مجله کودک 364 صفحه 9
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 364 صفحه 9

وسط رودخانه آب تنی کند و آب قطع شده است. کدخدای بیچاره که حسابی گیج و نگران شده بود، دوباره داد زد: «بابا جان چی شده؟ یکی یکی حرف بزنین ببینیم چه خبره؟» اما مردم دوباره همه با هم حرف زدند و در این میان پیرزن قوزی ده با عصایش محکم زد به قوزک پای کدخدا وگفت: «کدخدا! اژدهای هفت سر افتاده به جان مردم، داره همه رو می خوره، فکری کن». بعد هم مردم از بچه ها، قوم و خویش ها و اجداد گم شده خودشان تا هفت پشت حرف زدند و همه را به گردن بی عرضگی کدخدا و خون خواری اژدهای هفت سر انداختند که می تواند هفت نفر را در یک لحظه ببلعد. کدخدا که بدجوری گیج شده بود چند بار دور خودش چرخید و به گوش خودش سیلی زد و خودش را نیشگون گرفت و گفت: «باباجان آخه یک نفر بگه من خوابم یا بیدار. اصلاً کی اول اژدها رو دیده؟» کدخدا تا این حرف را زد همه ساکت شدند و تقصیرها را انداختند گردن هم تا اینکه به گردن «یقین علی» رسید و او را هل دادند جلو. «یقین علی» بیچاره که رنگش از ترس پریده بود و می لرزید گفت: «کدخدا به خدا من فقط گفتم آب گل آلود شده؟» کدخدا به یقین علی و مردم نگاه می کرد که صدای بلندی از پشت سر آنها بلند شد که می گفت: «کدخدا سلام. عجب آب صاف و گوارایی دارید. چقدر خنک است. کاش یک جوی هم از این آب بدهید به ده ما.» و به دنبال این صدا، صدای مردم دوباره بلند شد که می گفتند: «آب قراره جیره بندی بشه. آب کم شده. قحطی آب می شه و...» یکی از دورانهای موفق دیگر در تاریخچه تیم والنسیا، مربوط است به حضور اسطوره فوتبال اسپانیا در این تیم «آلفردو دی استفانو» چهره سرشناس فوتبال اروپا و جهان در سال 1970 به تیم والنسیا آمد. با حضور او تیم دچار جوانگرایی شد و ستارگانی چون «سول»، «خوزه مارتینز» و «آنتون» که فوتبالیست های مطرحی در آن زمان بودند به والنسیا آمدند.

مجلات دوست کودکانمجله کودک 364صفحه 9