ لیست را از‏‎ ‎‏سفارتخانه ها بفرستند و ما هم مأمور اجرا باشیم! ایشان خودشان این مطلب را به‏‎ ‎‏صراحت گفتند منتها می خواست تعریف از خودش بکند که ما حالا دیگر آن طور‏‎ ‎‏نیستیم! از پدرش تکذیب کرد و از خودش ما قبل اینوقت را؛ این وقتش هم دروغ‏‎ ‎‏می گفت! ان شاءالله ما امیدواریم که دیگر لیستی در کار نباشد که یکی لیستی بدهد و شما‏‎ ‎‏هم مُلْزَم باشید. بله، لیست بدهد که هدایت کند ملت را به اینکه اینها افراد خوبی هستند،‏‎ ‎‏اما الزام کند ملت را که اینها را تعیین کنید یا اصلاً به ملت کاری نداشته باشد خودش‏‎ ‎‏تعیین کند و ببرد مجلس، چنانچه خیلی وقتها این طور بود، اینها دیگر پیش نمی آید.‏‎ ‎‏ان شاءالله وقتی که یک مجلس ملی ـ اسلامی به همت همۀ ملت تهیه شد، این مسائل که‏‎ ‎‏حالا یک قدری هرج و مرج است و یک قدری از این آزادی سوء استفاده می کنند؛‏‎ ‎‏اینها محدود خواهد شد، و مجلس اصلاح خواهد کرد اینها را، الآن شما بخواهید که در‏‎ ‎‏این مسائل وارد بشوید، من چون می بینم که حالا که صحبت قانون اساسی است هی‏‎ ‎‏طرحهای زیاد می آید که بسیاریش انقلاب آمیز است و بسیاریش شلوغ و بر هم است؛‏‎ ‎‏مخالفْ ایجاد کردن است. در همین چند روزی که صحبت قانون اساسی است، زیادترین‏‎ ‎‏هجوم به اینجا می شود. مشکلات را می گویند، من هم قبول دارم مشکلات هست. از‏‎ ‎‏اطراف می آیند و مشکلات خودشان را می گویند و من هم به همۀ آنها این سفارشی را‏‎ ‎‏که به شما حالا عرض می کنیم به همه شان عرض کرده ام که ما یک مسائل اصلی داریم‏

‏که الآن به آن مبتلاییم و آن اینکه تدوین قانون اساسی شده، و این ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ منتشر هم‏‎ ‎‏کرده اند، و باید نظر داده بشود. الآن وقتی است که ما همۀ قوایمان را صرف کنیم در اینکه‏‎ ‎‏طرح بدهیم؛ ... اشکالاتی که راجع به قانون اساسی داریم بکنیم و بدهیم به مجلس سنا که‏‎ ‎‏بعدها خبرگان بیایند و نظر کنند.‏

ویژگیهای اعضای مجلس خبرگان

‏     ‏‏و بالاتر از آن، اینکه همۀ قوا را صرف کنیم در انتخاب اشخاص صحیح، اشخاصی‏‎ ‎‏که غربی نباشند که بعد ما را بکشانند به طرف غرب؛ شرقی نباشند که ما را بکشانند از آن‏‎ ‎‏طرف؛ به صراط مستقیم اسلام باشند و مُسْلِم باشند و متعهد باشند، عالِم به اوضاع وقت‏‎ ‎‏عالم به اسلام، و عرض می کنم که امین در کارهایشان؛ این طور باشند. یک همچو‏‎ ‎‏اشخاصی با همت همۀ قشرهای ملت تعیین بشود، تا اینکه این قانون اساسی بررسی‏‎ ‎‏بشود؛ و عرض می کنم که نقایصی اگر دارد رفع بشود؛ اگر یک چیزی باید به آن زیاد‏‎ ‎‏بشود، زیاد بشود؛ و یک چیزی باید از او کم بشود، کم بشود. و بعد هم به دسترس ملت‏‎ ‎‏بدهند و ملت نگاه کند و رأی بدهد، یا آری یا نه. آن وقت اساس مملکت ما یک‏‎ ‎‏پایه اش درست شده؛ و آن پایۀ قانون اساسی است. دو پایه دیگر مانده؛ و آن اینکه‏‎ ‎‏مجلس شورا را باید ملت خودش وکلا تعیین کنند. وکلا هم همین جوری که عرض کردم‏‎ ‎‏وکلای ملی؛ وکلایی که مردم در بلاد خودشان شناختند که اینها مردم صالحی هستند،‏‎ ‎‏اینها مردم اسلامی هستند، اینها گرایش به شرق و غرب، گرایش به مکتبهای فاسد‏‎ ‎‏ندارند، اینها را تعیین کنند. یک مجلس شورا داشته باشیم. آن وقت رئیس جمهور هم‏‎ ‎‏ان شاءالله تعیین بشود و مملکت ما رسمی، یک دولت مستقر رسمی داشته باشد با قانون‏‎ ‎‏اساسی، و با آن جهاتی که اساس مطلب است. بعدش بیاییم برسیم به قضیۀ مطبوعات که‏‎ ‎‏می دانیم مطبوعات صحیح نیستند؛ رادیو تلویزیون اشکال در آن هست؛ ـ عرض کنم ـ‏‎ ‎‏ادارات در آنها اشکال هست، در وزارتخانه ها اشکال هست، در بازار خیلی اشکال‏‎ ‎‏هست، در همه جا اشکالات زیاد است، اما ما الآن بخواهیم برویم سراغ آن اشکالات‏

