سخنرانی
بیان نقش حساس رادیو ـ تلویزیون ـ مقابله با توطئه ها ـ رفع نابسامانی ها
سخنرانی در جمع کارکنان صدا و سیما (مقابله با توطئه ها)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 29 م‍ه‍ر ‭1358

زمان (قمری) : 29 ذی القعده ‭1399

مکان: قم

شماره صفحه : 289

موضوع : بیان نقش حساس رادیو ـ تلویزیون ـ مقابله با توطئه ها ـ رفع نابسامانی ها

زبان اثر : فارسی

حضار : کارکنان برنامه های برون مرزی صدا و سیما

سخنرانی در جمع کارکنان صدا و سیما (مقابله با توطئه ها)

سخنرانی

‏زمان: 29 مهر 1358 / 29 ذی القعده 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: بیان نقش حساس رادیو ـ تلویزیون ـ مقابله با توطئه ها ـ رفع نابسامانیها ‏

‏حضار: کارکنان برنامه های برون مرزی صدا و سیما‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

اهمیت نقش رادیو و تلویزیون 

‏     من کراراً به آقایانی که از رادیو ـ تلویزیون اینجا آمده اند تذکر دادم که این دستگاهی‏‎ ‎‏که شماها اداره می کنید؛ حساسترین دستگاهی است که در این کشور است. سایر رسانه ها‏‎ ‎‏از قبیل مطبوعات و اینها مؤثرند، لکن در یک قشر خاصی. اولاً، تیراژشان آن قدر زیاد‏‎ ‎‏نیست که به همۀ کشور و به همۀ افراد برسد. و ثانیاً، بسیاری از افراد کشور ما هستند که‏‎ ‎‏سواد ندارند تا بتوانند استفاده کنند. لکن و از آن طرف، تا آمده است که روزنامه ها به‏‎ ‎‏دست اشخاصی که دور هستند برسد، باز دو سه روزی، یک دو روزی، طول می کشد. اما‏‎ ‎‏رادیو یک دستگاهی است که همۀ قشرهای ملت و همۀ افراد ـ چه باسواد و چه بیسواد ـ از‏‎ ‎‏آن استفاده می کنند.‏

‏     و رادیو ـ تلویزیون علاوه بر اینکه جهت سمعی دارد ـ استفادۀ سمعی ـ یک استفادۀ‏‎ ‎‏بصری هم دارد. و الآن هم وضع طوری است که در همۀ دهاتِ کشور ما، بلکه شاید سایر‏‎ ‎‏کشورها هم در دهات کوچکش هم، این رادیو و تلویزیون هست. مثل سابق نیست که‏‎ ‎‏منحصر باشد به یک دسته ای. اشخاصی هم که مثلاً ضعیف هستند از حیث مادیات‏‎ ‎‏مع ذلک کوشش می کنند که خرج خودشان را کاهش بدهند و یک رادیو بخرند؛ و شاید‏‎ ‎‏بسیارشان هم تلویزیون هم داشته باشند. و شما هر حرفی را که منعکس کنید در رادیو‏‎ ‎‏همان آن، به همۀ کشور و به همۀ جاهایی که موج رادیو می رسد همان آن می رسد. و اگر‏‎ ‎‏این دستگاه یک دستگاه صحیح باشد این می تواند یک خدمت بسیار بزرگی، بالاتر از‏

‏همۀ خدمتها به مملکت بکند. هیچ واعظی نمی تواند حرف خودش را جز در آن چهار‏‎ ‎‏دیواری که او هست ـ اگر رادیو نباشد ـ نمی تواند برساند؛ و هیچ گوینده ای نمی تواند‏‎ ‎‏حرفش را بیش از آن جایی که محیط خودش هست، یا حالا بلندگو هم که هست یک‏‎ ‎‏قدری زیادتر؛ اما این دستگاه دستگاهی است که حرفها را تا اعماق دهات و شهرستانها و‏‎ ‎‏خارج و اینها می رساند.‏

