مجله کودک 411 صفحه 10

دو تا چرخ قسمت اول امیر محمد لاجورد فس ... فس... فس... فس.. اگر چه رضا به نفس نفس افتاده اما این صدا، ته دلش را قنج می دهد. وقتی که متوجه شد لاستیک عقب دوچرخه اش روی زمین خوابیده خیلی دلش گرفت. اما لاستیک حالا کم کم دارد بالا می آید. پر از باد می شود. انگاری دوچرخه دارد دوباره جان می گیرد. انگار زندگی دارد از نو به راه می افتد، چه خوب شد که دوست رضا یک تلمبه داشت، فقط خدا کند که پنچر نشده باشد ... لطفا خودتان را معرفی کنید. حسین صالحی حسین آقا چند سال است که در کار فروش و تعمیر دوچرخه هستید؟ از وقتی که یادم می آید. از دوران کودکی. برادرم در این حرفه مشغول به کار بود و من هم از همان دوران کودکی دنبال راه او رفتم . تا وقتی که تحصیل می کردم روزهایی که فرصتی پیش می آمد و یا روزهایی که تعطیب بودند به مغازه او می رفتم و کار می کردم. تا به امروز سر و کارم با دوچرخه ها بوده است. الان چیزی حدود بیست سی سال است. که این مغازه را خریده ام و دوچرخه می فروشم. البته در اینجا فقط به کار فروش دوچرخه مشغولم و آنها را تعمیر نمی کنم. پس چه کسی باید دوچرخه هایمان را تعمیر کند؟ امروزه اگر دوچرخه مان خراب شود تعمیر آن خیلی سخت شده است. هم تعداد کسانی که دوچرخه تعمیر می کنند کم شده اند هم تعداد مغازه هایی که لوازم یدکی دوچرخه را می فروشند. آخر چنین کارهایی در این روزگار دیگر چنان صرف نمی کند. یک کارگر دیگر چنان می گیرد و باید روزی مثلا چند تا پنچری دوچرخه بگیرد تا کاری که انجام می دهد به صرفه باشد؟ زمانی که من وارد این کار شدم به این شکل نبود تعداد دوچرخه ها و دوچرخه سوارها خیلی زیاد بودند و همین باعث می شد تا اشخاص زیادی در زمینه تعمیر دوچرخه فعالیت کنند. حتی خود من هم همین کار را می کردم. دوچرخه به عنوان وسیله نقلیه ای خیلی از افراد محسوب می شد و با آن به محل کار خود می رفتند . حتی بعضی ها از طریق دوچرخه شان نان خود را درمی آوردند. یک لحاف دوز از صبح تا شب روی دوچرخه خود بود و به همه خیابان ها و کوچه ها سر می زد و نام: ریکاردو سن: 33 ساله ملیت : پرتقال باشگاه قبلی: اسپورتینگ باشگاه فعلی: رئال بتیس