مجله کودک 162 صفحه 7

هری مثل همیشه پاسخ داد : « نه متشکرم ، فقط اگه می شه برای جبران این محبت به همین اندازه به دیگری محبت و کمک کنید » پیرزن از جواب هری تعجب کرد . امّا قول داد که این کار را انجام می دهد . مدتی نگذشت که این فرصت سر راهش قرار گرفت . همان طور که پیرزن از جایی می گذشت ، رو بالشی تمیزی را دید که باد با خودش آورده بود و کم مانده بود در گل و لای بیفتد . پیرزن دوید و قبل از انکه رو بالشی روی زمین بیفتد ، آن را گرفت و به صاحبش که زنی بود ، تحویل داد . زن که در حال آویزان کردن لباس های شسته شده بود بر روی بند رخت بود ، از کمک پیرزن بسیار تشکر کرد و می خواست که جبران کند . پیرزن در جواب از او قول گرفت که به جای جبران محبت او ، به دیگری محبت کند . این فرصت به سرعت در اختیار زن خانه دار قرار گرفت . دختر کوچولویی در پایین جاده گریه می کرد . زن از او پرسید که چرا گریه می کند . دخترک گریه کنان گفت : « من تو خونه مونده بودم و مادرم رفته بود . یه دفعه گرسنه ام شد و تنهایی نمی تونستم چیزی برای خودم درست کنم . » زن خانه دار پس از نوازش دخترک او را برد تا به او کمی نان و مربا بدهد . دخترک پس از خوردن غذایش ، تشکر کرد و گفت « در جبران این محبت ، مطمئن باشید براتون مقداری نان و مربا خواهم آورد . » زن خانه دار گفت : « ولی من اون هارو نمی خواهم ، کوچولو . فقط کافیه در جبران کار من ، به همین اندازه به یکی دیگه کمک کنی . فراموشت نشه . اون موقع انگار به من کمک کردی . » گربه پلنگی انگلیسی موهای کوتاه به هم فشره ، به همراه دم حلقه ای و حلقه های اطراف گرن ویژگی های ظاهری گربه پلنگی انگلیسی است . این گربه ، خطوط منحنی شکلی بر بدن خود دارد و بسیر خونسرد و آرام است .