رسالت رادیو و تلویزیون در امر آموزش و تربیت

‏     و اگر یک دستگاهی باشد که آموزنده باشد، دستگاهی باشد که تربیت کننده باشد،‏‎ ‎‏مسائل کشور را به آنطوری که هست طرح کند، مشکلات را آنطوری که هست بگوید، از‏‎ ‎‏انحرافات پرهیز کند از آن اشخاصی که توطئه بر ضد اسلام دارند، بر ضد کشور دارند، و‏‎ ‎‏با گفتارشان، اگر در رادیو واقع بشود، مردم را منحرف می کنند و کشور را به تباهی‏‎ ‎‏می کشند، اگر چنانچه از آن هم احتراز بکنند که هم در جانب برنامه هایی که می خواهند‏‎ ‎‏پخش بکنند دقت بکنند که چه جور برنامه هایی باشد، و هم در جانب احتراز از آن‏‎ ‎‏چیزهایی که مُضر به حال کشور است، مُضر به حال ملت است و موجب تباهی کشور‏‎ ‎‏می شود، اگر چنانچه از اینها احتراز بکنند، خدمت بزرگی است که به کشور خودشان و به‏‎ ‎‏ملت خودشان و به اسلام می توانند بکنند. ‏

‏     اگر خدای نخواسته از آن طرف واقع بشود ـ مثل آن دستگاه در زمان طاغوت که در‏‎ ‎‏خدمت او بود ـ و همۀ دستگاهها انحراف در آن باشد، عکسهایی که جوانها را به تباهی‏‎ ‎‏می کشد، برنامه هایی که بر ضد نهضت اسلامی مردم ماست، برنامه هایی که بر ضد‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی است ـ که این جوانهای ما خونشان را در راهش دادند ـ اگر خدای‏‎ ‎‏نخواسته یک وقت این دستگاه یک همچو کارهایی را بکند، یک خیانت بسیار بزرگی‏‎ ‎‏است که از همۀ دستگاهها خیانت این اثرش بیشتر است. بنابراین، اصلاح این دستگاهها‏‎ ‎‏اصلاح جامعه است. و فساد اگر در این دستگاهها واقع بشود، فساد جامعه است. مسئولیت‏‎ ‎‏بسیار بزرگ است، مسئولیت شماها بسیار بزرگ است، خصوصاً شماهایی که به زبانهای‏

‏مختلف دنیا پخش می کنید مسائل را. می توانید که مسائلی را که خارج پخش می کنید‏‎ ‎‏طوری باشد که به این نهضت، به اسلام، به کشور خدمت بکند. و می شود هم خدای‏‎ ‎‏نخواسته یک مسائلی باشد که در خارج که منعکس بشود، اسلام را یک جور دیگری،‏‎ ‎‏نهضت را یک جور دیگری، تعبیر بکند. خوب، مع الأسف ما الآن در وضعی واقع هستیم‏‎ ‎‏که دشمنهای ما از همۀ اطراف، برای اینکه منافعشان به خطر افتاده است یا دستشان از‏‎ ‎‏منافع ما کوتاه شده است، اینها از همۀ اطراف کوشش دارند که به هر طوری شده است‏‎ ‎‏یک تشنجی ایجاد کنند. ‏

مطرح نبودن نژاد در اسلام 

‏     مثلاً یکی از مسائلی که خوب، اخیراً به آن مبتلا هستید و هستیم مسائل کردستان‏‎ ‎‏است، در کردستان اشخاصی که منحرف هستند، می روند و تبلیغات می کنند که اینها اصلاً‏‎ ‎‏کُردها را می خواهند نباشند. اینها می خواهند کردستان ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ اصلش کُردها را، همه را‏‎ ‎‏می خواهند از بین ببرند با تبلیغات مختلفی. آن اشخاصی تبلیغ می کنند که با نه کُرد رفیق‏‎ ‎‏هستند، و نه ترک و نه فارس، اینها عمال خارجی هستند، و برای آنها می خواهند کار‏‎ ‎‏بکنند. ‏

