مجله کودک 162 صفحه 19
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : مرجان کشاورزی آزاد

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء

موضوع : کودک

مجله کودک 162 صفحه 19

سهراب در نگاه اول از اسب خوشش امد و بعد از چند آزمایش کوچک ، یقین کرد که اسب شایسته خود را پیدا کرده است . با شادی و رضایت پشت زین اسب نشست و پاداش شاهانه ای به صاحب است داد وهدیه اش را پذیرفت . آن وقت به خانه رفت و به مادرش گفت : « حالا که اسب دلخواه خود را یافته ام ، دیگر چیزی من ندارم و کاری هم ندارم جز این که سپاه بزرگی بسیج کردم و بر کاووس بتازم و روز روشن او را مثل شب تاریک کنم ! » خبر به گوش افراسیاب رسید که نوجوانی شجاع و دلیر به نام سهراب ، که خود را پسر رستم دستان می خواند ، با سپاهی بزرگ و انبوه راهی ایران شده و قصد دارد کاووس شاه را از تخت سلطنت به زیر کشیده ،پدر خود رستم را به جای او بنشاند . افراسیاب با شنیدن این خبر به فکر فرو رفت و ناگهان برق شادی در چشم هایش درخشید . در دلش گفت : « وقت خوبی است که با حیله و نیزنگ ، دشمن سر سخت خود را از میان بردارم ! »« به دنبال این فکر ، افراسیاب ، دو سردار بزرگ و برجسته خود ، «هومان » و « بارمان » را صدا زد و به انها دستور داد هر چه قدر که می توانند سپاه گرد اوری کنند و به یاری سهراب بروند . به سرعت دوازده هزار مرد جنگجو گرد آمدند و آماده جنگ شدند . افراسیاب به سرداران خود سفارش کرد : « خیلی مواظب باشید سهراب ، پدرش رستم را نشناسد و پیدا نکند . در این صورت ، شاید بتوانیم رستم را به دست پسرش از پای در آوریم . اما اگراین بچه شیر ، پرش را بشناسد، کار همه ما زار است! اگر بتوانیم رستم را به دست سهراب از میان برداریم ، شکست دادن کاووس خیلی آسان می شود . ان وقت می توانیم با نقشه ای حساب شده ، نیمه شبی در خواب ، سهراب ، این پهلوان کوچک را هم غافلگیر کنیم و کارش را بسازیم تا دیگر هیچ کس روبروی ما نباشد . امّا اگر فرض کنیم که سهراب به دست پدرش کشته شود ، باز هم ما برنده این جنگ هستیم . چون وقتی رستم بفهمد که چه کرده است ، کمرش از این داغ می شکند و دلش کباب می شود و همه قدرت و توان پهلوانی خود را از دست می دهد ! » ادامه دارد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مهتر : مسئول نگهداری و رسیدگی به اسب ها ، کسی که اسب ها را برای استفاده سوارکار یا جنگجو اماده نگاه می دارد . گربه لاک پشتی بدون دم با طرح ها و رنگ های مختلف بر سطح بدن نیز دیده شده است . بینی گربه پهن و گوش ها کشیده است .

مجلات دوست کودکانمجله کودک 162صفحه 19