سخنرانی
ترور و تخریب از اقدامات عمال امریکا است
سخنرانی در جمع اساتید و کارکنان وزارت کشور (اقدام عمال امریکا به ترور)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 24 ت‍ی‍ر ‭1358

زمان (قمری) : 20 ش‍ع‍ب‍ان‌ ‭1399

مکان: قم

شماره صفحه : 95

موضوع : ترور و تخریب از اقدامات عمال امریکا است

زبان اثر : فارسی

حضار : استادان دانشگاه اصفهان ـ انجمن اسلامی کارکنان وزارت کشور

سخنرانی در جمع اساتید و کارکنان وزارت کشور (اقدام عمال امریکا به ترور)

سخنرانی

‏زمان: 24 تیر 1358 / 20 شعبان 1399‏‎[1]‎

‏مکان: قم‏

‏موضوع: ترور و تخریب از اقدامات عمال امریکا است‏

‏حضار: استادان دانشگاه اصفهان ـ انجمن اسلامی کارکنان وزارت کشور‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

ترور، نشان ضعف دشمن است

‏     ‏‏من اینطور احساس می کنم که باقیماندۀ رژیم مأیوس شدند. مأیوس شدند از اینکه‏‎ ‎‏بتوانند دیگر یک کاری انجام بدهند. دلیل مأیوس شدن، این دست زدن به این ترورها و‏‎ ‎‏به این کارهای خرابکاری است. خوب، لابد شنیدید که امروز هم یکی از علمای‏‎ ‎‏تهران‏‎[2]‎‏ را ترور کردند، لکن موفق نشدند. سه تا گلوله اصابت کرده است به یکی از‏‎ ‎‏علمای تهران. اینها دلیل بر ضعف است. کسی که خودش را دیگر ضعیف می داند و از‏‎ ‎‏بین رفته می داند به این امور تخریبی دست می زند، و در اطراف کشور می خواهد یک‏‎ ‎‏شلوغکاریهایی بکند و اذهان را مشوش کند و به خیال خودشان ارعاب کنند، در صورتی‏‎ ‎‏که ملت ما دیگر نمی ترسند از اینها. خود آنها که بودند با همۀ قوایشان ملت از آنها‏‎ ‎‏نترسید! در خیابانها از بچه های کوچک تا مردهای بزرگ، زنها، مردها، رفتند در‏‎ ‎‏کوچه ها و در خیابانها و فریاد کشیدند، و با فریاد «الله اکبر» و اسلامی شکست دادند آنها‏‎ ‎‏را. بنابراین، یک خیال باطلی است که اینها می کنند که با یک ترور یک شخصی، یا‏‎ ‎‏فرض کنید که یک پایگاهی را یکوقت یک تخریبی بکنند، دیگر کاری می توانند انجام‏‎ ‎‏بدهند. اینها مأیوس از این مسائلند، از این جهت یک همچو خرابکاریهایی می کنند. و‏‎ ‎‏باید ملت قوی باشد و با قوّت نفْس، با ارادۀ مصمم، پیش برود.‏