‏     ما کراراً عرض کردیم به همۀ برادرهای کُردِمان که آمدند اینجا، برادرهای بلوچمان‏‎ ‎‏که آمدند اینجا، که اسلام اینطور مرزهایی که در سایر مسلکها هست ندارد. اسلام با‏‎ ‎‏صراحت می گوید که آنی که پیش خدا کرامت دارد، آدم مُتقی است. آدمی است که‏‎ ‎‏روشش صحیح باشد؛ تقوا داشته باشد، فاسد نباشد؛ مُفسِد نباشد. و نسبت به همۀ عرب و‏‎ ‎‏عجم و کرد و ترک و اینها به طور علی السواء‏‎[1]‎‏ بهمه نظر دارد. همان طور که خدای‏‎ ‎‏تبارک و تعالی در ایجاد یک طایفه با طایفه دیگری فرق نگذاشته، همه را نعمتِ ایجاد‏‎ ‎‏داده است و همه را نعمتهایی در دسترسشان گذاشته است که خودشان باید با فعالیت‏‎ ‎‏[‏‏کسب کنند‏‏]‏‏ البته موادش را گذاشته است. فرق نگذاشته است بین این ناحیه که کُرد‏

‏می نشیند؛ آن ناحیه که تُرک می نشیند؛ آن ناحیه که عرب هست؛ آن ناحیه که عجم است،‏‎ ‎‏این حرفها نیست در کار. ‏

‏     پیغمبر اکرم در عین حالی که خودشان عرب بودند، از ایشان نقل می کنند که‏‎ ‎‏فرموده اند که فخری از عرب بر عجم نیست؛ و از عجم بر عرب نیست. هیچ کدام به‏‎ ‎‏دیگری تَفوُّقی ندارد. همۀ آنها از یک پدرند و از یک مادرند، و علی السواء هستند. در‏‎ ‎‏عین حالی که اسلام این معنا را می گوید، جمهوری اسلام همین معنا را می خواهد پیاده‏‎ ‎‏بکند، ما همین معنا در رأس برنامه هایمان هست، مع ذلک خوب، تبلیغات می کنند. ‏

تبلیغات سوء برای تفرقه افکنی 

‏     در خارج ایران به یک جور تبلیغ می کنند؛ در داخل ایران به یک جور تبلیغ می کنند.‏‎ ‎‏در خارج ماها را یک دیکتاتوری مثل هیتلر، یا بدتر از هیتلر، معرفی می کنند که این یک‏‎ ‎‏آدمی است که پستانهای زنها را داده بریده اند! خوب، البته آنها تبلیغ می کنند. اما این‏‎ ‎‏کردستان که پیش ماست؛ اینجا هم که در آغوش ماست؛ پیش ماست. اینها هم می روند‏‎ ‎‏مع الأسف تبلیغ می کنند. و یک دسته ای از مردمِ ساده، باور می کنند. ما برادر همه هستیم.‏‎ ‎‏آنها برادر ما هستند. آنها حمله می کنند و برادرها را می کشند، از این طرف می روند برای‏‎ ‎‏دفاع از این کردستان که نگذارند که مفسدین ـ که از خارج الآن دارند هم فوج فوج‏‎ ‎‏می آیند؛ و هم اسلحه می فرستند و هم مُبَلِّغ می فرستند و هم چریک درست می کنند و‏‎ ‎‏می فرستند و می خواهند یک منطقه را به آتش بکشند ـ از این طرف وقتی که می روند‏‎ ‎‏برای دفع آنها، تبلیغات می کنند به اینکه اینها اصلاً می خواهند جوانهای کُرد را بکُشند!‏‎ ‎‏خود آنها می ریزند می کُشند، وقتی اینها دفاع از آنها می کنند، همان معنائی که خودشان‏‎ ‎‏کردند گردن این طرف می گذارند! در بیمارستانها آنطور فضاحت را اینها درآوردند؛ و‏‎ ‎‏اینها رفتند جلوگیری کردند، عین همین معنا را به این طرف نسبت دادند! همین دیروز‏‎ ‎‏چند تا ورقه با امضای «چریکهای فدایی خلق» اینجا پیش من آوردند، که اینها را منتشر‏‎ ‎‏کردند در آنجا، چه چیزهایی را نسبت دادند به جمهوری اسلام، چه حرفهایی نسبت‏

