مجله نوجوان 143 صفحه 24

میخکی یخ کلَه ماجراهای آقای میخی آقای میخی هم مثل تمام آدمهای دنیا ذشته­ای دارد هر چند که گذشته آقای میخی هم مثل روزگار امروزش هیچ اتفاق خاصَی را با خود به همراه نداشته و آقای میخی در گذشته هم مثل روزگار امروز آدم مهمی نبوده است، با همه اینها شنیدن چند چیز در مورد گذشته آقای میخی نه تنها خالی از لطف نیست بلکه می­تواند به ما در تحلیل شخصَیت نه چندان پیچیده آقای میخی کمک کند. گذشته آقای میخی اگر تا به حال سوزن ته­گرد دیده­اید انگار که بچَگی آقای میخی را دیده­اید. آقای میخی در بچگی درست مثل یک سوزن ته­گرد، نازک و شکننده و ظریف امَا در عین حال بسیار شیطان و فضول و بازیگوش بود. مرتَب دیگران را اذیت می­کرد. در آن روزگار آقای میخی پیش خودش فکر می­کرد که وقتی بزرگ شود لااقل شمشیری، قمه ای یا حداقل یک چیز آبرومندی خواهد شد امَا هیچ­وقت خودش هم این را نفهمید که چطور شد که زمان گذشت و او هیچ وقت آدم مهمی نشد.