‏فرعی، ممکن است که نقشه باشد که ذهن ما را به آن طرف منصرف کنند و خودمان هم‏‎ ‎‏متوجه نباشیم ذهن ما را برگردانند به یک طرف دیگری، و آنهایی که می خواهند نتیجه‏‎ ‎‏بگیرند؛ ما که حالا می خواهیم نتیجه بگیریم، نتیجه اش را آنها بگیرند؛ یعنی آنها در قانون‏‎ ‎‏اساسی طرح بدهند. من اشخاص مختلفی که از علمای بلاد و از اشخاصی آمده اند اینجا‏‎ ‎‏و صحبت شده است گفتم آقا ننشینید تا دشمنهای شما طرح بدهند، شما خودتان طرح‏‎ ‎‏بدهید، خودتان صحبت بکنید، نیایید پیش من بگویید، طرح را بنویسید بدهید به آنجایی‏‎ ‎‏که باید بررسی بشود، و بعد هم خودتان باید، ملت خودش باید انتخاب کند اشخاص را.‏‎ ‎‏البته یک معرفی هم از طرف اشخاصی که مطّلع بر اوضاع هستند و مطّلع بر افراد هستند،‏‎ ‎‏یک معرفی هم از آنها خواهد شد؛ لکن ملت خودش باید نظر بدهد.‏

انتقاد از بی توجهی به مسائل اساسی و اصلی کشور

‏     ‏‏ما الآن می ترسیم که در این وقتی که وقت نتیجه گرفتن از این نهضت است و باید ما‏‎ ‎‏جدیّت کنیم که اساس را درست بکنیم، بخواهند ذهن ما را از این مطلب منصرف کنند به‏‎ ‎‏یک مشکلاتی که همۀ اینها مشکلات صحیح است، مشکل است همۀ اینها، ذهن ما را‏‎ ‎‏منصرف کنند و خود آنها آن مسائل اصلی را خود آنها تصرف در آن بکنند. از این‏‎ ‎‏جهت، به نظر من می آید که باید ما همان طوری که اقلاً شماها تا آن وقتی که چشمتان‏‎ ‎‏باز شده و توجه پیدا کردید، زیر مشکل بودید و زیر بار، عرض کنم که انحرافات بود،‏‎ ‎‏یکی دو ماه دیگر، دو سه ماه دیگر، باید تحمل کنید و اذهانتان متوجه باشد به این مسائل‏‎ ‎‏اصلی که قدم ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ قدم پیش برود. باید انسان هر وقت به آن مسئله ای که راجع به آن‏‎ ‎‏وقت است توجه اش را بکند. این مسائل، مسائل دست دوم اند و این مسائل دست دوم‏‎ ‎‏ان شاءالله حل می شود و ان شاءالله کم کم هم روزنامه ها ترتیبش حل می شود؛ و هم سایر‏‎ ‎‏چیزهایی که هست ان شاءالله درست می شود، لکن این نکته را من هر وقت و هر آن‏‎ ‎‏می گویم ـ از باب اینکه خوب، دردی است که باید گفت و نباید ترسید که چرا هی‏‎ ‎‏می گویید این را، هی باید این را بگوییم. یک نفر آدم که سرش درد می کند، برای اینکه‏

‏تکرار نشود، یک دفعه هم بگوید دلم درد می کند؟! خوب سرم درد می کند! بترسد از‏‎ ‎‏اینکه تکرار می کند؟! این طبیب می آید، به طبیب باید بگوید سرم درد می کند. اگر یک‏‎ ‎‏طبیب دیگری آمد، به او بگوید دلم درد می کند که مبادا آن دفعه گفتم سرم درد می کند‏‎ ‎‏این دفعه بگویم دلم! نه، ما الآن سرمان درد می کند؛ هر کس را می بینیم باید این ناله را‏‎ ‎‏بزنیم که آقا آه سرم درد می کند، هر کسی را می بینیم باید بگوییم ـ آقا الآن وقت این‏‎ ‎‏است که راجع به این قدمی که الآن پیش داریم و الآن طرحی که هست نظر بدهیم و‏‎ ‎‏راجع به وکلایی که می خواهیم تعیین کنیم و اشخاصی که می خواهیم تعیین کنیم که خبره‏‎ ‎‏مسئله هستند، چشممان را باز کنیم که مبادا یک اشخاص نابابی وارد بشوند؛ و لااقل‏‎ ‎‏اِشکال تولید کنند؛ نتوانند ولو اینکه یک کاری بکنند؛ لکن اشکال و هیاهو و بساط برای‏‎ ‎‏ما درست بکنند.‏

‏     ان شاءالله من امیدوارم که همه مسائل با توجه به خدا، با حفظ وحدت کلمه، با حفظ‏‎ ‎‏این انقلابی که در خود روحیه ها شد، که روحیه را متبدل کرد به یک روحیه صحیح‏‎ ‎‏اسلامی، این مسائل ان شاءالله با قدرت خودتان حل بشود و حل می شود ان شاءالله و‏‎ ‎‏خواهد شد ان شاءالله . ‏

‎ ‎

  • - رهبر آلمان نازی.
  • - وینستون چرچیل، نخست وزیر معروف انگلیس.