‏دادند.‏

‏     خوب، جمهوری اسلام اگر اسلام نباشد که دیگر جمهوری اسلام معنا ندارد. ما همه‏‎ ‎‏فریادمان و همۀ ملتمان فریادشان این بود که ما اسلام را می خواهیم. ما هم الآن تمام‏‎ ‎‏کوششمان این است که احکام اسلام را پیاده بکنیم. می خواهیم تفاوت مابین طبقات را،‏‎ ‎‏که یکی مثلاً کُرد است در کردستان است به او نرسیدند سابق، یکی فرض کنید که جای‏‎ ‎‏دیگر است به او نرسیدند سابق و آقا می گویند که کردستان از همه جا عقب تر است.‏

عقب ماندگی ایران در رژیم شاه

‏     و این را من کراراً عرض کردم که شما کردستانش را اطلاع دارید. بختیاریها هم که‏‎ ‎‏پیش ما می آیند، می گویند که بختیاری از همه جا عقب مانده تر است. برای اینکه آنها‏‎ ‎‏همان محیط را دیدند. بلوچ هم وقتی که می آید، می گویند از همه عقب افتاده تر و‏‎ ‎‏گرسنه تر و بیچاره تر بلوچها هستند. برای اینکه آنها هم همان جا را دیدند. تبلیغات آنها به‏‎ ‎‏گوششان خورده. آنی که وجداناً دیدند، دیدند که کردستان هیچ برایش کاری انجام‏‎ ‎‏نشده است. نه بیمارستان دارد؛ نه اسفالت دارد؛ نه چه دارد. خیال می کنند که فقط اینجا‏‎ ‎‏ندارد، جاهای دیگر همه، روی آن تبلیغات که کردند، همه را درست کردند! اینجا را‏‎ ‎‏نکردند. بلوچها هم خیال می کنند، که این تبلیغاتی که شده است، و آنی که خودشان به‏‎ ‎‏چشم می بینند، عیناً می بینند، می بینند که این خوب، با هم مخالف است، می گویند پس‏‎ ‎‏جاهای دیگر درست است. و حال آنکه در مدتی که ما به ایران آمدیم و طوایف مختلفه‏‎ ‎‏آمدند اینجا و همه این مسائل را گفتند، من گفتم درست شما می گویید، برای اینکه یک‏‎ ‎‏چیزی را آدم با چشمش می بیند؛ یک چیزی را می شنود. شما گوشهایتان پُر شده از‏‎ ‎‏تبلیغات که «تمدن بزرگ» و «دروازۀ تمدن بزرگ»! گوشها را پُر کرده اند. از آن وَر،‏‎ ‎‏می بینید که خوب، اینجا که نیست. خیال می کنید که همین جا نیست؛ دیگر جاها به تمدن‏‎ ‎‏بزرگ رسیده! آنها هم خیال می کنند همه جا هست الاّ اینجا! وقتی بگردیم می بینیم هیچ‏‎ ‎‏جایی نیست! خوب، تهران که پایتخت است شما بروید تهران در این زاغه ها، ببینید که‏

‏کُردها و عرض کنم بلوچها کارشان بدتر است، یا این زاغه نشینهای اطراف تهران؟‏‎ ‎‏اینهایی که الآن در حاشیۀ تهران هستند. من اینها را گاهی وقتها در تلویزیون می بینم‏‎ ‎‏خانه هایشان را نشان می دهند؛ سوراخهایی که از این سوراخها بیرون می آیند! بچه هاشان‏‎ ‎‏و زندگیشان را، اینها را من باید بگویم خیلی بدتر از کردستان، خیلی بدتر از بلوچستان،‏‎ ‎‏در حاشیۀ تهران هستند.‏

