مجله کودک 162 صفحه 8
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 162 صفحه 8

دخترک باز هم تشکر کرد و راهی خانه شد . سر راه به کلبه خانه « کِلی » و بچه هایش رسید . خانم « کلی » نگران دم در ایستاده بود . دختر کوچولو پرسید : « اتفاقی افتاده ، خانم کِلی ؟» خانم کلی پاسخ داد : « به من گفتن پسرم « جانی » ، کوچه بغلی زمین خورده و پایش زخمی شده . اون نمی تونه تنهایی بیاد خونه . من هم نمی توانم بقیه بچه هامو تنها بگذارم و برم اون رو بیارم - اخه اونا هنوز خیلی کوچیکن !» دختر کوچولو گفت : « خب ، نگران نباشید. تا شما برید و بیایید من از اونا نگهداری می کنم . آخه من باید به یک نفر محبت و کمک کنم !» خانم کلی زود رفت و با جانی برگشت . وقتی برگشت دختر کوچولو هنوز داشت با بچه ها بازی می کرد . خانم کلی گفت «من باید در ازای این محبت به تو پولی بپردازم . اما پولی ندارم . » دختر کوچولو پاسخ داد : « پول لازم نیست خانم « کلی » فقط به یکی دیگه کمک کنید . همین کافیه . » خیلی زود این فرصت برای خانم « کلی » هم پیش آمد . با بچه ها از کنار پارکی می گذشت که چشمش به نگهبان پارک افتاد . نارحت به نظر می رسید . خانم کلی علت را از او پرسید . نگهبان توضیح داد که :« هوا سرد شده و من هم فراموش کرده ام ظرف چایی ام رو با خودم بیارم تا کمی چایی بخورم و گرم بشم . » گربه پارترو چارترو نام شهر کوچکی در فرانسه است . درقرن شانزدهم میلادی نویسنده فرانسوی به نام لویی بوفون ، کتابی درباره گربه پاترو منتشر کرد و این جاندار را به جهانیان شناساند . امروزه گربه پارترو تفاوتی با گربه های انگلیسی ندارد . موهای فشرده بدن این گربه ، نیاز به تیمار کردن مرتب دارد .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 162صفحه 8