حرکت گروهها بر خلاف اسلام و مصلحت ملت است

‏     ‏‏و باید ما یک سؤالی از اینهایی که ـ بعضی از این طایفه هایی که ـ دست به این‏‎ ‎‏شلوغکاریها می زنند و خودشان را اسلامی معرفی می کنند، یا طرفدار خلق و توده‏‎[3]‎‏ و‏‎ ‎‏امثال ذلک، طرفدار آنها حساب می کنند، ما یک سؤالی از اینها بکنیم که خوب، شما‏‎ ‎‏اگر اسلامی هستید و مسلمان هستید، چطور بر خلاف اسلام اقدام می کنید؟ و کشتن یک‏‎ ‎‏شخصی که در عمرش همیشه مشغول به ترویج اسلام بوده است، به تأیید از مکتب اسلام‏‎ ‎‏بوده است ـ مثل مرحوم مطهری ـ یا سوءقصد به عالِمی که در تمام عمرش مشغول به‏‎ ‎‏خدمت بوده است، هیچ کس از او یک چیزی که بر خلاف مصلحت اسلام باشد ندیده‏‎ ‎‏است ـ مثل آقای آقا سید رضی، که الآن هم در بیمارستان خوابیده اند ـ این با کجای‏‎ ‎‏اسلام این جور در می آید؟ شما مدعی هستید که ما مسلمان هستیم و برای اسلام‏‎ ‎‏می خواهیم خدمت کنیم، و علمای اسلام را، اولاد پیغمبر را مورد اصابه قرار می دهید!‏‎ ‎‏اگر آن دسته باشند. و اگر آن دسته ای باشند که می گویند ما طرفدار توده ها و خلق و اینها‏‎ ‎‏هستیم، می گوییم شما در این پنج ماهی که جمهوری اسلامی متحقق شده است، جز‏‎ ‎‏خدمت به مردم در این پنج ماه چیزی دیدید که حکومت فعلی مأمورینش ریخته باشند‏‎ ‎‏منزل یک کسی و یک آدم بیگناهی غارتی کرده باشند؟ بیگناهی را گرفته باشند؟ جز‏‎ ‎‏اینکه آن اشخاص فاسد را محاکمه می کنند، و کسانی که فوج فوج مردم را می کشتند یا‏‎ ‎‏امر به کشتن کردند. آیا شما زراعتهای مردم را آتش می زنید، نمی گذارید که زراعت‏‎ ‎‏کنند و کشت کنند، وقتی هم کشت کردند نمی گذارید برداشت کنند، وقتی هم خرمن‏‎ ‎‏کردند خرمنها را می سوزانید، این خدمتی است به ملت؟ خدمتی است به تودۀ مردم؟ این‏‎ ‎‏رفراندمی که همۀ مردم با آن موافق بودند و رأی دادند، و صدی 98 ـ 5 / 98 رأی‏‎ ‎‏دادند، شما اگر چنانچه تودۀ مردم را می خواهید، مصالح مردم را می خواهید، خوب این‏‎ ‎‏مردم این مطلب را می خواهند همه شان، چه شد که خرابکاری کردید؟ چه شد که تحریم‏

‏کردید بعضی شماها؟ صندوقهایی که، بعضی صندوقها را آتش زدید، با اسلحه مانع‏‎ ‎‏شدید از اینکه بعضیها رأی بدهند، این موافق با مصلحت توده بود؟ حالا که دارند برای‏‎ ‎‏این مردم خدمت می کنند، خانه سازی مشغولند الآن، پاکسازی مشغولند الآن، مردم‏‎ ‎‏دارند خدمت می کنند، شما در مقابل اینها اینطور دست به هرج و مرج می زنید، اینها‏‎ ‎‏موافق با مصلحت مردم است؟‏

گروهکها حافظ منافع امریکا

‏     ‏‏و ما از این کارهایی که اینها می کنند همیشه در دادگاهها هم، این است که در‏‎ ‎‏دادگاهها اگر یک کسی یک کاری کرد، می روند دنبال اینکه چه شخصی از این نفع‏‎ ‎‏برده. آن کسی که صاحب نفع است کی هست، تا اینکه راه پیدا کنند بر اینکه از چه‏‎ ‎‏طریقی این جرم واقع شده است. ما هم در اینجا وقتی که ملاحظه می کنیم که این‏‎ ‎‏خرابکاریها، مثلاً خرمن سوزیها، نگذاشتن اینکه مردم زراعت کنند، جلوگیری از‏‎ ‎‏کارمندانی که می خواهند کار بکنند، جلوگیری از کارخانه هایی که می خواهد به راه‏‎ ‎‏بیفتد، باید ببینیم این به نفع کی تمام می شود، تا ما برویم سراغ اینکه اینها از عمال همان‏‎ ‎‏طایفه اند که به نفع آنها تمام می شود. به نظر می آید که در باب زراعت که حتماً به نفع‏‎ ‎‏امریکاست. امریکاست که عَرضه دارد؛ زراعتهای خودش را زیادی دارد. و اگر چنانچه‏‎ ‎‏مشتری نداشته باشد، باید بسوزاند یا باید به دریا بریزد، سایر کشورها اینطور نیستند، آنها‏‎ ‎‏محتاج ‏‏[‏‏اند‏‏]‏‏ حتی شوروی هم از امریکا به او صادر می شود. این خرمن سوزی و‏‎ ‎‏جلوگیری از کشاورزی به نفع امریکاست. و ما، حدسی که ما می زدیم، که این اشخاصی‏‎ ‎‏که خودشان را چپی معرفی می کنند یا به نفع خلق، به خیال خودشان معرفی می کنند، اینها‏‎ ‎‏عمال امریکا هستند؛ نه اینکه مربوط به آن طایفۀ دیگر باشند. می شود به آنها هم باشند؛‏‎ ‎‏اما بیشتر احتمالش این است که اینها امریکایی باشند ساختۀ آنها باشند. چنانچه اساس‏‎ ‎‏«حزب توده» را من یادم است. آن کسی که حزب توده را در ایران ایجاد کرد سلیمان‏‎ ‎‏میرزا بود. سلیمان میرزا همسفر من بود در مکه، آدم نماز خوان و آدم مؤمن! یک‏