‏     آقا، بنابراین بود که این مملکت را اینطوری بزرگ کنند؛ نگذارند اصلاً یک رشدی‏‎ ‎‏بکند. اصلاً بنابراین بود که ما ذخایر زیر پایمان ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ آنها ببرند، ذخایر ما را ببرند؛ و ملت‏‎ ‎‏ما خودشان گرسنگی بخورند؛ خودشان بدبختی بکشند. شما گمان نکنید که کردستان‏‎ ‎‏بدتر از همه جاست. بلوچستان از کردستان می گویند بدتر است. بلوچ می گوید بلوچستان‏‎ ‎‏بدتر، شما می گویید کردستان بدتر! هر دو درست می گویید. برای اینکه می بینید قضایا را.‏‎ ‎‏می بینید از این بدتر که چیزی نمی شود. و من که اطراف تهران را، از نجف که بودم، به من‏‎ ‎‏هی اطلاع دادند، و اینجا هم که آمدم، در تلویزیون چند دفعه تا حالا دیدم، می بینم‏‎ ‎‏خوب، دیگر زندگی از این بدتر؟ باید چه بگوییم اسمش را. یک سوراخ! توی این‏‎ ‎‏سوراخ آدم می بیند که یک مرد آمد بیرون، یک زن آمد و چند تا بچه آمدند، یک‏‎ ‎‏سوراخ! اصلاً بنابراین بوده است که اینطور بکنند. و حالا هم بنابراین است که نگذارند‏‎ ‎‏این نهضت به ثمر برسد؛ برنامه هایی که در اسلام هست پیاده بشود. چه کنند که نگذارند،‏‎ ‎‏می روند در هر جا که ببینند چند تا گوش هست، آنها به آن می خوانند به اینکه نه، این‏‎ ‎‏اسلام بدتر از سابق! اینها همان مسائل است، اسمی رُویَش گذاشتند. اینها دیکتاتورتر‏‎ ‎‏هستند از دیگران! دیکتاتوری عمامه بدتر از دیکتاتوری کذا! کدام دیکتاتوری؟ خوب‏‎ ‎‏من یک عمامه ای هستم، کدام از ما، چه دیکتاتوری؟ آقایان دیدند که دارند ترویج‏‎ ‎‏می کنند.البته اینها چیزهایی که داشتند ازدستشان رفته، و می خواهند تبلیغ بکنند بر ضد ما.‏

تبلیغات سوء مطبوعات عراق علیه ایران

‏     مع الأسف برادرهایی که در عراق هم هستند به گوششان همین مسائل فرو رفته است،‏

‏از بس که در روزنامه های عراق ‏‏[‏‏تبلیغات سوء می شود‏‏]‏‏ همین امروز یک آقایی که از‏‎ ‎‏عراق آمده بود می گفت که این قدر در روزنامه ها به ایران تاخت می کنند و به انقلاب‏‎ ‎‏ایران تاخت می کنند و انقلاب ایران را انقلاب مثلاً غیراسلامی می دانند، انقلاب‏‎ ‎‏فاشیستی می دانند، از این مسائل آنها می گویند، شاید بسیاری از برادرهای عراقی ما هم‏‎ ‎‏باورشان بیاید. لکن برنامه این است که نگذارند.‏

‏     ترسیدند از اینکه نبادا اسلام تحقق پیدا بکند، آنها از اسلام می ترسیدند. اینهایی که‏‎ ‎‏تمام ذخایر شما را به چپاول بردند، و هر چه هم اینجا جواهر داشت و ارز داشت، هر چه‏‎ ‎‏داشت، بار کردند و بیرون رفتند، اینها می ترسند، اَتباع اینها می ترسند، اینهایی که عرض‏‎ ‎‏می کنم دارند این آشوبها را می کنند می ترسند، که نبادا یک وقت اسلام تحقق پیدا کند، و‏‎ ‎‏کلاه اینها پسِ معرکه باشد.‏

