مجله نوجوان 143 صفحه 27
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : زهرا سادات موسوی محسنی

ویراستار : سپیده اسلامی

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء، محسن وطنی

موضوع : نوجوان

مجله نوجوان 143 صفحه 27

نیایش مرا دریاب خدایا! من در پی نیکی و خیرم، نیکی و خیر کجا یافت می­شود جز در درگاه تو؟ خدایا! نه نیکوکاران از یاری و مهربانی تو بی­نیازند؛ نه بدکاران از قلمرو و فرمانروایی تو بیرون توانند رفت. خدایا، خدایا، خدایا! تویی که راه شناخت خود را بر من آشکار کردی و دست مرا گرفتی و قدم به قدم به خود نزدیک­تر کردی. اگر تو نبودی، نمی­دانستم تو کیستی. خدایا! تو را می­ستایم که همواره مرا به خودت فرا می­خوانی ولی من در آمدن به سوی تو کوتاهی می­ کنم و تنبلی می­ورزم. امَا هر وقت من تو را فرا می­خوانم، زود پاسخ می­دهی. خدایا! من هر چه دارم، از آن توست؛ اما وقتی دست یکی از بندگانت را به سوی من دراز می­کنی و از من قرض می­خواهی، تنگ چشمی می­کنم. خدایا! تویی تنها که می­توانی مرا دریابی؛ مرا دریاب خدایا! ترنم کلمات خورشید و پرتوها ماهی در آب می­چرخد و می­پرسد:آب چیست؟ آب کو؟ درخت در ازدحام جنگل تکان می­خورد و می­پرسد: جنگل چیست؟جنگل کو؟ سنگ در دل کوه، می­پرسد:کوه چیست؟کوه کو؟ پرتوهای خورشید در فضا می­لغزد و می­پرسند: خورشید چیست؟ خورشید کو؟ ماهی اگر از آب بیرون بیفتد در می­یابد که آب چیست. درخت اگر از جنگل جدا شود، در می­یابد که جنگل چیست. سنگ اگر از کوه کنده شود، در می­یابد که کوه چیست. پرتو خورشید اگر. .. اما پرتو خورشید از خورشید جدا ناشدنی است. خدایا من پرتوی از توام، چگونه تو را دریابم؟

مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 143صفحه 27