‏بچه ای هم از سر راه برداشته بود که معاملۀ اولادی با او می کرد، آن هم برداشته بود‏‎ ‎‏آورده بود مکه. این توده ای به آن معنایی که اینها می گویند نبود که اعتقاد هیچ نداشته‏‎ ‎‏باشد، اصلاً این از طریق انگلیسها این طرح را ریخته بود. آن وقت، در آن وقتی که‏‎ ‎‏سلیمان میرزا بود، زمان سابق بود، امریکایی ها خیلی در اینجا ‏‏[‏‏نفوذ‏‏]‏‏ نداشتند؛ بلکه هیچ،‏‎ ‎‏اینکه زیاد دست داشت انگلیسها بودند. و لهذا رضا شاه ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ هم انگلیسها آوردند، به‏‎ ‎‏طوری که خود آنها در رادیو گفتند، گفتند: ما این را آوردیم؛ و بعد که خیانت کرد،‏‎ ‎‏بیرونش کردیم! و حالا دیگر انگلیسها نیستند، هر چه هست امریکاست، که زیادتر، در‏‎ ‎‏اینجاها هم نفع و طمعش زیادتر است؛ هم نفوذش در این ممالک شرقی بیشتر است، و‏‎ ‎‏ان شاءالله این نفوذ در ایران دیگر قطع شد و قطع می شود از این جهت، به نظر آدم‏‎ ‎‏می آید که این شلوغکارها به نفع امریکا دارند کار می کنند. اگر مدعی اند که به نفع ملت،‏‎ ‎‏آنطور که ادعا می کنند که ما می خواهیم ملت چه بشود، خوب، اینها می بینند که الآن‏‎ ‎‏کارهای زیادی برای این ملت شده است. کارهایی شده است که همه اش به نفع ملت‏‎ ‎‏بوده. اگر واقعاً اینها ملی هستند، خوب، چیزی که به نفع ملت است باید بیایند کمک‏‎ ‎‏بکنند. همان طوری که می بینید که در جاهایی که الآن دارند زراعت بر می دارند اجزای‏‎ ‎‏ادارات، و عرض می کنم که دکترها و مهندسین و زنها و مردها توی بیابان می روند و با‏‎ ‎‏مردم کمک می کنند، که این سابقه ندارد در ایران یک همچو وضعی، خوب، وقتی یک‏‎ ‎‏همچو وضعی در ایران حالا پیش آمده که دکترها هم می روند توی کِشتها و برای مردم‏‎ ‎‏کمک می کنند، معممین هم، علمای بلاد هم، بعضی وقتها می روند کمک می کنند به‏‎ ‎‏مردم، در تلویزیون من دیدم که اشخاصی که آنجا بودند، اشخاص، خلاصه از این صنف‏‎ ‎‏جمعیت بودند، رعیتها نبودند، کمک می کردند، زن بود، مرد بود، اگر اینها راست‏‎ ‎‏می گویند که برای ملت اینها می خواهند خدمت بکنند، خوب، آنها هم بیایند با اینها‏‎ ‎‏شریک بشوند در برداشتن زراعت، در کشت زراعت، چرا جلوگیری از کشت می کنند؟‏‎ ‎‏بعد هم که کشت کردند و مردم، زحمت یکسالۀ یک کشاورز، یا چند کشاورز که یک‏‎ ‎‏خرمن است، اینها آتشش می زنند. این صحیح است که یک کسی ادعا بکند که من موافق‏