هوشیاری در برابر توطئه ها و تبلیغات دشمن 

‏     آقا، من دارم عرض می کنم به کُردها، عرض می کنم به تُرکها، عرض می کنم به بلوچها‏‎ ‎‏عرض می کنم، به همۀ قشرها عرض می کنم، گول این حرفهایی که اینها می زنند نخورید.‏‎ ‎‏بگذارید این خونی که از جوانهای ما رفته است به ثمر برسد. کاری نکنید که تمام خونها‏‎ ‎‏هدر برود، و ما باز برگردیم به رژیمی که یا مثل آن رژیم شاهنشاهی یا بدتر از او بیاید و‏‎ ‎‏حکومت کند اینجا. باز کردستانش تا آخر عقب؛ و بلوچستانش تا آخر عقب؛ و همه جا‏‎ ‎‏عقب. باید همه بنشینید، با هم فکر کنید، توجه کنید؛ گول این حرفهایی که اینها می آیند‏‎ ‎‏می زنند نخورید. اینهائی هستند، همینهایی که هِی می گویند خلق، خلق، برای خلق‏‎ ‎‏عرض می کنم که دارند نوحه سرایی می کنند، خوب، همینهایند که خرمنها را آتش‏‎ ‎‏می زنند! همینهایند که یک کشاورز یک عمر برای خودش یک سال زحمت می کشد‏‎ ‎‏یک خرمن درست می کند که نان بچه هایش را بدهد، یک کبریت می زنند آتشش‏‎ ‎‏می زنند. همینها می گویند ما برای خلق داریم چه می کنیم و چه می کنیم! گول اینها را‏‎ ‎‏نخورید.‏


اصلاح برنامه های رادیو و تلویزیون 

‏     و من از همۀ شما تقاضا دارم به اینکه برنامه هایتان را اصلاح کنید. برنامه هایی باشد که‏‎ ‎‏مفید باشد برای جامعه. برنامه هایی باشد که مسائل ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ مشکلات جامعه را بگوید. از‏‎ ‎‏برنامه های انحرافی پرهیز بکنید. گاهی من می بینم که در رادیو هست چیزهایی که‏‎ ‎‏انحرافی است، و مع الأسف آن انحرافی را چند دفعه می گذارند؛ و آن چیزی که صحیح‏‎ ‎‏است یا نمی گذارند، و یا منحرفش می کنند و می گذارند. خوب، این یک خیانت بزرگی‏‎ ‎‏است. ما چه قدر باید به اینها بگوییم! من کراراً گفتم که شما باید خدمت بکنید به این‏‎ ‎‏دستگاه، به این کشور؛ نه اینکه یک اشخاص منحرفی را در آنجا راه بدهید که برنامه های‏‎ ‎‏انحرافی را ‏‏[‏‏درست کنند‏‏]‏‏ اگر یک کسی یک صحبت انحرافی بکند، مکرر، مکرر،‏‎ ‎‏تمامش را می گذارند. در رادیو می گذارند؛ در این رادیو و تلویزیون هم می گذارند.‏‎ ‎‏همین که یک مسئلۀ انحرافی شد، در رادیو می گذارند؛ در تلویزیون هم می گذارند. اگر‏‎ ‎‏یک کسی جواب این انحراف را بدهد، یا نمی گذارند اصلاً؛ و یا اگر بگذارند به طور‏‎ ‎‏انحراف می گذارند.‏

توطئه دشمن در تجزیۀ ایران  

‏     این مصیبتهایی است که ما الآن مبتلا به آن هستیم. من مصیبتهای زیاد دارم؛ ولیکن‏‎ ‎‏نمی توانم همۀ مصیبتهایم را بگویم. شما فکر بکنید، شما توجه بکنید. اینها می خواهند‏‎ ‎‏کردستان را از ایران اصلاً  کنار بگذارند و ببرند سراغ یک چیزهای دیگری. نمی خواهند‏‎ ‎‏خدمت به شماها بکنند، قصد خدمت نیست. قصد این است که ایران را تکه تکه اش‏‎ ‎‏بکنند، و بعد هم یک کودتا درست کنند و تمامش کنند، همه اش تحت نظر دیگران، و‏‎ ‎‏همان برنامه های سابق و همان بساط سابق را می خواهند درست بکنند.‏

‏     بیدار بشوید! ملت ما باید بیدار بشود. ملتی که توانست با توانایی خودش و با مشت‏‎ ‎‏محکم خودش، توی دهن تمام قدرتمندها بزند، این ملت قدرتمند است؛ لکن باید‏‎ ‎‏وحدتش را حفظش بکند. اگر وحدتش را حفظ کند، قدرتمند است؛ یعنی خدا همراه او‏

‏است. اگر شما وحدتتان را حفظ کنید ‏یَدُالله ِ مَعَ الْجَمَاعَةِ‎[2]‎‏. با جماعت شما خدا هست؛ و شما‏‎ ‎‏همه را از بین خواهید برد. نترسید از این هیاهوی اینها! این چهار تا اشخاص منحرف‏‎ ‎‏هستند که می شود بزودی اینها را از بین برد. من این را گفتم قبلاً، که قضیۀ کردستان را اگر‏‎ ‎‏نبود اختلاط اینها با برادرهای کرد، که اگر بخواهند یک وقتی اینها را از بین ببرند،‏‎ ‎‏بسیاری از زن و بچۀ کُرد از بین می رود، اینها یک روز، ده روز، چند روز، از بین‏‎ ‎‏می رفتند. لکن ما چه بکنیم؟ اینها حالا مختلط شدند و جمعیتشان در بین جمعیت اینها‏‎ ‎‏مختلط است. اگر بخواهند خدای نخواسته یک کاری بکنند، خوب، همۀ افراد از بین‏‎ ‎‏می روند، و ما نمی خواهیم یک همچو چیزی بشود.‏

اصلاح امور از طریق مسالمت و ملایمت 

‏     ما می خواهیم کُردها محفوظ بمانند. مسلمانها را ما می خواهیم حفظشان بکنیم. و اینها‏‎ ‎‏مع الأسف چون مختلط با آنهاست، ما دستمان الآن بسته است که نمی توانیم به طور قاطع‏‎ ‎‏عمل بکنیم، والاّ کاری ندارد اینها را از بین بردن. از اطراف ایلات، بعضی ایلات و‏‎ ‎‏عشایر، به من می نویسند که شما بگویید ما می رویم کار را انجام می دهیم. و من چه بکنم؟‏‎ ‎‏خوب ما به ایلات بگوییم بروید بجنگید، یک وقت یک جنگ برادرکشی بشود؟ ما‏‎ ‎‏نمی خواهیم این کار بشود. خود کردستان باید اینها را تصفیه بکند، راهشان ندهند توی‏‎ ‎‏دهاتشان، راهشان ندهد توی شهرستانهاشان، خودشان باید این کار را بکنند. نگذارند که‏‎ ‎‏یک وقتی خدای نخواسته دیگر کارد به استخوان بکشد و یک کشتاری بشود که دیگر تَر‏‎ ‎‏و خشک خدای نخواسته با هم بسوزد. باید خودشان جلوگیری کنند. خودشان این‏‎ ‎‏اشخاص را معرفی کنند. ما گفتیم که غیر از یک چند نفر از این سران، که دیگر خیانتکار و‏‎ ‎‏آدمکش هستند، تمامشان مورد عفو هستند، تمامشان برادرهای ما هستند. آنها هم که در‏‎ ‎‏حزب دمکرات هستند، برادرهای ما هستند، بیایند برگردند به آغوش ملت، بیایند با خود‏‎ ‎‏ملت بشوند، شلوغی نکنند، این قدر کارهای خلاف نکنند. این قدر گمان نکنند که‏

‏نمی شود اینها را از بین برد. نمی خواهیم که یک وقت خدای نخواسته در بین آنها‏‎ ‎‏اشخاصی که گناه ندارند، زن و بچۀ مردم کُرد که از خود ما هستند، به منزلۀ اولاد ما‏‎ ‎‏هستند، ما نمی خواهیم که صدمه به آنها وارد بشود، والاّ  کاری ندارد که اینها را از بین‏‎ ‎‏بردن. هم ارتش قوی است؛ و هم ژاندارمری قوی است؛ و هم سپاه پاسداران. این سپاه‏‎ ‎‏پاسداران از اطراف، یک وقتی اگر صحبت بشود، از اطراف می ریزند و کار را تصفیه‏‎ ‎‏می کنند.‏