‏با خلقم، من خدمتگزار به خلقم، خدمتگزار به توده هستم، لکن خرمنش را آتش‏‎ ‎‏می زنم، زراعتش را به باد فنا می دهم؟ اینها، آدم باید ازشان بپرسد، آن طایفه را ازشان‏‎ ‎‏بپرسد، که خوب، شما می گویید من مسلمانم. آدم مسلمان می شود، که یک کسی مسْلم‏‎ ‎‏باشد و اینطور شلوغکاری بکند و آدمکشی بکند؟ و اینها یا توده ای هستید و اهل مثلاً‏‎ ‎‏طرفداری از خلق، به قول خودتان. آدمی که طرفدار است، می شود که یک آدمِ طرفدارِ‏‎ ‎‏مردم و ضعفا و مستمندان برود دم چیزها بایستد بگوید که کار نکنید! بیایید حقوق را از‏‎ ‎‏ما بگیرید و کار نکنید! این پول از کجا می آید که اینها می دهند به کارمندان که کار نکنند‏‎ ‎‏و حقوق بگیرند؟ برای کار نکردن حقوق بگیرند؟! این جز این است که می خواهند‏‎ ‎‏اختلال ‏‏[‏‏پیدا شود. آن‏‎ ‎‏]‏‏پول مبدأش آن خزانه های دیگران است. می خواهند اختلال‏‎ ‎‏پیدا بشود در امر مملکت، بلکه دوباره آن اربابها بیایند و اینها هم به نوایی برسند. لکن‏‎ ‎‏باید بدانند که نه، دیگر از اینها گذشته، راه طی شده تا نیمۀ راه، و این باقی اش هم طی‏‎ ‎‏خواهد شد شما ‏‏[‏‏و ما‏‏]‏‏ همه می بینیم که یک نهضت اسلامی در همه جا پیدا شده؛ یک‏‎ ‎‏تحول اسلامی پیدا شده؛ این تحول اسلامی که در مردم پیدا شده است و همه یک‏‎ ‎‏علاقه ای پیدا کرده اند به اسلام و توجه کرده اند که با اسلام می شود پیشرفت کرد، این‏‎ ‎‏علاقه را به این زودی نمی شود دیگر از مردم گرفت. مردم دیدند که اسلام کار از آن‏‎ ‎‏می آید. این هم که می بینید که الآن جدیت می کنند که مثلاً اشخاص مبرزی را ‏‏[‏‏ترور‏‏]‏‎ ‎‏بکنند، برای اینکه اینها هم از اسلام ترسیده اند، اینها دیده اند به اینکه اسلام از آن همچو‏‎ ‎‏کاری آمده است که یک ملتی که هیچی نداشت بر همه چیز مقدّم شد، فقط ایمان‏‎ ‎‏داشت، فقط فریاد می کرد «الله اکبر»، و با فریاد «الله اکبر» بیرون کرد همۀ اینها را؛ دست‏‎ ‎‏همۀ اینها را قطع کرد.‏

محتوای نظام اسلامی باید اسلامی باشد

‏     ‏‏الآن همه چیز مال خودتان هست. منتها از بس که خرابی به جا گذاشته اند، دولت تا‏‎ ‎‏آمده بیاید یک خرده ای ترمیم بکند خرابیها را، یک مقداری البته طول دارد، و البته‏

‏باید همۀ وزارتخانه ها، همۀ ادارات، همۀ دستگاهها، باید یک تحول اسلامی پیدا‏‎ ‎‏بکند.یعنی ما که حالا مدعی هستیم همه مان به اینکه رژیم مان رژیم اسلامی است،‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی داریم، انجمنهای اسلامی بپا می کنیم، باید کوشش کنیم به اینکه‏‎ ‎‏فرمهایی که در وزارتخانه هاست اسلامی بشود، که کسی که وارد می شود در وزارت‏‎ ‎‏مثلاً کشور، ببیند که وارد شده در یک جایی که همه چیزش اسلامی است، همه شان،‏‎ ‎‏اسلامی هستند؛ یک چیزهای غیر اسلامی به چشمش نخورد. نمی شود که ما مدعی‏‎ ‎‏بشویم که جمهوری مان اسلامی است، لکن وقتی برویم در این اداره باز همان مسائل‏‎ ‎‏سابق باشد، در آن اداره، همان. این نمی سازد با هم و تناقص است این. من مدعی باشم‏‎ ‎‏اسلامی هستیم، رژیم مان اسلامی است، لکن محتوایش نباشد. باید با کوشش شما آقایان،‏‎ ‎‏که انجمن اسلامی درست کردید آنجا، و امیدوارم که همۀ ایران یک انجمن اسلامی‏‎ ‎‏باشد انجمن اسلامی ان شاءالله با کوشش شما جوانها، با کوشش همۀ زن و مرد ایران، یک‏‎ ‎‏مملکت اسلامی بشود به آنطوری که احکام اسلام همه جا برود. و بدانند مردم که یک‏‎ ‎‏همچو رژیمی هم می شود در دنیا باشد که تویش ظلم نباشد. تویش خلاف عدالت نباشد؛‏‎ ‎‏تویش دزدی نباشد؛ تویش فحشا نباشد؛ بازارش بازار اسلامی باشد. البته اینها یک‏‎ ‎‏مقداری کوشش لازم دارد، یک مقداری تعقیب لازم دارد، یک مقداری رنج‏‎ ‎‏می خواهد، این چیزها.‏

‏     این مملکتی است که از خودتان است، مثل اینکه برای منزل خودتان شما زحمت‏‎ ‎‏می کشید، حالا باید برای مملکتتان زحمت بکشید. یک روزی بود که این منطق بود که‏‎ ‎‏خوب، ما زحمت بکشیم و دیگران ببرند، چرا؟ امروز آنطور نیست که یک دیگری‏‎ ‎‏داشته باشیم که زحمتهای شما را او ببرد. این عاید خود مملکتتان می شود. و عاید خود‏‎ ‎‏اهل کشور می شود و زحمتها هدر نمی رود.‏

اهمیت مسئلۀ قانون اساسی و مجلس خبرگان

‏     ‏‏و آنکه باز من باید حالا عرض کنم به شما قضیۀ کوشش کردن در این قانون اساسی و‏

‏خبرگان است، که وقتی که بنا شد خبرگانی تهیه بشوند، باید کوشش کنید که یک‏‎ ‎‏اشخاصی که متعهد باشند مؤمن باشند، چپ و راستی نباشند، امین باشند، یک همچو‏‎ ‎‏اشخاصی را ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ مطلع از اسلام باشند، اسلامی باشند، ما می خواهیم یک قانون اسلامی‏‎ ‎‏را رسیدگی بکنیم. قانون اسلامی را که بخواهیم رسیدگی بکنیم، باید یک اشخاصی‏‎ ‎‏باشند که اسلام را بدانند چه است؛ احکام اسلام را بفهمند چه است، معتقد باشند که‏‎ ‎‏اسلام یک رژیمی است که لازم است که در مملکت ما باشد. الآن باید همۀ قوا را روی‏‎ ‎‏هم بگذارید برای اینکه این قدم، قدم که دارد نهضت پیش می رود، در هر قدم همان قدم‏‎ ‎‏را تعقیب کنید که ان شاءالله پیش بروید و امیدوارم که خداوند همۀ شما را حفظ کند، و‏‎ ‎‏همه موفق باشید به خدمتگزاری؛ و همه مان ان شاءالله به خدمت به این مردم، به خدمت‏‎ ‎‏به این مستمندان، موفق باشیم.‏

‎ ‎

  • - در صحیفۀ نور دورۀ جدید، تاریخ سخنرانی 2 / 5 / 58 درج شده است.
  • - آقای سید رضی شیرازی، امام جماعت مسجد شفا.
  • - مانند «چریکهای فدایی خلق »، «مجاهدین خلق» و «حزب توده».