‏     ما نمی خواهیم که برادرکشی بشود. ما می خواهیم با مسالمت، با ملایمت، با برادری،‏‎ ‎‏کارها درست بشود. شما این عدۀ فاسدی که نمی گذارند زندگی شما، زندگی صحیح‏‎ ‎‏باشد و می خواهند کردستان را به خون بکشند، و بعد هم بلوچستان را به خون بکشند، بعد‏‎ ‎‏هم هر جا توانستند، شما خودتان اینها را تصفیه کنید. نگذارید که کسی دیگر بیاید تصفیه‏‎ ‎‏کند. خودتان، جوانهای محترم خودتان، جوانهای برومند خودتان، تصفیه کنند اینها را. ‏

نیاز کردستان به آرامش و سازندگی 

‏     خداوند ان شاءالله همۀ شما را حفظ کند. موفق باشید. مؤید باشید. و باز هم تکرار‏‎ ‎‏می کنم که برنامه هایتان را برنامه های خوب قرار بدهید، برنامه های کُردی که قرار‏‎ ‎‏می دهید. درست با زبان کردی مسائل را بگویید برای آنها. این مفاسدی که در آنجا‏‎ ‎‏هست، آن اشخاصی که در آنجا مَفْسَده گو، مفسد، هستند ـ اصحاب مفسده هستند ـ اینها‏‎ ‎‏را بگویید به آنها معرفی کنید. اینها نمی خواهند که‏‎[3]‎‏ آرامش در این مملکت پیدا بشود.‏‎ ‎‏به زبانهای خارجی چنانچه پخش می کنید، بگویید مسائل ایران را. مسائل ایران، مسائلی‏‎ ‎‏نیست که مثلاً یک مسائلی باشد که بخواهند مردم را زیر بار ستم مثلاً چه بکنند. همین‏‎ ‎‏چند وقتی بود که باز اسلام تحقق پیدا نکرده است؛ مهلت نمی دهند که برنامه های‏‎ ‎‏اسلامی تحقق پیدا بکند؛ مگر می شود یک جایی را اصلاح کرد وقتی شلوغ است و بهم‏‎ ‎‏ریخته. وقتی جنگ است در یک جایی که نمی شود رفت خانه ساخت؛ نمی شود رفت‏

‏اسفالت کرد؛ نمی شود رفت مریضخانه درست کرد. خوب، نمی گذارند اینها. اینها را‏‎ ‎‏بیرون کنید از مناطق خودتان، آن وقت ببینید چه خواهد شد در اینجا، و همین طور سایر‏‎ ‎‏مناطق.‏

‏     شما هم که هر کدامتان برنامه های خارجی دارید، مسائل ایران را درست آنطوری که‏‎ ‎‏هست بگویید، مطالبی که آنها در روزنامه هایشان می نویسند، مطالبی که آنها در‏‎ ‎‏رادیوهایشان می گویند، بفهمانید به مردم خارج که اینها دروغ دارند می گویند. اینها‏‎ ‎‏همان عمال ساواکی سابقند، یا از اجانب هستند، از ابرقدرتها هستند که می خواهند که‏‎ ‎‏مملکت ما به همان حال باشد، و اینها همه چیز آن را ببرند؛ از این جهت، اینطور تبلیغات‏‎ ‎‏را می کند.‏

‏     ان شاءالله خداوند همه تان را تأیید کند؛ و مؤید و موفق باشید.‏

‎ ‎

  • ـ به گونه ای مساوی و برابر.
  • ـ رسول اکرم ص: «دست خدا با جماعت است». صحیح ترمذی، ج 3، ص 316.
  • ـ از این قسمت به بعد به علت قطع و وصل نوار، بعضی از جملات مفهوم نیست.